eitaa logo
زاغ سفید
4.9هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
32.7هزار ویدیو
75 فایل
♦️از خبرای تکراری و روز مره خسته شدی ♦️ما یک کانال ویژه به شما معرفی میکنیم ♦️زاغ سفید سرگرمی ♦️ سیاست را از دریچه طنز ببینید 📌گردان عملیاتی کمیل👇 https://eitaa.com/joinchat/3921281279C1b0b3d421d @Moslem_6 مدیریت کانال تبلیغات @mahsf313
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دنيا اگر از يزيد لبريز شود ما پشت به سالار شهيدان نكنيم 🕊 🎙@zaghsefid
◼️ بگو بدانم پدرم را سیراب کرده‌اند یا نه... صالح بن عبدالله یهودی گوید: در وقت آتش زدن خیمه ها در اطراف صحرا نگاه میکردم. دختری کوچک را دیدم که گوشه جامه‌اش آتش گرفته بود. سراسیمه در آن بیابان به اطراف می‌نگریست و از شدت بیم میلرزید و مانند ابر بهاری می‌گریست. مرا بر حالت او رحم آمده، به نزد او تاختم که آتش جامه‌اش را خاموش کنم. نزدیک شدم و گفتم: یالا همان‌جا بايست! آن طفل بیچاره ایستاد. و مثل بید میلرزید از اسب پیاده شدم، دیدم از ترس دوید به زیر شکم اسب و بر رکاب چسبید. دلم به درد آمد آتش جامه‌اش را خاموش کردم. وقتیکه این مهربانی را دید، آب در چشمش حلقه زد و فرمود: ای مرد! لبهایم را می‌بینی که از آتش عطش کبود شده؟ من خیلی تشنه ام😥 تو می‌توانی جرعه ای آب به کام تشنه‌ام برسانی! از شنیدن این کلام رقّت تمام برای من دست داده؛ ظرف آبی گرفته به او دادم. دیدم آب را گرفته قبل از آشامیدن آهی از جگر کشید و آهسته آهسته رو به راه نهاد. پرسیدم عزم کجا داری که آهسته آهسته راه می‌سپاری؟ فرمود: خواهر کوچکتری دارم که از من تشنه تر است اجازه بده اول او را سیراب کنم. گفتم: نترس زمان منع آب گذشت؛ تو بنوش او را نیز سیراب خواهند کرد، مدتی سکوت کرد، نگاهم کرد و با تمام وجودش پرسید: گفت: ای مرد سوالی دارم! گفتم: بگو! گفت: پدرم در وقت عزم میدان بسیار تشنه بود، آیا سیرابش کردند و یا اینکه تشنه کام او را کشتند؟ گفتم: نه. والله تا دم آخر می‌گفت: اُسقونِی شَربَةً مِنَ الْماءِ ▪️ به من کمی آب دهید!!. اما کسی آبش نداد بلکه جوابش را نیز ندادند و با لب تشنه و شکم گرسنه او را کشتند. وقتی که این سخن را از من شنید آب را سرازیر گردانید وظرف آب را به من داد و گفت: اکنون که پدرم تشنه جان داده، من هم آب نخواهم خورد. دیدم از تشنگی مشرف به هلاکت است، با تهدید، آبی بر او خورانیدم اما از یاد تشنگی پدرش آبی نخورد همین قدر که لبهایش را تر نمود و قطره‌ای از آن به حلقش نرسید و با ناله و زاری بر حال پدرش میگریست. در آن حال زن بلند قامتی فریاد زد: ای دختر برادرم!کجایی که از عمه و خواهران جدایی؟ دختر از شنیدن صدای آن زن مضطر، مانند طفلی که خود را به دامان مادر پندارد خود را به دامان او انداخت و گریه درونش را عیان ساخت و هق هق گریه‌اش بلند شد. 📚بحر المصائب ج۵ ص۳۴۶ 🕊 🎙@zaghsefid
آن یتیمان که ز خرمای سیر شدند؛ کربلا گوشه‌ی گودال، همگی شیر شدند... 🕊 🎙@zaghsefid
10.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⚫️بهم ریختن تعزیه روز گریه بازیگر نقش یزید تعزیه حین اجرا در حسینیه معلی / کاش دستام بشکنه ...😭😭 @zaghsefid
8.2M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ریان بن شبیب جدمون غریب گیر آورد ریان بن شبیب آب واسه حبیب دیر آوردن 📺 💔 🎙 @zaghsefid
50.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. ♨️ تو شیب گودال سرازیر شد... حسین پیر شد😭😭😭 @zaghsefid
شب_دهم_محرم1446_هیات_عاشقان_قمربنی_هاشم_ع_طهران_5.mp3
14.98M
کربلایی جواد مقدم زمینه _ (ع) تُو رُو کُشتَن آخَرِش... شب دهم محرم 1403 @zaghsefid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️حاوی صحنه دلخراش/سانحه رانندگی روز گذشته در رباط سفید مشهد 🎙@zaghsefid
7.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♦️عزاداری ظهر عاشورا حرم مطهر شاهچراغ (ع) 🎙@zaghsefid
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ♻️ تا حالا تیتر رسانه‌های ۱۴۰۰ سال قبل را تصور کرده‌اید که چگونه واقعه عاشورا را روایت می‌کردند! @zaghsefid