هدایت شده از قرارگاه فرهنگی شهرستان خرمدره خرمدره
#بی_حجابی و #حرام_سیاسی 🔸🔸
🔹اصولا ماندگاری اولیه فرهنگ ها با نمادهاست و #حجاب ضمن آن که یک مفهوم دینی است، یک واقعیت اهم #نمادین دینی هم هست.
🔸در نگاه درست اجتماعی، ارزش #پرچم های #عزاداری_محرم، کمتر از نوحه و گریه نیست. و بر همین اساس سیاهی لشگرها هم به شدت مهم تلقی می شوند.
🔹تعبیر به #حرام_سیاسی از سوی #امام_انقلاب، حضرت آیت الله خامنه ای هم به همین جهت بوده و بر اساس همین #نمادین بودن است که #دشمن به موازات ایجاد #مشکلات_اقتصادی، ترویج #بی_حجابی را مقدمه برای مقابله با #نظام_اسلامی قرار داده است.
🔸ضمن ان که اتفاقا فحشا و بی حجابی عامل بسیاری از مشکلات اقتصادی هم هست.
🔹در نتیجه باید گفت؛ #ترویج_بی_حجابی قبل از اینکه یک #پروسه اجتماعی جاهلانه باشد، یک #پروژه_عامدانه و با برنامه #سیاسی است.
حسینعلی زاهدی پور
#انتشار_حداکثری
https://eitaa.com/zahedipoor
روبیکا https://rubika.ir/gharargahe_khoramdare
ششمین بزرگداشت روز #هنر_انقلاب_اسلامی با حضور و سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین #زاهدی_پور امام جمعه شهرستان #خرمدره و حضور مدیر کل محترم اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی زنجان، مسئولین و هنرمندان با هدف گرامیداشت یاد و خاطره شهید آوینی در فرهنگسرای امامخمینی (ره) به توسط اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان برگزار شد.
۱۷ فروردین ۱۴۰۲
لگد به افتاده
عبد الملک بن مروان، بعد از بیست و یک سال حکومت استبدادی، در سال 86 هجری از دنیا رفت. بعد از وی پسرش ولید جانشین او شد. ولید برای آنکه از نارضایتیهای مردم بکاهد، بر آن شد که در روش دستگاه خلافت و طرز معامله و رفتار با مردم تعدیلی بنماید.
ولید، هشام را معزول ساخت و به جای او عمربن عبد العزیز، پسرعموی جوان خود را که در میان مردم به حسن نیت و انصاف معروف بود حاکم مدینه قرار داد. عمر برای بازشدن عقده دل مردم دستور داد هشام بن اسماعیل[ که در ستم و توهین به اهل مدینه بیداد کرده بود و خاندان علی ع و مخصوصا به امام زین العابدین ع، بیش از دیگران بدرفتاری کرده بود.] را جلو خانه مروان حکم نگاه دارند و هرکس که از هشام بدی دیده یا شنیده بیاید و تلافی کند و داد دل خود را بگیرد. مردم دسته دسته میآمدند. دشنام و ناسزا و لعن و نفرین بود که نثار هشام بن اسماعیل میشد.
خود هشام بن اسماعیل بیش از همه نگران امام علی بن الحسین و علویین بود. با خود فکر میکرد انتقام علی بن الحسین در مقابل آنهمه ستمها و سبّ و لعنها نسبت به پدران بزرگوارش کمتر از کشتن نخواهد بود. ولی از آن طرف، امام به علویین فرمود خوی ما بر این نیست که به افتاده لگد بزنیم و...
هنگامی که امام با جمعیت انبوه علویین به طرف هشام بن اسماعیل میآمد، رنگ در چهره هشام باقی نماند. هر لحظه انتظار مرگ را میکشید. ولی برخلاف انتظار وی، امام طبق معمول- که مسلمانی به مسلمانی میرسد- با صدای بلند فرمود: «سلام علیکم» و با او مصافحه کرد و بر حال او ترحم کرده به او فرمود: «اگر کمکی از من ساخته است حاضرم.».
بعد از این جریان، مردم مدینه نیز شماتت به او را موقوف کردند.
استاد مطهری، داستان راستان، ج 1، ص288، 289