این ایام واقعا یه جوریه
گرما از یه طرف
فشار و استرس امتحان از یه طرف
ندیدن دوستا برا مدت طولانی از یه طرف
هیچ وقت فکرشم نمیکردم یه روزی بیاد که بین بودن با دوستام و زل زدن به دیوار اتاقم بشینم فکر کنم
وضعیت اعتماد به نفسم جوری شده که احتیاج دارم برا یه لیوان آب خوردنم یکی بهم روحیه بده
خاکستری بودن اینجوریه که با هزار بدبختی تصمیم میگیری یه کاریو شروع کنی،
نیم ساعت بعد تامل میکنی
نیم ساعت بعد مردد میشی
نیم ساعت بعد میترسی
نیم ساعت بعد به خودت شک میکنی
نیم ساعت بعد پشیمون میشی
و این میشه که ترجیح میدی به زندگی تکراری و خسته کننده خودت رغبت نشون بدی و همونو پیش بگیری