هدایت شده از کانون مداحان
✔️دعوتنامه اختصاصی
💠جمعه های ماه مبارک رمضان💠
(۴ جمعه،آموزش دعا و مناجات خوانی)
🔸میهمانان و اساتید این هفته
🔷مداح اهلبیت حاج محمد یزدخواستی
📍باموضوع:دعای ابو حمزه ثمالی
🔷حجت الاسلام سید روح الله حسینی
📍باموضوع:گریز های روضه ای سیدالشهدا در دعای های معروفه
🔷استاد عباس جوادی
📍باموضوع:پیوندها در دعاهای ماه مبارک رمضان
زمان:جمعه دقیقا
راس ساعت ۳ بعدازظهر
اتمام کلاسها ساعت۵ عصر
🔹ویژه برادران و خواهران مداح
درتمام رده های سنی
👇نشانی ما
👇اصفهان
👇خیابان سروش
👇نبش چهار راه عسکریه
👇کوچه مهدیه اصفهان
👇۲۰۰ متر که وارد شدید
👇دقیقا مقابل مهدیه اصفهان
👇حسینه فرهنگی قرآنی صرافان
🔵مقدمتان گرامی
مقدمتان را به این کانال چندهزارنفری
■خوب
■پرمحتوا
■وارزشمندگرامی می داریم
╔═💎💫═══╗
https://zil.ink/maddahanesf
╚═══💫💎═╝
╭┅─────┅╮
🌺 hشما هم مبلغ این کانال خوب باشید
╰┅─────┅╯
💠اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ💠
💚🌺🍃
🌺
❇️ سلام امام زمانم 🌤
دیدن روی شما کاش میسّر میشد
شام هجران شما، کاش که آخر میشد
بین ما فاصلهها، فاصله انداختهاند
کاش این فاصله با آمدنت سر میشد
شهر ما بوی خدا داشت، دوباره ای کاش
با ظهورت نفس شهر معطّر میشد
🤲 اللّهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج 🤲
🤲 اللَّهُمَّ اجْعَلْنٰا مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ 🤲
#امام_زمان
هر زمان وحشت دنیای بی مهدی رو درک کردیم، میتونیم بگیم "اینک شما و وحشت دنیای بی علی" !
نبودن امام زمان چقدر برامون وحشت داره ؟!
یا بهتر بگم اصلا وحشتی برامون داره ؟!
#شب_قدر
#امام_زمان
بسم الله الرحمن الرحیم
*آزمون سراسری مداحان ۱۴۰۲*
♦️بعثه مقام معظم رهبری در نظر دارد به منظور بکار گیری داوطلبان مداحی از سراسر کشور جهت اعزام با کاروان های عتبات عالیات، آزمون سراسری جذب مداحان را برگزار نمايد. لذا بر اساس نیاز موجود و با توجه به اهداف ذیل این طرح به اجرا در خواهد آمد.
شرايط عمومي:
1. اعتقاد و التزام عملي به اسلام و مذهب تشيع.
2. تابعيت جمهوري اسلامي ايران.
3. التزام عملي به نظام جمهوري اسلامي و قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران و ولايت فقيه.
4. برخورداري از حسن شهرت و معاشرت .
5. نداشتن سوء پيشينه و سابقه محكوميت در محاكم قضائي جمهوري اسلامي ايران.
6. توانائي جسمي و سلامت رواني.
7. تأهل.
8. نداشتن منع قانوني از نظر خدمت نظام وظيفه عمومي.
شرایط اختصاصی
1. داشتن حداقل مدرک تحصیلی فوق دیپلم یا سطح 1 از مرکز مدیریت حوزه علمیه (روحانيون محترم درصورت قبولی در آزمون و پذیرش به عنوان مداح کاروان نبايد با لباس روحانيت مشرف شوند)؛
2. متولدین ابتدای سال 1347 تا پایان سال 1372.
3. ارائه گواهی پنج سال سابقه مداحی از کانون مداحان ، بسیج مداحان ،خانه مداحان ويا از دونفر مداحان شاخص وبرجسته كشوري مورد تائيد بعثه مقام معظم رهبري.
4. سلامت و توانایی کامل جسمانی و داشتن انگیزه لازم برای خدمت به زائرین به تایید نمایندگی بعثه محل سکونت .
تبصره: مداحاني كه شرائط شركت در طرح بهسازي مداحان را داشتند اما موفق به شركت درآزمون طرح بهسازي نشدند و يا در آزمون شركت نموده ولي موفق به كسب امتياز لازم نشدند نيز در صورت داشتن شرائط اعلام شده ميتوانند در اين آزمون شركت نمايند.
مراحل جذب
1. آزمون کتبي
• صحت سنجی مدارک داوطلبان پس از قبولی در مرحله آزمون انجام میگردد.
2. مصاحبه مهارتي و علمی (مصاحبه مهارتی شامل صحیح خواندن قرآن و ادعیه و توانایی لازم در مداحی و قرائت اشعار و مصاحبه علمی براساس منابع آزمون کتبی میباشد.)
3. ارزیابی CD صوتی تصویری از جلسه مداحی عمومی
4. آموزش بدو خدمت
• شرط قبولي در هر مرحله کسب حدا قل 70٪ امتياز است .
• هر داوطلب دو مرتبه حق شرکت در مراحل مصاحبه و ارزیابی CD و آموزش را دارد.
• دو هفته قبل از برگزاری آزمون کتبی، دوره آموزش تمهیدی برای کلیه داوطلبان توسط مدیریت آموزش برگزار می شود.
منابع آزمون کتبی :
رديف عنوان نام كتاب مؤلف ناشر
1 عقايد گزیده درسنامه سیمای عقاید شیعه آيت الله سبحاني مؤسسه فرهنگي هنري مشعر
2 احکام فقهی احکام فقهی مورد ابتلا در سفرهاي زیارتی عتبات عالیات منصور مظاهری مؤسسه فرهنگي هنري مشعر
3 تاريخ اسلام فرازهایی از تاریخ پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) آيت الله سبحاني مؤسسه فرهنگي هنري مشعر
4 مقتل سیری در مقتل¬نویسی و تاریخ¬نگاری عاشورا محسن رنجبر مؤسسه فرهنگي هنري مشعر
5 آداب مداحی آداب و آیین مداحی از نگاه مقام معظم رهبری معاونت فرهنگی مدیریت آموزشی وفرهنگی
6 اطلاعات عمومي بیانیه گام دوم انقلاب اسلامی
کتاب قانون اساسی
• طرح سوالات از متن کتابها صورت میگیرد و حواشی کتابها مورد سوال نخواهد بود.
مدارك لازم جهت ارائه به منطقه پس از قبولی در آزمون کتبی :
1- اصل یا کپی برابر اصل مدرك تحصيلي؛
2- دو قطعه عكس 4×3 (دارای زمینه روشن و در سال جاری گرفته شده باشد)؛
3- اصل شناسنامه و كارت ملی باید به رویت منطقه برسد؛
تذکر: بارگذاری تصویر مدارک فوق در مرحله ثبت نام اینترنتی در سایت آزمون لازم است؛
نحوه برگزاري آزمون و زمان و مكان:
1. كليه مراحل ثبت نام آزمون و پرداخت هزينه ثبت نام آزمون بصورت اينترنتي از طريق سايت مديريت جذب و سازماندهي به آدرس azmoon.hajj.ir صورت خواهد پذيرفت.
2. هزينه ثبت نام و شركت در آزمون 100/000تومان بوده و با استفاده از كارت هاي عضو شتاب و ازطريق درگاه مديريت جذب و سازماندهي صورت مي پذيرد.
3. ثبت نام براي آزمون بصورت اينترنتي و از تاریخ ۱۴۰۱/۱۲/۲۸ لغایت ۱۴۰۲/۰۱/۲۸ و از طريق سايت مديريت جذب و سازماندهي به آدرس azmoon.hajj.ir خواهد بود. اسكن مدارك همزمان با ثبت نام در سامانه آزمون بارگذاری گردد. شايسته است از مراجعه حضوري خودداري نمایید.
4. كلیه داوطلبین مدارك مورد نیاز را بعد از قبولی در آزمون کتبی به دفترنمايندگي بعثه محل سکونت خود حضورا تحويل نمایند. تا پس از تأیید و صحت سنجی، مجوز شركت در مصاحبه صادر گردد.
5. زمان برگزاری آزمون نیمه اول مردادماه 1402 می¬باشد.
6. محل برگزاری آزمون براساس تعداد داوطلبان و نیاز مناطق تعیین خواهد شد. حوزههای برگزاری آزمون متعاقباً اعلام خواهد شد.
7. شماره تلفن دفاترنمایندگیهای بعثه در مناطق در سایت azmoon.hajj.ir قرار داده شده است.
روضه شب بیست و سوم ماه رمضان
السلام علیک یا امین الله فی ارضه...
ای در سفینه ی دو جهان ناخدا علی ع
می خوای خستگیت در بره... گرچه ذکر خدا خستگی نداره... اما با نام امیرالمؤمنین دلت جلا بگیره...آخه دیگه این شبها و روزها دیگه تو کوفه نامی از علی نیست... دیگه یه خانه مونده و چند تا بچه ی یتیم...
یا صاحب الزمان میزبان من و شماست...
نام امیرالمؤمنین رو بر لبانت جاری کن...
ذکر علی عباده...
بزار برات بنویسن هر علی که میگی...
میخوای علی شو تو بگی بسم الله...
بزار در و دیوار این مسجد شب 23 صدای علی علی تو ضبط کنه...
یه شبی که این دهان پر خاک میشه دیگه نمیتونی علی علی بگی... دلت میخاد اون لحظه هم بگی علی علی... اما نمیتونی...
همین علی علی گفتن های امشب ایشالا به داد من و تو برسه... ببینم چه میکنی با علی علی گفتن... میلرزونی این مسجد و یا نه...
ای در سفینه ی دو جهان ناخدا علی ع
ممسوس در حقیقت ذات خدا علی ع
یار و برادر و وصی و نفس مصطفی س
باب نبوتی و ابوالاولیا علی ع
شمشیر و دست و چشم خدا کیست غیر تو
بر دوش مصطفی که نهد جز تو پا علی ع
بر بدر ، صدر بدری و در قدر ، قدر قدر
هم هل اتی ست مدح تو هم لافتی ست علی
تکمیل بذل قرصه ی نان تو گر نبود
قرآن نداشت در ورقش هل اتی علی ع
با آن که دست وهم ، به پایت نمی رسد
داری همیشه در دل بشکسته یا علی ع
اینقدر میگم علی علی... تا نفس آخرم... اجازه بدی بگم علی... میخوام یه جمله بگم، اونایی که هنوز وارد فضای مرثیه نشدن... یه جمله...
میگن اگه میخای دل امام زمانت رو بدست بیاری نام مادرش زهرا س رو ببر...
آی اونایی که شب آخر احیا اومدید... دست خالی هستید... گفتم اون قدر علی علی بگو تا نفس آخرم علی علی بگید... جان ما به فدای اون بانویی که تا نفس آخرشم گفت علی علی نفس بالا میومد میگفت علی علی...
اقرار میکنم تو خدا نیستی ولی
آرند انبیاء به درت التجا علی ع
آنجا که جای پای تو ، مهر نبوت است
اوج جلالت تو کجا ما کجا علی ع
پرسند اختیار قیامت به دست کیست
آید ز سوی خالق هستی ندا ، علی ع
اونایی که مثل من بار گناه دارن... بار سنگین دارن... این یه بیت مال گنه کاراست... اونایی که خیلی رو سیاهن سرشون رو بالا بگیرن...
با یک نفس تمام جهنم شود بهشت
گویند اگر جهنمیان یک صدا علی ع
بالله قسم در ازمنه ی عالم وجود
مثل تو کس ندید و نبیند جفا علی ع
راحت شد علی از این دنیا... از بی فاطمه
زندگی کردن کردن راحت شد... از قاتلای زهرا رو دیدن راحت شد... از بی وفایی دنیا....
یاد پیغمبر می افتاد این روزهای آخر میدیدن هی دست به محاسن مبارک میگرفت نگاه به آسمان می کرد... آخه پیغمبر بارها فرمود :
علی جان توی همین ماه رمضان محاسن تورو به خون سرت خضاب میکنند...
هی میگفت خدا، علی کی به آرزوش میرسه...
روضه بخونم برات... شب 23 معمولا می گن مجلس سوم، مجلس دختره...برا بابا روضه می گیره... یا صاحب الزمان... امشب اجازه داریم بگیم امان از دل زینب... اگه دنبال مرثیه ای همین روضه هست... امان از دل زینب... کدوم زینب... اون زینب چهار ساله ی مدینه یا زینب 34 ساله ی کوفه... کدوم زینب
همون زینبی که از مدینه پرستاری رو شروع کرد... شب 23 دلم میخواد خستگی من و بعد از صد فراز جوشن با اشک و زمزمت جبران کنی... حیف من از این مسجد برم، بگم حق شب 23 رو ادا نکردم...آماده ای یا نه!
حالا که شب سوم باباست... معمولا رسم اینه خواهرا و مادرا و دختر علی مرتضی باید گریه کنند...
اون بانویی که از چهار سالگی پرستار مادره پهلو شکسته بود... میخوام همین و بگم و روضم تمام... بعد اومد کوفه... پرستار بابایی شد که با فرق شکافته آمد... پرستار پدری شد که این همه جنگ... بارها و بارها پدر رو زخمی دیده بود... فقط تو یه جنگ 90 تا زخم به بدن باباش اومد... اما ندیده بود پاهاش بلرزه ولی این روزهای آخر دید رنگ از صورت بابا پریده... تو کوفه پرستار بابا شد...
عرضه بداریم بی بی جان...
یا زینب کبری...
خیلی بهتون سخت گذشت...
اما میخوام بگم دیگه شما اینجا تنها نبودید...
وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند...
به شما تسلیت گفتند...
باهاتون همدردی کردند...
اما دلها بسوزه برای دختر حسین...
بجای اینکه بهش تسلیت بگند...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر اومدند...
کشان کشان...
دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
یک وقت صدای ناله اش بلند شد...
🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
@roze_daftari
#روضه_دفتری
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_بیست_سوم_رمضان
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد
🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد
ایام شهادت آقامون امیرالمومنین...
خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره...
نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه...
داغ بابا خیلی سخته...
خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره..
این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره...
🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد
🔸نصیبش ناله و آه سحر شد
اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم...
هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند...
زانوی غم بغل گرفتند...
گریه میکنند...
اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
عرضه بداریم بی بی جان...
یا زینب کبری...
در مصیبت بابای غریب تون...
خیلی بهتون سخت گذشت...
اما دیگه شما اینجا تنها نبودید...
وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند...
به شما تسلیت گفتند...
باهاتون همدردی کردند...
اما دلها بسوزه برای دختر حسین...
کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود...
بجای اینکه بهش تسلیت بگند...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر اومدند...
کشان کشان...
دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
یک وقت صدای ناله اش بلند شد...
🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
@roze_daftari
-
#شب_قدر شب ۲۳
#صلوات_اول_مجلس
هدیه نثار روح پر فتوح و منور، فاروق اعظم، یعسوب الدین، امام المسلمین، قاتل الناکثین و القاسطین و المارقین، قائد غر المحجلین، مرتضی، رئیس الموحدین، نفس الرسول، امن الرسول، زوج البتول، سیف الله، امیرالبرره، قاتل الفَجَره، صاحب اللواء، قسیم الجنة و النار، سید العرب، عین الله الناظره، مظهر العجائب، والد السبطین، کلام الله الناطق، المحامی عن حرم المسلمین، وارث علم النبیین، وجه الله الزاهره، صالح المومنین، رحمه الله الواسعه، کشاف الکب، صدیق الاکبر، هادی، باب المدینه العلم، خازن علم الله، میزان القسط، عروة الوثقی، مطهر، شاهد، نفس الله، حیاة العارفین، حبل الله المتین، صلوة المومنین، ولی المتقین، لسان الله، سید الوصیین، عون المومنین، بحر العلوم، ولد المحسنات، نعیم، ابن الصفا، نبأ العظیم، اسد الله الغالب، علی بن ابيطالب علیهما السلام
عنایت کنید اجماعا صلوات.
***
#شب_قدر
#مناجات_امام_زمان_علیه_السلام
#شب_بیست_سوم_رمضان
🔸آقا بیا که بی تو پریشان شدن بس است
🔸از دوری تو پاره گریبان شدن بس است
یا بن الحسن کجایی آقا...
در این شب قدر و...
ایام شهادت امیرالمومنین...
امام زمان...
امشب میخوام اعتراف کنم...
🔸تا کی گناه پشت گناه ایّها العزیز؟!
🔸تا کی اسیر لذّت عصیان شدن؟! بس است
نمیدونم تا کی قراره دلت رو بشکنم آقا...
شرمنده ام مولای من...
شرمنده ام آقای من...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
گفتم خدایا...
بالحجه الهی العفو...
دیگه خجالت میکشم...
از بس که گناه کردم و...
هر شب قدری که رسید...
گفتم خدایا به امام زمان...
منو ببخش...
امشب اومدم بگم آقای خوبم...
🔸اِحیا نما در این شب اَحیا دل مرا
🔸دل مردگی و این همه ویران شدن بس است
دیگه بسمه آقا...
یا بن الحسن...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
جان من و پدر و مادرم فدای علی...
حالا که اسم امیرالمومنین اومد...
بزار اینم بگم آقا...
با همه بدی هام...
این شبها برای جد غریب شما اشک ریختم...
برا امیرالمومنین به سر و سینه زدم...
آقا.. ما در عزای عزیزانمون...
بیشتر از یک هفته و چهل روز سیاه نمیپوشیم...
اما در عزای جد شما...
یک عمره سیاهپوشیم...
آقا ما محبت شما رو در سینه داریم...
ما با محبت شما زنده ایم...
آقا میشه امشب...
نگاه به اعمال بدم نکنی...
نگاه به کارهای بدم نکنی...
امشب دستم خالیه...
شب قدر میخوام برم در خونه خدا...
میخوام بگم الهی العفو...
اما آبرویی ندارم...
آقا یک بار دیگه آبرو داری کن...
امام زمان...
شرمندتم هستم آقا...
قول میدم آقا...
دیگه دلت رو نشکنم...
قول میدم دیگه گناه نکنم...
🔸آقا بیا به حقّ شکاف سر علی
🔸از داغ هجرت آتش سوزان شدن بس است
حالا هر چقدر با آقا کار داری صداش بزن...
در این شب قدر همه به هم...
یا صاحب الزمان...
***
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
#شب_بیست_سوم_رمضان
🔸بنال ای دل که کوفه در عزا شد
🔸ز داغ مرتضی ماتم سرا شد
ایام شهادت آقامون امیرالمومنین...
خدا میدونه، این روزها، خانه مولا، چه خبره...
نميدونم تا حالا دیدید خونه ای بابا از دست بده یا نه...
داغ بابا خیلی سخته...
خونه ای که بابا نداره، دیگه صفایی نداره..
این روزها خانه امیرالمومنین هم دیگه بابایی نداره...
🔸بنال ای دل که زینب خون جگر شد
🔸نصیبش ناله و آه سحر شد
اگه الان بریم خانه امیرالمومنین میبینیم...
هر کدوم از این بچه ها یه گوشه ای نشستند...
زانوی غم بغل گرفتند...
گریه میکنند...
اما من ميگم شاید اون کسی که بیشتر گریه میکنه بی بی زینب باشه...
🔸امان از دل زینب
🔸چه خون شد دل زینب
عرضه بداریم بی بی جان...
یا زینب کبری...
در مصیبت بابای غریب تون...
خیلی بهتون سخت گذشت...
اما دیگه شما اینجا تنها نبودید...
وقتی زنها خبردار شدند همه اومدند...
به شما تسلیت گفتند...
باهاتون همدردی کردند...
اما دلها بسوزه برای دختر حسین...
کربلا... دختر ابی عبدالله هم بابا از دست داده بود...
بجای اینکه بهش تسلیت بگند...
فَاجْتَمَعَتْ عِدَّةٌ مِنَ الْأَعْرَابِ حَتَّى جَرُّوهَا عَنْهُ
چند نفر اومدند...
کشان کشان...
دختر رو از کنار جنازه بابا جدا کردند...
یک وقت صدای ناله اش بلند شد...
🔸نزنیدم که در این دشت، مرا کاری هست
🔸گل اگر نيست ولي صفحه ي گلزاري هست
🔸ساربانا مزنيد اين همه آواز رحيل
🔸آخر اين قافله را قافله سالاري هست
@roze_daftari
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
مدح و مرثیهیِ امام حسین علیه السلام و شبِ قدر
ای بهترین مُقدَّرِ سالِ گدا حسین
ای لحظِهلحظِه روضهیِ اهلِ کسا حسین
یا أیُّهاَالعزیز تَصَدَّقْ علیَ الفقیر
دستِ مرا بگیر و ببر کربلا حسین
من بی نگاهِ نابِ تو بیچاره میشوم
از من مَگیر عاشقی و شور را حسین
قرآن به سر گرفتهام و ناله میزنم
العفو باِالحسین عزیزِ خدا حسین
معنایِ رحمتی تَهِ گودال دادهای
پیراهن ُو عمٰامه وُ خوُود وُ عبا حسین
آیاتِ نابِ عشق بخوان آیههایِ وحی
جانم فدایِ قاریِ سرنیزهها حسین
زیباترین نواست سلامٌ علیَ الحسین
کِی میرسد تقاصِ غمِ نینوا حسین
#غزل #شب_قدر #کربلا #مدح_مرثیه
#امام_حسین_علیه_السلام
حسین ایمانی
روضه شب بیست وسوم
خوب شد تیغ تو بشکافت سرم را دشمن
هم تو بر آرزوی خویش رسیدی هم من
آمدی دیر چرا چشم براهت بودم
از همان شب که تن فاطمه ام گشت کفن
در همان لحظه که شمشیر تو بالا میرفت
نشنیدی به جنان فاطمه (س) میگفت نزن
شب آخر احیاست اگه درد داری اگه گرفتاری آخرین فرصته هرجومیتونی امشب اشک بریز به چشمات التماس کن براعلی گریه کنه بگو نمیدونم تا سال بعد زنده میمونم یا که بهش بگو امشب گریه کن من شب اول قبربهت احتیاج دارم گریه کن شب بیست و سوم ماه رمضانه شب سوم امیرالمومنین آی گریه کن اینقده علی توزندگیش دردکشید وقتی ضربت خورد همه برا علی گریه کردن الا خودش آخه علی اینقدر خوشحال بود میگفت دارم میرم پیش زهرام پسرم محسن منتظر منه خیلی علی غریبه مردم امشب با بچه های یتیم امیرالمومنین برا غربت علی گریه کنیم تابوت امیرالمومنینو گرفتن پشت تابوت هم امام حسن و امام حسین گرفتن بدن بابا رو تشیع جنازه کردن تابوت بابارو روزمین گذاشتن بدن باباشونو بین خاک قرار دادن شروع کردون دوتا برادرا به گریه کردن آخ بمیرم بدنو تحویل قبردادن اما دوتابرادرا دستاشونو گذاشتن دور گردن همدیگه امام حسن صدازد داداش حسین یادت میاد تومدینه وقتی بابامون بدن مادرمونو غسل میدادتادست بابارسید به پهلوی شکسته مادر سرشو به دیوار گذاشت برامادرگریه میکرد یادمه گفت داداش یادت میاد تومدینه بدن مادرمونو نیمه های شب غریبانه تشیع کردیم یادمه گفت داداش حالا یه نگاه کن ببین بدن بابامونو هم غریبانه آوردیم یاالله بدنو دفن کردن ازدفن بدن بابا دارن برمیگردن رسیدن به یه خرابه دیدن صدای ناله میاد صدای گریه میاد یکی میگه آقا من چیکارکردم سه شبه به دیدنم نمیای منکه بجز تو کسی رو ندارم وارد خرابه شدن امام حسن و امام حسین دیدن یه پیرمرد جزامیه چشاش جایی رو نمیبینه باخودش حرف میزنه هی میگه آقای مهربون من کجایی حسنین سوال کردن پیرمرد چرا گریه میکنی گفت من جزامی هستم چشام جایی رو نمیبینه همه ازم فرار می کنند اما شبا یه آقایی میومد با دست خودش غذا دهنم می داد خودش ترو خوش کم میکرد سرمنورو
زانوش می گرفت اما الان سه شبه که به دیدنم نمیاد دلم براش تنگ شده دیگه غذا نمیخوام اما یه بار دیگه بیاد می خوام صداشو بشنوم امام حسن سوال کردپیرمرد اسمش رو بلدی یا نه صدا زد اسمشو بهم نمیگفت اما هر وقت می اومد خرابه در و دیوار خرابه
میشناختنش یه وقت پیرمرد جذامی دید امام حسن داره میکنه سوال کرد پیرمردآقا چرا شما گریه می کنید مگه میشناسی این آقا رو اینجا رشته صبر امام حسن پاره شد پیرمرد دیگه منتظر نمون اون آقا دیگه نمیاد اون آقارو کشتن اون بابای غریب من علی بود اما آقا جان یا امام حسن می خوام بگم اینجا بابات گوشه خرابه می رفت به خرابه نشین ها سر میزد اما من یه دختری میشناسم یه دختری رو سراغ دارم خرابه نیمه شب صدا زد عمه من بابامو می خوام
می خوام بگم زینب جان داداش داداشاتو اومدن بدن باباتو غسل دادن بدنشو کفن کردن بابدن بابات وداع کردی زینب جان چه حالی داشتی گوشه خرابه وقتی رقیه سر بابارو بغل گرفت نگفت گرسنمه نگفت تشنمه صدازد عمه بهم اجازه بده سر بابامو ببرم بین دخترای شامی بگم آی دخترای شامی منم بابادارم
#روضه_بیست_و_سوم
#کانال_متن_روضه_مجمع_الذاکرین