eitaa logo
🍁زخمیان عشق🍁
354 دنبال‌کننده
28.9هزار عکس
11.3هزار ویدیو
140 فایل
ارتباط با مدیر.. @Batau110 اسیرزمان شده ایم! مرکب شهادت ازافق می آیدتاسوارخویش رابه سفرابدی کربلاببرد اماواماندگان وادی حیرانی هنوزبین عقل وعشق جامانده اند اگراسیرزمان نشوی زمان شهادتت فراخواهدرسید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🍁زخمیان عشق🍁
🔹هرچه از #اخلاقش بگويم كم است. بسيار مهربان💖 بود. در مدت كوتاه زندگي با هم #بحثي نداشتيم❌ 🔸هميشه م
🌷 🔰روح‌الله بود و دوستش علي فرمانده‌اش. گويا در حلب درگيري💥 شديد مي‌شود و قرار بود برگردند. به روح‌الله گفته بود برگرد من هستم. اما روح‌الله قبول نكرده❌ و گفته بود شما و بزرگ‌تر من مي‌مانم. 🔰وقتي برگشتند انفجاري💥 رخ مي‌دهد و ديگر روح‌الله را نمي‌بيند. بعد از عقب‌نشيني آن منطقه دست داعش👹 مي‌افتد. تمام بيمارستان‌هاي را گشتند اما روح‌الله را پيدا نكردند😔 🔰بعد از دوماه📆 كه منطقه را پس گرفتند خبر داده بودند دو نفر👥 را دفن كرديم. علي مي‌دانست كجاست. آن ساختمان را پيدا كرده بود و قبر را ديده بود. قسمتي از بدن دفن شده⚰ روح‌الله را پيدا كرد. 🔰 را در جاي ديگري دفن كرده بودند😭 و جاي ديگري. ذكر «يا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَيْنِ اِكْشِفْ لى كَرْبى بِحَقِ اَخْيكَ الْحُسَيْنِ» را تا لحظه شهادت🕊 زمزمه مي‌كرد تا اينكه به رسيد. آرزويش اين بود كه مثل (ع) شهيد شود. مثل او كه نمي‌شود، خدا قبول كند. 🔰در اولين اعزام🚌 و پنج روز بعد از رسيدن به سوريه روز 1/8/94 به شهادت🌷 رسيد اما پيكرش دوماه بعد در 5 دي‌ماه94 تشييع و در به خاك سپرده شد. نشر معارف شهدا در ایتا @zakhmiyan_eshgh @zakhmiyan_eshgh
یک نفر یار بود فقط...💔
🔰شهید مدافع حرمی که ۸ یتیم را سرپرستی می‌کرد 🔸کارمند امداد توضیح داده بود که ۲ خانواده و ۳ یتیم تحت پوشش و حمایت مالی? علی آقا بودند. یعنی علی مجموعا" #۸یتیم را سرپرستی می‌کرد. 🔹تازه بعد از یک عمر زندگی با فهمیدم که درآمدهایش? را کجا خرج می‌کرده و من که بودم نفهمیدم علی چه کار می‌کرد! 💥یک به تمام معنا بود 🔸پدر شهید مدافع حرم علی امرایی می‌گوید پس از فرزندم کم‌کم متوجه کارهای خیر او شدیم و حتی فهمیدم سرپرستی چند کودک? را برعهده داشته و از او به عنوان «کم‌سن‌ترین خیّر» تقدیر شده‌بود. (حسین ذاکر) ولادت: ۱۳۶۴/۱۰/۱۲ شهادت: ۱۳۹۴/۴/۱ درعا، سوریه
میان کوچه حوالے نزول آفتاب مردے از آن چهل تن نعره زد: را بزنید خودش مےافتد....😔 میان دشت حوالی نزول آفتاب مردے سرخ موے حرمله را صدا زد: براے چه تعلل میکنے؟! را بزن، خودش مے افتد😔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سَيَجْعَلُ اللَّهُ بَعْدَ عُسْرٍ يُسْرًا و خدا به زودی بعدِ هر سختی آسانی قرار دهد.{طلاق،۷} لا مَعبودَ سِواکْ... اکبر قلیچ نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
همه گویند از #سر گذشت ... اما من گویمت چگونه از #دل گذشت؟! . ای کسی که مصداقِ تُعِزُّ مَنْ تَشَاء خ
‍ کم توفیقی نیست ، چرا که مراقبه میخواهد و و . هایش تنها مادی نیست ، به قول (ع): شدن، مراقبه ی قلبی میخواهد. شاید فکر کنی کم است اما میدانی، آدمی به سرعت وابسته می شود و این ، سمی است برای متعالی شدن و از فرش به عرش رسیدن ، وابستگی به مال، وابستگی به ادم ها، به عمر . آری! اینک شدن برایت سخت میشود. باید عشق ورزید و دوست داشت اما وابسته نشد. چراکه این وابستگی ها تو را به زنجیر می کشند و در ، اسیرت میکند. تنی که به شدن فکر نمیکند ، تنی که اگر باب میلش پیش بروی، عاقبتت می شود و ، که بر سر و آمد. اما می دانی، گاهی اوقات وابستگی خوب است ، این که وابسته باشی به و ... این که وابسته شوی به شجاعت و صلابت ... وابسته شوی به ... اصلا میدانی وابسته شوی به کتاب . آخر آدم های وابسته به هم، کم پیدا می شوند. کم هستند آدم هایی که به همه کتاب هدیه دهند، حتی برای اولین کادو به همسرشان ... این آدم ها، ارزش کتاب را به خوبی درک میکنند، چرا که کتاب باعث ارتقای آگاهی است و مسبب تمام گمراهی های ما همین ست. می دانی، باید برای دستیابی به تلاش کرد و راه وابستگی به تمام چیز های خوب را یافت. به عبارتی، تنها در پی خدا بود. درست مانند ! آری باید دل کند و رها شد چراکه ... اللهم_ عجل _الولیک_ الفرج❤️ ✍️نویسنده : 🌷 ولادت : ۱۳۷۰/۴/۲۱ نجف آباد ، اصفهان شهادت : ۱۳۹۶/۵/۲۱ گذرگاه مرزی الولید ، مرز بین سوریه وعراق نشر معارف شهدا درایتا @zakhmiyan_eshgh
🍁زخمیان عشق🍁
به مناسبت سالروز ازدواج حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت خدیجه سلام الله علیها 🌿❤️
🍃آسمان را ریسه کشیده اند و ها، با طبق های گل راهی زمین‌اند. . 🍃نورِ چشم در خلعت چون ماهِ شب چهارده می‌درخشد و اطرافیان متحیر از این همه زیبایی😊 . 🍃آن سوتر، یگانه عروسِ عبدالله، پشت پرده در انتظار مردِ اَمینش نشسته است...وَه که چه انتظار شیرینی😍 . 🍃بانویی که سراسر متانت و نجابت است. متانتی که او را شهره شهر کرده و خواهانش را فراوان... اما چه میشود کرد که چشم خدیجه_سلام‌الله‌علیها_ تنها، مکه را می‌بیند. . 🍃چه پیوند مبارکی😍 عقد در آسمانها بسته می‌شود...صدای هلهله ؛ گوش عالم را پر کرده و اینجا، روی زمین ، از همیشه خوشحال تر است! چرا که یار و یاورش در راهِ خدا را پیدا کرده⚘ . 🍃زن ؛ پابه پای مردش، در راه رضایت از تمامِ خود می‌گذرد و خوشنود است از این عهد و پیمان خوشنود است که در راه هر چه دارد فدا می‌کند و خود نیز قطره ای از دریای عاشقان می‌شود. . 🍃اما ثمره ازدواجشان؛ $إِنَّا_أَعْطَيْنَاكَ_الْكَوْثَرَ "یقینا به تو خیر کثیری عطا کردیم" دختری از جنسِ نور، که شود عالمین💚 خورشیدی که یازده از دامنش در آسمانِ ظلمت بدرخشند🌟 . 🍃چه پیوند مبارکی😍 سراسر نور و برکت🍃😊 . نویسنده: . به مناسبت سالروز . 📅تاریخ انتشار : ۵ آبان ۱۳۹۹ .
• سجده بیاورید به شکرانه عاشقان امشب دوباره آفریده است . را رو به سوےِ نگاه هاےِ ڪه باز ڪرد ، یڪ مُنحنےِ لطیفے بر لبهاےِ پدر نشاند دستهاےِ ڪوچڪِ دُردانه ےِ را به دست داشت و چشم به صورتَش دوخته بود ... و برقِ چشمهایَش دل از برده بود ... نه فقط دلِ بابا ، ڪه دلِ اهلِ خانه را برد و زینبی ڪه با شادےِ این چشمها انگار دوباره و و و را به او داده باشند و چقدر دلرباست این چشم ها ... ...‌‌♡
"قرآن" را بگشایید و روبروی صورت بگیرید و ..؛ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِكِتَابِكَ الْمُنْزَل 💫... شب است؛ فرق ؛ ترین جلوه‌ی الله، و قَدَرترین "قرآن ناطق"، گشوده می‌شود! و این سوءتعبیری است، محصولِ جهل بشر؛ که زمین را به ۱۴ قرن ظلمت، محکوم کرده است! تاریخ، قربانیِ "جهل مرکّب" انسان است! چشمها را باید شست.. آخرین "قرآن ناطق"، همین حوالی است!
■دل را ز شرار عشق سوزاند علے یڪ عمر شهر خود ماند علے ■وقتےڪہ شڪافٺ فرق او در محراب گفتنـد مگـر نـماز مـے خـواند ..!؟ 🏴
قَد قُتِلَ المَرُتَضی ... جهل وقتی میدان دارِ دین شود کشتن می شود پر فضیلت‌ترین عمل شب قدر ...
‌• فرموده بود از نشانه های مومن، محبت ِ کودکان است که هم رقیق القلب اند و هم بی کبر اند و هم بی کینه؛ اصلا بچه ها همیشه دوست داشتنی اند... دختر بچه ها اما؛ دوست داشتنی تر اند! سه ساله هم که باشند و تازه زبان باز کنند؛ مدام توی این و آن خیمه گشت می زنند و زبان می ریزند و می برند و یک بغل وان یکاد ِ جمع می کنند! خلاصه کلّی هاشمی ِ غیرت اللّهی باید ساعت ها توی صف ِ انتظار بایستاند تا شاید چند لحظه ای هم که شده، توفیق ِ به آغوش کشیدن ِ دردانه ی و نوازش آبشار ِ گیسوان ِ حضرتش، رزق من حیث لایحتسبشان شود! این وسط اما سهمیه ی آغوش ِ بعضی ها محفوظ است تا خارج از نوبت های طولانی، خریدار ِ نازهای حضرت ِ شوند! برادرهای بزرگ خصوصا برادرهایی از جنس ِ ، مشتری همیشگی زبان ریختن های بانوی سه ساله اند و دلشان با هر داداش علی گفتن ِ حضرت ِ بانو قنچ می رود و مست ِ تماشای سیمای اش می شوند... جناب ِ عمو هم که تا بوده جذاب ترین و مردترین و عبّاس ترین ِ همبازی های بوده که هیبت ِ مردانه اش را هیچ چیز به اندازه ی در آغوش گرفتن ِ حضرت سه ساله تلطیف نمی کند و با هر گفتن ِ حضرت رقیه در حضور جناب ِ امام و حضرت ِ خواهر؛ سیمای اش گل می اندازد و سر ِ ادب ِ ابالفضلی اش را تا تماشای ارض ِ کربلا نزول اجلال می دهد... این وسط اما خوب فهمیده از وقتی به کربلا رسیده اند؛ جنس ِ بغل کردن های حسابی فرق کرده است... این روزها حضرت ِ سه ساله باران ِ چشم های بابا را زیاد می بیند و هر چقدر هم که زبان می ریزد برای خنداندن ِ بابا؛ امام بیش تر می بارد... رقیه اما شکایت ِ های بابا را فقط به علی می گوید و علی هم فقط گوش می کند و گاه گاهی لبخندی تحویل حضرت ِ سه ساله ای می دهد که خیلی دوست دارد نقش ِ ِ شش ماهه‌ها را بازی کند... خلاصه سه ساله، سه ســــــــــــال است از گل کمتر نشنیده و اگرچه شب های زیادی شب اند و تاریک؛ اما رقیه دلش مثل ِ همیشه روشن است... آخر اینجا پاسبان ِ خیام است و هست و هست و هست و علی هست و هست و عـ طـ شـ نیست... تا فردا اما؛ خدا بزرگ است...