📿 ذکر روز دوشنبه، صد مرتبه
⚜ یا قاضی الحاجات ⚜
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
🕌 @Zamene_Ahou
✅محبت مردم نسبت به اهلبیت در دوران ولایتعهدی امام رضا(علیهالسّلام) بسیار بالا بوده است
✍رهبر انقلاب: آنچه در دوران ولایتعهدى علىّبنموسىالرضا پیش آمد نشاندهندهى این است که وضع علاقهى مردم و جوشش محبّتهاى مردم نسبت به اهلبیت در دوران امام رضا، خیلى بالا بوده؛ بههرحال، بعد هم که اختلاف امین و مأمون و جنگ و جدال بین خراسان و بغداد پنج سال طول کشید، همهى اینها موجب شد که علىّبنموسىالرضا بتوانند کار خوبى بکنند که اوجش رسید به مسئلهى ولایتعهدى، منتها متأسّفانه با آن حادثهى شهادت قطع شد.
۱۳۶۵/۰۴/۲۸
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
✍امام رضا علیه السلام
بر تو باد كه از پدر، فرمانبردارى كنى، به او نيكى كنى، در برابرش فروتنى و كرنش و بزرگداشت و احترام داشته باشى و صدايت را در حضور او پايين بياورى.
📚فقهالرضا عليهالسّلام، صفحهی ۳۳۴
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
#زنده_از_حرم
✍دلتنگیهای این روزها برای قدم زدن در صحن و سرای امام رئوف علیهالسلام، نشانه ایمان و علاقه است؛ دلتنگیهایی که یقینا مولایمان بدونِ پاسخ نمیگذارد، حتی اگر فاصله هزاران کیلومتر باشد ...
فکر نکنید حال ما خیلی خوبه
مشهد بهم ریخته خدا گواهه
زائر نباشه دل ما میگیره
عمر این روزا هم ولی کوتاهه
ما نائب الزیاره هستیم اینجا
میریم حرم به جا تمام زوار
درست میشه بازم میای به پابوس
غصه نخور دلتنگیتو نگهدار ...
📸 مرتضی قربانی
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
✨🌼✨
از طوس رهی به کهکشانم بدهید
رخصت به دو چشم خونفشانم بدهید
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الْمُرْتَضَى
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
✨🌼✨
محبوب رضاست هرکه دلريشتر است
از کعبه صفای اين حرم بيشتر است
اينجاست طبيبی که ندارد نوبت
هر دل که شکستهتر بُوَد پيشتر است
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
📸 #داستان_یک_تصویر | هر فیلم و عکسی، داستانی دارد و هر نگاهی میتواند داستانی متفاوت را حکایت کند؛ با داستان ما همراه شوید
📝 شما نیز میتوانید داستانهای امام رضایی خود را با مخاطبین ما به اشتراک بگذارید.
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
کانال امام رضا(ع)
📸 #داستان_یک_تصویر | هر فیلم و عکسی، داستانی دارد و هر نگاهی میتواند داستانی متفاوت را حکایت کند؛ ب
✍من هم مانند امام رضا (ع) در این شهر غریبم؛ تازه ازدواج کرده بودم که پدرم در اثر تصادف عمرش را به شما بخشید و من بعد از او، بجز همسرم هیچکس را در دنیا نداشتم ... همسرم پیمانکار ساختمان است؛ ۷ سال پیش در شهر ما دانشجو بود که با هم ازدواج کردیم و به مشهد آمدیم؛ به لطف خدا از نظر مالی وضع بدی نداریم و محمد، همسرم را میگویم، در تمام این سالها با همه مشکلاتی که داشتیم، محبتش را از من دریغ نکرده است. همسرم فرزند بزرگ خانواده بود و طبیعی بود که پدر شدن محمد برایشان خیلی مهم باشد؛ حتی از حرفهای روز خواستگاری مادرش میشد فهمید که چقدر نوهدار شدن برایش مهم است؛ محمد خودش هم عاشق بچه بود، امکان نداشت در جایی یک کودک باشد و بعد از چند دقیقه محمد را در حال بازی با او نبینی ...
سالهای اول ازدواجمان مثل خیلی از زوجهای دیگر، انتخاب نام بچه بحث داغ تمام حرفهای دونفره ما بود؛ راستش را بخواهید من خودم هم وقتی در اینباره حرف میزدیم قند در دلم آب میشد ... بگذریم؛ مرور روزهای تلخ، حتی اگر از آن عبور کرده باشی، باز هم تلخ است؛ خلاصه بگویم، زندگی آن طور که ما تصور میکردیم پیش نرفت، از نظر پزشکی بچهدار شدن من ممکن نبود و دکترهای مختلف همین حرف را تکرار میکردند و روز به روز ناامیدی در زندگی من و محمد عمیقتر میشد ... همسرم سعی میکرد با من مثل همیشه رفتار کند اما واقعیت را که نمیتوانستم نادیده بگیرم؛ من، عامل نابودی آرزوهای یک خانواده بودم ... چند بار خواستم به محمد بگویم که از من جدا شود و به زندگی خودش فکر کند، اما من در این دنیا جز او کسی و جز این خانه جایی را نداشتم ... نوروز سال گذشته به خانه یکی از اقوام رفته بودیم که کاملا اتفاقی دیدم مادر محمد دارد یکی از دخترهای فامیل را برای ازدواج به او معرفی میکند؛ به صورت محمد که نگاه کردم چشمانش خیس بود، داشت گریه میکرد و با حالت التماس از مادرش میخواست دست از سرش بردارد ...
حالم خیلی بد بود؛ دلم نمیخواست به خانه برگردم، از یک طرف ناراحت بودم که زندگیم به این وضع افتاده و از یک طرف دلم برای محمد میسوخت که بخاطر من اینهمه اذیت میشود ... آن روز هم، مانند امروز به اینجا آمدم؛ به آقا گفتم، من هم مثل خودت غریبم، نه جایی برای رفتن دارم و نه پایی برای ماندن، کاش چشمانم را ببندم و دیگر باز نکنم تا هم من راحت شوم و هم محمد با خیال آسوده به زندگیاش برسد ... داخل رواق، به یکی از ستونها تکیه داده بودم و همین حرفها را میزدم که از خستگی خوابم برد؛ پدرم به خوابم آمد و گفت دخترم، تو این همه دکتر رفتی و هزینه کردی، حالا این دارو را هم امام رضا داده، بخور و امیدوار باش؛ ظرف آبی شبیه ظرفهای مِسیِ قدیم سقاخانه، به من داد و ...
▫️بیدار که شدم، آرامش عجیبی داشتم، به خانه برگشتم و تا امروز به هیچکس از آن ماجرا چیزی نگفتم؛ سه ماه پیش، معصومه، دخترم به دنیا آمد ...
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
✨🌼✨
ای بوسهگاه خیل ملک آستانهات
وی داده کعبه تکیه به دیوار خانهات
مرغ دل مسیح هم از بام آسمان
پر میزند به جانب نقارهخانهات
#سلام_آقا
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
📿 ذکر روز سهشنبه، صد مرتبه
⚜ یا ارحم الراحمین ⚜
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زنده_از_حرم
غیر از تو ز دل، مِهر همه را کندم
آهوی توأم که بستهای در بندم
رد میشوم از شلوغی و میآیم
بر پنجرهات دخیلِ دل میبندم ...
▪️ حرم مطهر رضوی، در آستانه ۲۳ ذیالقعده که به روایتی سالروز شهادت امام رضا علیهالسلام است، سیاهپوش شد.
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou
#زنده_از_حرم
✍نصبِ سایهبان به منظور رفاهِ بیشتر زائران علی بن موسی الرضا علیهالسلام در حرم مطهر رضوی
در راستای اجرای دستورالعملهای بهداشتی مقابله با ویروس کرونا، زائران امکان حضور در رواقها و اماکن سرپوشیده حرم رضوی را ندارند.
#خبر
┄┅┅❁💚❁┅┅┄
💠 @Zamene_Ahou