eitaa logo
زاینده رود ✅️
2.3هزار دنبال‌کننده
19.4هزار عکس
13.3هزار ویدیو
101 فایل
🌿 به نام دوست که هرچه داریم از اوست •🍂• کانال خبری تفریحی زاینده رود ✅ مخصوص همه، خصوصا زاینده‌رودی‌های عزیز ارتباط با مدیر @Hasan_Moazzeni کانال در سروش پلاس splus.ir/z_rood1 ایتا eitaa.com/z_rood روبیکا rubika.ir/z_rood1
مشاهده در ایتا
دانلود
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › بسم الله الرحمن الرحیم 🔷 «یکی مثل همه» 🔷 ✍️ محمد رضا حدادپور جهرمی ❎ قسمت پنجم 🔶 خانه الها
‹ ☘ › الهام که دیگر خیلی بهش برخورده بود با عصبانیت گفت: «نه. بگذار اتفاقا رومون تو هم باز بشه ببینم چیکار میخوای بکنی؟ چی میخوای بگی؟ تو که هر وقت هر چی تو دلت بوده، به همه گفتی و شکستن دلِ بقیه برات کاری نداره. مخصوصا اگه یه کاورِ شرعی بکشی روش و به اسم تکلیف...» نرجس حرف الهام را قطع کرد و حرفی زد که نباید میزد. گفت: «دختری که بابا بالای سرش نباشه و باباش برای یه قرون دو زارِ دنیا، بیزینسِ دبی و کویتش رو به خانواده‌اش ترجیح بده، بهتر از همینم نمیشه!» نرجس با این حرفش، انگار یک سطل از آهنِ گداخته روی سر و تن و بدن الهام ریخت. از بس الهام را آشفته کرد. الهام با بغض و دریایی از اشک و تنفر که پشتِ چشمانش موج میزد، با فریاد گفت: «ازت بدم میاد. ازت متنفرم. خیلی بی‌حیایی. خیلی.» این را گفت و گوشی را قطع کرد و آن را به گوشه‌ای از اتاقش پرتاب کرد و حالا گریه نکن و کی بکن! 🔶دفتر کار ذاکر🔶 ذاکر در حال کار کردن با سیستمش بود و نوایِ تندِ مداحی گوش میداد و نوک پاهایش را با ریتم نوحه‌ای که گوش میداد، به زمین می‌کوبید. در زدند. وقتی اجازه ورود داد، فرهادی سراسیمه وارد شد. -سلام حاج آقا. -علیکم السلام. چی شده؟ -با بابام حرف زدم. بنظرم الان وقتشه. ذاکر صدای مداحی را قطع کرد و از سر جایش بلند شد و به طرف فرهادی رفت و گفت: «چطور؟ واضح‌تر حرف بزن!» -دیشب با بابام اتمام حجت کردم. خیلی وقت بود باهاش حرف میزدم. از تابستون پارسال تا الان. تا این که دیشب حسابی پُختمش. خودش هم بدش نمیاد که دیگه حاج عبدالمطلب نباشه و معاونت رو به شما بدند. ذاکر سکوت کرد و فقط به چشمان فرهادی زل زد. فرهادی ادامه داد: «حاج آقا الان شبِ قدرِ این معاونته و لحظه سرنوشت سازی هست. اگه همین امروز نجنبیم، دیگه نمیشه کاری کرد.» ذاکر گفت: «ابوی نگفتند تکلیف چیه؟» فرهادی با ته لبخندی جواب داد: «چرا حاجی. بابا الان منتظر شماست.» تا این حرف را زد، برق از گوشه چشم ذاکر هویدا شد. چند دقیقه بعد، ذاکر در دفتر فرهادیِ بزرگ، با کت و شلوار شیک نشسته بود. فرهادی بزرگ هم روبروی آنها روی مبل نشسته بود و در یک دستش چایی و در دست دیگرش تسبیح بزرگی داشت. وقتی چند قلپ چایی خورد، به ذاکر گفت: «ما مدیون بچه‌های بزرگی مثل حاج عبدالمطلب هستیم. بچه‌هایی که از اول انقلاب و جنگ تا الان دارن زحمت میشکند و زندگی و جوونیشون رو پای این کشور و فرهنگش گذاشتند.» ذاکر خیلی محتاط و مثلا با آداب زیاد گفت: «بله. خدا سایه بزرگترا بر سر ما حفظ کنه. من شاگرد مکتب حاج عبدالمطلبم. هر چی بلدیم از ایشونه.» -درسته. اما سازمان تصمیم گرفته که با درخواست بازنشستگی ایشون موافقت کنه. ظاهرا هنوز یک سال دیگه تا اتمام حکمشون مانده. اما خب. اگر همچنان نظر خودشون باشه، میخوام امروز فردا این اتفاق بیفته. -هر چی خدا بخواد همون میشه. اراده عالی، واجب الاطاعه است. -اختیار دارید. ضمنا میخوام وقتی نشستی جایِ حاج عبدالطلب، حواست به پسرم باشه. خیلی به تو علاقه داره. -خاطر جمع باشید. میگذارمش جای خودم. هر چی این سالها یاد گرفتم یادش میدم. هر چند آقازاده با داشتن پدری مثل شما... من زیره به کرمان می‌برم. -آره. به کتاب و سر و کله زدن با نویسنده ها خیلی علاقه داره. خلاصه دیگه نخوام تاکید کنم. -عرض کردم. خاطر جمع باشید. نمیگذارم آب تو دلتون تکون بخوره. فقط جسارتا تودیع و معارفه کی هست ان‌شاءالله؟ -همین امروز عصر. میگم برای ساعت سه هماهنگ کنند. قبلش با وزیر جلسه دارم. تا برگردم میشه ساعت سه. @Mohamadrezahadadpour ادامه👇👇 ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › الهام که دیگر خیلی بهش برخورده بود با عصبانیت گفت: «نه. بگذار اتفاقا رومون تو هم باز بشه ببینم
‹ ☘ › 🔶مسجدالرسول-حجره داود🔶 کم‌کم داشتند به اذان ظهر نزدیک می‌شدند. داود و احمد در حجره مسجد که حاجی مهدوی و خانمش آماده کرده بودند نشسته بودند. احمد گفت: «جای بدی نیست. نزدیک درِ اصلی مسجد هست. سالمه و نیازی به تعمیر و تزیین نداره. این از مکان. درسته خیلی بزرگ نیست. ولی میشه حدودا... بیست سی بچه کودک و نوجوون... شایدم بیشتر جا داد.» داود گفت: «من دیروز تا شعاع حدودا دو کیلومتری اینجا از چهار طرف پیاده روی کردم. کوفته شدم با دهن روزه. اما واجب بود. خیلی چیزا دستم اومد.» -مثلا؟ -مثلا این که دو تا مدرسه ابتدایی داریم. دو تا متوسطه اول. دو تا متوسطه دوم. ینی شش تا مدرسه. سه تاش دخترونه و سه تاش هم پسرونه. -اصلا فکر کار کردن تو این مدرسه‌ها نباش که بچه‌های خودمون اونجاند. ممکنه فکر بد کنند. -نه. من فکر مدرسه نبودم. جای من اینجاست. کاری به داخل مدرسه‌ها ندارم. راستی... اینم بگم که نصف بیشتر خانواده‌های این محل، برخلاف سطح و کلاس بالای مثلا خودِ محل، آنچنان فرهنگ بالا و یا وضعیت اقتصادی عالی ندارند. خیلی معمولی هستند. اینم بگم که وقتی نشسته بودم تو پارک و آموزشگاه دخترانه تموم شد، حتی یه دختر چادری ندیدم. هفتاد درصدشون هم مقنعه‌هاشون رو انداخته بودند یا کلا برداشته بودند. -خب من فکر نمیکنم ما بتونیم کاری واسه دخترا بکنیم. چون هم مجردیم. و هم ظرفیت مسجد طوری نیست که بتونیم هم زمان به پسر و دختر رسیدگی کنیم. باید بسپاریمشون به دست خدای مهربون! -درسته. دلم خیلی میسوزه اما تو این بیست روز و یک ماه نمیشه دست تنها واسه دخترا کاری کرد. حالا با پسرا بریم جلو. شاید یه در و پنجره‌ای خدا باز کرد و تونستیم یه ایده برای دخترا داشته باشیم. پس فعلا تمرکزمون میگذاریم رو پسرا. -باشه. موافقم. خب الان من چیکار کنم؟ طراحی همین چیزی که گفتی انجام بدم؟ -آره. احمد میتونی بیایی اینجا؟ -دلم میخواد اما نمیتونم. تو که از حال و روزم خبر داری؟ -تو مگه قرار نشد بری پیشِ روانپزشکت و درمانت رو ادامه بدی؟ -الان وقت این حرفا نیست. من نمیتونم این همه قرص بخورم تا فقط شاید بتونم زود از دستشویی بیام بیرون و یه مرتبه وضو بگیرم! شایدم اصلا نتونم و اثری نداشته باشه. -خب اینطوری خودت اذیت میشی. بازم خدا را شکر که خودت میدونی وسواسیت در طهارت و نجاست داری. اگه قبول نداشتی که مشکل داری، خیلی درمانت سخت بود. جان داود دنبالش باش. اینطوری همیشه اذیت میشی. خب وقتی میشه درمانش کرد، برو درمانش کن. -باشه واسه بعد از ماه رمضون. الان کم غم و غصه ندارم. اینا. یکیش خودِ تو! گفتی اینو طراحی کنم؟ -آره. خدا خیرت بده. زود باش تمومش کن که باید زود بدیم پرینت کنن و محله رو بترکونیم. احمد رو به طرف لب‌تاپِ داود کرد و داود هم هر چیزی که روی در و دیوار حجره آویزان کرده و یا چسبانده بودند را برداشت. حدودا یک ساعت بعد، یعنی وقتی نماز جماعت ظهر و عصر و سخنرانی داود تمام شد، داود سریع به حجره برگشت. دید احمد با سه چهار تا پلاستیک، تازه از راه رسیده و خستگی و عطش از سر و رویش می‌ریزد. پلاستیک‌هایی که مملو بود از کاغذهای آپنج و کوچکتر. با طراحی‌های رنگی و جذاب. -دستمریزاد. چند تا شد؟ -حدودا هزارتا. فقط داود... شَر نشه یه وقت! -خب اگرم بشه، گردن من! نگران نباش. این دو تا بسته با من. امشب توزیع میکنم. تو هم این دو تا بسته که تعدادش بیشتره رو ببر درِ مدرسه پسرونه و توزیع کن و از اون طرف هم برو حوزه تا بعدا خودم خبرت کنم. راستی لب تاپم خالی کردی؟ -آره. همش ریختم رو هاردِ خودم. ولی نفروشش. به خدا حیفه. دیگه سیستمی مثل این با این مبلغ پیدا نمیکنی. لب‌تاپ واسه بقیه یه چیزِ زینتی شاید باشه اما واسه تو ابزارِ کارِت هست. نفروش به نظرم. -خدا بزرگه. برو داداش. الانه که دیگه کم‌کم مدرسه‌ها تموم بشه و بچه‌ها بریزند بیرون. @Mohamadrezahadadpour ادامه👇👇 ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
زاینده رود ✅️
‹ ☘ › 🔶مسجدالرسول-حجره داود🔶 کم‌کم داشتند به اذان ظهر نزدیک می‌شدند. داود و احمد در حجره مسجد که حا
‹ ☘ › ... احمد خداحافظی کرد و رفت. قدم‌هایش را تندتر برمیداشت تا زود به نزدیکی یکی از مدارس برسد. مدارسی که فاصله آنها با هم زیاد نبود. فکری به ذهنش رسید. در راه، سه چهار تا شیرکاکائو و کوکی کشمشی خرید و رفت. به در مدرسه متوسطه اول رسید. دید مدرسه آنها تمام شده. فورا دو سه تا از بچه‌ها را دور خودش جمع کرد. بچه‌هایی که شیطنت و آزار بی‌خود و بی‌جهت از سر و کله آنها می‌بارید. به آنها گفت: «هر کدوم از شما که این بسته‌ کاغذها رو درِ مدارس پسرونه... فقط پسرونه... توزیع کنه، اولش این کاکائو و کوکی بهش میدم. بعدش هم که برگشت، یه ساندویچ همبرگر مهمون من!» آن سه چهار تا پسر با شنیدن شیرکاکائو و کوکی به وجد آمدند. چه برسد به این که قرار بود بعد از آن، ساندویچ همبر و نوشابه هم بزنند بر بدن. احمد گفت: «ببین! داداش من خودم دو دَره بازما. از دور دارم نگاتون میکنم. باید دست هر بچه‌ای که داره از طرف شما میاد، یکی از این کاغذا باشه. حله؟» آنها گفتند«حله» و کاغذها و شیرکاکائوها و کوکی‌ها را گرفتند و رفتند. بقیه کاغذها را خودِ احمد در همان پیاده‌رویی که ایستاده بود توزیع کرد. کاغذهایی که در آن کاغذها نوشته بود: 🔺😍 [بزرگترین لیگِ مسابقات ps4 و ps5 جامِ رمضان. در سه سطح ابتدایی و متوسطه اول و متوسطه دوم. بشتابید. کاملا رایگان. به همراه جوایز نقدی و غیر نقدی در روز عید فطر. ضمنا ظرفیت محدود نیست و مسابقات در راند اول به صورت دست‌گرمی و آموزشی و راند دوم به صورت حذفی برگزار میشود. از امشب ثبت نام و قرعه کشی داریم. فقط یک شب برای ثبت نام فرصت دارید. نگی نگفتی. قول پذیرایی نمیدهیم اما اگر جور شد چشم. مکان: مسجدالرسول! حجره دیوید!] 🔺😍 @Mohamadrezahadadpour ادامه دارد... ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ 🌿 › « ﷽ »✦༻‌ ༺‌‌‌✦ سوره تغابن ثواب تلاوت این صفحه و ذکر (۱۰۰مرتبه) هدیه به 🕊 در ••• هر که روزش با سلامے بر حسین آغاز شد حق بگوید خوش بحالش بیمه "زهرا" شده ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید👇 ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍➤ splus.ir/z_rood1 سروش ❍➤ eitaa.com/z_rood ایتا ❍➤ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
🌱 بسمـ الل℘ِ الرَّحمـنِ الرَّحیمــツ ‌وَأَنَا التَّوَّابُ الرَّحِيمُ • بقره۱۶۰🌱 که منم توبه پذیر و مهربان. ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا خدا که فقط متعلق به آدمهای خوب نیست. خدا ، خدای آدمهای خلافکار هم هست، و فقط خود خداست که بین بندگانش فرقی نمیگذارد. فی الواقع خداوند عند لطافت، عند بخشش، عند بی خیال شدن، عند چشم پوشی و عند رفاقت است. بایستی ما یه فکری به حال اهلی شدن آدمها بکنیم ، اهلی کردن یعنی ایجاد علاقه کردن . و این تنها راه رسیدن به خداست که بسیار هم مهم است. ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید👇 ━━━🍃🌺🍃━━━ 💢 splus.ir/z_rood1 سروش 💢 eitaa.com/z_rood ایتا 💢 rubika.ir/z_rood1 روبیکا
تندخوانےجزء24قرآن‌کریم.mp3
3.94M
‹ ☘ › 🎼 تحدیر (تندخوانی قرآن کریم) 🎙 استاد معتز آقایی 📖 جزء بیست و چهارم قرآن کریم ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا 🍀 قرار هر روز ماه مبارک ✨ هدیه به شهداء و اموات 🌾 ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › آرامش روحی وقتی به دست می‌آید ... که آدم‌ها را همان‌طور که هستند بپذیریم و بر نقاط مثبتشان تکیه کنیم. ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا ❣ سلام رفقـــــــا 🌞 ظهرتون بخیر آرامش همیشه همراهتان باد ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ ☘ › 🌊 زیبایی خیره‌کننده‌ بارندگی اخیر در پلدختر ▪️فوران آبشارهای پلکانی در آمازون ایران‌ ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا 🔹بارندگی‌های اخیر در پلدختر سبب طغیان رودخانه‌ها و آبشارهای فصلی در منطقه تحته‌چان شد و بارش ۱۶۸ میلی‌متری را نیز در منطقه پاعلم ایجاد کرد. 🔹تختچو یا تخته‌چان منطقه‌ای بکر و توریستی در پلدختر است که دارای آبشارهای پلکانی زیادی است و بارندگی‌های دو روز گذشته آبشارهای عظیمی با فوران شدید را در این منطقه ایجاد کرد که زیبایی خیره‌کننده‌ای دارد و چشمان هر طبیعت‌گردی را به خود جلب می‌کند. ‌ 🔹جغرافی‌دانان تختچو را از نظر ظاهری با آمازون و طبیعت قاره آمریکا مقایسه می‌کنند. ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ ☘ › عریض ترین آبشار خاورمیانه میدونید کجاست؟؟ همین بهشت زیباست😍 آبشار شوی (تله زنگ) مرز بین لرستان و خوزستان ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا هر چه بارندگی تو سال بیشتر باشه آبشار پر تر و قشنگ تر میشه😍😍 ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › چهره زاگرس واقعاً شکوهمند، دیدنی و رویایی است. یک بارانِ درخور همراه با حال خوبِ پرنده‌ها، بلوط‌ها و چشمه‌ها ... ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا الگِن ۲۴ فروردین ۱۴۰۲ ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › ساحل زیبای رودخانه زاینده رود روستای چم نور ... ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا ارسالی ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ ☘ › 🎥 پل اورگان از رودخانه‌های سرریز شونده به سد زاینده رود در چادگان ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › ▫️نوشته ؛ شرح‌حال و معاینه‌ی بیمار نوجوونم رو که تموم کردم، پرسیدم:مشکل دیگه‌ای نیست؟ که دیدم برادر چار پنج‌ساله‌ش سریع یه چیزی تو گوش مامانش گفت. بهش گفتم: اگه چیزی هست به من بگو براش دارو بنویسم. آب دهنشو قورت داد و گفت: آره آقای دکتر، گوشیشو به من نمیده بازی کنم. ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › ‏باز فروردین امسال خوب زود گذشت. پارسال این موقعا تازه پنجم بود. ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › برگزاری مراسم احیاء شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در مسجد المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف با همکاری پایگاه مقاومت بسیج المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف شهر زاینده رود ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › برگزاری مراسم احیاء شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در مسجد جامع شهر زاینده رود محله بیستجان با همکاری پایگاه مقاومت بسیج المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › 🔰 حضور نونهالان و نوجوانان در مراسم احیاء شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان در مساجد المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف و جامع شهر زاینده رود محله بیستجان با همکاری پایگاه مقاومت بسیج المهدی عجل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › برگزاری هیئت هفتگی مخصوص اعضای حلقه های صالحین با سخنرانی حاج آقا معتمدی امام جماعت مسجد الزهرا سلام‌الله‌علیها شهر زاینده رود در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › برگزاری مراسم عزاداری مخصوص اعضای حلقه های صالحین پایگاه مقاومت بسیج امام حسین علیه‌السلام شهر زاینده رود با مداحی برادر سلیمیان در شب ۲۳ ماه مبارک رمضان ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
52.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ › مراسم احیاء و قرائت دعای جوشن کبیر شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان 🕌 مسجد الزهرا سلام‌الله‌علیها شهر زاینده رود محله بیستجان 🔰 با محوریت جوانان و نوجوانان ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا 🎗 ارسالی ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
24.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ › 🇮🇷 ای قدس ای شهر خدا آزاد می خواهم تو را معراج گاه مصطفی آزاد می خواهم تو را 👈 نگذاشتیم صحنه خالی بماند و مثل همیشه پر قدرت در صحنه حاضر شدیم😍😍 ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا ✍ اجرایی دیگر از گروه با شهرداری زاينده رود همزمان با راهپیمایی روز جهانی قدس 🍂 ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ 🚩 روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود 🎗 ارسالی ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › 🇮🇷 روز جهانی قدس گرامی باد ✍ جلوه هایی از حضور حماسی مردم ولایتمدار و شهید پرور در بزرگ روز جهانی 🔰 ستاد برگزاری مراسم راهپیمایی روز قدس شهر زاینده رود 🚩 روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا 👆 راهپیمایی روز قدس اونم بعد از شب زنده‌داری با این جمعیت، تو یه شهر کم جمعیت 😍 برانداز، فشار دریافت شد؟؟؟ ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › 🇮🇷 روز جهانی قدس گرامی باد ✍ جلوه هایی از گرامی شهر زاینده رود در راهپیمایی بزرگ روز جهانی قدس 🍂 ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ 🔰 ستاد برگزاری مراسم راهپیمایی روز قدس شهر زاینده رود 🚩 روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › 🇮🇷 روز جهانی قدس گرامی باد 🔹 نمازجمعه قلب فرهنگی هرشهر است. (مقام معظم رهبری) ✍ برگزاری مراسم نماز عبادی سیاسی و وحدت بخش جمعه همزمان با روز جهانی قدس، به امامت امام جمعه محترم جناب حجت الاسلام علی معزی در محل مصلی نماز جمعه و با حضور مسؤلین شهری و مردم ولایتمدار شهر زاینده رود. 🍂 ۲۵ فروردین ۱۴۰۲ 🔹 ستادبرگزاری مراسم نماز جمعه شهرزاینده رود 🚩 بسیج و روابط عمومی شهرداری و شورای اسلامی شهر زاینده رود ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › انقلاب یعنی مردی از روستایی در ایران آمد و روزی را برای آزادی قدس نامگذاری کرد. حالا در کل جهان از چین تا خود آمریکا صدای شنیده می‌شود انقلاب یعنی سیّد روح‌الله موسوی خمینی ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
18.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ ☘ › 🎥 پزشکان بیمارستان الزهرا سلام‌الله‌علیها اصفهان بدون بیهوشی بیمار، موفق به جراحی مغز و اعصاب شدند ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › یکی از قانون های مهم زندگی؛ باید از یه چیزایی بگذری تا چیزای بهتری رو بدست بیاری! ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › ✨ نماز روزه هاتون قبول 💫 ❍↬❥ @z_rood1 روبیکا و سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا 💟 به وقتِ خوش چای ☕️ ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › «﷽» أَلَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَةٌ قَالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُونَ 🍁 ❍↬❥ @z_rood1 سروش ❍↬❥ @z_rood ایتا ▫ ضمن عرض تسلیت به خانواده محترم و کانون مصیبت زده مؤذنی ▫️ به اطلاع همشهریان گرامی می رسانیم؛ 🥀 سجاد مؤذنی 🥀 فرزند عباس (نوه ی مرحوم حاج حسین) به دیار باقی شتافت 🖤🖤 ▫️مراسم تشییع و خاکسپاری آن جوان عزیز رأس ساعت ۱۶ از روبروی پارک استاد شهریار شهر زاینده رود به سمت آرامستان محله بیستجان برگزار خواهد شد. روحش شاد و یادش گرامی باد 🖤 شادی روح این جوان مرحوم ذکر شریف و 🍂 ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا
‹ ☘ › باسلام خسته نباشید ... یه بنده خدا دیروز یه پاور بانک پیدا کرده اگه میشه تو کانال بگذارید این هم شماره تماسش هست ۰۹۱۳۱۳۶۳۵۶۵ ممنون ─═इई🍃🌸🍃ईइ═─ ✅ را معرفی کنید↡↡ ━━━🍃🌺🍃━━━ ❍↬❥ splus.ir/z_rood1 سروش ❍↬❥ eitaa.com/z_rood ایتا ❍↬❥ rubika.ir/z_rood1 روبیکا