🌷شهید عبدالحسین یوسفیان
شهادت : ۱۳۹۴/۱۰/۲۹ روز شهادت #امام_حسن_عسکری
زینب خانم دختر خرد سال شهید و یادگاریهای پدرش از سوریه 😭😭😭
یا رقیه بنت الحسین
#شهدا_شرمنده_ایم
♡نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
˙·•°❁ #معرفی_شهدا ❁°•·˙
#شهید_عزیزالله_باقری
نام پدر : عبدالله
محل تولد : فریدونکنارروستای ازباران
محل شهادت : هورالعظیم
تاریخ تولد : 1321 مرداد 06
تاریخ شهادت : 1364 آبان 15
#فرازی_از_وصیتنامه_شهید
👈تلاش کنیم دیگر نگذاریم ابوجهل ها مثل رضا خونخوار و پسرش محمدرضا یا بنیصدر لعنتی روی کار آیند که باز هم خون جوانان ما را بریزند😔
و خاک میهن ما راصدام اشغال کند شعار ما این بود که نهضت ما حسینی رهبر ما خمینی💚
از اول شعار بود و فعلاً باید عمل کنیم حسین زمان ما آمد میگوید هل من ناصر ینصرنی
آیا کسی است که مرا یاری کند❓ اگر ما فعلاً جواب این رهبر عزیز مان را ندهیم یقین بدان که در روز عاشورا فرار میکردیم.
والسلام*
درخواست من این است که رهبر را دعا کنید🙏🙏
#سالروز_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
متن #وصیتنامه
معلم #شهید_محسن_پور_قاسمی
✍سلام من را به رهبــ💚ــــر عزیز م این پدر یتیمان برسانید
و به خانواده شهداء بگوئید که تا آخرین قطره خون مان صحنه های نبرد حق علیه باطل را ترک نخواهیم کرد👌
و با خدا پیمان می بندیم که در تمام عاشورا ها و کربلا ها حسین (ع) را تنها نگذاریم 💥
و سنگر او را خالی نکنیم تا
هنگامی که پرچم لا اله الا الله
بر تمام جهان 🌏به اهتزاز در آید و احکام اسلام در زیر پرچم اسلامی 🇮🇷امام زمان (ع) به اجرا در آید.🥀
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نشر_بمناسبت_سالروز_شهادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
#ستارههای_زینبی
‼️علی یکسال و نیم پیگیر بود که برود سوریه، خیلی هم تلاش میکرد که هر زمانی شد برود. تا اینکه پسر دیگرم که پاسدار است به او گفت: اول باید در شهر خودمان آموزش ببینی، بعد بروی استان، از آنجا اعزامت کنند.
‼️یکسری آموزشهایی مثل دفاع شخصی دید، اما پسرم گفت: اینها آموزش محسوب نمیشوند باید بروی در شرایط سخت و خودت را برای آن موقعیت آماده کنی. علی با سه چهار نفر از دوستانش سه روز رفته بودند در یک جنگل بدون آب و غذا و در شرایط سخت و باران خودشان را آماده کرده بودند.
‼️پسرم گفت: باید تیراندازی هم یاد بگیری. علی به قدری مشتاق رفتن بود که آموزش تیراندازی هم دید، آنهم در حدی که وقتی مسابقه داد جزو 3 نفر برتر شهر شد و تا جایی پیش رفت که توانست در استان مازندران هم جزو سه نفر اول شود.
‼️او وقتی میدید هر چه میگوید علی انجام می دهد و بیشتر اصرار میکند، میخواست با آمادگی بیشتر با همه چیز آشنا شود. علی تمام آموزشها را دیده بود، حتی تلاش کرد با بچههای تیپ فاطمیون اعزام شود. بالاخره پسر بزرگترم گفت: کارهایت را برای رفتن درست میکنم و این شد که عاقبت فروردینماه رفت.
#شهید_علی_جمشیدی🌷
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
#ستارههای_زینبی ‼️علی یکسال و نیم پیگیر بود که برود سوریه، خیلی هم تلاش میکرد که هر زمانی شد بر
#خاطرات_شهدا
🔹اول که از من اجازه خواست برود سوریه گفتم: تو اینجا پشت جبهه باش و خدمت کن، اما گفت: مامان رضایت بده بروم، آن زمانی که امام حسین(ع) شهید شد حضرت زینب(س) را به اسارت بردند.
🔸همه در عزاداریها میگویند ما آن لحظه کنار اهل بیت نبودیم، اما الان که هستیم نمیگذاریم دو باره به حریم حضرت زینب(س) تجاوز کنند. گریه میکرد، چه گریههایی!
🔹میگفت: بیبیجان من را بطلب، بگذار بیایم از حرمت پاسداری کنم. من هم دوست داشتم در این راه برود و راضی شدم. روزی که علی رفت، 15 فروردین بود.
🔸بعد از رفتنش رفتم مسجد دو رکعت نماز شکر و زیارت عاشورا و دعای توسل خواندم و بدرقه راهش کردم، احساس میکردم قلبم در حال پرواز است. گفتم: خدایا شکرت که چنین فرزندی به من دادی.
🔹با اینکه از اول هم راضی به رفتنش نبودم، نمیدانم آن روز چرا آنقدر خوشحال بودم، با اینکه از اول هم راضی به رفتنش نبودم. برای علی شرط گذاشتم که اگر نماز صبحهایش را اول وقت بخواند اجازه رفتن میدهم.
🔸هیچوقت ندیدم علی، نماز صبحش قضا شود، اما برای اینکه اول وقت بخواند خیلی سختش بود. مانده بود چه کند؟ خواهرش به اوگفت: علی قول بده و نذر کن میتوانی انجام بدی، مامان هم راضی میشود.
✍ به روایت مادربزرگوارشهید
#شهید_علی_جمشیدی🌷
#سالروز_ولادت
نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh