ایتا - یه‌سِری‌حرفا🇵🇸

هدایت شده از بی محتوا

قبلیه به باد فنا رف اینو زدم

481 مشاهده04:00

یه جوری شهرا خلوته که حس میکنم همه مردم باهم رفتن یه جزیره مخفی

448 مشاهده10:04

لحظه‌ جانکاه وداع با آخرین ناهار

434 مشاهده10:39

حرفای جالبی دارم برا گفتن ولی چون برونگرا نیستم دور هم به سکوت معنادار میپردازیم

415 مشاهده13:08

روز به روز دارم عصبی تر و رک تر میشم

416 مشاهده13:09

همیشه اندازه‌ یه مامور امنیتی استرس و فشار رومه و این حالت برا یه ادم عادی واقعا زجر اوره

459 مشاهده13:31

ماه رمضونی که توش کولر روشن نکنی خیلی یه جوریه

1.4هزار مشاهده13:54

سوزش قفسه سینه ناشی از اندوه فراوان

397 مشاهده16:15

پناه میبریم به ایشون

407 مشاهده16:16

اینهمه فشار برای سفید شدن تار های موهام کافی نیست؟

412 مشاهده16:23

نترس، من کنارتم..
[ازجلوی‌آینه‌کنار‌میرود]

1 مشاهده16:26

همیشه چیز‌هایی به من اسیب زد که به چشم بقیه نیومد و قابل توضیح نبود ولی خیلی درد داشت

1 مشاهده16:41

مطالب بعدی