#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
دستور امام حسین ع به جانشینی امام سجادع :
🌴🌴قال الامام الحسين عليه السلام:اِلي عَلِيٍّ اِبْني هذا هُوَ الْاِمامُ وَ أَبُو الأئِمَّةِ.
امام حسين عليه السلام فرمود: (به علي فرزندم مراجعه کنيد که او امام پس از من و پدر ديگر امامان است). و جانشین امام سجاد را معذفی کرد.
گفتم: او خردسال است. امام حسین ع اسخ داد:
قال الامام الحسين عليه السلام: نَعَمْ، إنَّ اِبْنَهُ مُحَمَّداً يُؤْتَمُّ بِهِ وَ هُوَ اِبْنُ تِسْعِ سِنينَ ثُمَّ يَطْرُقُ. قال: ثمّ يَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقْراً.
(آري، امّا فرزندش محمّد دوران امامت را به کمال ميرساند، او هم اکنون نُه سال دارد، و محمد فرزند او علم را خواهد شکافت).
📚کفاية الأثر ص234، بحارالأنوار ج46 ص19 حديث 8، اثبات الهداة 215:5 حديث 6.
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
غارت خیام :
🌴🌴أقول: رأيت في بعض الکتب: أن فاطمة الصغري قالت: کنت واقفة بباب الخيمة، و أنا أنظر الي أبي، و أصحابي مجززين کالأضاحي علي الرمال، و الخيول علي أجسادهم تجول، و أنا أفکر فيما يقع علينا بعد أبي من بنيامية، أيقتلوننا أو يأسروننا؟فاذا برجل علي ظهر جواده يسوق النساء بکعب رمحه، و هن يلذن بعضهن ببعض، و قد أخذ ما عليهن من أخمرة و أسورة، و هن يصحن: وا جداه! وا أبتاه! وا علياه! وا قلة ناصراه! وا حسناه ! أما من مجير يجيرنا؟ أما من ذائد يذود عنا؟
قالت: فطار فؤادي و ارتعدت فرائصي ،فجعلت أجيل بطرفي يمينا و شمالا علي عمتي أم کلثوم خشية منه أن يأتيني. فبينا أنا علي هذه الحالة و اذا به قد قصدني ، ففررت منهزمة، و أنا أظن أني أسلم منه، و اذا به قد تبعني ، فذهلت خشية منه، و اذا بکعب الرمح بين کتفي، فسقطت .علي وجهي، فخرم أذني، و أخذ قرطي، و مقنعتي و ترک الدماء تسيل علي خدي، و رأسي تصهره الشمس، و ولي راجعا الي الخيم، و أنا مغشي علي، و اذا أنا بعمتي عندي تبکي و هي تقول: قومي نمضي، ما أعلم ما جري علي البنات، و أخيک ، العليل. فقمت و قلت: يا عمتاه! هل من خرقة أستر بها رأسي عن أعين النظار ؟ فقالت: يا بنتاه! و عمتک مثلک . فرأيت رأسها مکشوفة ، و منتها فقد اسود من الضرب.
فما رجعنا الي الخيمة الا و هي قد نهبت و ما فيها، و أخي علي بن الحسين مکبوب علي وجهه، لا يطيق الجلوس من کثرة الجوع و العطش و الأسقام ، فجعلنا نبکي عليه، و يبکي علينا.
📚المجلسي، البحار، 60 / 45:عنه: البحراني، العوالم، 306 - 305 / 17؛ المازندراني، معالي السبطين، 85 - 84 / 2؛ الزنجاني، وسيلة الدارين، / 342
🌴🌴پس آن کافران بيحيا رو به خيمههاي سيد شهدا آوردند و دست به غارت برآوردند.
و آن بيدينان آن چه در خيمهها بود، غارت کردند؛ حتي گوشوارها از گوش کودکان و خلخالها از پاي زنان بيرون کردند تا آن که گوش امکلثوم را دريده، گوشوارههاي او را بردند.
از فاطمة دختر امام حسين عليهالسلام روايت کردهاند که گفت:«من کودکي بودم و دو خلخال طلا در پاي من بود. نامردي خلخالها را از پاي من بيرون ميکرد و ميگريست».
گفتم:«اي دشمن خدا! چراگريه ميکني؟»
گفت: «چهگونه نگريم که دختر حضرت رسول صلي الله عليه و آله و سلم را غارت کنم».
گفتم:«تو هر گاه ميداني که من دختر پيغمبرم، چرا متعرض غارت من ميشوي؟»
گفت:«اگر من نگيرم، ديگري خواهد گرفت».
روايت کردهاند که از فاطمهي صغرا، دختر سيد شهدا که گفت: من بعد از شهادت پدر بزرگوار خود، مدهوش و حيران بر در خيمه ايستاده بودم. پدر و برادران و خويشان خود را در ميان خاک و خون ميديدم و در احوال خود متفکر بودم که اشقياي بنياميه با ما چه خواهند کرد؟ آيا خواهند کشت يا اسير خواهند کرد؟ناگاه ديدم سوارهاي پيدا شد و نيزه در دست داشت و بر پشت زنان ميزد و ايشان ميگريختند و آن چه داشتند، غارت ميکرد و ايشان فرياد ميکردند که:«واجداه! وا أبتا! وا عليا! وا قلة ناصراه! وا حسيناه! آيا مسلماني در ميان اين گوره نيست، ما را ياري کند؟ آيا مؤمني در ميان اين جماعت نيست که ما را پناه دهد؟
من از مشاهدهي اين حال بر خود لرزيدم و عمههاي خود را ميجستم که بر ايشان پناه برم. ناگاه ديدم که نظر آن لعين بر من افتاد. من گريختم. ناگاه ديدم که سنان نيزهاش بر ميان کتف من آمد و بر رو افتادم. پس گوش مرا دريد و گوشوارهي مرا برداشت و مقنعه از سر من کشيد و مرا گذاشت و متوجه خيمهها شد. من بيهوش شدم. چون به هوش آمدم، ديدم عمهام بر سر من نشسته [است] و ميگريد. گفت:«بر خيز که برويم و ببينم که بر سر ساير دختران بيمار تو چه آمد».
گفتم:«اي عمه! چادري از براي من نيست».
گفت:«من نيز مثل توأم».
چون به خيمه درآمديم، ديديم که همهي اسباب را غارت کردهاند و برادرم، امام زينالعابدين عليهالسلام از بيماري و تشنگي بر روافتاده [است] و بر احوال ما ميگريد».
📚 مجلسي، جلا ء العيون، / 693 ،692.
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
#زنان_عاشورایی
کشته شدن حمیده دختر مسلم بن عقیل :
حميده دختر مسلم بن عقیل ع از ام کلثوم دختر امام علي (ع) مي باشد. وي در سفر کربلا در کاروان امام حـسـيـن (ع) بـود و يـازده سـال داشت. ( بعضی او را هفت ساله گفته اند ) روز عاشورا پس از شهادت امام حسين (ع) زماني که لشکريان عمر سعد به خيمه ها حمله کردند، اين دختر در زير دست و پاي مهاجمين به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
📚معالي السّبطين، ج 1، ص 266.
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
#ابتدای_مبحث_وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
کشته شدن حمیده دختر مسلم بن عقیل :
🌴🌴حميده دختر مسلم بن عقیل ع از ام کلثوم دختر امام علي (ع) مي باشد. وي در سفر کربلا در کاروان امام حـسـيـن (ع) بـود و يـازده سـال داشت. ( بعضی او را هفت ساله گفته اند ) روز عاشورا پس از شهادت امام حسين (ع) زماني که لشکريان عمر سعد به خيمه ها حمله کردند، اين دختر در زير دست و پاي مهاجمين به درجه رفيع شهادت نايل آمد.
📚معالي السّبطين، ج 1، ص 266.
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
ماندن برادرم سجاد در میان دود و آتش :
🌴🌴و في روضة الصفا: [...] فأمر باحراق خيام أهل بيت المصطفي، ألا لعنة الله علي القوم الظالمين..
در روضة الصفا آمده است.. پس دستور دادند به آتش زدن خیام اهل حرم اهل االبیت مصطفی ع که لعنت خدا بر آنها باد..
ان زينب الکبري أقبلت علي زين العابدين و قالت: يا بقية الماضين و ثمال القاقين، قد أضرموا النار في مضاربنا فما رأيک فينا؟
در عصر عاشوراء هنگام آتش زدن خیمه ها حضرت زینب س نزد امام سجاد ع رفت و کسب تکلیف فرمود: ای یادگار اولیاء و ائمه و صالحین آتش در خیمه ها افکنده اند نظر شما در این باره چیست؟
فقال عليهالسلام: عليکن بالفرار، فَفَرَرنَ بنات رسول الله صائحاتٌ باکياتٌ نادباتٌ الا زينب الکبري
امام سجاد ع فرمودند همه زنان و بچه ها فرار کنند، پس زنان و دختران رسول خدا فریاد زنان،اشک ریزان، بر سر زنان به سمت بیابانها و میدان جنگ فرار کردند مگر حضرت زینب س.
فانهاکانت واقفة تنظر الي زين العابدين لأنه لا يتمکن من النهوض و القيام .
حضرت زینب س بر در خیمه ی در حال سوختن ایستاده بود و به امام سجاد ع نگاه می کرد زیرا امام سجاد ع قدرت نشستن و برخواستن را نداشت.
قال بعض من شهد: رأيت امرأة جليلة واقفة بباب الخيمة و النار تشتعل من جوانبها و هي تارة تنظر يمنة و يسرة و أخري تنظر الي السماء و تصفق بيديها و تارة تدخل في تلک الخيمة، و تخرج
شاهدان عینی گفتند دیدیم زنی نورانی و مجلله ای را که بر در خیمه ایستاده بود و آتش اطرافش را گرفته و شعله ور بود و او گاهی به سمت راست و گاهی به سمت چپ نگاه می کرد و گاهی به آسمان می نگریست و دستهای خویش را بهم می زد( اضطراب شدید حضرت زینب س)و گاهی داخل خیمه می رفت و بیرون می آمد
فأسرعت اليها و قلت: يا هذي ما وقوفک هاهنا؟! و النار تشتعل من جوانبک، و هؤلاء النسوة قد فررن و تفرقن و لم تلحقي بهن و ما شأنک؟
به عجله به سمتش رفتم و به او گفتم چرا شما فرار نمی کنی و در محل ایستاده ای در حالیکه آتش تو را محاصره کرده است و تمام زنها گریخته اند و متفرق شده اند و چرا به ایشان ملحق نمی شوی و دلیل ایستادن شما چیست؟
و قالت: يا شيخ، ان لنا عليلا من الخيمة و هو لا يتمکن من الجلوس و النهوض فکيف أفارقه و قد أحاطت النار به.
گفت ای شیخ ما مریضی در این خیمه داریم و او نمی تواند بنشیند و بلند شود پس چگونه او را رها کنم در حالیکه در میان آتش است.
📚المازندراني، معالي السبطين، 89 - 88 ، 87 / 2: مثله الزنجاني، وسيلة الدارين، / 344 - 343 ، 337
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
شمرلع قصد کشتن امام سجادع را داشت :
🌴🌴 و في أخبار الدول للقرماني: و هم شمر عليه ما يستحقه بقتل علي الأصغر و هو مريض، فخرجت زينب بنت علي بن أبيطالب، و قالت: و الله لا يقتل حتي أقتل. فکف عنه.
در اخبار الدول قرماني است که شمر بر او باد آن چه لائق او است، قصد کرد که علي اصغر بيمار را بکشد، زينب دختر علي بن أبيطالب عليهالسلام بيرون آمد و گفت: «به خدا او را نکشيد تا مرا نکشيد» و شمر از او دست کشيد.
و في روضة الصفا: فلما وصل شمر (لعنه الله) الي الخيمة التي کان علي بن الحسين عليهما السلام فيها متکأ سل سيفه ليقتله. قال حميد بن مسلم: سبحان الله! أيقتل هذا المريض؟ لا تقتله. و قال بعضهم: ان عمر بن سعد أخذ بيديه، و قال:أما تستحيي من الله؟ تريد أن تقتل هذا الغلام المريض؟ قال شمر: قد صدر أمر الأمير عبيد الله أن أقتل جيمع أولاد الحسين عليهالسلام. فبالغ عمر في معنه حتي کف عنه
📚القمي نفس المهموم / 379 مساوي مثله الزنجاني وسيلة الدارين، / 337
🌴🌴در روضة الصفاست که چون شمر به خيمهي بيمار رسيد و او را ديد که تکيه داده است، شمشير کشيد تا او را بکشد. حميد بن مسلم گفت: «سبحان الله! چه گونه اين بيمار را بکشند؟! او را نکش».
بعضي گفتهاند: «عمر بن سعد دست شمر را گرفت و گفت: «از خدا شرم نداري ميخواهي اين پسرک بيمار را بکشي؟!»
شمر گفت: «فرمان امير عبيد الله است که همه فرزندان حسين را بکشند».
عمر در جلوگيري خود اصرار کرد تا دست کشيد.
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh
#وقایع_عصر_عاشوراء
#وقایع_عصر_عاشوراء_ذوالجناح
#اسب_بی_صاحب_بی_سوار
#آتش_در_خیام
#زنان_عاشورایی
درخواست وسائل غنیمت شده :
🌴🌴در انوار الشهاده مسطور است که چون اهل و عيال امام مظلوم صلوات الله عليهم در آن حال نابسامان در آن بيابان بماندند و شب يازدهم در رسيد و هيچ کس بر ايشان رحم نکردي و بر حال ايشان نگران نيامدي، سرانجام حضرت زينب خاتون سلام الله عليها، فضه را نزد عمر بن سعد به پيام فرستاد که: «اي عمر! ما امشب لباسي و خيمه و فرشي نداريم. بر ما رحم کن و لباسي براي اين اطفال بيپدر بفرست که در اين حال در اين شب آسايش نداريم.»
آن ملعون از نخست اعتنايي نکرد. بعد از آن، خيمهي نيم سوخته براي ايشان بفرستاد. زينب عليهاالسلام آن خيمه را به روي اطفال کشيد و به امکلثوم فرمود: «اي خواهر! برادرم ديگر شبها بود و علي اکبر و قاسم و عباس و ساير اقربا و برادران به حال ما توجه داشتند و ما را پاس ميداشتند. امشب ما غريبيم، اي خواهر! بيا تا من و تو امشب به پاسباني اين دختران و يتيمان بپردازيم.»
پس در آن شب، اطفال همه بخوابيدند، مگر زينب و امکلثوم عليهاالسلام که با چشم گريان پاسبان بودند. ناگاه در دل شب، سياهي شخصي را نگران شدند. زينب فرمود: «کيستي که در اين شب بر سر اطفال يتيم حسين ميآيي؟»
پس صداي ناله و آهي بلند شد که: «اي خواهر! من برادرت حسينم که به پرستاري شما آمدهام. اي خواهر! ما زنده هستيم و دل ما دربارهي عيال و ايتام خود سوزناک است بيامدهايم که ايشان را پاسباني کنيم.» اين سخن بفرمود و از ديده ناپديد شد و صداي آن مخدره به گريه برخاست.
📚سپهر، ناسخ التواريخ حضرت زينب کبري عليهاالسلام، 243 - 242/1
❤️ خادم امام حسین
ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️
🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹
السلام علیک یاابا عبدالله
کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در
ایتا
@zameneashk1
تلگرام
@zameneashk
باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری
https://t.me/Babolhusein
آی دی پاسخ به سوالات
@m_h_tabemanesh