🍃اَُِلَُِلَُِهَُِمَُِ َُِعَُِجَُِلَُِ َُِلَُِوَُِلَُِیَُِکَُِ َُِاَُِلَُِفَُِرَُِجَُ🍃
دلم گرفته از این انتظار یلدایی
دقایقم همه غرقِ وقتِ چه وقت می آیی؟
#یلدای_مهدوی #یلدا #امام_زمان
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
6.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 این نظام زورش فقط معترضین میرسه
🔴 اگه راست میگن چرا این هایی که اختلاس کردن رو اعدام نمیکنن؟؟
🔴 چرا کسی که اعتراض میکنه رو اعدام میکنن؟؟
🔴 توی این کشور حق اعتراض نداریم؟!
👆🏻 اینها سوالاتی هستن که این روز ها ممکنه جوون ها از ما بپرسن
⭕️ و اگر یه مداح اهل بیت(علیهمالسلام) جوابی برای این سوالات نداشته باشه..
👆🏻با هم این کلیپ کوتاه رو ببینیم👆🏻
ا ❀✿🌺❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿🌺❀✿
ا ❀✿🌺❀✿
ا 🌺❀✿
ا ❀✿
ا 🌺
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🔶کلاس مداحی حضرت اُمُ البَنِین🔶
⚘ مقدم شما گلباران ⚘
در پیام رسان ایتا 👇👇
@zakerinehomolbanins
در وبلاگ 👇👇
http://mtaghizade.blogfa.com
🌻اللّٰھـُم ؏جِّل لِوَلیڪَ الفَرَجْـ🌻
🌺
❀✿
🌺❀✿
❀✿🌺❀✿
🌺❀✿🌺❀✿
❀✿🌺❀✿🌺❀✿
🌟💫🌾💫
💫🌻🌼
🌾🌼
💫
روضه و گریزهای ایام فاطمیه
#روضه_و_گریزهای_ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
چگونگي غسل و كفن فاطمه
📜 روايت شده: كثير بن عبّاس در اطراف كفن حضرت زهرا (س) اين جملهها را نوشت:
تَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلّا اللَّهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ
: «زهرا (س) گواهي ميدهد كه خدائي جز خداي يكتا نيست و محمّد (ص) رسول خدا است».
و از روايت مصباح الانوار ظاهر ميشود كه پارچههاي كفن حضرت زهرا (س) خشن و ضخيم بود، زيرا در آن كتاب روايت شده: «هنگامي كه فاطمه (س) در حال احتضار قرار گرفت، ظرف آبي خواست و با آن غسل كرد، سپس بوي خوش خواست و با آن حنوط نمود (يعني طبق دستور اسلام، مقداري از بوي خوش مثل كافور را بر هفت محل سجده نهاد) سپس پارچه هائي خواست، جامههاي خشن و ضخيم آوردند، آنها را به خود پيچيد».
و روايت شده كه حضرت زهرا را با هفت پارچه كفن كردند .(١)
👆آرى براي حضرت زهرا كفن مهيا كردند آن هم با ٧ پارچه ، اما جان همه عالم فداى فرزند غريبش امام حسين عليه السلام وقتى كه امام سجاد عليه السلام آمد براي دفن بدن فرمود تكه اي بوريا بياوريد ، بدن مطهر پدر را درون بوريا پيچيد و درون قبر گذاشت ...
📚 منبع
١- رنجها و فريادهاى فاطمه سلام الله عليها ( ترجمه بيت الاحزان ) صفحه ٢٥٤
🌟💫🌾💫
💫🌻🌼
🌾🌼
💫
روضه و گریزهای ایام فاطمیه
#روضه_و_گریزهای_ایام_فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
📜 دوتا پيراهن تو تاريخ اهل بيت عليهم السلام خبر ساز شد
يكي پيراهن رسول اكرم صلوات الله عليه ،
هنگامي كه امير مؤمنان علي (ع) جنازه ي پيامبر (ص) را از همان زير پيراهنش غسل ميداد، فاطمه (س) چنين ميگفت:
پيراهن پيامبر (ص) را به من بده ، وقتي آن پيراهن را بوئيد بيهوش شد وقتي كه علي (ع) فاطمه (س) را چنين يافت، پيراهن را از او پنهان كرد.(١)
👆 اين يه پيراهن بود ، كه تاريخ ساز شد يه پيراهنى هم تو كربلا تاريخ ساز شد ، همان پيراهن كهنه اى كه ، اباعبدالله اول پاره پاره كرد بعد پوشيد ، راوى مي گويد به اين دليل چنين كرد كه آن پيراهن را بيرون نياورند. ولي به همان پيراهن كهنه را هم غارت كردند راوى مي گويد : اسحاق بن حياة حضرمي آن پيراهن برداشت و پوشيد و بدن مطهر حضرت را عريان ميان خاك گرم كربلا رها كرد (٢)
📚 منابع
١- رنجها و فريادهاي فاطمه ( ترجمه بيت الاحزان ) صفحه٢٣١
٢- قصه كربلا به ضميمه قصه انتقام صفحه ٣٨١
وداع حسنین علیهما السلام با مادر :
هنگام دفن حضرت زهرا سلام الله علیها کسی نبود به امیر المومنین کمک کند . حسنین و زینبین حال و روز مناسبی نداشتند .
اگر علی درون قبر می رفت چه کسی بدن را تحویل او می داد ؟ بالای قبر می ایستاد ، چه کسی بدن خانم را تحویل بگیرد و درون قبر بگذارد ؟ یک وقت دید2 تا دست ، شبیه دستان رسول خدا صلی الله علیه واله وسلم ظاهر شد . فرمود : علی جان ! امانتم را تحویل بده . در این حال حسنین و زینبین گریه شدیدی کردند و مدام مادر را صدا می زدند و امیرالمومنین فرزندان را نظاره می کرد و اشک می ریخت . در منظره وداع یتیمان فاطمه علیها سلام با مادر مهربان ندایی به امیرالمومنین رسید که فرزندان فاطمه را دریاب . آنها را از مادر جدا کن که عرش و ملکوت ، ملائکه ، مقرب به گریه افتادند . امیرالمومنین که خود چهره ای پراز دانه های مروارید از اشک داشت با ملاطفت پدرانه و مهربانی فرزندان را از بدن فاطمه جدا کرد(1) …
فغان و آه از آن دم که خونفشان زدوعین بیامدند ضیاء دو دیده اش حسنین
به روی سینه مادر شدند گرم نوا فتاد غلغله ز افغانشان به ارض و سما
گهی ز درد یتیمی حسن به شیون و شین گهی زیاد غریبی به آه و ناله حسین
در آن زمان شه دین با نوازش بی مَر جدا حسین و حسن را نمود از مادر
کنون زجای دگر شورشی به سر دارم نه در مدینه که در کربلا نظر دارم
دمی که خسرو لب تشنه از جفای یزید سرش به نی شد و جسمش به خاک و خون غلطید
سکینه نام از آن تشنه لب یکی دختر به قتلگاه درآمد به جستجوی پدر
به گریه گفت پدر جان فدای پیکر تو بریده است کدامین لعین زتن سر تو
به روی نعش پدر گرم آه و شیون شد چنان که از غمش آشفته حال دشمن شد
دریغ و درد که بهر تسلی اش آن گاه به قتلگاه روان گشت شمر نامه سیاه
بزد به صورت آن بی نوا چنان سیلی که گشت عارض چون ماه انورش نیلی
(صغیر اصفهانی)
پاورقی : 1- رنجها و فریادهای فاطمه سلام الله علیها : (ت بیت الاحزان) :ص253
#مقاتل_و_زیارات
#گریز_روضه_حضرت_زهرا_(س)
داستان کساء و مدارک آن:
س: یکی از رخدادها در رابطه با خاندان رسالت، و مقام ارجمند آنها، ماجرای کساء است که به حدیث کساء معروف است، و در آخر مفاتیح الجنان به طور مشروح ذکر شده، و در آغاز آن آمده: «به سند صحیح از جابر بن عبدالله انصاری از حضرت فاطمه زهرا (س) نقل شده است» که متن آن در حدود پنج صفحه از مفاتیح الجنان را فراگرفته است. این سؤال مطرح شده و می شود که آیا این حدیث از نظر سند، صحت دارد یا نه؟
ج: خلاصه حدیث کساء این است که به نقل جابر انصاری، حضرت زهرا (س) فرمود: روزی به حضور پدرم رسول خدا (ص) رفتم، به من سلام کرد، جواب سلامش را دادم فرمود: در بدنم احساس ضعف می کنم، گفتم: ای بابا پناه می دهم تو را به خدا از ضعفی که به شما عارض شده است. فرمود: ای فاطمه! کساء (روپوش) یمانی را بیاور مرا به آن بپوشان، من آن را آوردم و بدن آن حضرت را پوشاندم، نگاه به چهره رسول خدا (ص) نمودم، دیدم همانند ماه شب چهارده می درخشد.
پس از لحظه ای پسرم حسن (ع) آمد و سلام کرد و جواب سلامش را دادم، گفت بوی خوشی در نزد تو می شنوم، گویی بوی خوش جدم رسول خدا (ص) است، گفتم آری جدت زیر پوشش است، حسن (ع) از پیامبر (ص) اجازه طلبید که او نیز زیر پوشش برود، پیامبر (ص) اجازه داد. پس از لحظه ای به همین ترتیب حسین (ع) آمد و اجازه طلبید، پیامبر (ص) به او نیز اجازه داد، سپس حضرت علی (ع) آمد و پس از سلام به همان ترتیب اجازه طلبید، رسول خدا (ص) به او نیز اجازه داد، سپس من خودم اجازه خواستم، رسول خدا (ص) به من نیز اجازه داد، پس از آن که ما پنج تن در زیر کساء (عبا و پوشش) جمع شدیم، پیامبر (ص) دو طرف آن پوشش را گرفت و با دست راست به آسمان اشاره کرد و گفت: «اللهم ان هؤلاء اهل بیتی و خاصتی و حامتی، لحمهم لحمی، و دمهم دمی، و یؤلمنی ما یؤلمهم، و یحزننی ما یحزنهم، انا حرب لمن حاربهم، و سلم لمن سالمهم و عدو لمن عاداهم، و محب لمن احبهم انهم منی و انا منهم، فاجعل صلواتک و برکاتک و رحمتک و غفرانک و رضوانک علی و علیهم و اذهب عنهم الرجس و طهرهم تطهیرا».
خدایا! این ها اهل بیت مخصوص و خاص و صمیمی من هستند، گوشتشان گوشت من، و خونشان خون من است، هر که آنها را آزار داد مرا آزار داده، و هر که آنها را اندوهگین نمود مرا اندوهگین نموده، من با هر که با آنها در ستیز است، در ستیز هستم، و هر که با آنها در مسالمت است، من با او در مسالمت هستم، و هر که با آنها دشمن است با او دشمنم، و هر که با آنها دوست است، با او دوستم، آنها از منند و من با آنها هستم، خدایا! صلوات و برکات و رحمت و آمرزش و رضوانت را بر من و آنها قرار بده، و هرگونه پلیدی را از آنها دور گردان، و آنها را کاملا پاک فرما.»
خداوند فرمود: ای فرشتگانم و ای ساکنان آسمانم من همه آسمان ها و زمین و ماه و خورشید و ستارگان و دریا و کشتی را نیافریدم مگر به طفیل دوستی این پنج تن که در تحت پوشش هستند. جبرئیل عرض کرد: پروردگارا؛ در زیر این پوشش کیانند؟
خداوند متعال فرمود: «این ها اهل بیت نبوت، و معدن رسالت اند، که عبارتند از فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش » جبرئیل گفت: آیا اجازه می دهی من نیز نزد آنها بروم تا ششمین نفر آنها باشم؟ خداوند به او اجازه داد، جبرئیل نزد آنها آمد و پس از ابلاغ سلام و تحیات مخصوص الهی به آنها، گفت: «خداوند می فرماید به عزت و جلالم سوگند همه آسمان ها و زمین و ماه و خورشید و دریا را فقط به طفیل وجود شما و دوستی شما آفریدم. » سپس جبرئیل اجازه ورود طلبید، پیامبر (ص) به او اجازه داد، جبرئیل خطاب به پدرم رسول خدا (ص) گفت: خداوند به شما چنین وحی فرمود: «انما یرید الله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا؛ [1] خداوند فقط می خواهد هرگونه پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دو رکند، و کاملا شما را پاک سازد.»
سپس پیامبر (ص) ثواب بسیار فراوان یادآوری ماجرای کساء را در محافل شیعه بیان کرد که بسیار مهم و استثنایی است.
در مورد سند این حدیث شریف، توضیح این که این حدیث باید در رابطه با آیه تطهیر (آیه 33 احزاب) مورد بحث و بررسی قرار گیرد. در این رابطه ده ها حدیث از مدارک و کتب شیعه و سنی وجود دارد که ماجرای کساء را به طور اجمال و خلاصه بیان کرده و آن را شان نزول آیه تطهیر قرار داده اند. از همه این روایات به طور اجمال فهمیده می شود که پیامبر (ص)، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را فراخواند، - و یا آنها به خدمت او آمدند - پیامبر (ص) عبایی بر آنها افکند و گفت «خدایا! این ها خاندان منند، رجس و آلودگی از آنها دور کن. » در این هنگام آیه تطهیر (33 احزاب) نازل شد.
ثعلبی در تفسیر خود ذیل آیه تطهیر از ام سلمه (یکی از همسران پیامبر «ص ») نقل می کند که گفت: پیامبر (ص) در خانه خود بود، فاطمه (س) پارچه حریری نزد آن حضرت آورد، پیامبر (ص) به او فرمود: همسر و دو فرزندانت حسن و حسین را صدا کن، فاطمه (س) آنها را آورد، سپس غذا خوردند، بعد پیامبر