ازدواجی ساده با ساز و برگی اندک،
اما صفا و صمیمیتی بسیار صورت گرفت
که تحسین همگان را بر انگیخت
و اسوه ای برای آیندگان شد
آن پیوند ساده و بی ریا
جز پیوند دو معصوم و برگزیده
"علی" و "فاطمه " نبود ...
#اول_ذی‌الحجه
#سالروز_پیوند_آسمانی
#ازدواج_آسان_به_سبک_شهدا
#شهدای_استان_گیلان
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
5e9dd838818e6ce947e231d0_5743754636986649134.mp3
4.3M
عاقد: خدا
شاهد: رسول خدا
دفتر: لوح محفوظ
مکان: عرش
عروس: کوثر
داماد: حیدر
سالروز ازدواج آسمانیشان مبارک
ناصر عبدالهی
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
🎀بر فاطمه(س)و
تخت جلوسش صلوات
🎊بر حیدر(ع) وبر
تازه عروسش صلوات
🎀امروز روز ازدواج
زهرا(س)وعلی(ع)است
🎊برامروز وبر
دامادوعروسش صلوات
🌹اللهم صل علی محمد
وآل محمد وعجل فرجهم🌹
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh
خنده ات نور است و من چشم انتظارم
وقت لبخند است...
#معصومه_صابر ✍
#شهید_محمودرضا_بیضائی ❤️
🆔 @loving_in_war ❣
#خوش‌اخلاقی
خیلی شوخ بود . در محیط کار با بچه ها شوخی می کرد و اصطلاحا همکارانش را سر کار می گذاشت .
ولی نسبت به من یک احترام خاصی می گذاشت . هیچ وقت با من شوخی نکرد . حتی این اواخر وقتی با هم معانقه می کردیم شونه ام را می بوسید . این کارش خیلی خجالت زدم می کرد .
بارها شده بود که ازش پول قرض گرفته بودم و محمود رضا هم هرطور شده بود ، حتی با قرض گرفتن از دیگران بهم پول را می رساند و دیگه به رویم نمی آورد . این اواخر یک بار بهم گفت پول لازم دارم و سریع بر می گردونم .
گفتم : لازم نیست برگردانی ، من به تو بدهکارم اول باید بدهیم را صاف کنم . گفت : صافیم .
یادم می آید نوجوان که بودیم . تقریبا به حد رکوع خم می شد دست پدر و مادر را می بوسید .
طوری که پدرم گفت دیگه این کار را نکن!
#شهید_محمودرضا_بیضائی ❤️
-----------------------------------------
نشر معارف شهدا درایتا
#کانال_زخمیان_عشق
@zakhmiyan_eshgh