eitaa logo
💗 حاج احمد 💗
286 دنبال‌کننده
17.4هزار عکس
3.1هزار ویدیو
42 فایل
❇ #حاج_احمد_متوسلیان ، فرماندۀ شجاع و دلیر تیپ ۲۷ محمد رسول الله (ص) در تیرماه سال ۶۱ به همراه سه تن از همراهانش ، در جایی از تاریخ گم شد. @haj_ahmad : ارتباط با ما
مشاهده در ایتا
دانلود
... نقطه قوت ما ولایت است و نقطه ضعف ما بی توجهی به این امر، ما آنچنان که لازم است، باید به آن توجه کرده، وخود را ذوب در ولایت بدانیم... فرازی از @yousof_e_moghavemat
8.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔷رهبر معظم انقلاب: 🌷شهیدان برگزیدگان‌اند... شهیدان راه درست را انتخاب کردند، خدا هم آنها را برای رسیدن به مقصد انتخاب کرد. 🔷حاج قاسم سلیمانی: 🌷شهدا خیلی انسان های تیزهوش و باذکاوتی هستند، ذکاوت این است که من چگونه بین دنیا و آخرت ابدی، بتوانم برنده ی آخرت ابدی بشوم. @yousof_e_moghavemat
سه روز مانده بود به شهادت حضرت زهرا (س). بعد از نماز صبح زیارت حضرت زهرا (س) را خواند. متعجبانه پرسیدم: مگر امروز روز شهادت است؟ گفت نزدیک است. وقتی رفت ترکش به سرش خورد و بردندش بیمارستان . وقتی شهید شد شب شهادت حضرت زهرا (س) بود . این جا بود که سرّ زیارت پیش از موعدش روشن شد. ✍ازکتاب: خط عاشقی،راوی همسرشهید @yousof_e_moghavemat
📊 ۲۹ آذر (۱۳۷۰) سالروز انتقال پیکر شهید پس از ۱۱ سال از عراق به کشور @yousof_e_moghavemat
شهید محمدرضا تورجی زاده فرمانده گردان بود و مداح. وقتی شهید شد ترکش خورده بود به پهلوی چپ و بازوی راستش. زیر پهلوی چپش شکاف عمیقی ایجاد شده است. هنوز چند دقیقه‌ای از اعزامش با آمبولانس نگذشته بود که سیم اعلام کرد تورجی رفت پیش حسین خرازی. از بس عاشق حضرت زهرا سلام الله علیها بود، سفارش کرده بود روی سنگ قبرش بنویسند یا زهرا سلام الله علیها. کتاب خط عاشقی ۲ (خاطرات عشق شهدا به حضرت زهرا س)، گرد آوری: حسین کاجی، بازنویسی: مهدی قربانی، انتشارات حماسه یاران، چاپ دوم- بهار ۱۳۹۵، خاطره ۶۴٫ به نقل از کتاب یا زهرا ، گروه فرهنگی شهید ابراهیم هادی صفحه ۱۷۹. @yousof_e_moghavemat
پاییز که سهل است دنیا به آخر برسد ؛ عاشقی با تو آغاز میشود ... @yousof_e_moghavemat
بخوان دعای فرج را که حلِ مشکل‌هاست ... (نفر دوم نشسته از سمت راست) @yousof_e_moghavemat
دوستت‌دارم‌من‌ای‌درجسمِ‌عالم‌جان،حسین آذری‌می‌خوانمت:"جانیم‌سنه‌قربان‌حسین" : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا اَبا عَبْدِاللهِ وَعَلَى الاَْرْواحِ الَّتي حَلَّتْ بِفِنائِكَ عَلَيْكَ مِنّي سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ وَبَقِيَ اللَّيْلُ وَالنَّهارُ وَلا جَعَلَهُ اللهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّي لِزِيارَتِكُمْ، اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن... @yousof_e_moghavemat
بامیه‌فروشی جواد تابستان‌ها کار می‌کرد؛ بامیه، شکلات و از این‌جور چیزها می‌فروخت و به خانواده کمک می‌کرد. همیشه هم از من می‌پرسید چی دوست داری تا برایت بخرم. مقداری هم برای همسایه‌ها و دوستان کنار می‌گذاشت. با نخستین حقوقی که از پالایشگاه نفت آبادان گرفت، برای یکی از افراد فامیل که وضعیت اقتصادی خوبی نداشت و کار بافتنی می‌کرد، یک دستگاه چرخ بافتنی خرید. یک روز گفت نیت کردم شما را به مشهد ببرم و من، مادر و مادربزرگم را به مشهد برد. منبع: باشگاه خبرنگاران جوان راوی: سرکار خانم فاطمه تندگویان، خواهر شهید @yousof_e_moghavemat