🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
#داستان_ظهور @yousefezahra
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⛅️#داستانظهور☀️
🏳#قسمتدوم (#شهادتنفسزکیه«سید محمد»)
امروز، روز بیست و پنجم «ذی الحجّه» است.
ما تا زمان ظهور، پانزده روز فرصت داریم.
همسفر خوبم!
آیا موافقی که با هم به اطراف کوه «ذیطُوی» برویم؟
حتما در دعای ندبه، این جمله را بسیار خواندهای:
«أبِرَضْوی أم غیرها أم ذی طُوی».
اکنون برخیز و با من به کوه «ذیطُوی» بیا.
وقتی از کعبه به سوی مدینه حرکت کنیم، حدود پنج کیلومتر که برویم به آن کوه میرسیم.
نگاه کن! ده نفر از یاران امام، در بالای این کوه جمع شدهاند.
شاید بگویی:
مگر امام سیصد و سیزده یار ندارد، پس چرا آنها فقط ده نفرند؟
این ده نفر یاران مخصوص او هستند که زودتر از همه خدمت امام رسیدهاند؛ امّا آن سیصد و سیزده نفر، حدود چهارده روز دیگر به مکّه خواهند آمد.
امام زمان بر فراز کوه ذی طُوی ایستاده است و منتظر است تا خدا به او اجازه ظهور بدهد.
آیا میدانی آن عبایی که بر دوش امام زمان علیه السلام است، عبای پیامبر صلوات الله علیه میباشد؟
آن عمامه زرد رنگی را که بر سر دارد، میبینی؟
این، همان عمامه رسول خداست.
گوش کن!
امام به یاران خود میگوید:
«میخواهم یک نفر را به سوی مردم مکّه بفرستم».
این یک مأموریّت مهم است.
چه کسی به عنوان نماینده امام به سوی مردم مکّه خواهد رفت؟
اکنون امام یکی از پسر عموهای خود را برای این کار مهم انتخاب میکند.
نام او «سیّد محمّد» است.
امام به او دستور میدهد که به سوی مردم مکّه برود و پیامی را به آنها برساند.
آیا میخواهی این پیام را بشنوی؟
گوش کن!
پیام امام این است:
«من از خاندانی مهربان و از نسل پیامبر هستم و شما را به یاری دین خدا دعوت میکنم.
ای مردم مکّه، مرا یاری کنید».
تو خود میدانی که امام زمان، نیازی به کمک مردم مکّه ندارد؛
زیرا روزگار ظهور نزدیک است، و به زودی وعده خدا فرا میرسد و هزاران فرشته به یاری او میآیند.
پس چرا امام از مردم مکّه تقاضای کمک میکند؟
امام آنان را دعوت میکند تا به راه راست هدایت شوند و در این صورت، در این شهر هیچ خونی ریخته نخواهد شد.
آری، او امام مهربانیهاست و برای همین با تمام صداقت، مردم مکّه را به یاری دعوت میکند.
نگاه کن!
سیّد محمّد آماده حرکت شده و از خوشحالی در پوست خود نمیگنجد؛
زیرا مأموریّتی مهم به او داده شده است.
او با مولای خود و دیگر دوستانش خداحافظی میکند و به سمت مسجد الحرام رهسپار میشود.
من کمی نگران هستم،
مردم مکّه با این جوان چگونه برخورد خواهند کرد؟
ساعتی میگذرد، خبری از سیّد محمّد نمیشود، کمکم به نگرانی من افزوده میشود،
خدایا! چرا سیّد محمّد این قدر دیر کرد؟
و لحظاتی بعد یک نفر در حالی که خیلی پریشان است نزد امام میآید.
او به امام خبر میدهد که سیّد محمّد وارد مسجد الحرام شد و پیام شما را به مردم مکّه رساند؛ امّا مردم مکّه به او حمله کردند و او را کنار کعبه شهید کردند.
آخر به چه جرمی به قتل رسید؟
مگر این شهر، حرم امن الهی نیست؟
مگر حتّی حیوانات هم اینجا در امن و امان نیستند؟
مگر نماینده امام چه گفت که مردم مکّه چنین خروشیدند و او را مظلومانه کشتند؟
او همان شهیدی است که در احادیث ما به عنوان «نفس زَکیِّه» از او نام برده شده است.
حتماً میخواهی بدانی معنای آن چیست؟
نفس زَکیِّه یعنی: فردی بیگناه و پاک که مظلومانه کشته میشود.
📚کتاب داستان ظهور/مهدی خدامیان آرانی(برگرفته از روایات صحیح السند)
💚یاحسین💚
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@yousefezahra
❤️#دعای_فرج❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🏴#مامنتظرمنتقمفاطمههستیم
▪️قـرار هر چه دلِ بی قرار می آید...
▪️ امیـد این هم چشم انتظار می آید...
▪️ کجاست منتقم خون مادر سادات...
▪️ همان امیـر که با ذوالفقار می آید....
#العجلمولایغریبم
تعجیل در فرج مولایمان صلوات
@yousefezahra
#طب_اهلبیت
🔴#آداب_غذا_خوردن
✍حضرت زهرا سلام الله علیها فرمودند :: سر سفرۀ غذا، 12 کار نیک وجود دارد که سزاوار است هر مسلمانی آنها را بشناسد ::
🔸چهار عمل واجب : 1 ـ معرفت پروردگار 2 ـ راضی به نعمتهای خدا بودن 3 ـ گفتن «بسم الله الرّحمن الرّحیم» در آغاز غذا 4 ـ و شکر خدا.
🔸چهار عمل مستجب : 1 ـ وضو گرفتن قبل از غذا 2ـ نشستن به جانب چپ 3 ـ در حال نشسته غذا خوردن 4 ـ غذا خوردن با سه انگشت (با دست راست)
🔸چهار عملی که نشانه ادب و بزرگواری است مانند: 1 ـ از غذای پیش روی برداشتن 2 ـ لقمهها را کوچک برداشتن 3 ـ غذا را به خوبی جویدن 4 ـ کمتر در صورت دیگران نگاه کردن.
📚کتاب عوالم، ج ١١، ص ٦٢٨
✍مولا و آقای ما حضرت امام رضا صلوات الله علیه فرمود:هرگاه چیزی خوردی، به پشتْ دراز بکش و پای راست خود را روی پای چپ بگذار. (باعث هضم غذا میشود و درد بدن را بیرون میکشد)
📚الکافی، ج 6، ص 299، ح 21،
✍امام صادق عليه السلام : پيامبر خدا از فوت كردن در غذا و آشاميدنى نهى فرمودند .
📚بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۵۰.
✍امام صادق ( علیه السلام) از پدرانش، از رسول خدا روایت کرده است که «غذا اگر چهار ویژگی داشته باشد، پس کامل (بی نقص) است: از حلال تهیه شده باشد و خورندگان آن متعدد باشند و در ابتدا نام خدای بزرگ برده و در پایان سپاس گفته شود .
🔻هنگام غذا خوردن آنچه که مکروه است و نهی شده است ::
چهارزانو نشستن - تکیه دادن - با دست چپ غذا خوردن - غذای داغ خوردن - پر خوری - حرف زدن بین غذا - نجویده خوری - آب بین غذا - لیسیدن استخوان - در هم خوری
🔻آنچه مستحب است و سفارش شده انجام شود::
به دو زانو بنشیند به پهلوی چپ - کمی نمک قبل و بعد از غذا - شستن دست قبل و بعد از غذا - طول دادن غذا خوردن - جویدن زیاد لقمه - با دست غذا خوردن - مکیدن نوک انگشتانِ دست راست.
👈این امور در سلامتی تن و روان بسیار مفید و مهم هستند
@yousefezahra
❤️#دعای_فرج❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
سلام حضرت زندگی ، مهدی جان
چشم براه شماییم همچون : ...
کویر که چشم براه باران ...
یا بیمار که چشم براه طبیب ...
یا درخت که چشم براه بهار ...
... عمری است که دلخوشیم به روز خوبِ آمدنتان ، به دیدنتان ، بوییدنتان ...
خدا شما را برساند ...
@yousefezahra
❤️#دعای_فرج❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
#داستان_ظهور #قسمت ۴ @yousefezahra
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⛅️#داستانظهور☀️
🏳#قسمتچهارم
🛤 #سیصدوسیزدهنفر_از_راهمیرسند🛤
✍اگر دقّت کنی میبینی که تمام مردم مکّه در مورد مطلب مهمّی با هم سخن میگویند.
آیا میخواهی تو هم از سخن آنها باخبر شوی؟
دیشب، سیصد و سیزده جوانمرد وارد شهر مکّه شدهاند و تا صبح مشغول عبادت بودهاند.
آنها در مسجد الحرام گرد هم آمدهاند، وهمه نگاهها را متوجّه خود کردهاند.
مردم مکّه تعجّب کردهاند. آنها نمیدانند این جوانان از کجا آمدهاند و چطور توانستهاند خود را به مکّه برسانند؛ زیرا شهر مکّه در محاصره سپاه سفیانی است.
عجیب است که لباس همه این جوانان یکشکل است.
همه، هم قد و هم اندازه، مثل یک دسته نظامی، بسیار مرتّب هستند؛ هر کس آنها را ببیند، مبهوت آنان میشود.
آمدن این جوانان به شهر مکّه، یک راز است که کسی از آن خبر ندارد.
هر کدام از جوانان در گوشهای از دنیا بودند. چگونه شد که آنها در یک لحظه خود را در مکّه یافتند؟
آنها به امر خدا با «طَیّالارض» به مکّه آمدهاند.
شاید بپرسی که «طَیّالارض» یعنی چه؟
اگر بتوانی در یک لحظه، بدون استفاده از هیچ وسیله نقلیّهای، کیلومترها راه را پشتسر بگذاری و خود را به مکّه یا هر جای دیگر برسانی، تو «طَیّالارض» نمودهای.
آری، یاران امام معجزهوار و بسیار شگفتانگیز کنار کعبه جمع شدهاند.
آری ظهور امام زمان وابسته به حضور این سیصد و سیزده نفر است، اراده خدا بر این بوده است که آنها را در یک لحظه در مکّه جمع کند.
هر کس اسم بزرگ یا همان اسم اعظم خدا را بداند، دعایش مستجاب میشود. وقتی امام زمان خدا را به آن اسم قسم میدهد، سیصد و سیزده یار او، در یک چشم به هم زدن، در مکّه حاضر میشوند.
اکنون تو از این راز آگاه شدهای؛ امّا مردم مکّه، همچنان در تعجّب هستند.
آنان در مسجد الحرام دور هم جمع شدهاند و درباره این مطلب با هم سخن میگویند:
به راستی این جوانان چگونه وارد مکّه شدهاند؟
آن طرف را نگاه کن!
آن مرد را میبینی که به سمت بزرگان مکّه میرود.
او کیست و چرا چنین سراسیمه و مضطرب، جمعیّت را میشکافد؟
او مستقیم نزد فرماندار مکّه میرود. سلام میکند و میگوید: «دیشب خواب عجیبی دیدم و برای همین خیلی ترسیدهام».
فرماندار مکّه نگاهی به او کرده و میگوید: «خوابت را برایم تعریف کن».
و آن مرد چنین میگوید: «خواب دیدم که ابری در آسمان ظاهر شد و آرام آرام به سمت زمین آمد تا اینکه به کعبه رسید. در آن ابر، ملخهایی دیدم که بالهای سبزی داشتند و مدّت زیادی دور کعبه طواف کردند و سپس به شرق و غرب عالم پرواز کردند».
هر کس که این سخن را میشنود به فکر فرو میرود.
آیا بینِ این خواب و آن گروه سیصد وسیزده نفری، ارتباطی وجود دارد؟
در شهر مکّه شخصی هست که خواب را خیلی خوب تعبیر میکند. از او میخواهند تا این خواب را تعبیر کند.
او قدری فکر میکند و سپس میگوید: «لشکری از لشکریان خدا وارد این شهر شده است و شما هرگز نمیتوانید در مقابل آن مقاومت کنید».
همه مردم مکّه به فکر فرو میروند.
آری، آن لشکر، همان جوانهایی هستند که دیشب وارد مکّه شدند.
طبیعی است که مردم مکّه از دست این جوانان عصبانی باشند؛ زیرا اینان میخواهند اهل بیت(ع) و شیعیانشان را در همه دنیا عزیز کنند.
شما فکر میکنید اوّلین تصمیم مردم مکّه چه میباشد؟
درست حدس زدهاید، آنها میخواهند این سیصد و سیزده نفر را دستگیر کنند؛ امّا خدا ترسی بزرگ بر دل آن مردم میاندازد.
من به حال این مردم سادهلوح میخندم، مردمی که هنوز هم در فکر دشمنی با شیعه هستند.
آنها نمیدانند که دیگر روزگار غربت شیعه تمام شده است.
یکی از بزرگان مکّه که میبیند همه در ترس و اضطراب هستند میگوید: این جوانانی که من دیدهام، چهرههایی نورانی دارند و اهل عبادت هستند، آنها که تا به حال کار خلافی انجام ندادهاند، چرا از آنها میترسید؟
مردم مکّه تا غروب آفتاب در مورد این جوانان سخن میگویند و آن چنان ترس و وحشتی در دل دارند که نمیتوانند هیچ کاری بکنند.
شب فرا میرسد و مردم به خانههای خود باز میگردند و به خواب سنگینی فرو میروند.
#ادامهدارد
📚کتاب داستان ظهور/مهدی خدامیان آرانی(برگرفته از روایات صحیح السند)
💚یاحسین💚
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
@yousefezahra
سلام مولای ما ، مهدی جان
این دنیای بی شماست : سرد ، خزان زده ، تاریک ، رعب انگیز ، دلگیر ...
این روزگارِ بی شماست : عطشناک ، بی لبخند ، ملال انگیز ، بی دلخوشی ...
روزهایمان دویدن های مکرر از پیِ نان و شب هایمان مرور مداوم حسرت هاست ...
ما بی شما ... فقط درد می کشیم ...
خدا شما را برساند ...
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
@yousefezahra
🌺یــــوســــف زهـــــرا(س) 🌺
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
┄┄┄┅═✧❁﷽❁✧═┅┄┄┄
⛅️#داستانظهور☀️
🏳#قسمتپنجم
🏳 #پرچمسخنگو 🏳
🏴شب عاشوراست و فردا روز ظهور امام زمان!🏴
✍امشب، پایان روزگار غیبت رقم میخورد. شهر مکّه در تاریکی فرو رفته استّ امّا کنار کعبه نورانی است. امشب کسی به مسجد الحرام نیامده است.
آن جوان را میبینی که کنار کعبه مشغول دعاست؟ نمیدانم او با خدا چه نجوایی دارد.
آیا میخواهی نزدیک برویم و او را از نزدیک ببینیم؟
او امام زمان است که در این خلوت شب با خدای خود راز و نیاز میکند.
آیا میدانی مُضطرّ واقعی اوست که خدا دعای او را مستجاب و امر ظهورش را اصلاح میکند؟
خدا در قرآن میگوید:
«أمَّنْ یُجیبُ الْمُضْطَرَّ إذا دَعاهُ وَ یَکْشِفُ السُّوءَ: چه کسی دعای مُضطرّ را اجابت میکند و سختیها را از او دور مینماید؟
اکنون سؤال مهمّی از تو دارم:
آیا میدانی امام زمان چگونه میفهمد که دعای او مستجاب شده است؟
او از کجا میفهمد که باید قیام کند؟
آیا میدانی که در آن لحظاتی که قرار است دوران غیبت تمام شود، چه حوادثی روی میدهد؟
اگر دقّت کنی میبینی که امام به همراه خود یک پرچم آورده است.
خدای من! آن پرچم خود به خود باز میشود.
آیا میتوانی نوشته روی پرچم را بخوانی؟
روی پرچم چنین نوشته شده است: «البَیعَةُ للّه»
یعنی هر کس با صاحب این پرچم بیعت کند در واقع با خدا بیعت کرده است.
صدایی به گوش میرسد. این صدا از کیست؟
امام که مشغول دعا است، شخص دیگری هم در اینجا نیست، پس چه کسی است که سخن میگوید؟
گوش کن ! آیا میشنوی چه میگوید؟ «ای ولیّ خدا، قیام کن!».
من این طرف و آن طرف را نگاه میکنم تا شاید گوینده این سخن را بیابم.
عجب!
این همان پرچم است که با قدرت خدا به سخن در آمده است.
همسفرم! تعجّب نکن! مگر مقام امام زمان بالاتر از موسی(ع) نیست؟
مگر درخت به اذن خدا به سخن درنیامد و با موسی(ع) سخن نگفت؟
در اینجا هم به امر خدا، پرچم با امام زمان سخن میگوید.
شمشیر امام را نگاه کن که خود به خود از غلاف بیرون میآید و با آن حضرت سخن میگوید: «ای ولیّ خدا قیام کن!».
نگاه کن، مسجد الحرام چقدر نورانی شده است!
چه شوری بر پا شده است! فرشتگان دسته دسته به مسجد الحرام میآیند.
در میان آنها فرشتگانی که در جنگ بدر به یاری پیامبر آمدند نیز حضور دارند.
مسجد پر از صفهای طولانی فرشتگان میشود. در این میان دو فرشته بزرگ الهی را میبینی، آنها جبرئیل و میکائیل هستند.
جبرئیل با کمال ادب خدمت امام میرسد و سلام میکند و میگوید: «ای سرور و آقای من ! اکنون دعای شما مستجاب شده است».
اینجاست که امام دستی بر صورت خود میکشد و میفرماید: «خدا را حمد و ستایش میکنم که به وعده خود وفا کرد و ما را وارثِ زمین قرار داد».
نگاه کن! چگونه امام با شنیدن سخن جبرئیل حمد و شکر خدا را میکند.
پس من و تو هم باید شکرگزار خدا باشیم که روزگار سیاه غیبت به سر آمد و سپیده ظهور دمید.
به نظر تو اوّلین کار امام در هنگام ظهور چیست؟
جواب یک کلمه بیشتر نیست: نماز .
آری، امام در کنار کعبه میایستد و نماز میخواند.
شاید امام به شکرانه اینکه خدا به او اجازه ظهور داده است، نماز میخواند.
و شاید او میخواهد با نماز از خدا طلب یاری کند؛ زیرا او راهی بسیار طولانی پیش روی خود دارد و نیازمند یاری خداست.
وقتی نماز تمام میشود او از جای خود برمیخیزد و یاران خود را صدا زده و میگوید: ای یاران من! ای کسانی که خدا شما را برای ظهور من ذخیره کرده است به سویم بیایید.
#ادامهدارد
📚کتاب داستان ظهور/مهدی خدامیان آرانی(برگرفته از روایات صحیح السند)
💚یاحسین💚
🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊✨🕊
@yousefezahra
❤️#دعای_فرج❤️
بسم الله الرحمن الرحیم
اِلهي عَظُمَ الْبَلاءُ ، وَبَرِحَ الْخَفاءُ ،
وَانْكَشَفَ الْغِطاءُ ، وَانْقَطَعَ الرَّجاء
ُ
وَضاقَتِ الاْرْضُ ، وَمُنِعَتِ السَّماءُ
واَنْتَ الْمُسْتَعانُ ، وَاِلَيْكَ الْمُشْتَكى ، وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِي الشِّدَّةِ والرَّخاءِ ؛
اَللّـهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد ، اُولِي
الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ ، وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُم
فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلاً قَريباً كَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ ؛
يا مُحَمَّدُ يا عَلِيُّ يا عَلِيُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِياني
فَاِنَّكُما كافِيانِ ، وَانْصُراني فَاِنَّكُما ناصِرانِ ؛
يا مَوْلانا يا صاحِبَ الزَّمانِ ؛
الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ، اَدْرِكْني اَدْرِكْني اَدْرِكْني ، السّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ، الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ؛
يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ ، بِحَقِّ مُحَمَّد وَآلِهِ الطّاهِرينَ
به نیت فرج مولای غریبمان بخونیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#سلام_امام_زمانم😍✋
تنهاترین مردِ
دلِ تنهایِ خیلی ها
برگرد تنها منجـ❤️ـیِ
فردایِ خیلی ها
ای حسرتِ بی انتهایِ
هر دل مجنــون
بنمای رخ ای حضرتِ
لیـ❤️ـلای خیلی ها
من خسته ام ازاین جدایی
سخت دلتنگــم
تعجیــل کن ای
یوسفـ❤️ـ زهرای خیلی ها
تعجیل در ظهور و سلامتی مولاعج پنج #صلوات
💚اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج💚
@yousefezahra
📘#داستانهایبحارالانوار
حدود همسایه
🔹مردی از انصار خدمت پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آمد و عرض کرد:
من خانه ای در فلان محل خریدهام و نزدیکترین همسایهام آدمی است که امید خیری از او ندارم و از شرش نیز خاطر جمع نیستم.
🔹رسول خدا صلی الله علیه و آله به حضرت علی علیه السلام، سلمان، اباذر و (راوی میگوید: چهارمی شاید مقداد باشد) دستور فرمود که با صدای بلند در مسجد فریاد زنند که هرکس همسایه اش از آزار او آسوده نباشد، #ایمان ندارد، آنان نیز در مسجد سه بار فرمایش حضرت را با صدای بلند به مردم اعلان کردند.
🔹سپس حضرت با دست اشاره کرد و فرمود:
«چهل خانه از چپ و راست و جلو و عقب همسایه محسوب میشود.»
📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۵۲.
💚 یاحسین 💚
@yousefezahra