فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنيا اگر از يزيد لبريز شود
ما پشت به سالار شهيدان نكنيم
#زاغ_سفید 🕊
🎙@zaghsefid
◼️ بگو بدانم پدرم را سیراب کردهاند یا نه...
صالح بن عبدالله یهودی گوید:
در وقت آتش زدن خیمه ها در اطراف صحرا نگاه میکردم. دختری کوچک را دیدم که گوشه جامهاش آتش گرفته بود.
سراسیمه در آن بیابان به اطراف مینگریست و از شدت بیم میلرزید و مانند ابر بهاری میگریست.
مرا بر حالت او رحم آمده، به نزد او تاختم که آتش جامهاش را خاموش کنم.
نزدیک شدم و گفتم:
یالا همانجا بايست!
آن طفل بیچاره ایستاد. و مثل بید میلرزید
از اسب پیاده شدم، دیدم از ترس دوید به زیر شکم اسب و بر رکاب چسبید.
دلم به درد آمد آتش جامهاش را خاموش کردم.
وقتیکه این مهربانی را دید، آب در چشمش حلقه زد و فرمود:
ای مرد! لبهایم را میبینی که از آتش عطش کبود شده؟
من خیلی تشنه ام😥
تو میتوانی جرعه ای آب به کام تشنهام برسانی!
از شنیدن این کلام رقّت تمام برای من دست داده؛ ظرف آبی گرفته به او دادم.
دیدم آب را گرفته قبل از آشامیدن آهی از جگر کشید و آهسته آهسته رو به راه نهاد.
پرسیدم عزم کجا داری که آهسته آهسته راه میسپاری؟
فرمود:
خواهر کوچکتری دارم که از من تشنه تر است اجازه بده اول او را سیراب کنم.
گفتم: نترس زمان منع آب گذشت؛ تو بنوش او را نیز سیراب خواهند کرد، مدتی سکوت کرد، نگاهم کرد و با تمام وجودش پرسید:
گفت: ای مرد سوالی دارم!
گفتم: بگو!
گفت: پدرم در وقت عزم میدان بسیار تشنه بود، آیا سیرابش کردند و یا اینکه تشنه کام او را کشتند؟
گفتم: نه. والله تا دم آخر میگفت:
اُسقونِی شَربَةً مِنَ الْماءِ
▪️ به من کمی آب دهید!!.
اما کسی آبش نداد بلکه جوابش را نیز ندادند و با لب تشنه و شکم گرسنه او را کشتند.
وقتی که این سخن را از من شنید آب را سرازیر گردانید وظرف آب را به من داد و گفت:
اکنون که پدرم تشنه جان داده، من هم آب نخواهم خورد.
دیدم از تشنگی مشرف به هلاکت است، با تهدید، آبی بر او خورانیدم اما از یاد تشنگی پدرش آبی نخورد همین قدر که لبهایش را تر نمود و قطرهای از آن به حلقش نرسید و با ناله و زاری بر حال پدرش میگریست.
در آن حال زن بلند قامتی فریاد زد:
ای دختر برادرم!کجایی که از عمه و خواهران جدایی؟
دختر از شنیدن صدای آن زن مضطر، مانند طفلی که خود را به دامان مادر پندارد خود را به دامان او انداخت و گریه درونش را عیان ساخت و هق هق گریهاش بلند شد.
📚بحر المصائب ج۵ ص۳۴۶
#زاغ_سفید 🕊
🎙@zaghsefid
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️بهم ریختن تعزیه روز #عاشورا
گریه بازیگر نقش یزید تعزیه حین اجرا در حسینیه معلی / کاش دستام بشکنه ...😭😭
@zaghsefid
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریان بن شبیب
جدمون غریب گیر آورد
ریان بن شبیب
آب واسه حبیب دیر آوردن
#شور📺
#عاشورا #محرم💔
#نریمان_پناهی🎙
@zaghsefid
50.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.
♨️ تو شیب گودال سرازیر شد...
حسین پیر شد😭😭😭
@zaghsefid
شب_دهم_محرم1446_هیات_عاشقان_قمربنی_هاشم_ع_طهران_5.mp3
14.98M
کربلایی جواد مقدم
زمینه _ #امام_حسین (ع)
تُو رُو کُشتَن آخَرِش...
#محرم #عاشورا
شب دهم محرم 1403
@zaghsefid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حاوی صحنه دلخراش/سانحه رانندگی روز گذشته در رباط سفید مشهد
#تصادف
🎙@zaghsefid
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️عزاداری ظهر عاشورا حرم مطهر شاهچراغ (ع)
#شاهچراغ
🎙@zaghsefid
.
♻️ تا حالا تیتر رسانههای ۱۴۰۰ سال قبل را تصور کردهاید که چگونه واقعه عاشورا را روایت میکردند!
#روزنامه_های_اموی
@zaghsefid