eitaa logo
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
806 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
1هزار ویدیو
67 فایل
💢امام زمان شناسی💢 ✨نشانه های ظهور✨ ✉️دلنوشته مهدوی✉️ 🔷ختم صلوات🔶 💖دعای عهد💖 🔆سخنرانی استاد رائفی پور🔆 📚 داستان های امام زمان عج 📚
مشاهده در ایتا
دانلود
گمان کنم که زمانش رسیده برگردی به ساحت شب قدر ای سپیده برگردی هزار بیت فرج نذر می‌کنم شاید به دفتر غزلم ای قصیده برگردی زمان آن نرسیده کرامتی بکنی قدم به خانه گذاری به دیده برگردی؟ مزار حضرت مهتاب را نشان بدهی به شهر سبز ترین آفریده برگردی گمان کنم که زمانش...گمان کنم حالا که پلک شاعری من پریده برگردی نگاه کن! به خدا بی تو زندگی تنهاست قبول کن که زمانش رسیده برگردی نغمه مستشار نظامی @yousefezahra
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
﷽ 📚 (18) ⏳ایام پایانی ماه ربیع الاول ، سال ۱۱ هجری 📖... خبر جراحت فاطمه «سلام الله علیها» و بستری شدن حضرت در مدینه می پیچد و به گوش خلیفه و یارانش می رسد... ⚫ حمله کنندگان به بیت فاطمه «سلام الله علیها»، نگاه‌های سرزنش آمیز دیگران را می بینند، پس تصمیم می‌‌گیرند برای خلاصی از این وضعیت کاری کنند.. هرچند به صورت نمایشی. بی شرمانه از دختر گرامی رسول خدا «صلوات الله علیه و آله» تقاضای ملاقات می‌کنند. حضرت نمی‌پذیرند... آنها امیرالمؤمنین «علیه السلام» را واسطه قرار می‌دهند...😔 پس به نزد دخت نبی اکرم می‌روند و از جراحتی که بر او وارد ساخته اند ابراز پشیمانی می‌کنند. ✨اما فاطمه «علیها سلام» باز نقشه آنان را نقش بر آب می‌کند. می‌داند پشیمانی آنها واقعی نیست و این عیادت یک نمایش عوام فریبانه است. وقتی آنها خدمت حضرتش می‌رسند، ✨فاطمه‌ی زهرا سلام الله علیها از آنها  می‌پرسند: «آیا شما این سخن پیامبر را نشنیدید که فرمودند:   «فاطمه پاره تن من است و من از او هستم، هر کس او را آزار دهد مرا آزار داده و هر کس مرا آزار دهد خدا را آزرده» گفتند این سخن را از پیامبر شنیدیم... ✨ فاطمه «سلام الله علیها» دستهای ناتوان خود را بلند کرده 🤲🏻  و می فرماید : «خدایا تو شاهد باش این دو نفر مرا آزردند و من از آنها راضی نیستم» ✨سپس فرمودند: «من در هر نماز شما را نفرین می کنم» ⏳  روزهای آخر عمر کوتاه دختر پیامبر خدا ، ماه جمادی الاول، سال ۱۱ هجری... ⌛ 📖 ...فتنه ی بزرگ و کودتای شوم، اینک به ثمر نشسته... جانشین به حقّ رسول خدا صلی الله علیه و آله، خانه نشین شده و حال دختر پیامبر خدا رو به وخامت رفته...😔 ✨ فاطمه «سلام‌الله علیها» دیگر کسی را به حضور نمی‌پذیرد. اهل خانه می‌دانند ایام وداع با مادر نزدیک است...😭 او در یکی از این شبها  خواب پدر را دیده که خبر وصل به خود را داده... این یعنی وقت فراغ از علی و دیدار با پدر فرارسیده...😭 چشمان خود را باز می‌کند. ✨علی «علیه‌السلام» را در کنار بستر خود می بیند، خواب را تعریف می‌کند... ✨ فاطمه‌ی زهرا «سلام‌الله علیها» وصیت می‌کند: «علی جان بعد از من صبر کن، بدنم را شب غسل بده، شب به خاک بسپار. مبادا بگذاری آنهایی که بر من ظلم کردند، بر جنازه من حاضر شوند... آنهایی که مرا با تازیانه زدند و محسن مرا کشتند، نباید بر پیکر من نماز بخوانند... ✨ علی جان، قبر مرا مخفی کن. خودت مرا غسل بده و کفن نما...» فاطمه علیهاالسلام سپس گریه می‌کند.😭😭 «علی جان من برای غربت و مظلومیت تو گریه می‌کنم. می‌دانم بعد از من با بلاهای زیادی روبرو خواهی شد.» واما افسوسی دیگر،😔   فاطمه «سلام الله علیها» فردا، باید زینب را صدا کند... وقت وصیت مادر با دختر است... بوی کربلا می آید...😭😭😭 🔖 ادامه دارد...👈 📚برگرفته از کتاب: حوادث فاطمیه /آقای مهدی خدّامیان @yousefezahra
خزان ز راه می‌رسد، جوانه پیر می‌شود نَفَس چه زود می‌رود، بیا که دیر می‌شود شب است و باد می‌وزد، چگونه صبح می‌کنی؟ دلم چه شور می‌زند؛ به غم اسیر می‌شود چه راه‌ها که بی عبور تو غبار می‌خورد چه دشت‌ها که بی حضور تو کویر می‌شود همیشه در تخیلم ز شوقِ وصل، خُرّمم نگو ز هجر با دلم، بهانه گیر می‌شود اگر نیایی ای بهار آرزوی فاطمه مرام تازیانه خدشه ناپذیر می‌شود که گفت زود می‌رسی؟ «چه دیر زود می‌شود» نَفَس نمانده زود باش! بیا که دیر می‌شود... حسین بیاتانی @yousefezahra
﷽ 📚 (۱۹)قسمت آخر ⌛ ۱۳ جمادی الاول (به روایت دیگر، سوم جمادی الثانی)، آخرین  روز عمر کوتاه دختر پیامبر خدا صلی الله علیه و آله، سال ۱۱هجری... 📖⌛...نزدیک اذان ظهر است. ✨علی «علیه‌السلام» با همسرش فاطمه‌ی زهرا «علیهاالسلام» وداع می‌کند، و به سوی مسجد 🕌 می‌رود. ✨ فاطمه پرستار خود سلمی را صدا میزند. با کمک او بر می‌خیزد، وضو می گیرد و لباسی نو بر تن می‌کند. سلمی، چادر نماز فاطمه علیهاالسلام را می آورد و به او می‌دهد، هنوز تا اذان فرصت باقی است. *فاطمه صورت را رو به 🕋 قبله می کند، به جبرئیل و پیامبر اکرم خدا سلام می دهد*، سپس به سلمی می‌فرماید: «تنهایم بگذار و بعد از چند لحظه صدایم‌ کن اگر جواب تو را ندادم بدان من نزد پدرم رفته‌ام» سلمی از اتاق خارج می‌شود... لحظاتی بعد... صدای اذان به گوش می‌رسد، سلمی فاطمه علیهاالسلام را صدا میزند، جوابی نمی شنود... فاطمه به شهادت رسیده است...😭😭 حسن و حسین، علیهم السلام وارد اتاق می شوند مادر را صدا می کنند. جوابی نمی شنوند خود را روی بدن مادر می‌اندازند، سلمی دو فرزند فاطمه «سلام الله علیها»را بلند می‌کند و به آنها می‌گوید به نزد پدر تان بروید و خبر را برسانید. فرزندان به مسجد می روند و خبر شهادت مادر را به اطلاع پدر می‌رسانند... ✨علی «علیهاالسلام» برمی‌خیزد، چند قدمی راه میرود اما توان ندارد به خانه‌ی بدون فاطمه برود...😔😢 با صورت بر زمین می‌افتد و از هوش می رود.. 😭 ⌛ ۱۳ جمادی الاول (به روایت دیگر، سوم جمادی الثانی)، آخرین  روز عمر کوتاه دختر پیامبرخدا،سال۱۱هجری... 📖⌛... مردم خبردار می شوند... آنها دسته دسته به سمت منزل فاطمه‌ «سلام‌الله علیها»، دختر رسول خدا می‌روند. ⚫ بیعت شکنان می خواهند با تشییع دختر پیامبر خدا، آبروی از دست رفته خود را به دست بیاورند... و اما... وقت عمل به وصیت فاطمه «سلام الله علیها» رسیده ... ابوذر از طرف امیرالمؤمنین به مردم می گوید؛ تشییع به تأخیر افتاده به خانه‌های خود برگردید... 🌌هوا تاریک شده، مردم در خوابند... خانه‌ای اما، امشب خواب ندارد... 😭 کار علی «علیه السلام» تازه شروع شده. باید از اندک فرصت شب🌌 استفاده کند. او بدن فاطمه‌اش را از روی پیراهن غسل می‌دهد..😭 اسرار حمله هویدا می‌شود.. ورم بازو، شکستگی دنده ها و پهلو...😭 آه از دل علی... 😭 بعد از غسل و کفن نوبت وداع فرزندان است...😭 زمان به خاک سپردن کوثر پیامبر است... ✨ علی «علیه‌السلام» در نهایت اندوه با اندک یارانش فاطمه «سلام الله علیها» را شبانه🌌 تشییع می کنند. ✨علی «علیه السلام» در حال دفن بدن مطهر بانو فاطمه است، حسن و حسین هم آنجا هستند... دستان پیامبر برای یاری علی«علیه‌السلام» در قبر نمایان شده.😭 💫💫💫💫💫 اینک و برای آخرین بار پنج تن آل کساء دوباره یکجا جمع شده اند. 💫💫💫💫💫 علی باید امانت را تحویل دهد...😭 ✨علی «علیه‌السلام»  در قبرستان بقيع، چهل صورت قبر درست مى كند تا قبر فاطمه‌ی زهرا «سلام‌الله علیها» مخفى بماند. صبح‌فردا، خبری مردم مدینه را غافلگیر می‌کند، «...علی شبانه🌌 فاطمه را دفن کرده...» ⚫ بزرگان‌ فتنه، برنامه‌ها چیده بودند، برای تشییع و عوام فریبی... اما، همه را فاطمه، با وصیتش نقش بر آب کرد. عصبانی هستند😡 و می‌خواهند نبش قبر کنند... خبر به علی «علیه السلام» می‌رسد. دستمال بر سر و شمشیر در دست به سمت آنان می رود : «دیگر صبر نمی کنم اگر قبری را شکافتید، سینه‌هایتان را میشکافم..» مردم متفرق می‌شوند و این چنین قبر مخفیِ فاطمه می‌شود سند حقانیت او تا روز قیامت...😭😭 این شب ها آغاز غربت علی «علیه السلام» و فرزندان اوست... 😭 غربتی که ان شاءالله با ظهور فرزند برومندش، مهدی موعود «عجل الله تعالی فرجه الشریف» به پایان خواهد رسید... 🤲🤲🤲 اللهم عجل لولیک الفرج 📚 برگرفته از کتاب: حوادث فاطمیه /آقای مهدی خدّامیان ⏳ پایان⏳ ⏳🏴😭😭🏴 @yousefezahra
      ❤️❤️       بسم الله الرحمن الرحیم اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ، وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء ُ وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛ اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛ يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛ يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
کجا برده ای، رفته زکنعان من خسته و وامانده ام، ای سروسامان من رفتی و در قرب حق میوه طوبی شدی پای درت مانده ام، ای گُل پنهان من سوخت دلم در کویر از غم دیدار تو بارشی آغاز کن، ای همه باران من رفت پرستوی عشق، دیده به راهم هنوز تا که کجا بیندت، دیده گریان من لیلامقیمی @yousefezahra