من حق دارم اتاقمو بریزم به هم و میتونم هفتهها تو بدترین وضعش زندگی کنم ولی تو بیخود میکنی اتاق منو بریزی به هم
چگونه برادر خود را آتش زده، خاکستر او را معدوم کنیم به گونهای که پدر و مادر مطلع نشوند ؟
اون رفیقی که میگه ازدواج کنم مثل بقیه نمیشم راس میگه
ازدواج کنه بدتر از بقیه میشه
به عنوان یه جوون خیلی آزار دهندست که از اول تابستون تاحالا با هیچ جوونی نه صحبت کردم نه رفتم پیش رفیقام
با بزرگا بودن بیش از حد، خستم میکنه
حس میکنم هیچ وقت هیچ جا نمیشه باهاشون حرف زد
تا وقتی دلیلی برا انجام کارام نداشته باشم کاریو انجام نمیدم
و الان خیلی وقته کاری نکردم
خیلی وقته مشغول هیچ کاری نکردنم
از کتاب خوندن بدم میاد
کتابم مثل همون ادماییه که بدون اینکه به حرفات گوش کنه فقط خودش یه بند حرف میزنه
بدون اینکه ذهنتو خالی کنه کلماتشو میده به خوردت
حالا تو علاوه بر ذهن شلوغ خودت باید یه جا ام برا سناریوهای کتاب پیدا کنی