eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.9هزار عکس
10.8هزار ویدیو
2هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ تیر ۱۴۰۳
اجرای آقا مهزیار تاسوعای حسینی
۲۴ تیر ۱۴۰۳
«امان نامه» مرید «علمدار کربلا» که باشی اهل «امان نامه» گرفتن نیستی. نه امان نامه برای «جانت» نه امان نامه برای «مقامت» این را از سر تکلیف عرض کردم که این روزها برخی از برادران انقلابی برای حفظ «مقام» شیرین تر از جانشان بدنبال «امان نامه» نباشند. شبی که «ابن ذی الجوشن» به ساقی عطشان پیشنهاد امان نامه داد «رزمنده صفین » بود هنوز ملعون دو عالم نشده بود. اما مرام عباس بن علی این بود که از غیر خودی «امان نامه» نمی پذیرفت. السلام علیک یا باب الحوائج عمران علیزاده تاسوعای ۱۴۰۳
۲۴ تیر ۱۴۰۳
بسم الله الرحمن الرحیم «تصویر تشنگی» ای ناله‌های نازده محشر به پا کنید با های و های، بغض گلوگیر وا کنید اینجا هوا، هوای غم‌انگیز گریه‌هاست ای اشک‌ها! ز صاحب مجلس حیا کنید امشب ردیف و قافیه یک دشت غربت است باید که جان به جام بلا آشنا کنید تصویر تشنگی است، عطش موج می‌زند اذن دخول روضه‌ی آلاله‌ها کنید سقّا به حکم آب، روان سوی نهر شد مردانه نیست تا که به حقّش جفا کنید با یاد تشنگیِ حرم مَشک پر نمود باید وِرا نماد خدای وفا کنید شب بین نخل‌ها به کمین داد می‌زند باید که دستِ ماه ز پیکر جدا کنید بی دست، چرمِ مشک به دندان تک سوار ای تیرها! مشک و دو چشمش رها کنید با گرز سرنگون شده قرص قمر ز اسب لب همنوای ناله‌ی شیر خدا کنید می‌گفت فاطمه که ازین پس به روضه‌ها عبّاس را هم پسر من صدا کنید آمد حسین، سوی علمدار غرق خون پشتش شکست، ناله‌ی وا احمدا کنید می‌گفت غرقِ خون به لبِ تشنه آفتاب فکری برای غربت خون خدا کنید سجاد رستمعلی (تهمتن) 🌐 کانال سروده‌های سجاد رستمعلی (تهمتن): 🆔 @TahamtanPoems
۲۴ تیر ۱۴۰۳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۲۴ تیر ۱۴۰۳
6.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا ابالفضل... حال و هوای عزاداران حسینی در شب تاسوعا
۲۴ تیر ۱۴۰۳
786.6K
. پاشو تا به خیمه ها بریم سقای حرم علم افتاده زمین علمدار لشکرم بی تو ای برادرم غریب و بی یارم روی دامن خودم سرت رو میذارم تنهایی نمیتونم تنت رو بردارم قدّ رشیدت کجا شد فرق سر تو دوتا شد مشکو به دندون گرفتی وقتی که دستات جدا شد جانم ابالفضل ابالفضل رقیه از تشنگی توی خیمه کرده غش صدای ناله میاد عمو جانم العطش مشک پاره پاره افتاده زمین عباس به سرت زدن عمود آهنین عباس کمرم شکسته از غمت ببین عباس من دیگه طاقت ندارم دارم برات خون میبارم باید چجوری سه شعبه از چشم تو در بیارم جانم ابالفضل ابالفضل .👇
۲۴ تیر ۱۴۰۳