eitaa logo
ذاکرین حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها
1.7هزار دنبال‌کننده
5.8هزار عکس
10.5هزار ویدیو
2هزار فایل
به عشق چهارده نور مقدس و خانم حضرت اُمُ البَنین سلام الله علیها ❤️ کلاس تخصصی مداحی حضرت اُمُ البَنین (س) ارتباط با مدیر👇 @th_taghizadeh آدرس کانال : https://eitaa.com/zakerinehomolbanins http://mtaghizade.blogfa.com
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق شیرینم خداحافظ... فاطمه جانم خداحافظ‌...🖤
اثر دست ستم از رخ نیلی نرود هرگز از یاد علے ، ضربت سیلی نرود 😭
خانه ام غرق هیاهوست خدارحم کند موقع شستن بانوست خدا رحم کند پای این مغتسل از گریه زمین می افتم علتش لرزش زانوست خدا رحم کند باز کردم گره ی روسری اش بعد سه ماه یعنی این صورت بانوست خدا رحم کند نکند خورده به دیوار که اینقدر خراش روی پیشانی و ابروست خدا رحم کند با چه دستی زده که جا ی کبودیش زگوش یکسره تا به لب اوست خدا رحم کند نکند از اثر سوختن درشعله است گره هایی که دراین موست خدا رحم کند حق ندارم که سرم را بزنم بر دیوار این همه زخم به بازوست خدا رحم کند روی دستش چقدر از اثر ضرب غلاف ورم شکل النگوست خدا رحم کند باز هم آب بریز آب که خونابه هنوز جاری از سینه ی بانوست خدا رحم کند ترس دارم که تکانش دهم اما چه کنم وقت گرداندن پهلوست خدا رحم کند همه جای بدن له شده اش بین کفن چقدر شکل پرستوست خدا رحم کند گریه و نوحه ی بی مادری چهار یتیم خانه ام غرق هیاهوست خدا رحم کند
آرومِ دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه‌ی من این‌ها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن (آرومِ دلم قبل رفتنت منو حلال کن)2 تو خونه‌ی من این‌ها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن (تا آخر عمر خجالت از تو می‌کشم یاس کبود)2 زیر لب می‌گم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود (تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو (یاری ندارم)2)4 (جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم)2 توی این سه ماه تنها شدی سنگ صبورم ای مرد غیورم (شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمند‌م اگه نمی‌تونم دیگه تو رو یاری کنم)2 تو رو یاری کنم ((علی دردت به جونم)2 ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن)2 ((تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم)2 زهرا اگه بری تو (یاری ندارم)2)2 (وعدمون باشه غروب عاشورای گودال)2 من ناله‌کنان میام می‌شینم پای گودال مادر بمیره، میری تو از حال (می‌دونم بازم با چکمه‌ها لگد میشه چادر من می‌دونم بازم قراره سیلی بخوره بازم یه زن ای زینب من)2 ((تنش عریان می‌مونه رو خاک صحرا، خدا می‌دونه)2 دلش داره می‌سوزه آخه رو قلبش داغ جوونه)2 (تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم)2 زهرا اگر بری تو (یاری ندارم)2 (آرومِ دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه‌ی من این‌ها زدنت منو حلال کن زهرای علی منو حلال کن)2 (تا آخر عمر خجالت از تو می‌کشم یاس کبود)2 زیر لب می‌گم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود ای یاس کبود (تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم)2 زهرا اگر بری تو (یاری ندارم)
آروم دلم قبل رفتنت منو حلال کن تو خونه من اینها زدنت منو حلال کن زهرای علی ، منو حلال کن تا آخر عمر خجالت از تو میکشم یاس کبود زیر لب میگم تو کوچه کاشکی دست من بسته نبود تنها ، دار و ندارم ، ای کس و کارم ، نرو نگارم زهرا ، اگه بری تو ، یاری ندارم جان فاطمه گریه نکن ای مرد غیورم توی این سه ماه تنها شدی سنگ صبورم ای مرد غیورم شرمندم اگه نشد برای غربتت کاری کنم شرمندم اگه نمیتونم دیگه تو رو یاری کنم علی دردت به جونم ای مهربونم اشکاتو پاک کن علی تو مخفیانه امشب شبانه زهراتو خاک کن تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم وعده مون باشه غروب عاشورای گودال من ناله کنان میام میشینم پای گودال مادر بمیره میری تو از حال میدونم بازم با چکمه ها لگد میشه چادر من میدونم بازم قراره سیلی بخوره بازم یه زن ای زینب من تنش عریان میمونه رو خاک صحرا خدا میدونه دلش داره میسوزه آخه رو قلبش داغ جوونه تنها دار و ندارم ای کس و کارم نرو نگارم زهرا اگه بری تو یاری ندارم
آن شب که شب از صبح محشر تیره تر بود آن شب که از آن مرغ شب هم بی خبر بود آن شب که خون از دامن مهتاب می ریخت اسما برای غسل زهرا آب می ریخت آن شب امیرالمومنین با اشک دیده می شست تنها پیکر یار شهیده میشست در تاریکی شب مخفیانه گه جای سیلی گاه جای تازیانه صد بار از پا رفت و دست از خوشتن شست جانان خود را در درون پیروهن شست چشم از نگه، نای از نوا، لب از سخن بست بگشود دست حسرت و بند کفن بست ناگه فتاد آن تیره کوکب را نظاره گریان به گرد آفتابش دو ستاره از بی کسی در بال هم سر برده بودند گویا کنار جسم مادر مرده بودند داغ دل مولا دوباره گشت تازه ریحانه هارا زد صدا پای جنازه آن پرشکسته طائران از جا پریدند افتان و خیزان جانب مادر دویدند چون جان شیرین جان او در برگرفتن گل بوسه از آن لاله ی پرپر گرفتند یکباره از عمق کفن آهی برآمد با ناله بیرون دستهای مادر آمد ناگه ندا آمد علی بشتاب بشتاب در دانه های وحی را دریاب دریاب مگذار زهرا را چنین در بر بگیرند مگذار روی سینه ی مادر بمیرن