@Maddahionlin1_1650663594.mp3
زمان:
حجم:
5.1M
مادر پدرهامان همينكه كم ميآوردند
يك سفره موسيبنجعفر نذر ميكردند
@zaatar
ــــــــــــ
آزاده جهاناحمدی را با مُرور کتابهایش در مجله الکترونیکی واو شناختم.
همیشه کتابها را خوب موشکافی میکرد و تحلیلهای خوبی ارائه میداد.
نامش را که روی کتاب دیدم، وادارم کردم تا بخرمش و ببینم نقادِ خوبِ کتابها، چطور کتابی را دبیری کرده.
البته موضوع طلاق و اسم بعضی نویسندهها، کنجکاوم کرد تا دیدگاهشان درباره این موضوع را پیدا کنم.
حالا همه چیز دستبهدست هم داده، تا کتاب را با دوستان حلقه کتاب مبنا بخوانم.
@zaatar
ـــــــــــــ
فیلم «شهر خدا» بر اساس یک داستان واقعی ساخته شده که من را یاد رمان بیلیباتگیت میانداخت؛ رمانی گانگستری که به همه پیشنهادش میدهم.
شهر خدا، شهری پر از خشونتهای غیرقابل تصور است. شهری که قتل و غارت و دزدی، تبدیل به امری روزمره شده و خشونت آنقدر در شهر رخنه کرده که بسیاری از کودکان هم اسلحه دست میگیرند و آدم میکشند.
در شروع فیلم، مرغی را میبینیم که چون فهمیده میخواهند او را بکشند، پا به فرار میگذارد. پایان داستان هم برگشت به ابتدای داستان است. یعنی ما با یک داستان دوری روبهرو هستیم. داستانی که با استفاده از خرده روایت، ماجراها را برایمان روشن میکند.
داستان درباره بوشکاپه است. پسری که بهجای کارهای خشونتآمیز به عکاسی علاقهمند میشود و با عکسهایش از تبهکاران و انتشار در مطبوعات در حرفه عکاسی پیشرفت میکند.
در شهر خدا، داستان تقابل داریم. دو باند زپگوئنو و سینیوره شهر را به مرز بیثباتی میرسانند اما در انتها، برخلاف معمول، هیچکدام از این دو سرِ تقابل، پیروز نمیشوند. هردو در تلاشند که دیگری را از دور خارج کنند و توزیع مواد مخدر را به دست بگیرند.
اتمسفر فیلم، موسیقی و حتی نورپردازی، در خدمت داستان است و این یعنی پشت این فیلم، داستان خوب اما پیچیدهای داریم.
🎥 شهر خدا
▪️کارگردان ~ فرناندو میرلس
▪️ژانر ~ درام و جنایی
@zaatar
2.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــــ
عجب اربابی خدا بهم داده
دل سرگردونم با حسین آباده
@zaatar
ـــــــــــــــ
فیلم مرشد، روایتگرِ شخصیتی بهنام فِرِدی کوئل است. سربازی که بعد از جنگ جهانی دوم با مشکلات روحی و روانی دستوپنجه نرم میکند. فِرِدی دنبال آرامش است اما گذشته و آشفتگیهای درونی، رهایش نمیکند.
در ابتدا، سرعتِ داستانگویی فیلم، بالاست اما هرچقدر پیش میرود، روند داستان کند میشود و توزیع داستان، نامتناسب است.
فردی به صورت اتفاقی به یک کشتی پناه میبرد و از این طریق، با رهبر جنبشی معنوی آشنا میشود؛ رهبری که طرفدارانش او را مرشد مینامند و در تلاش است تا با روشهای خاص خود، فردی را هم درمان کند.
فیلم مرشد، داستان پیچیدهای دارد و فهمیدن لایههای پنهانش سخت است. انگار که باید برای فهمِ درستِ داستان، بعضی صحنهها را چندباره دید و تحلیل کرد. مخاطب برای فهم درونمایه داستان به زحمت میافتد و مجبور است قطعههای پازل را کنار هم بگذارد تا فهم خوبی نسبت به داستان پیدا کند.
چیزی که بیشتر از همه درگیرم کرد، شخصیت اصلی داستان است. حالت چهره، مدل چشمها، طرز ایستادن، همه و همه، گویای این شخصیت است.
🎥 مرشد
▪️کارگردان ~ پل توماس اندرسون
▪️ژانر ~ درام
@zaatar
ـــــــــــــ
حسین: مامان خداروشکر بقیه ساندویچ رو نخوردم و الا میمردم.
محمد: خب میمردی، بهتر.
#برادرانهطور
#عشق_موج_میزنه
@zaatar
محمدحسین پویانفر4_5866236228898133797.mp3
زمان:
حجم:
7.7M
به اشک دیده نوشتم هزار نامه برایت
مگر که نامهٔ بیچارگان جواب ندارد
نسیم صبح سلامم به دلبرم برسان
بگو جواب سلامم مگر ثواب ندارد
@zaatar
5.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ـــــــــــــــ
از دیروز تا حالا، چندینبار این فیلم را دیدهام. خودم را مخاطبش قرار دادهام و هربار ته دلم لرزیده. گفتم با شما هم به اشتراک بگذارم. گاهی همین کلمات، محرکِ آدم میشود برای جدیتر گرفتنِ مسیر.
@zaatar