روزای من اینجوریه که اولش خیلی اوکیه و آیم فاین، رفته رفته تا وقتی کلاسام تموم شه تحلیل میرم، تو مسیر برگشتم رسما تجزیه میشم.
بقیه روزمم با ۱۵ درصد انرژی سپری میکنم
همونقدر که دوست دارم باهات حرف بزنم همونقدرم احتیاج دارم درموردت با یکی دیگهام حرف بزنم
گاهی وقتا خودمم نمیدونم از دست خودم چیکار کنم.
یه حالتایی بهم دست میده که خودمم نمیدونم چمه، موندم تو کاره خودم
هدایت شده از مهدویون
حالا ن پیرهن چهارخونه فقط،هرچیزی ک الان تو سوشال مدیا باب شده مث آل استار و نودلیت و شیرکاکائو و شیرقهوه و موی فر و پیرهن چهارخونه و همین مزخرفا
نود درصد طرفداراشون در اثر جوگیری بهشون علاقه نشون میدن
هدایت شده از {سَمِێـࢪ...♡}
فقط اون لحظه که وسط درددل کردن یهو میگی من اصلا نمیدونم چرا اینارو دارم به تو میگم!
بعد از تو شنیدن آهنگاتم دیگه لطفی ندارن
اون اهنگا تا وقتی تو بودی قشنگ بودن
الان فقط از تو پلی لیستم ردشون میکنم
نکتهش اینجاست که وقتی من حوصلم سر رفته هیچ احدالناسی نیست، وقتایی که حوصله خودمم ندارم کل کائنات هستن
اینجوریه که پست میزارم، یه سریا یادشون میوفته اع، یه همچین کانالیم داشتن و ازش لفت میدن
ازینکه بدنم به غذای کم در طول ۲۴ ساعت و گشنگی شدید طولانی مدت عادت داره خرسندم
عمیقا به یکی احتیاج دارم که پیشش احساس ۱۰۰٪ راحتی داشته باشم
خوده خوده خوده خاک برسرم باشم بدون هیچ باکالاس بازی و ادا اصول