eitaa logo
سلام برحضرت مهدی(عج)
50 دنبال‌کننده
547 عکس
582 ویدیو
13 فایل
سلام برحضرت مهدی(عج)🌤 🤲الهی! سلامهای خالصانه مارا؛درپاکتی ازنور✉️به محضرآقاامام زمان(عج)🌤برسان ونام مارا؛درزمره سربازان ویاوران برگزیده امام زمان(عج)🌤ثبت وضبط بفرما..... 🤲آمین https://eitaa.com/yosofatemeh
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🍀🍃🍀🍃؛ 🍀🍃🍀🍃؛ 🍃🍀؛ 🍀؛ ✅حضرت عیسی و یاری امام زمان (عج)[3] 🍃✨حكمت عروج مسیح به آسمان این است كه خدا وى را براى مرحله حساسى از تاریخ و براى مأموریت مهمّى ذخیره كرده است، پیروان وى بزرگ ترین نیروى جهان در آخر الزمان خواهند بود و همچنین بزرگ ترین مانع براى رسیدن نور هدایت به ملت ها و برپایى دولت جهانى عدل الهى. 🍀🌟از این رو طبیعى است كه مسیح(علیه السلام) در سرزمین هاى آنان فرو بیاید و جهان مسیحیت ، كه پدیده هاى جاهلانه و عوامانه آن را فرا گرفته، آمدن حضرت را موجب یارى خود در برابر ظهور مهدى(علیه السلام) و مسلمانان بدانند . ☘💫طبیعى است كه مسیح(علیه السلام) از كشورهاى مختلف مسیحى بازدید مى كند ; خدا انواع معجزات را به دست او ظاهر مى سازد و تعداد بسیارى به دست ایشان هدایت مى شوند. نخستین ثمره نزول حضرت عیسى، كاهش دشمنى غربى ها با اسلام و مهدى(علیه السلام) و برقرارى پیمان صلح و آشتى بین دولت هاى غرب و امام مهدى(علیه السلام)است. 🌿🌙منتظر خواتین کی ذمہ داریاں 1 بعید نیست كه نماز خواندن عیسى(علیه السلام) پشت سر مهدى(علیه السلام) چند سال پس از نزول یعنى زمانى باشد كه دولت هاى غربى پیمان صلح را شكسته و لشكریان خود را براى جنگ با مهدى(علیه السلام) بسیج كنند. در این هنگام است كه مسیح(علیه السلام) موضع روشن خود را در جانبدارى از امام مهدى(علیه السلام) آشكار مى كند و به او اقتدا مى كند. ✳️🌾اما معقول آن است كه شكستن صلیب ها و كشتن خوك ها كه منابع سنى آن را روایت كرده اند، پس از شكست غربى ها در نبرد با امام بوده و بعد از آن است كه امام و مسیح(علیهماالسلام) وارد مراكز كشورهاى مسیحى شوند و ملت ها با تكبیر و هلهله از او استقبال كنند. 🌱🌙خداوند مى فرماید: « فرشتگان گفتند: اى مریم! خدا تو را به كلمه اى ( وجود با عظمتى ) بشارت مى دهد كه نامش مسیح، عیسى پسر مریم، است. در این جهان و جهان دیگر، صاحب شخصیت و از مقربان الهى خواهد بود. در گهواره و در حالت كهولت با مردم سخن مى گوید و از شایستگان است.»📗(آل عمران /45 ـ 46) ✅ادامه دارد....✅ 🍃🍀ألـلَّـھُـمَــ 🍃🍀عجِّلْ 🍃🍀لِوَلـیِـڪْ 🍃🍀ألفَـرَج
🌷شوق دیدار تو غوغای دل است بی تو مولا عمر ما بی حاصل است🍃 🌷گوشه چشمی به ما کن ای عزیز بر سر راهت کسی نا قابل است🍃 🌹 اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج 🌹 🌺🌹🌺 🌺 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرج🌷
کلام_نورانی_استاد 🌴خدا می داند ظهور چقدر نزدیک است، لحظه به لحظه به ظهور امام_زمان نزدیک می شویم اما متاسفانه هدف را گم کرده ایم! 🌴(مگر شما نمی خواهید در زمره اصحاب امام زمان باشید؟! پس تزکیه_نفس را جدی بگیرید.) 🌴خدا می داند راه رسیدن به امام زمان غیر از این وجود ندارد. روی روحیاتتان کار کنید. ‼️چرا شما نباید در زمره کسانی باشید که حضرت جواب سلامتان را بدهند؟ چرا فکر می کنیم اصحاب امام زمان باید از مریخ بیایند، خب از بین شیعیان انتخاب می شوند. 🌴به خداوندی خدا قسم یکایک شما می توانید به مقامی برسید که اول شخص مقرب به امام زمان باشید. بخواهید، می توانید!!! 💠استاد اخلاق حاج آقا زعفری زاده
هدایت شده از سلام برحضرت مهدی(عج)
1_8412014.mp3
5.62M
🕊💧🕊💧🕊💧ناله های فراق🌦🌦🌦 🕊✨🕊✨🕊✨دور از تو سالها🌦🌦🌦 🎤🎤 پویا بیاتی (عج)🌦🌦🌦🌦🌦🌦صلواتــــــ✨اللهم صل علی محمدوآل محمدوعجل فرجهم✨✨✨التماس دعا ویژه✨ 🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
✒️📃 🎓 ڪــ🎒ــــلاس درس مهدویت ⭕️ د- دجّال 🔹 از نشانه های نزدیک شدنِ رستاخیز بزرگ در عصر ظهور است. دجّال در زبان عرب بمعنی «آب طلا» است و به همین علت به افراد بسیار دروغگو که باطل را حق جلوه میدهند دجال میگویند. از روایات استفاده میشود که او ستمکاری است که در آخرالزمان مردم را گمراه خواهد کرد. در آموزه های سه دین یهودیت و مسیحیت و اسلام از وی سخن گفته شده است. در روایات شیعه از آن بعنوان حادثه ای مهم مقارن با ظهور امام زمان یاد شده است. 🔆 درباره دجال چند احتمال وجود دارد: ۱-نام شخص معینی نیست و هر کس با حیله و نیرنگ در صدد فریب مردم باشد دجال است و در واقع گروهی شیّاد هستند. در روایات از این دجال ها فراوان نام برده شده بین ۱۲ الی ۷۰ دجال.*۱ پیامبر فرمودند: پیش از خروج دجال، هفتاد دجال خروج خواهد کرد.*۲ ۲-از میان این دجال ها فردی که در دروغ گویی و مردم فریبی سرآمد بقیه است و فتنه اش بزرگتر است، نشانه ظهور مهدی است. یا همان دجال حقیقی. 🔺 از نکات شگفت آور و تامل برانگیز در انبوه روایات شیعه و سنّی، این است که بیشتر پیروان دجال، یهودیان هستند. و در منابع اهل سنت آمده دجال به دست حضرت عیسی کشته خواهد شد. 📚۱-بحارالانوار ج۵۲؛ ۲-کنزالعمال ج۱۴ ۱۲ ا___________________ 🌿🔔🔸🔸🔶🔸🔸🔔🌿
🌺 به رسم هرصبح وشام✨✨هرلحظه✨یادگل نرگس بمانیم✨🌺 «خوب است ما هم مثل باران حس بگیریم✨✨✨✨✨ هرروزوشب سراغی از گل نرگس بگیریم 🌿🌹🌿🌹🌿🌹🌿 بسم الله الرحمن الرحيم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 🌼سلامتي محبوب🌼 اَللّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ الْحُجَّةِ بْنِ الْحَسَنِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلى آبائِه في هذِهِ السَّاعَةِ وَفي كُلِّ ساعَة وَلِيّاً وَحافِظاً وَقائِداً وَناصِراً وَدَليلاً وَعَيْنا حَتّى تُسْكِنَهُ اَرْضَكَ طَوْعاً وَتُمَتِّعَهُ فیها طویلا . 🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨پیام_امام_زمان(عج)⛅️⛅️⛅️⛅️⛅️⛅️⛅️ ☘️صدای اذان از رادیو ماشین به گوش رسید، جوانی كه در كنارم نشسته بود بلند شد و به طرف راننده رفت و به او گفت: آقای راننده! می خواهم نماز بخوانم. راننده با بی تفاوتی و بی خیالی گفت: برو بابا حالا كی نماز می خواند! بعدش هم توجهی به این مطلب نكرد، ولی جوان با جدیت گفت: به تو می گویم نگهدار!... راننده فهمید كه او بسیار جدی است، گفت: اینجا كه جای نماز خواندن نیست، وسط بیابان، بگذار به یك قهوه خانه یا شهری برسیم، بعد نگه می دارم. خلاصه بحث بالا گرفت راننده چاره ای جز نگه داشتن نداشت. بالاخره ماشین را در كنار جاده نگه داشت، جوان پیاده شد و نمازش را با آرامش و طمأنینه خواند، من هم به تأسی از وی نماز خواندم. پس از نماز وقتی در كنار هم نشستیم و ماشین حركت كرد از او پرسیدم: چه چیز باعث شده كه نمازتان را اول وقت خواندید؟ گفت: من به امام زمانم، حضرت ولی عصر(عج) تعهد داده ام كه نماز را اول وقت بخوانم. تعجب من بیشتر شد، گفتم: چگونه و به خاطر چه چیز تعهد دادید؟ گفت: من قضیه و داستانی دارم كه برایتان بازگو می كنم، من در یكی از كشورهای اروپایی برای ادامه تحصیلاتم درس می خواندم، چند سالی بود كه آنجا بودم، محل سكونتم در یك بخش كوچک بود و تا شهر كه دانشگاه در آن قرار داشت فاصله زیادی بود كه اكثر اوقات با ماشین این مسیر را طی می كردم. ضمناً در این بخش، یک اتوبوس بیشتر نبود كه مسافران را به شهر می برد و بر می گشت. برای فارغ التحصیل شدنم باید آخرین امتحانم را می دادم، پس از سال ها رنج و سختی و تحمل غربت، خلاصه روز موعود فرا رسید، درس هایم را خوب خوانده بودم، آماده بودم برای آخرین امتحان سوار اتوبوس شدم و پس از چند دقیقه، اتوبوس در حالی كه پر از مسافر بود راه افتاد، من هم كتاب جلویم باز بود و می خواندم، نیمی از راه آمده بودیم كه یكباره اتوبوس خاموش شد، راننده پایین رفت و كاپوت ماشین را بالا زد، مقداری موتور ماشین را نگاه كرد و دستكاری نمود، آمد استارت زد، ماشین روشن نشد، دوباره و چندین بار همین كار را كرد، اما فایده ای نداشت، (این وضعیت) طولانی شد و مسافران آمده بودند كنار جاده نشسته و بچه های شان بازی می كردند و من هم دلم برای امتحان شور می زد و ناراحت بودم، چیزی دیگر به موقع امتحان نمانده بود، وسیله نقلیه دیگری هم از جاده عبور نمی كرد كه با آن بروم، نمی دانستم چه كنم، در اضطراب و نگرانی و ناامیدی به سر می بردم، تا شهر هم راه زیادی بود كه نمی شد پیاده بروم، پیوسته قدم می زدم و به ماشین و جاده نگاه می كردم كه همه تلاش های چندساله‌ام از بین می رود و خیلی نگران بودم. یكباره جرقه ای در مغزم زد كه ما وقتی در ایران بودیم در سختی ها متوسل به امام زمان(عج) می شدیم و وقتی كارها به بن بست می رسید از او كمک و یاری می خواستیم، این بود كه دلم شكست و اشكم جاری شد، با خود گفتم: یا بقیة اللَّه! اگر امروز كمكم كنی تا به مقصدم برسم، قول می دهم و متعهد می شوم كه تا آخر عمر نمازم را همیشه سر وقت بخوانم. پس از چند دقیقه آقایی از آن دورها آمد و رو كرد به راننده و گفت: چه شده؟ (با زبان خود آنها حرف می زد). راننده گفت: نمی دانم هر كار می كنم روشن نمی شود. مقداری ماشین را دست كاری كرد و كاپوت را بست و گفت: برو استارت بزن! چند استارت كه زد ماشین روشن شد، همه خوشحال شدند و سوار ماشین گشتند و من امیدی در دلم زد و امیدوار شدم، همین كه اتوبوس می خواست راه بیفتد، دیدم همان آقا بالا آمد و مرا به اسم صدا زد و گفت: «تعهدی كه به ما دادی یادت نرود، نماز اول وقت!» و بعد پیاده شد و رفت و من او را ندیدم. فهمیدم كه حضرت بقیة اللَّه امام عصر(عج) بوده، همین طور اشك می‌ریختم كه چقدر من در غفلت بودم. این بود سرگذشت نماز اول وقت من. 🌸 منبع: نماز و عبادت امام زمان(عج)، عباس عزیزی، صفحه 85
«منتظر المهدی»: 💰وقتی نگران عزیزی هستی ودلت رابرده محبتش،یکی درمیان صدقه کنار میگذاری برایش؛ ⛅️برای یوسف فاطمه،بیشتر ازهمه صدقه نداده باشی،ایمانت مشکل دارد! 💝که باید عزیزترینت باشد ای مؤمن! ؛ غم کشت ما را؛ ادرکنی ادرکنی ادرکنی ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯
✨امام صادق(ع):🌷 در میان مردم راه می رود و در بازارهایشان رفت و آمد می کند، روی فرش هایشان گام بر می دارد ولی مردم او را نمی شناسند. 📚بحارالانوار ج52،ص152
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 2⃣ بخش دوم 💠تشرف جوان عاشق به محضر مبارک امام زمان علیه السلام💠 آن جوان به خود مى پيچيد و نعره هاى سوزنده عاشقانه اى كه از دل بلند مى شد با فرياد يا صاحب الزّمان، يا صاحب الزّمان مى كشيد كه ما هم منقلب مى شديم. در نظرم هست كه يك شب اين اشعار را مى خواندم: دارنده ى جهان مولى انس و جان يا صاحب الزّمان، الغوث و الامان او مثل باران اشك مى ريخت، مثل زن جوان مرده داد مى زد و صعقه اى كه دراويش دروغى در حلقه هاى ذكرشان مى زنند و خود را به زمين مى اندازند در اينجا حقيقت داشت. او مى سوخت و اشك مى ريخت و به حال ضعف مى افتاد و مرا سخت منقلب مى كرد. انقلاب من هم طبعا جمعيّت را منقلب مى كرد. ضمنا جمعيّت هم از اين تعداد كه در اينجا هست اگر بيشتر نبود كمتر هم نبود. يعنى تمام فضاى مسجد گوهرشاد و چهار ايوانش پر از جمعيّت بود لااقل پنج هزار نفر در آن مجلس نشسته بودند گاهى مى ديدم دو هزار ناله بلند است. از اين گوشه مسجد يا صاحب الزّمان، از آن گوشه ى مسجد يا صاحب الزّمان گفته مى شد و مجلس حال عجيبى داشت. بالأخره ماه مبارك رمضان گذشت، منبرهاى من هم تمام شد. امّا من تصميم گرفتم كه آن جوان را پيدا كنم. زيرا همان طورى كه شما مشترى خوبتان را دوست مى داريد ما منبريها هم مستمع با حالمان را دوست مى داريم. خلاصه من به او دل بسته بودم. آرى من شيفته و فريفته و عاشق دلسوخته ى آن كسى هستم كه عقب امام زمان (عليه السّلام) برود. من عاشقِ عاشق امام زمانم، عاشق محبّ امام زمانم، بالأخره از اين طرف و آن طرف و ازاطرافيانم سؤال كردم كه: آن جوان كِه بود و چه شد و آدرسش كجا است؟ معلوم شد كه او نيم باب دكّان عطّارى در فلان محلّه ى مشهد دارد، من حركت كردم و رفتم به در همان مغازه به سراغ اين جوان، ديدم دكان بسته است، از همسايه ها پرسيدم يك جوانى با اين خصوصيّت در اينجا است؟ آنها جواب مثبت دادند و اسمش را به من گفتند. گفتم: او كجا است؟ آنها به من گفتند: او بعد از ماه رمضان دو سه روز مغازه را باز كرد ولى حالش يك طور ديگرى شده بود و يك هفته است مغازه را تعطيل كرده و ما نمى دانيم او كجا است! (جوانها خوب دقّت كنيد اين سرگذشتى است كه من بلاواسطه براى شماها نقل مى كنم). بالأخره بعد از حدود سى روز در خيابان تهران، در مشهد كه منزل من هم همان جا بود، وقتى از منزل بيرون آمدم اين جوان به من رسيد. امّا چه جور؟ لاغر شده، رنگش زرد و زار شده، گونه هايش فرو رفته، فقط پوست و استخوانى از او باقى مانده است! وقتى به من رسيد اشكش جارى شد و نام مرا مى برد و مى گفت: خدا پدرت را بيامرزد خدا به تو طول عمر بدهد، هى گريه مى كند و صورت و شانه هاى مرا مى بوسد. دست مرا گرفته و با فشار مى خواست ببوسد!! به او گفتم: چى شده بابا جان چيه؟ او با گريه و ناله مى گفت: خدا پدرت را بيامرزد، خدا تو را طول عمر بدهد، و هى دعاء مى كرد و گريه مى كرد و مى گفت: راه را به من نشان دادى، مرا به راه انداختى، الحمدللّه والمنّه به منزل رسيدم، به مقصود رسيدم، خدا باباتُ بيامرزه! آن وقت بنا كرد به گفتن. قصّه اش را نقل كرد. و حالا گريه مى كند و مثل ابر بهار اشك مى ريزد. (شما توى دنده ى محبّت حتّى محبتّهاى مجازى هم نيافته ايد. اگر در محبّتها و عشقهاى مجازى مختصر سيرى كرده بوديد مى فهميديد من چه مى گويم، در او يك حالى پيدا شده بود كه وقتى اسم محبوب را مى برد بدنش مى لرزيد.) بالأخره گفت: شما در آن شبهاى ماه رمضان دل ما را آتش زديد دلم از جا كنده شد. عشق به امام زمان (عليه السّلام) پيدا كردم. همانطور بود كه شما مى گفتيد. دل در گذشته به كلّى متوجّه آن حضرت نبود. اين هم كه درست نيست. كم كم دل مـن تكان خورد و رفته رفته علاقه پيدا كردم كه او را ببينم. ولى در فراقش التهاب و اشتعال قلبى در سينه ام پيدا شد، بطورى كه شبهاى آخر، وقتى يا صاحب الزّمان مى گفتم بدنم مى لرزيد! ◀️ ادامه دارد.... 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 @basoyazoohor
اللهم عجل لولیک الفرج سر می نهم به پای تو یا صاحب الزمان جان می کنم فدای تو یا صاحب الزمان تقدیم میکنم سرو جان را ز فرط شوق گر بشنوم صدای تو یا صاحب الزمان(عج)🌦🌦🌦🌦
جان آقام ( عج ) . . . مدتی هست که زخم دل من خورده نمک... از کس و ناکس و بیگانه شنیدم متلک... بگذارید بگویند به ما افراطی سر مهدی (عج) به سلامت حرف مردم به درک ‌ 🍃🌸سه شنبه های جمکرانی