به دیدار من اگر می‌آیی، با یه گونی چیپس سرکه‌ای و یه لگن ماست موسیر بیا ..

گاهی وقتام هیچ حرف انگیزشی و امیدوار کننده‌ای فایده نداره، باید فقط صبر کنی تا بگذره

خداوکیلی تو این ایام که آدم از شدت سرما شب ادراری میگیره، هندونه خوردن تو شب یلدا دیگه چه صیغه‌ایه

این موقع‌ها که میشه دلم میخواد با یکی حرف بزنم، برم بیرون‌، بخندم، تفریح کنم، این موقع‌ها که میشه دلم میخواد زندگی کنم .

ولی حیف که الان خاموشی زدیم و سره دسشویی رفتن هم بساط دارم

اه انگار تو ایتا گَرد مرده ریختن خیلی سکوته

هر وقته خدا میرم تلگرام حس میکنم همه‌ی عمرم تباه شده .

امشب خیلی سردمه، حس میکنم تیر خوردم ولی متوجه نشدم خلاصه حالال کنید

تا الان که من هرچی سحرخیز بودم کامروا نشدم تازه اسید معدمم زد بالا حالت تهوع گرفتم

دیدین آدم وقتی صبح زود بیدار میشه سره حال تره، به همه‌ی کاراش هم میرسه؟ آفرین دقیقا، منم ندیدم

اگه این موقع بیدارم کنن بگن پاشو با این آهنگه برو صبحونه درست کن یه جوری پامو مشت میکنم میزنم تو دهنش که اسمشم یادش بره .

ببینید من حس میکنم صبحونه سرطانزاعه، وگرنه چرا یه وعده‌ی غذایی انقد باید منفور باشه؟