30.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ یک اتفاق زیبا و متفاوت
اجرای جالب سرود روز پدر با حضور «پدران و دختران» برای اولین بار در برنامه زنده قرارگاه شبکه قرآن و معارف سیما
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
هدایت شده از ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
7.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در محضر ولایت ۳۱۸
بهار معنویت
درباره اعتکاف
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
به همت ستاد دانشجویی دهه فجر شهرستان تیران و کرون با همکاری بسیج اساتید و نهاد مقام معظم رهبری در دانشگاههای آزاد اسلامی استان اصفهان
⭕️ نشست تخصصی حضوری و مجازی به مناسبت دهه فجر و میلاد با سعادت امام علی (ع) با موضوع : « تبیین جامعه شناختی نا آرامی های اخیر » برگزار می شود
🔷 سخنران: حجت الاسلام والمسلمین عارضی رئیس دفتر نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه های آزاد اسلامی استان اصفهان
🔷لینک ورود :
http://khsh.iau.ir/fa/news/200
🔷زمان: یکشنبه 16 بهمن ماه ساعت : 13
👇👇
https://isfehan.basijasatid.ir/node/73787
https://isfehan.basijasatid.ir/node/73788
http://baesf.ir/?p=4188
👇👇
🇮🇷 کانال بسیج اساتید اصفهان:
🆔https://sapp.ir/baesf_ir
@Basijasatidk
متن روضه وفات حضرت زینب.pdf
حجم:
413.8K
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
همه رفتند و من جا ماندم ای دوست
ز بخت بد به دنیا ماندم ای دوست
چرا رفتی مرا با خود نبردی؟
ببین بعد از تو تنها ماندم ای دوست
امان ای دل،امان ای دل
*اصلاً روضه ی امشب
همینه…امان از دلِ زینب…چه خون شد دلِ زینب…*
ببین از داغ تو خیلی شکستم
شکستم که چنین از پا نشستم
*حسین! شوهرم هم منو
نشناخت..هی اومد تو خیمه ی زن ها،هی سراغ منو گرفت،زین العابدین بهش گفت:عبدالله!
اون زنِ قد خمیده رو می بینی؟ اون زینبِ…*
شکسته دشمنت از بس دلم رو
چنان گشتم که نشناسی که هستم
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
*اون لحظه های آخرِ
عمرش،گفت:عبدالله! بسترِ منو زیر آفتاب پهن کن…چرا خانوم؟ گفت:خودم دیدم داداشم
زیر آفتابِ…*
به یادت در نوایِ آب آبم
چنان تو زیر تیغِ آفتابم
تو راحت خفته ای در خانه ی قبر
ولی من از غمت خانه خرابم
منو کابوسِ شمشیر و تن تو
تماشای به غارت بردن تو
تو را سر نیزه ها بردند و مانده
برای من فقط پیراهن تو
*داداش! از چهارسالگی
هر کی به من رسید،گفت:زینب! حسینت رو کربلا میکُشن…من از چهارسالگی منتظرِ
کربلام،اسمِ کربلا که میاد بندِ دلم پاره میشه،مادرم بقچه ی کفن هارو که
بازکرد،کفنِ خودش رو داد،کفنِ بابام رو داد،کفنِ داداش حسنم رو داد،اما به تو که
رسید یه پیراهن داد،گفت: حسینت کفن نداره…
بابام امیرالمؤمنین شب آخر دستِ عباس و حسین رو گرفت،سفارشِ
منو کرد،گفت:زینب! کربلا عطش،سر بریده،گودال قتلگاه…
داداش! من این کلمه هارو شنیدم،داداش حسنم لحظه ی آخر،هی گریه
کرد گفت: “لایوم کیومک یا اباعبدالله… “ داداش! هرچی شنیدم این کلمه
هابود،کربلا شنیدم،سر برده شنیدم،گودال قتلگاه شنیدم،عطش شنیدم،داداش! کسی بهم
نگفت نامحرما دورم حلقه میزنن،کسی نگفت: نامحرم میاد دست خواهرت رو ببنده…داداش!
همه چی رو بهم گفتن،فقط یه چیزی رو نگفتن،همه روضه هارو تحمل کردم،همه سختی هارو
تحمل کردم،کشته شدنِ تو،مگه کسی باور می کرد زینب زنده باشه حسینش رو سر بِبُرند..
اما داداش یه لحظه بهم خیلی سخت گذشت…داداش! همه لحظه ها
سخت بود،فقط یک جا خیلی سخت گذشت،یه جا دیگه نتونستم طاقت بیارم،یه جایی که خودم
همه رو سوار محمل ها کردم،بچه هات رو سوار مرکب کردم،سوار شتر کردم،زن هارو کمک
کردم،نذاشتم هیچ کسی جلو بیاد،خودم تنها رو زمین موندم،دیگه نتونستم طاقت بیارم،رو
کردم به طرف علقمه،گفتم:عباس!غیرت الله! پاشو ببین میخوان خواهرت رو ببرند
اسارت…حسین….
ان شاء الله با هم بریم حرمِ اباالفضل،ان شاءالله من برات
روضه بخونم تو حرمش بلند گریه کنی،بگم بی بی جان زینب! خیلی بهت سخت گذشت،آره
داداشت حسین هم کنار علقمه بهش سخت گذشت،تا نگاههش به بدن داداشش افتاد،یه دست به
کمر گذاشت“الآن انکسر ظهری “ ای حسین…
همه رفتند و من جا ماندم اي دوست
ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست
چرا رفتي مرا با خود نبردي
ببين بعد تو تنها ماندم اي دوست
*
بيا اين ساعت آخر كنارم
كه روي زانوي تو سر گذارم
دعا كن زودتر جان بر لب آيد
كه ديگر طاقت ماندن ندارم
*
ببين از داغ تو خيلي شكستم
شكستم گر چنين از پا نشستم
شكسته دشمنت از بس دلم را
چنان گشتم كه نشناسي كه هستم
*
به يادت در نواي آب آبم
چنان تو زير تيغ آفتابم
تو راحت خفته اي در خانه ي قبر
ولي من از غمت خانه خرابم
*
لباس تو در آغوشم برادر
صدايت مانده در گوشم برادر
تو ماندي بي كفن در خاكِ صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
*
مرا كابوس شمشير و تن تو
تماشاي به غارت بردن تو
تورا سر نيزه ها بردند و مانده
براي من فقط پيراهن تو
*
سراسر نيزه ميبينم به خوابم
سر و سرنيزه ميبينم به خوابم
نميخوابم اگر يك دم برادر
تورا بر نيزه ميبينم به خوابم
***
دلم هر روز پاي نيزه ميرفت
كه خونت در گلوي نيزه ميرفت
چه ميشد مثل سرهاي شهيدان
سر من هم به روي نيزه ميرفت
اللهم عجل لولیک الفرج