eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
352 دنبال‌کننده
29.5هزار عکس
11.9هزار ویدیو
151 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*┅═✧﷽✧═┅* السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْفَضْلِ الْعَبَّاسَ ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ، السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَوَّلَ الْقَوْمِ إِسْلاماً، وَأَقْدَمِهِمْ إِيماناً، وَ أَقْوَمِهِمْ بِدِينِ اللّٰهِ، وَأَحْوَطِهِمْ عَلَى الْإِسْلامِ . أَشْهَدُ لَقَدْ نَصَحْتَ لِلّٰهِ وَ لِرَسُولِهِ وَلِأَخِيكَ فَنِعْمَ الْأَخُ الْمُواسِي، فَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً قَتَلَتْكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً ظَلَمَتْكَ، وَلَعَنَ اللّٰهُ أُمَّةً اسْتَحَلَّتْ مِنْكَ الْمَحارِمَ، وَانْتَهَكَتْ حُرْمَةَ الْإِسْلامِ، فَنِعْمَ الصَّابِرُ الْمُجاهِدُ الْمُحَامِي النَّاصِرُ وَالْأَخُ الدَّافِعُ عَنْ أَخِيهِ الْمُجِيبُ إِلىٰ طاعَةِ رَبِّهِ، الرَّاغِبُ فِيما زَهِدَ فِيهِ غَيْرُهُ مِنَ الثَّوابِ الْجَزِيلِ، وَالثَّنَاءِ الْجَمِيلِ، وَأَلْحَقَكَ اللّٰهُ بِدَرَجَةِ آبائِكَ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي تَعَرَّضْتُ لِزِيارَةِ أَوْلِيائِكَ رَغْبَةً فِي ثَوابِكَ، وَرَجاءً لِمَغْفِرَتِكَ وَجَزِيلِ إِحْسانِكَ، فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّيَ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ، وَأَنْ تَجْعَلَ رِزْقِي بِهِمْ دارّاً، وَعَيْشِي بِهِمْ قارّاً، وَزِيارَتِي بِهِمْ مَقْبُولَةً، وَحَيَاتِي بِهِمْ طَيِّبَةً، وَأَدْرِجْنِي إِدْراجَ الْمُكْرَمِينَ، وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يَنْقَلِبُ مِنْ زِيارَةِ مَشاهِدِ أَحِبَّائِكَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً قَدِ اسْتَوْجَبَ غُفْرانَ الذُّنُوبِ، وَسَتْرَ الْعُيُوبِ، وَكَشْفَ الْكُرُوبِ، إِنَّكَ أَهْلُ التَّقْوىٰ وَأَهْلُ الْمَغْفِرَةِ سلام بر تو ای ابا الفضل العباس فرزند امیرمؤمنان، سلام بر تو ای فرزند سرور جانشینان، سلام بر تو ای فرزند اولین نفر امت در اسلام آوردن و پیش‌ترینشان در ایمان و استوارترینشان در پای‌بندی به دین خدا و نزدیک و هوشیارترینشان بر اسلام، گواهی می‌دهم که تو برای خدا و رسولش و برادرت خیرخواهی نمودی، پس چه خوب برادر همدردی بودی، خدا لعنت کند امتی را که تو را کشت و لعنت کند امتی را که به تو ستم روا داشت و لعنت کند امتی را که حرمت‌های تو را حلال شمرد و پرده احترام اسلام را درید، پس چه نیکو صبرکننده، جهادگر، حامی، یاری‌دهنده و برادر دفاع‌کننده از برادرش بودی و پاسخ‌دهنده طاعت پروردگارش و علاقه‌مند به آنچه دیگران به آن بی‌رغبت شدند که همان پاداش بزرگ و ستایش زیباست و خدا تو را به درجه پدرانت، در بهشت‌های پرنعمت ملحق کرد؛ خدایا من توجّه خود را به زیارت اولیایت معطوف داشتم به خاطر رغبت در پاداشت و امید به آمرزشت و احسان فراوانت، پس از تو می‌خواهم که بر محمّد و خاندان پاکش درود فرستی و روزی‌ام را به خاطر ایشان زیاد کنی و زندگی‌ام را به خاطر آنان برقرار داری و زیارتم را به حق آنان بپذیری و حیاتم را دلپسند فرمایی و مرا با گروه اهل کرامت همراه کنی و از کسانی قرار دهی که از زیارت زیارتگاه‌های عاشقانت رستگار و کامیاب بازمی‌گردند، درحالی‌که مستوجب آمرزش گناهان و پوشیدن عیب‌ها و برطرف شدن ناراحتی‌ها و غصّه‌ها شده باشد، به راستی تو اهل پروا و آمرزشی 🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🏴 أللَّھُـمَ ؏َـجِّـلْ لِوَلیِڪْ ألْـفَـرَج 🏴
تو را بخاطر دِرهَم، چه دَرهَمَت کردند...
می‌افتد از سر زین آفتاب و این یعنی تمام عرش خدا خارج از مدار شده‌ست... 🖇🏴
ظهر فردا بدنش زیر سم اسبان است...
فریاد کربلا به نجف برد جبرئیل یا مرتضی علی پسری داشتی چه شد‌؟! 🖇🏴
بِأَیِّ ذَنبٍ قُتِلَت؟!  ما برای رقیهۜ چهارده قرن پیش قامتمان خم میشود؛ کنار گوشمان روضه‌ی مصوره...!😭 💔
تو سلسله‌ی سَقا، وقتی کسی ادای سرسلسله را در بیاورد و آب بدهد و آب نخورد، خیلی مرد است دیگر.... ‌| رضاامیرخانی؛ قیدار، ص۲۳۱ |
•دستهایش که به آب خورد یادش افتاد های را "در کنار حسین بمان مظلوم تر از او نیست" چنان سراسیمه بازگشت که دست هایش را جا گذاشت ..!
.• علی در هیبت عباس دوباره تجلی کرده چشمان امام، هر لحظه از دیدن عباس روشن می‌شود و کمر راست می‌کند. صولتش، صلابت حیدر است و امید اهل حرم... هر بار حسین چهره‌اش را نظاره می‌کند رب اشرح لی صدری می‌خواند... . عباس فانی در حسین است. سر حد ادب و غایت بندگی همین جاست. جز او‌ کسی را نخواهی و نبینی؛ اصلا جز او‌ نباشی! وجودت در او معنا شود. . بی حسین اصلاً عباسی نیست. عباس خود حسین است. و‌ اینک آخرین بازمانده برای حسین، مشک را بر دوش کشیده و قصد فرات دارد... تصویر آن شب که علی فزت و رب الکعبه می‌خواند، دربرابر دیده‌ها جان می‌گیرد و امام زیر لب وان یکاد می‌خواند... . ‏سپاه دشمن از عباس می‌هراسد و عباس می‌تواند از خیمه گاه تا نوامیس را بتازد و به سادگی وارد شریعه شود. ‏دستانش خنکای آب روان را لمس می‌کنند «یا عباس! نحن بحماک...» حاضر نمی‌شود تا حسین‌ و کودکانش تشنه‌اند، قطره‌ای آب بنوشد. . عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم آب اگر به خیمه برسد حسین و عباس جان می‌گیرند و ما بازنده‌ میدان غاضریه‌ایم» این را شمر می‌گوید و جنگ تن به تن که نه، جنگ یک تن به ده‌ها تن، شکل می‌گیرد. اما باز هم هراس نبرد دارند و با هر اشاره‌ای از سمت عباس به عقب می‌جهند. . ‏اول نوبت دست راست و بعد دست چپ... الان انکسر ظهری و قلت حیلتی مشک هم ناله می‌کند و‌ اشک می‌ریزد. ‏ السلام علی ولدی العباس... السلام علی ولدی العباس حسین که صدای مادرش زهرا را می‌شنود، درنگ نمی‌کند.... ادرکنی یا اخی، ادرکنی یا اخی جانم برادرم... بانگ جرس، الرحیل ساز می‌کند و زمان وداع فرا رسیده است. حسین دست بر کمر دارد و به آسمان نگاه می‌کند. هَوَّنَ عَلَىَّ ما نَزَلَ بي أَنَّهُ بِعَيْنِ اللّهِ ای اهل حرم میر و علمدار نیامد... ...
؛ تیر را از قلب بیرون کشید: خدایا این قلب؛ عمری خانه‌ی بوده؛ می‌خواهند غیر را ساکنش کنند! هرگز...