eitaa logo
/زعتر/
459 دنبال‌کننده
167 عکس
26 ویدیو
3 فایل
می‌نویسم چون می‌دانم غیر از این کار، هیچ کاری ماندگار نخواهد بود. ✨ زعتر یعنی آویشن. 💫برای ارتباط با من: @z_Attarzade
مشاهده در ایتا
دانلود
ـــــــــــــــ همیشه در کارگاه پیرنگ به هنرجوها می‌گویم دستِ غیب را وارد داستان‌هایتان نکنید. می‌گویم دست غیب یعنی همان توسل و معجزه و چیزهایی از این دست. دست غیب نباید پایان داستان بیاید و گره‌گشایی کند. می‌گویم دنیای واقعی با داستان متفاوت است. این دو را از هم جدا کنید. اما حالا در همین دنیای واقعی، از امام رئوف خواستم دست غیب را وارد زندگی‌هاتان کند. @zaatar
7.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ــــــــــــــ همهٔ سال رو به شوق همین سفر می‌گذرونم. به شوق رسیدن به این جاده و گوش دادن به این مداحی. @zaatar
ــــــــــــــ همه‌جا به جست‌وجوی آرامش برآمدم و آن را نیافتم، مگر نشسته در کنجی، تک‌وتنها با کتابی کوچک. 📚تولستوی و مبل بنفش @zaatar
ــــــــــــــ خدایا شکرت که بچه‌هام عاشق املتن و زمان‌هایی که وقت سر خاروندن ندارم، تنها گزینه‌شون املته.😁 @zaatar
ــــــــــــــ أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ أللّهُمَّ ارحَم زَعِیمَ المُسلِمِینَ أللّهُمَّ أیِّد وَ سَدِّد قَائِدَ المُسلِمِینَ أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ @zaatar
ـــــــــــــــ ما فرزندان مکتبی هستیم که پیامبران و امامان آن شهیدند. و رهبران آن نیز، شهیدند اما همچنان ایستاده‌ایم و راه و رسم آن‌ها را ادامه می‌دهیم تا ظهور حضرت حجت(عج) إن‌شاء‌الله @zaatar
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیبٌ به امید نابودی کامل اسرائیل منحوس
هدایت شده از گاه گدار
اسرائیل آن قدر احمق هست که به ما حمله کند.mp3
زمان: حجم: 15.3M
از حالا باید برای روزهای بعد از حمله اسرائیل به ایران آماده بود. حالا مه آب از سر اسرائیل گذشته و ان‌شاءالله در روزگار سقوط است، دور از ذهن نیست که چنگی هم به صورت ایران بیندازد. شجاعت را باید از حالا تمرین کنیم. . «محمدرضا جوان آراسته» zil.ink/mrarasteh
ـــــــــــــــ اولین‌بار بود که بعد از تولدِ بچه‌ها، دوتایی بیرون رفتیم و صبحانه خوردیم. تا بچه‌ها آماده می‌شدند برای مدرسه، ما هم شال و کلاه کردیم که یعنی کارِ بانکی داریم. دروغ نگفتیم. واقعا کار بانکی داشتیم. فقط کارمان که تمام شد، از اینجا سردرآوردیم. هادی نگران حسین بود و عکس‌های توی گوشی‌ام. نگران املتِ سوسیسی که دونفره خورده شد. فکر می‌کرد اگر بچه‌ها بفهمند، قطعا کلهٔ‌مان را می‌کَنَند. من اما دنبال ثبت لحظاتم. دنبال زندگی در زمان حال. همین یکی دوساعتی که بعد از هشت‌سال و نیم، اتفاق افتاد. @zaatar
ــــــــــــــ نکند به جای آخرت، به زندگی دنیا دل بسته‌اید؟! بدانید زندگی دنیا در برابر آخرت، بسیار ناچیز و زودگذر است. ✨سوره توبه. آیه ۳۸ @zaatar
ـــــــــــــــ تمرین دورهٔ روایتم را به هر ضرب‌وزوری که بود، فرستادم. داستانِ هنرجویی که تمرینش را با تأخیر فرستاده، نقد کردم؛ داستانی هم از یکی که نمی‌دانستم کیست و با واسطه خواندمش. با نازی درباره برادران کارامازوف و نهنگِ خانم امیرزاده حرف زدیم. به آقای محمودی پیام دادم و در ادامه صحبت‌های دیروز، دربارهٔ ثبت‌نام حلقه کتاب صوت دادم. فیلم این هفته‌ را هم دیدم؛ باید بیشتر بهش فکر کنم. گوشی رو به خاموشی‌ست اما سفیدیِ صفحهٔ ایتا حالم را خوب می‌کند؛ اینکه پروندهٔ این هفته را کامل بستم و فردا پروندهٔ دیگری را، سفیدِ سفید باز می‌کنم. فردا باید بروم سراغ کانال‌ها و گروه‌هایی که هفته پیش، این‌موقع، بایگانی کردم تا به همهٔ کارهای عقب‌مانده‌ام برسم. حالا دلم برای همه‌شان تنگ شده. برنامهٔ هفتهٔ پیش‌رو را نوشته‌ام و وقت دارم برای همهٔ گروه‌هایم. @zaatar