زاینده رود ✅️
‹ ☀️ › 🔰 سلام آقای موذنی خوبین یه گلایه از طرف اولیای بچه های دبستان پسرونه ارشاد داشتم لطفاً به
‹ 🍂 ›
🔰 سلام خوبی
حسن مدیر دبستان زنگ زده دعوت خواهی کرده از امام جمعه و شهرداری
تا اونجا که من اطلاع داشتم.
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🍂 ›
🔰 تقارن بازگشایی مدارس با هفته دفاع مقدس و گرامی داشت یاد شهدا🌷
🌱 نصب بنر شهدای شهر زاینده رود توسط مدیر دبستان آزاده شهر زاینده رود در سالن دبستان
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
زاینده رود ✅️
‹ ☀️ › 🔰 سلام آقای موذنی خوبین یه گلایه از طرف اولیای بچه های دبستان پسرونه ارشاد داشتم لطفاً به
‹ 🍂 ›
🔰 سلام خدمت آقای موذنی و کاربران گرامی خطاب به اولیای گرامی مدرسه ی دبستان پسرانه ی ارشاد
واقعا خنده آور است هنوز تو و منی برای مدارس میکنند
امام جمعه که امروز درمدرسه ی دبستان آزاده حضور پیدا کردند از طرف مدیر مدرسه و آموزش و پرورش دعوت شده بودند از چند روز پیش ...
امروز مدرسه ی دبستان دخترانه ی آزاده از طرف آموزش و پرورش انتخاب شده بودند که زنگ آغاز تحصیلی و وحدت در این مدرسه زده بشه فقط امام جمعه محترم در مدرسه تشریف فرما نبودند... از شهرداری و معاون شهردار آقای رحیمی شورای شهر و روابط عمومی شهرداری و خانم صفرزاده و همراهش از طرف آموزش و پرورش حضور داشتند در دبستان دخترانه ی آزاده
لطفا گلایه ها را کمترکنیم و چرا ها را کنار بگذاریم انشاءالله دانش آموزان موفق تحویل جامعه بدیم از این مدارس .
التماس تفکر از شما اولیای گرامی🤲
🎗 ارسالی #کاربرگرامی و عضو اولیا و مربیان مدرسه
👈 سلام و احترام
این بنده خدا یه گلایه کردند من هم بدون اطلاع کامل جواب دادم.
اینقدر تند و تیز و بی اعصابی برای جواب یه گلایه لازم نبودا 🙂 تازه اول مهره 🤦♂
ولی ممنون بابت اطلاع رسانی کاملتون 🌸
موفق باشید.
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
زاینده رود ✅️
‹ 🍂 › 🔰 سلام خدمت آقای موذنی و کاربران گرامی خطاب به اولیای گرامی مدرسه ی دبستان پسرانه ی ارشاد وا
‹ 🍂 ›
🔰 با عرض سلام و احترام
در خصوص نواخت زنگ اول مهر به اطلاع شهروندان گرامی می رساند، همه ساله اداره آموزش و پرورش یک مدرسه را جهت نواخت زنگ اول مهر معرفی میکنند، که امسال دبستان دخترانه آزاده را معرفی کردند.
که با حضور مسئولین این برنامه در این مدرسه برگزار گردید.
🎗 ارسالی #کاربرگرامی و از مسئولین شهری
━━═━━━═━━━━━═━━━═━━
🔰 با سلام
دلیل این مطلب این هست، که برای مناسبت های خاص که قرار است مسئولین شهری حضور پیدا کنند، فقط یک مدرسه در اون شهر از طرف آموزش و پرورش معرفی می شود بعد مسئولین برای گرامیداشت اون مراسم در اون مدرسه حاضر می شوند.
این حضور به صورت چرخشی هم اجرا میشه
🎗 ارسالی #کاربرگرامی و از مسئولین شهری
👈 سلام و احترام
ممنون بابت پیگیری و پاسخگویی مسئولین محترم 🌺🌸
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🍂 ›
🔰 درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله
چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم.
چیزی که هرگز فکرش را هم نمی کردم نه اینکه زشت بودم و یا موقعیت اجتماعی نداشتم نه. من در جوانی در انتخاب همسر دچار وسواس شدم.
در فامیل از من به عنوان دختری یاد می کنند که منتظر مردی با اسب سفید بود. چند خواستگار من از فامیل بودند که دست رد به سینه شان زدم و هنوز هم که هنوزه مورد سرزنش بزرگان فامیل هستم.
اولین خواستگارم در سن ۱۹سالگی پسر عمویم بود او کارمند یک داروخانه، با درآمد متوسطی بود. خانواده و خود وی به من بسیار ابراز علاقه می کردند. اما بزرگترین مشکلی که در ازدواج با او می دیدم فاصله سنی مان بود. من و او تنها ۵ ماه فاصله سنی داشتیم و احساس می کردم او نمی تواند مرا درک کند. از نظر من او خیلی بچه بود. بنابراین نتوانستم به او به عنوان یک همسر که تکیه گاهم باشد نگاه کنم. اینطوری اولین خواستگار خود را رد کردم و تا مدت ها به همین دلیل از خانواده عمویم فاصله گرفتم.
در ۱۹سالگی تقریبا ۶ تا ۷ خواستگار دیگر هم داشتم که هر کدام را به دلیلی رد کردم. در آن سال ها فکر می کردم نباید زندگی اطرافیانم را تجربه کنم. مثلا خواهرم که ۱۷ سالگی ازدواج کرد و در کمتر از ۶ سال صاحب ۴ فرزند شد و لذتی از زندگی نبرد. بنابراین تصمیم گرفتم درس بخوانم و پیشرفت کنم. در این میانه اگر یک خواستگار خوب هم داشتم از دست ندهم. اینگونه بود که درس می خواندم و کمتر به مسائل دیگر توجه داشتم.
بعد از مدتی معلم شدم و کارم برایم از هر چیز مهم تر بود. دیگر به سن ۲۵ سالگی رسیده بودم و خود را در اوج جوانی می دیدم. در آن سال ها هم تعداد زیادی خواستگار داشتم اما موقعیت اجتماعی به من اجازه نمی داد که بخواهم همسری پایین تر از سطح خود داشته باشم.
بنابراین هر خواستگاری که سطح سواد و موقعیت اجتماعی اش کمتر از من بود را رد می کردم.
ادامه دارد ...
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
زاینده رود ✅️
‹ 🍂 › 🔰 درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله چند روزی است که ۵۰ ساله شده ام، اما هنوز مجردم. چیزی که
‹ 🍂 ›
🔰 درد و دل یک دخترخانم پنجاه ساله
... تا قبل از سن ۳۰ سالگی حداقل دو ماهی یکبار حضور خواستگار در خانه را تجربه می کردم. اما بعد از آن از این کار هم خجالت کشیدم و به مادرم گفتم : از این به بعد تا کسی به دلم نشیند و اطلاعات کافی درباره اش نداشته باشم به خانه راه نمی دهم. و با این توجیه که مگر اینجا نمایشگاه است که هر کسی بیاید و من را نگاه کند و برود تا تصمیم بگیرد.
از این به بعد حضور خواستگاران در خانه مان بسیار کمرنگ شد. سن من هم بالا رفته بود و هرگز حاضر نبودم ریسک کنم. چرا که معتقد بودم تا قبل از ۳۰ سالگی ممکن است که زندگی سخت را تحمل کرد اما بعد از این سال دیگر باید زندگی خوبی را داشت و حتما باید دارایی مرد در شان تو باشد.
چرا که بزرگتر ها می گفتند
« هر چه نشینی بر تخت نشینی »
یعنی هر چه قدر صبر کنی و دیرتر ازدواج کنی خواستگاران بهتری برای تو خواهد آمد.
پس از آن دیگر کسانی که خانه و ماشین نداشتند نمی توانستند گزینه خوبی برای ازدواج باشند. چرا که تجربه مستاجری و با خط اتوبوس سیر کردن را در خود نمی دیدم. از سن ۳۰ به بعد علاوه بر شغل و موقعیت اجتماعی، داشتن خانه و ماشین هم برایم مهم بود.
اما خواستگارانم دیگر کمتر مجرد بودند و اکثرا یا همسرانشان را به دلیل بیماری و تصادف از دست داده بودند و یا اینکه از هم جدا شده بودند. هرگز حاضر نبودم زندگی با مردی که تجربه زندگی قبلی داشته را تجربه کنم. از نظرم آن ها هم مردود بودند. من در رؤیاهای خود به دنبال شهزاده زرین کمری با اسب سفید می گشتم و همه خواستگاران مجرد خود را رد کرده بودم. حالا باید به چنین مردی جواب مثبت می دادم. آیا با این کار مورد تمسخر دوست و فامیل قرار نمی گرفتم؟
کم کم به سن ۴۰ سالگی رسیدم. خواستگارانم خیلی کم شده بودند تقریبا هر ۶ ماهی یک بار خواستگار از راه دور را تجربه می کردم. با این تفاوت که دیگر زندگی متاهلی را تجربه کرده بودند و بچه هم داشتند. تفاوت آن ها با هم در تعداد بچه ها بود و این موضوع برایم بسیار آزار دهنده بود.
فشار خانواده هر روز بیشتر می شد و تعداد خواستگاران بسیار کم. آخرین مورد خواستگارم را هرگز فراموش نمی کنم که دو شبانه روز گریه می کردم. پیر مرد ۶۵ ساله ای که صاحب داماد و عروس و نوه بود از من خواستگاری کرد.
فهمیدم چقدر فرصت های خوبی را از دست داده ام.
چرا همکارم که تمام صفات خوب یک مرد در او جمع شده بود فقط به خاطر چند سال فاصله سنی ردکردم.
سنم به ۴۵ رسیده بود تصمیم گرفتم کمی عاقلانه تر فکر کنم. دیگر به مردانی که تجربه زندگی متاهلی داشتند و همسر خود را از دست داده بودند هم راضی شده بودم. اما کمتر کسی بود که همسرش را از دست داده باشد و بچه نداشته باشد اگر هم بود چهره دلنشینی نداشت.
امروز در۵۰ سالگی حس همسر شدن و از همه مهمتر حس مادر شدن را از دست داده ام. امروز خواهرم با نوه هایش بازی می کند و من هنوز اندرخم یک کوچه منتظر خواستگارم.
امروز حسرت فرصتهای گذشته را می خورم
🔴 عبرت باید گرفت.
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‹ 🍂 ›
🔰 کارگر همیشه مظلومه 😔
👈 ولی کارگرهای معدن یه جور دیگه؛ هم سخت کار میکنند هم زیر آوار ... 😭🖤
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🍂 ›
🔰 از اشعار حضرت خدیجه سلام الله علیها خطاب به حجّت زمانش، رسول خدا 🦋
فَلَو أَنّني أمسَيتُ فِي كلِّ نِعمَة.
وَ دامَت لِي الدُّنيا وَ مُلك الأكاسِرة.
فَما سَوِيَت عِندي جَناح بَعُوضَة.
إذا لَم يَكن عَيني لِعَينك ناظِرة.
💚💚
📚 بحارالأنوار، جلد ۱۶، ص ۵۲.
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‹ 🍂 ›
🔰 قسمتی جالب و قابل تامل از سریال ۱۹۲۳ ...
🔹 نظر شما چیه؟
طرفدار فروشنده اید یا خریدار؟🤔
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🍂 ›
🔰 جایی دیدم به طنز نوشته جایزه بی مصرف ترین وسیله میرسه به جناب بوفه😂
🔹 واقعا آیا تا به حال فکر کرده ایید که کاربرد این (گنجه یا بوفه یا هر چی) تو خونه هامون چیه؟ چه کاریه خودشو به فلان قیمت بخریم و کلی ظروف لوکس و گرون قیمت توش بگذاریم و هیچ وقت هم ازشون استفاده نکنیم و دل تو دلمون نباشه که یه وقت بچه خودمون یا بچه های مهمون نخورند بهش و نشکنه و ...
غیر از بوفه خیلی چیزهای دیگه ای هم هست که در طول زندگی یکبار هم به درد نخورده اند و فقط جا اشغال کرده اند.
کاش میتونستیم خیلی از این اشیاء را از زندگیمون حذف کنیم و لذت زندگی را بخاطر فخرفروشی از دست ندیم.🤔
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🍂 ›
🔰سلام آقای مؤذنی خوبید
ببخشید یه سوال داشتم جاده علی آباد با شهرداری زاینده رود هست یا باغشاد؟
بی زحمت داخل کانالتون بگید تا دستشون به آسفالت هست حداقل چاله چوله هاشو آسفالت کنند
ماشین هامون دیگه زیر بند نداره😔
🎗 ارسالی #کاربرگرامی
─═इई🍃🌺🍃ईइ═─
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood
‹ 🌿 ›
« ﷽ » ✦༻ #قرار_روزانه ༺✦
سوره غافــر #صفحه_۴۶۹
ثواب تلاوت این صفحه و ذکر #سه_شنبه_يا_ارحمَالرّاحمين (۱۰۰مرتبه)
هدیه به • آیت الله العظمی، علامه ذوالفنون #حسن_حسن_زاده_آملی
در #سالروز_رحلتشان
•••
هر که روزش با سلامے بر حسین آغاز شد
حق بگوید خوش بحالش بیمه "زهرا" شده
#السَّلامُ_عَلَیکَ_یا_اَباعَبــدِاللہ
●▬▬▬▬ஜ۩۞۩ஜ▬▬▬▬●
● کانال زاینده رود ✅ را اینجا دنبال کنید.
👈 ارتباط با مدیر کانال :
@Hasan_Moazzeni
╰┈•៚🌱 @z_rood