حس میکنم یه نفر هی دستشو تا ارنج میکنه تو ظرف 'حس ناکافی بودن' و بعد فرو میکنه تو حلق من
اعتماد به نفستونو از کجا میارید که تا یه پست تو کانال میذارم میاید پیوی و یه واکنش چرت براش نشون میدید؟
لنتیا من تا با طرف کار نداشته باشم پیویش نمیرم. با همین کارا حس ناامنی به ادم میدید نمیتونه یه تف بندازه تو کانال.
بعد از قرنی تا دوکلام ادم میاد حرف بزنه یه خودشیرین پیدا میشه.
بزرگ شید. ادم به عقلتون شک میکنه بخدا
وقتی به این فکر میکنم که انقدر تغییر کردم که نمیتونم مثل قبل براتون تو کانال مزه پرونی کنم دلم میگیره.
موجودی که البوم خاطراتشو باز میکنه؛ صفحاتشو ورق میزنه و برای بار n ام تحلیلشون میکنه.
تو برهه ای از زندگیم به سر میبرم که نه میتونم دعوا کنم و بزنم زیر گریه، نه همه کاسه کوزه هارو بشکنم.
لبخند میزنم و میرم
شاید این رفتار منو بزرگ کنه ولی هیچی از سردرگمی درونم کم نمیکنه.
این تایم انقد سین جذاب و صمیمیه که حس میکنم بعد از نماز صبح تو حجره مسجد نشستیم دور هم داریم صحبت میکنیم