eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
867 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
761K
269 👇👇👇 سلام استاد درباره کتاب های گلواژه های روضه و الحسن والحسین نفرمودین؟ یاعلی ✅نکات مهم پاسخ استاد ⬛️◾️▪️اینگونه کتابها (گلچین مداحی یا اصول مداحی)،کتب مرجع نیستند و بیشتر جمع آوریِ روضه های مداحان است،که فقط زحمت تایپ این روضه ها را کشیده اند. ⬛️◾️▪️لزوم استفاده از مطالب کتب مرجع ، در ساختار نوشتاریِ کتب مداحی(این امر در صورتی امکان پذیر است که نویسنده به مطالب ده کتاب مرجعِ معرفی شده در کانال ضامن اشک، مسلط باشد.) ⬛️◾️▪️مطالعه ی کتب مقتل به صورت درسی و مباحثه ای با دوستان ⬛️◾️▪️معرفی کتب مرجع... و لزوم استفاده ی مداح از سرچشمه ی معارف و مطالب ⬛️◾️▪️لزوم استفاده از اشعاری که منطبق با کتب مرجع است. وقتی مداح با کتب مرجع آشنا باشد،اشعاری را انتخاب خواهد کرد که مستند بوده و شبهه ی مقتل ندارد. ⬛️◾️▪️متاسفانه ،اشعار بیشتر کانالها و گروههای شعر،نتیجه ی غَلَیان احساساتِ افرادی است که فقط به وزن و قافیه ی اشعار توجه دارند. اینگونه افراد، اصلا به متون مقتل مراجعه نکرده اند و فقط به شنیده ها اکتفا کرده اند.(قافیه بافتن و آه وُ ناله) ⬛️◾️▪️شاعرانی هم هستند که مورد عنایت آل الله علیهم السلام قرار گرفته اند. این بزرگواران،مسلط به متون مقتل بوده،ادب نوکری هم دارند،اشعار خود را به صورت کنایه می سرایند و کم پیش می آید که مستقیما به خودِ متن مقتل اشاره کنند. یا امیرالمومنین التماس دعا ضامن اشک در ایتا @zameneashk1
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
26 رجب 1 ـ ﻭﻓﺎﺕ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻴّﺪ ﺑﻄﺤﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﻪ ﺳﺎﻝ ﻗﺒﻞ ﺍﺯ ﻫﺠﺮﺕ ﻭ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 10 ﺑﻌﺜﺖ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ. (1) ﺑﻨﺎﺑﺮ ﻧﻘﻠﻰ ﺳﻦّ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ بالغ بر 80 ﺳﺎﻝ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (2) ﺍﻗﻮﺍﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺩﺭ ﺭﺣﻠﺖ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ : 27 ﺟﻤﺎﺩﻯ ﺍلأﻭﻟﻰ، 29 ﺭﺟﺐ، 7 ﻭ 18 ﻣﺎﻩ ﺭﻣﻀﺎﻥ، 15 ﻭ 17 ﺷﻮّﺍﻝ، ﺍﻭّﻝ ﻭ ﺩﻫﻢ ﺫﻯ ﺍﻟﻘﻌﺪﻩ، ﺍﻭّﻝ ﺫﻯ ﺍﻟﺤﺠّﺔ. (3) ← ﻧﺴﺐ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻧﺎﻡ ﻣﺒﺎﺭک ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻋﻤﺮﺍﻥ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﭘﺪﺭﺷﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ، ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺷﺎﻥ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺑﻨﺖ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺋﺬ ﺍﺳﺖ. ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺎ ﻋﺒﺪالله ﭘﺪﺭ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺍﺑﻮﻳﻨﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ، ﻳﻌﻨﻰ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﺳﻪ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻓﻘﻂ ﺍﺯ ﭘﺪﺭ ﻳﻜﻰ ﺑﻮﺩﻧﺪ. (4) ← ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻣﺠﻠﺴﻰ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺍﻣﺎﻣﻴّﻪ ﺍﺗّﻔﺎﻕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺑﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺘﻰ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻠﻜﻪ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻳﻜﻰ ﺍﺯ ﺍﻭﺻﻴﺎﺀ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺍﺳﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺷﻴﻌﻪ ﻣﺸﻬﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻋﻠﻤﺎﻯ ﺷﻴﻌﻪ ﻛﺘﺎب ها ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﺻﺪﻭﻕ رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ : ﺩﺭ ﺣﺪﻳﺚ ﺁﻣﺪﻩ ﻛﻪ ﺟﻨﺎﺏ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﻟﻬﻰ ﻭ ﺟﻨﺎﺏ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭﺻﻰّ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻃﺒﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻭﺩﺍﻳﻊ ﺍﻧﺒﻴﺎﺀ، ﻋﺼﺎﻯ ﺣﻀﺮﺕ ﻣﻮﺳﻰ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﺍﻧﮕﺸﺘﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ... ﺗﻮﺳﻂ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﻪ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺎﺗﻢ ﺍلأﻧﺒﻴﺎﺀ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺳﭙﺮﺩﻧﺪ. (5) ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺟﺰﺭﻯ ﺷﺎﻓﻌﻰ در جامع الأصول ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : از عموهای پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ جز حمزه و عبّاس و ابو طالب علیهم السلام کس دیگری نزد اهل بیت علیهم السلام ایمان نیاورده اند. علاّمه طبرسی می گوید : ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺑﺮ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ إﺟﻤﺎﻉ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺍﺟﻤﺎﻉ ﺍﻫﻞ ﺑﻴﺖ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺠّﺖ ﺍﺳﺖ؛ چون آن بزرگواران یکی از ثقلین هستند که پیامبر ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ امر به تمسُّک به آن دو نموده اند. (6) ﻛﺘﺐ ﺯﻳﺎﺩﻯ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺍﻭّﻟﻴﻦ ﺁن ها ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 630 هـ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺍﺯ ﺁﻥ ﺯﻣﺎﻥ ﺗﺎﻛﻨﻮﻥ ﻛﺘﺒﻰ ﺑﻪ ﺯﺑﺎن های ﻣﺨﺘﻠﻒ ﺩﺭ ﺍﻳﻤﺎﻥ، ﻋﻈﻤﺖ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺗﺄﻟﻴﻒ ﻭ ﭼﺎﭖ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺍﻫﻞ ﺗﺤﻘﻴﻖ ﭘﻮﺷﻴﺪﻩ ﻧﻴﺴﺖ. (7) ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺿﺎ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ در جواب حضرت عبدالعظیم حسنی رَحِمَهُ الله ﻣﻰ ﻓﺮﻣﺎﻳﻨﺪ : «اگر تو در ایمان ابو طالب علیه السلام شک کنی جایگاهت به سوی آتش جهنّم است». (8) ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻣﻨﺴﻮﺏ ﺑﻪ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﻪ ﻗﺮﻳﺶ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺍﻟﺤﺮﺍﻡ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻗﺼﺪ سوء ﻗﺮﻳﺶ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ، ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﺣﻠﺖ، ﻛﻠﻤﺎﺕ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﻃﻠﺐ باران ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺩﺍﺭﺩ ﺑﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﺍﺭﺍﻯ ﺍﻳﻤﺎﻧﻰ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻔﺮﺩ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﺗﺸﺒﻴﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺍﺻﺤﺎﺏ ﻛﻬﻒ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. ﺑﻌﻀﻰ ﺍﺯ ﺍﺑﻴﺎﺕ ﺃﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﻣﺮﺛﻴﻪ ی ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻧﻴﺰ ﺩﻟﺎﻟﺖ ﺑﺮ ﺍﻓﻀﻠﻴﺖ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺣﻤﺰﻩ علیه السلام ﺩﺍﺭﺩ. ﺍﺻﺒﻎ ﺑﻦ ﻧﺒﺎﺗﻪ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : اﻣﻴﺮﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ : «ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻫﺮﮔﺰ ﭘﺪﺭﻡ ﻭ ﺟﺪّﻡ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄّﻠﺐ ﻭ ﻫﺎﺷﻢ ﻭ ﻋﺒﺪ ﻣﻨﺎﻑ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﺑُﺖ ﻧﻜﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ». ﮔﻔﺘﻨﺪ : ﭘﺲ ﭼﻪ ﺭﺍ ﻋﺒﺎﺩﺕ ﻣﻰ ﻛﺮﺩﻧﺪ ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﺑﻪ ﺳﻮﻯ ﻛﻌﺒﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻰ ﺧﻮﺍﻧﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺩﻳﻦ ﺍﺑﺮﺍﻫﻴﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻥ متمسّک ﺑﻮﺩﻧﺪ». (9)
ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ ﺩﺭ ﺿﻤﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭﻯ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : اﮔﺮ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﻧﺒﻮﺩﻧﺪ، ﺍﺯ ﺩﻳﻦ ﺍﺛﺮﻯ ﻧﺒﻮﺩ ﻛﻪ این چنین ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﺷﻮﺩ. ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ علیه السلام ﺩﺭ ﻣﻜّﻪ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﭘﺴﺮﺵ ﺩﺭ ﻣﺪﻳﻨﻪ ﺑﻰ ﺩﺭﻳﻎ ﺍﺯ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻭ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻰ ﻧﻤﻮﺩ. (10) ← ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺭ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺣﻀﺮﺕ اﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺧﺒﺮ ﻭﻓﺎﺕ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺩﺍﺩ، ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﺪﺕ ﻣﻠﻮﻝ ﻭ ﻣﺤﺰﻭﻥ ﺷﺪﻧﺪ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﻳﺎ ﻋﻠﻰ ﺑﺮﻭ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻏﺴﻞ ﻭ ﺣﻨﻮﻁ ﻭ ﻛﻔﻦ ﻛﻦ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺳﺮﻳﺮ ﻧﻬﺎﺩﻯ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺧﺒﺮ ﺑﺪﻩ». ﻫﻨﮕﺎﻣﻰ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺳﺘﻮﺭﺍﺕ ﭘﺒﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺭﺍ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﺍﺩ ﻭ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺳﺮﻳﺮ ﮔﺬﺍﺷﺖ، ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺧﻮﺩﺷﺎﻥ ﺗﺸﺮﻳﻒ ﺁﻭﺭﺩﻧﺪ ﻭ ﭼﻮﻥ ﻧﻈﺮ ﻣﺒﺎﺭک شان ﺑﺮ ﻧﻌﺶ ﻋﻤﻮﻯ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩ، ﺭﻗّﺖ ﻭ ﺣُﺰﻥ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ : «ﺍﻯ ﻋﻤﻮ، ﺻﻠﻪ ی ﺭﺣﻢ ﻭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﻰ ﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﺟﺰﺍﻯ ﺧﻴﺮ ﺩﻳﺪﻯ. ﺍﻯ ﻋﻤﻮ، ﺩﺭ ﻛﻮﭼﻜﻰ ﻣﺮﺍ ﻛﻔﺎﻟﺖ ﻛﺮﺩﻯ ﻭ ﺩﺭ ﺑﺰﺭﮔﻰ ﻣﺮﺍ ﻧﺼﺮﺕ ﻭ ﺣﻤﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻯ». (11) ﺑﺎ ﺭﺣﻠﺖ ﺍﺑﻮ ﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺟﺒﺮﺋﻴﻞ ﻧﺎﺯﻝ ﺷﺪﻩ ﺑﻪ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺻﻠّﻰ الله ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻋﺮﺽ ﻛﺮﺩ : «ﻳﺎﻭﺭ ﺗﻮ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ، ﻫﺠﺮﺕ ﻛﻦ». (12) امام باقر علیه السلام می فرمایند : «اگر ایمان حضرت ابو طالب علیه السلام در یک کفه ی ترازو قرار گیرد و ایمان این خَلق در کفه ی دیگر قرار گیرد حتماً ایمان او بالاتر است». سپس فرمودند : «آیا نمی دانید که اﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﺆﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻴﻪ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺣﻴﺎﺕ ﺧﻮﺩ ﻧﺎﺋﺐ ﻣﻰ ﮔﺮﻓﺖ ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻯ ﻋﺒﺪالله ﻭ ﺁﻣﻨﻪ ﻭ ﺍﺑﻮﻃﺎﻟﺐ ﻋﻠﻴﻬﻢ ﺍﻟﺴّﻠﺎﻡ ﺣﺞّ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﺩﻫﻨﺪ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺑﻪ ﺍﻭﻟﺎﺩ ﺧﻮﺩ ﻭﺻﻴّﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﻧﺎﻳﺐ ﺑﺮﺍﻯ ﺣﺞّ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭﺍﻥ ﺑﮕﻴﺮﻧﺪ. (13) امام صادق از پدرش از امام سجّاد از پدرش علیهم السلام نقل می کند که امیر المومنین علی علیه السلام در صحن مسجد نشسته و مردم اطرافش جمع بودند که مردی بلند شد و پرسید : ای امیر المومنین علیه السلام ! تو در مقام و مرتبه ای هستی که خداوند تو را در آن جایگاه قرار داده امّا پدرت در آتش دوزخ شکنجه می شود ! امیر المؤمنین علیه السلام فرمود : «آرام باش ! خدای دهانت بشکند ! سوگند به آن کسی که محمّد صلّی الله علیه و آله را به حقّ مبعوث کرد ! اگر پدرم برای تمام گناهکاران روی زمین شفاعت کند خداوند شفاعت او را می پذیرد. آیا پدرم در آتش معذّب باشد و من که پسرش هستم تقسیم کننده بهشت و دوزخ باشم ؟! سوگند به آن کس که محمّد صلّی الله علیه وآله را به حقّ مبعوث کرد ! روز قیامت نور ابو طالب نور تمام آفریدگان را تحت الشعاع قرار می دهد مگر پنج نور : نور محمّد صلّی الله علیه و آله، نور من، نور فاطمه، نور حسن، نور حسین، و نور امامان از فرزندان حسین علیهم السلام. آگاه باش ! نور ابو طالب علیه السلام از نور ماست که خداوند آن را دو هزار سال پیش از آفرینش حضرت آدم آفریده است». (14) 📚 منابع : 1. ﻣﺼﺒﺎﺡ ﺍﻟﻤﺘﻬﺠﺪ : ﺹ 749. و ... . 2. ﻣﻨﺘﺨﺐ ﺍﻟﺘﻮﺍﺭﻳﺦ : ﺹ 43، 114. سر السلسلة العلویّة : ص 3. 3. ﻧﻔﺎﺋﺢ ﺍﻟﻌﻠﺎﻡ : ﺹ 158. و ... . 4. بحار الأنوار : ج 35، ص 138، 182. عمدة الطالب : ص 21، 23. 5. کافی : ج 1، ص 445. و ... . 6. بحار الأنوار : ج 35، ص 139، 138. و ... . 7. رک : الغدیر : ج 7، ص 409 ـ 330. و ... . 8. بحار الأنوار : ج 35، ص 111. و ... . 9. کمال الدین : ص 175. و ... . 10. ﺷﺮﺡ نهج البلاغه (ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻰ ﺍﻟﺤﺪﻳﺪ) : ﺝ 14، ﺹ 84 _ 70. و ... . الغدیر : ج 7، ص 387. ﺩﺭ ﻭﻗﺎﻳﻊ ﺍلأﻳﺎﻡ : ﺝ 1، ﺹ 289 ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ : ﺑﻪ ﮔﻔﺘﻪ ی ﺳﻴﻮﻃﻰ ﺍﺣﺎﺩﻳﺜﻰ ﻛﻪ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺑﺰﺭﮔﻮﺍﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﺍﺯ ﻣﻮﺿﻮﻋﺎﺕ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺁﻥ ﺍﺳﺖ، ﺑﺮﺍﻯ ﺷﺎﺩﻯ ﺷﺠﺮﻩ ی ﻣﻠﻌﻮﻧﻪ ﺑﻨﻰ ﺍﻣﻴّﻪ، ﻭ من جمله ﺍﺯ ﺭﺍﻭﻳﺎﻥ ﺁﻥ مغیرة بن شعبة ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺪﺍﻭﺕ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺎ ﺑﻨﻰ ﻫﺎﺷﻢ ﺷﻬﺮﻩ ی ﺁﻓﺎﻕ ﺍﺳﺖ. 11. بحار الأنوار : ج 22، ص 261، ج 35، ص 125. و ... . 12. کافی : ج 1، ص 440، 449. و ... . 13. بحار الأنوار : ج 35، ص 156. و ... . 14. مائة منقبة : ص 174. و ... . @zameneashk1
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
بسم الله الرحمن الرحیم 27 رجب 1 - بعثت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله مبعث مبارک پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در سن 40 سالگی و آغاز نزول قرآن بر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله در این روز بوده است. (اعلام الوری: ج 1، ص 46. مصباح المتهجد: ص 750. مسار الشیعه: ص 37. تهذیب: ج 6، ص 2. العدد القویه: ص 337. زاد المعاد: ص 36. فیض العلام: ص 328) این روز یکی از اعیاد بزرگ است، و روزی است که حضرت رسول صلّی اللَّه علیه و آله به رسالت مبعوث گرردید و جبرئیل علیه السّلام بر پیامبری آن حضرت نازل شد. (زاد المعاد: ص 36) غیر شیعه مبعث را در 17 یا 18 یا 24 ماه رمضان و بعضی در 12 ربیع الاول می دانند. در این روز صلوات بر پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله و اهل بیت آن حضرت و نیز زیارت آن حضرت و امیر المؤمنین علیه السّلام وارد شده است. (زاد المعاد: ص 40) سالیان سال بود که از بعثت انبیاء علیهم السّلام می گذشت، و هر قوم و قبیله ای با عقیده های مختلف خود زندگی می کردند و در حجاز و مکه آن روز بسیاری بت می پرستیدند: بت سنگی، فلزی، چوبی، و گاهی از جنس خرما. دختران را زنده به گور می کردند. اکثر قبایل در حال جنگ و خونریزی بودند. دنیا غرق در گمراهی و ضلالت بود. تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمّد بن عبداللَّه صلّی اللَّه علیه و آله گذشت. خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث فرمود، و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحی های الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید که در کتب روائی با سندهای مختلف ذکر شده است. طبق بعضی روایات (منتهی الامال: ج 1، ص 47) هنگامی که آن حضرت از کوه حرا بر می گشتند انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود، بحدی بود که هیچکس را یارای آن نبود که به آن حضرت نظر کند. از کنار هر درخت و گیاه و سنگ که می گذشت در برابر آن حضرت خم می شدند و به زبان فصیح می گفتند: «السّلام علیک یا نبی اللَّه، السّلام علیک یا رسول اللَّه». هنگامی که آن حضرت داخل خانه حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها شدند، از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد. خدیجه سلام اللَّه علیها عرض کرد: ای محمّد، این چه نور است که از شما مشاهده می کنم ؟ آن حضرت فرمودند: این نور پیامبری است. سپس خطاب به حضرت خدیجه سلام اللَّه علیها فرمودند: بگو: «لا اله الا اللَّه محمّد رسول اللَّه». خدیجه سلام اللَّه علیها عرض کرد: سالهاست من پیامبری شما را می دانم. سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله شهادت داد. در این هنگام آن حضرت فرمودند: «ای خدیجه ! احساس سرما می کنم. جامه ای بر من بپوشان». حضرت جامه بر خود کشید و خوابید. از جانب حقتعالی ندا رسید: «یا ایها المدّثر، قم فانذر و ربّک فکبّر. ..» (سوره مدّثر: آیه 1) «ای جامه به خود پیچیده، برخیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود، و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن». آن حضرت برخاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود: «اللَّه اکبر، اللَّه اکبر» پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید، و همه با او موافقت کردند. (منتهی الامال: ج 1، ص 47) پیامبر صلّی اللَّه علیه و آله سه سال پنهانی مردم را به خدای یکتا دعوت می فرمود، و پس از سه سال جبرئیل آمد و عرض کرد: «خداوند متعال امر فرموده که دعوت خویش را آشکار فرمائی». سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علنی نمودند. (بحار الانوار: ج 19، ص 174 - 186) کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام ) @zameneashk1
آغاز بعثت محمد امين (ص) قبل از شب 27 رجب در غار حرا به عبادت خدا و راز و نياز با آفريننده جهان ميپرداخت و در عالم خواب رؤياهايي ميديد راستين و برابر با عالم واقع. روح بزرگش براي پذيرش وحي - کم کم - آماده ميشد. درآن شب بزرگ جبرئيل فرشته وحي مأمور شد آياتي از قرآن را بر محمد (ص) بخواند و او را به مقام پيامبري مفتخر سازد. سن محمد (ص) در اين هنگام چهل سال بود. در سکوت و تنهايي و توجه خاص به خالق يگانه جهان جبرئيل از محمد (ص) خواست اين آيات را بخواند: اقرأ باسم ربک الذي خلق. خلق الانسان من علق. اقرأ وربک الاکرم. الذي علم بالقلم. علم الانسان ما لم يعلم. يعني: بخوان به نام پروردگارت که آفريد. او انسان را از خون بسته آفريد. بخوان به نام پروردگارت که گراميتر و بزرگتر است. خدايي که نوشتن با قلم را به بندگان آموخت. به انسان آموخت آنچه را که نميدانست. محمد (ص) - از آنجا که امي و درس ناخوانده بود - گفت: من توانايي خواندن ندارم. فرشته او را سخت فشرد و از او خواست که لوح را بخواند. اما همان جواب را شنيد - در دفعه سوم - محمد (ص) احساس کرد ميتواند لوحي را که در دست جبرئيل است بخواند. اين آيات سرآغاز مأموريت بسيار توانفرسا و مشکلش بود. جبرئيل مأموريت خود را انجام داد و محمد (ص) نيز از کوه حرا پايين آمد و به سوي خانه خديجه رفت. سرگذشت خود را براي همسر مهربانش باز گفت. خديجه دانست که مأموريت بزرگ محمد آغاز شده است. او را دلداري و دلگرمي داد و گفت: بدون شک خداي مهربان بر تو بد روا نميدارد زيرا تو نسبت به خانواده و بستگانت مهربان هستي و به بينوايان کمک ميکني و ستمديدگان را ياري مينمايي. سپس محمد (ص) گفت: مرابپوشان خديجه او را پوشاند. محمد (ص) اندکي به خواب رفت. خديجه نزد ورقة بن نوفل عمو زادهاش که از دانايان عرب بود رفت، و سرگذشت محمد (ص) را به او گفت. ورقه در جواب دختر عموي خود چنين گفت: آنچه براي محمد (ص) پيش آمده است آغاز پيغمبري است و ناموس بزرگ رسالت بر او فرود ميآيد. خديجه با دلگرمي به خانه برگشت. @zameneashk1
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
بعثت پيامبر «بعثت»، هجوم نور به قلب تاريکي است. عاشقان کوي محمّد، نقد دل را به پاي محبت او نثار مي‏کنند تا صفاي باطن به دست آورند. دل را به چشمه معرفت او مي‏سپارند تا با زلال احکام الهي‏اش زنگار از درون بزدايند. کشتي‏نشين درياي اهل بيت محمّد مي‏شوند تا سوار بر امواج فقه به ساحل سعادت راه يابند. آن‏چه پيامبرصلي الله عليه وآله بر اين مردم خواند، يکسره مايه حيات و وسيله نجات است. راهي هموار در داغستان دنيا که پاي انديشه بشر را از ريگ خطا مصون مي‏دارد و احکامي سراسر حکمت که ريشه در فطرت انسان دارد. او که درهاي باغ سبز معرفت را بر پيروان مکتب خويش گشود و پيام‏آور اين حکمت بود، به يقين شخصيّتي بزرگ و ستودني دارد. دل او آسمان معرفت الهي و کلامش باران رحمت خداوند است. @zameneashk1
270 وظیفه ی ما در برابر بعثت انبیاء و نهضت حسینی ع چیست؟ بعثت بي هجرت امروز وظيفه ما اين است که به ملتهاي دنيا اين را تفهيم کنيم، که بعثت بي هجرت دين اسلام نيست. ديني که در آن قدرت سياسي دين و زمامداري احکام الهي و تشکيل نظام اسلامي و اداره جامعه در همه ابعاد بر طبق آيات خدايي وجود نداشته باشد، او دين اسلام نيست؛ اسلام ناقصي است. اين همان چيزي است که امروز استکبار و دست نشانده‏هايش به شدت از آن وحشت دارند، و مي‏بينيد در همين قضاياي فاجعه مکه و قبل از او و بعد از او هم اين مسأله کاملا روشن و اشکار بود که زمامداران مادي دنيا و سرسپردگان استبکار جهاني سعي مي‏کنند تا آن جا که ممکن است دين را از مسائل سياسي و اداره جامعه و اين که قدرت سياسي و اجتماعي در جامعه متعلق به احکام خدا باشد، دور و جدا نگه دارند. ماجراي عاشورا و حادثه خونيني که در سال شصت و يکم هجرت به وجود آمد، دنباله هجرت پيغمبران بود براي تشکيل نظام اسلامي بود منتها پيغمبر مي‏خواست اين نظام را بنيانگذاري کند، و حسين بن علي مي‏خواست اين نظام را بازسازي کند، بعد از آني که به شعامت حکومت بني‏اميه و دشمنان دين از مسير اصلي منحرف شده بود. اين تفسير درست حادثه عاشورا و فهم صحيح مسأله هجرت است. مسأله محرم در طول تاريخ بخاطر همين خصوصيات در جامعه اسلامي و بخصوص در جامعه شتيع يک برجستگي خاصي داشته. البته همان طور که گفتيم مخصوص شيعه هم نبوده، در بلاد اسلامي غير شيعي هم ماجراي عاشورا و مسأله مصيبت بزرگ اهل بيت در طول تاريخ مورد توجه قرار داده، که ماجراهايي در اين زمينه هست. [1] . قدر بدانيم ما که امروز اين نظام اسلامي را لمس مي‏کنيم و برکات آ نرا از نزديک مي‏بينيم، بيشتر از اسلاف خود، قدر نهضت حسيني (عليه‏السلام) و معناي آن را درک مي‏کنيم و بايد بکنيم... ما امروز، به برکت آن نهضت و حفظ فرهنگ و روحيه‏ي آن نهضت، در جامعه‏ي خودمان اين نظام را به وجود آورده‏ايم. اگر در جامعه‏ي ما، عشق به امام حسين (ع) و ياد او و ذکر مصايب و حوادث عاشورا معمول و رايج نبود، معلوم نبود که نهضت با اين فاصله‏ي زماني و با اين کيفيتي که پيروز شد، به پيروزي مي‏رسيد. اين، عامل فوق العاده موثري در پيروزي نهضت بود و امام بزرگوار ما، در راه همان هدفي که حسين بن علي (عليه‏السلام) قيام کرده بودند، از اين عامل حداکثر استفاده را کردند. امام (ره) با ظرافت، آن تصور غلط روشنفکر مآبانه‏ي قبل از پيروزي انقلاب را که در برهه‏يي از زمان رايج بود، از بين بردند. ايشان، جهتگيري سياسي مترقي انقلابي را با جهت گيري عاطفي در قضيه‏ي عاشورا پيوند و گره زدند و روضه خواني و ذکر مصيبت را ايحا کردند و فهماندند که اين، يک کار زايد و تجملاتي و قديمي و منسوخ در جامعه‏ي ما نيست؛ بلکه لازم است و ياد امام حسين و ذکر مصيبت و بيان فضايل آن بزرگوار - چه به صورت روضه خواني و چه به شکل مراسم عزاداري گوناگون - بايد به شکل رايج و معمو و گريه‏آور و عاطفه برانيگز و تکان دهنده‏ي دلها، در بين مردم ما باشد و از آنچه که هست، قويتر هم بشود. ايشان، بارها بر اين مطلب تأکيد مي‏کردند و عملا هم خودشان وارد مي‏شدند. [1] . از کتاب اشک باید راز دار باشد[ صفحه 56] [1] سخنراني در ديدار با ائمه ي جماعت و وعاظ تهران در آستانه ي محرم 11 / 5 / 1368. ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل @m_h_tabemanesh کانال مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk1
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
بعثت در کلام امير مؤمنان علي در اولين خطبه نهج‏البلاغه، امير مؤمنان، عليه‏السلام، درباره پيامبران و از جمله پيامبر خاتم مي‏فرمايد: پس هر چند گاه پيامبراني فرستاد و به وسيله آنان به بندگان هشدار داد تا حق ميثاقِ اَلَست بگزارند، و نعمت فراموش کرده را به ياد آرند. با حجت و تبليغ، چراغ معرفتشان را بيفروزند تا به آيتهاي خدا چشم دوزند؛ از آسماني بالا برده و زميني زيرشان گسترده، و آنچه بدان زنده‏اند و چسان مي‏ميرند و ناپاينده‏اند، و بيماريهاي پيرکننده و بلاهاي پياپي رسنده. و هيچگاه نبود که خدا آفريدگان را بي‏پيامبر بدارد، يا کتابي در دسترس آنان نگذارد، يا حجتي بر آنان نگمارد، يا از نشان دادن راه راست دريغ دارد. پيامبران که اندک بودند و مخالفشان بسيار، و در دام شيطان گرفتار، در کار خويش در نماندند و دعوت حق را به مردم رساندند. گاه پيامبر پيشين نام پيامبر پس از خود را شنفته، و گاه وصف پيامبر پسين را به امت خويش گفته. زمان اينچنين گذري شد، و روزگار سپري. پدران رفتند و پسران جاي آنان را گرفتند تا آنکه خداي سبحان محمد، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، را پيامبري داد تا دور رسالت را به پايان رساند و وعده حق را به وفا مقرون گرداند، طومار نبوت او به مُهرِ پيامبران ممهور و نشانه‏هاي او در کتاب آنان مذکور، و مقدم او بر همه مبارک و موجب سرور؛ حالي که مردم زمين، هر دسته به کيشي گردن نهاده بودند، و هر گروه پي خواهشي افتاده، و در خدمت آييني ايستاده؛ يا خدا را همانند آفريدگان دانسته، يا صفتي که سزاي او نيست بدو بسته، يا به بتي پيوسته و از خدا گسسته. پروردگار آنان را بدو از گمراهي به رستگاري کشاند و از تاريکي ناداني رهاند. سپس ديدار خود را براي محمد، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، گزيد ـ و جوار خويش او را پسنديد ـ و از اين جهانش رهانيد. او را نزد خود برد تا در فردوس اعلي نشيند، و بيش سختي اين جهان نبيند. پس بزرگوارانه او را ديدار ارزاني داشت و او ميراثي که پيامبران مي‏نهند براي شما گذاشت، چه آنان امت خويش را وانگذارند مگر با نشان دادن راهي روشن و نشانه‏اي معين: کتاب پروردگار در دسترس شماست، حلال و حرام آن پيداست، واجب و مستحب آن هويداست، ناسخ و منسوخش روشن، رخصت و عزيمت آن معين، خاص و عامش معلوم، پند و مثلهايش مفهوم، مطلق و مقيّدش پديدار، محکم و متشابهش آشکار، مجمل آن تفسير شده، و نامفهومش تعبير شده، از حکمي که بدانند و انجام دادني است، و آنچه ندانند و واگذاردني است؛ حکمي است وجوب آن در قرآن معين، و نسخ آن در سنّت مبرهن؛ و حکمي که سنّت گويد بايد، و کتاب رخصت دهد که ترک آن شايد؛ و حکمي که در وقتي خاص بر مکلّف نوشته است، و چون وقتش سپري شد تکليف هشته است؛ و حرامهايي ناهمسان، با کيفرهايي سخت و يا آسان؛ گناهي بزرگ که کيفرش آتش آن جهان است، و گناهي خرد که براي توبه کننده اميد غفران است، يا آنچه مقبول، ميان دشوار و آسان است.[1] . آن حضرت در قسمتي از خطبه 33 بعثت پيامبر اکرم، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، را چنين توصيف مي‏کند: خدا محمد را برانگيخت و از عرب کسي کتابي نخوانده بود و دعوي پيامبري نکرده بود. محمد، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، مردم را به راهي که بايست کشاند، و در جايي که بايد نشاند، و به رستگاري رساند، تا آنکه کارشان استوار و جمعيتشان پايدار گرديد.[2] . در خطبه 94 نيز در وصف سلسله پيامبران الهي مي‏فرمايد: پس آنان را در بهترين وديعت جاي به امانت سپرد، و در نيکوترين قرارگاه مستقر کرد. از پشتي به پشت ديگرش داد، همگي بزرگوار، و زهدانهايي پاک و بي‏عيب و عار. چون يکي از آنان درگذشت، ديگري براي حمايت دين برخاست، و جانشين او گشت؛ تا آنکه تشريف بزرگواري از سوي خداي باري، به محمد، صلّي‏ اللّه‏ عليه‏ وآله، رسيد، و او را از بهترين خاندان و گراميترين دودمان برکشيد. از درختي که پيامبران خود را از آن جدا کرد، و امينان خويش را برگزيد و بيرون آورد. فرزندان او بهترين فرزندانند، و خاندانش نيکوترين خاندان؛ و دودمان او بهترين دودمان. در گرداگرد مکه روييدند، و در کشتزار بزرگواري باليدند. شاخه‏هايشان بلند و سر به آسمان کشيده است و دست کسي به ميوه آن نارسيده. او پيشواي کسي است که راه پرهيزگاري پويد، و چراغ آن است که راهنمايي جويد. چراغي است که پرتو آن دميد، و درخشي است که روشني آن بلند گرديد، و آتشزنه‏اي است، که نور آن درخشيد. رفتار او ميانه‏روي در کار است، و شريعت او راه حق را نمودار. سخنش حق را از باطل جدا سازد، و داوري او عدالت است ـ و ستم را براندازد ـ او را هنگامي فرستاد که پيامبران نبودند ـ و مردمان ـ به خطا کار مي‏نمودند، و امّتان در گولي و ناداني مي‏غنودند. @zameneashk1
خداتان بيامرزاد! به کار پردازيد، و نشانه‏هاي آشکار را پيشواي خود سازيد تا که راه گشاده است و راست، و شما را به خانه‏اي مي‏خواند که سلامت آنجاست. شما در خانه‏اي به سر مي‏بريد که بايد خشنودي خدا را در آن به دست آريد، در مهلت و آسايش خاطري که داريد، که نامه‏ها گشوده است و خامه فرشتگان روان، تن‏ها درست است و زبانها گردان. توبه شنفته است و کردارها پذيرفته.[3] . امير مؤمنان، عليه‏السلام، در خطبه 95 به توصيف وضعيت مردمان تا پيش از برانگيخته شدن حضرت ختمي مرتبت، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، پرداخته مي‏فرمايد: او را برانگيخت، حالي که مردم سرگردان بودند، و بيراهه فتنه را مي‏پيمودند. هوا و هوسشان سرگشته ساخته، بزرگي خواهي‏شان به فرودستي انداخته. از ناداني گرفتار. او که درود خدا بر وي باد، خيرخواهي را به نهايت رساند، به راه راست رفت، و از طريق حکمت و موعظه نيکو مردم را به خدا خواند.[4] . آن حضرت در قسمتي از خطبه 96 نيز حضرت ختمي مرتبت را چنين توصيف مي‏کند: قرارگاه او بهترين قرارگاه است. و خاندان او را شريفترين پايگاه است، از کانهاي ارجمندي و کرامت، و مهدهاي پاکيزگي و عفّت. دلهاي نيکوکاران به سوي او گرديده. ديده‏ها در پي او دويده. کينه‏ها را بدو بنهفت و خونها به برکت او بخفت. مؤمنان را بدو برادران هم‏کيش ساخت؛ و جمع کافران را پريش؛ خواران را بدو ارجمند ساخت و سالار، و عزيزان را بدو خوار. گفتار او ترجمان هر مشکل است و خاموشي او زباني گويا براي اهل دل.[5] . و سرانجام در خطبه 110 در ذکر پيامبر اکرم، صلّي‏اللّه‏عليه‏وآله، مي‏فرمايد: دنيا را خوار ديد، و کوچکش شمرد، سبکش گرفت و هيچش به حساب آورد؛ و دانست که خدا دنيا را از او گرفت چون چنين خواسته بود، و ديگري را ارزاني داشت چون حقير مي‏بود. پس به دل از آن روي برگرداند، و يادش را در خاطر خويش ميراند؛ و دوست داشت که زينت دنيا از ديده‏اش نهان شود تا از آن رختي گرانبها نگزيند، و اميد ماندن در آن به دلش ننشيند. رسالت پروردگار را چنان رساند، که براي کسي جاي عذر نماند؛ و امّت خود را اندرز گفت و ترساند؛ و مژده بهشتشان داد، و بدان خواند. ما درخت نبوتيم و فرود آمد نگاه رسالت، و جاي آمد شد فرشتگان رحمت، و کانهاي دانش و چشمه‏سارهاي بينش. ياور و دوست ما، اميد رحمت مي‏برد؛ و دشمن و کينه‏جوي ما، انتظار قهر و سطوت.[6] . [1] شهيدي، سيد جعفر، ترجمه نهج‏ البلاغه، ص6 ـ 7. [2] همان، ص130. [3] همان، ص130 ـ 131. [4] همان، ص131. [5] همان، ص34. [6] همان، ص87. @zameneashk1
برای دیدن مطالب با موضوع مبعث رسول الله (ص) لطفا این هشتگ را بزنید👇👇 و برای دیدن مطالب ارتباط پیامبر اکرم (ص) با امام حسین (ع) این هشتک را👇👇 ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
🔅امشب که شب مبعث احمد باشد 🔅 مشمول همه عطای سرمد باشد 🔅یارب چه شود طلوع صبح فردا 🔅صبح فرج آل محمد باشد 🌺 و ❤️ ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
1_55677467.mp3
2.81M
🌹 ذکر همه ی عالم و آدم شده یکسر 🌹دردانه داور گردیده پیمبر حاج و ❤️ ضامن اشک در تلگرام @zameneashk کانال ضامن اشک ایتا @zameneashk1
16.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 ببینید| شب و روز مبعث ، قله ماه رجب و از شب‌های قدر است. توصیه‌هایی درباره اعمال شب و روز مبعث #استاد_فیاض‌_بخش #وقایع_رجب #مبعث @zameneashk1
مبعث (استاد فیاض‌بخش) .mp3
5.77M
شب و روز مبعث، قله ماه رجب و از شب‌های قدر است. توصیه‌هایی درباره اعمال شب و روز مبعث #وقایع_رجب #مبعث #استاد_فیاض_بخش @zameneashk1
🌸اقرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِى خَلَقَ🌸 بخوان به نام پروردگارت که جهان را آفرید 🌸🍃بعثت پیامبر صلح و مهربانی حضرت ختمی مرتبت ، محمد مصطفی(ص) بر رهروان آن حضرت مبارکباد🌸🍃 @zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6032800450820972857.mp3
3.01M
271 👇 با سلام حقیقت عید چیست؟ در کدام آیه ی قرآن کلمه ی عید آمده؟ ودر سخن گهر بار کدام یک از معصومین علیهم السلام ، درباره ی آن گفته شده است؟ ممنون میشوم بفرمایید. با سپاس و آرزوی سالی پر با ر وهمراه با سلامتی یا امیرالمومنین التماس دعا ضامن اشک در ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 ای دی برای سوالات مقتل @m_h_tabemanesh1 @m_h_tabemanesh2 لینک مقتل ضامن اشک ، پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع @zameneashk لینک گروه مقتل متضمن البکاء در تلگرام https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg لینک گروه مقتل متضمن البکاء در ایتا http://eitaa.com/joinchat/979107861C7825264ca2
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 271 #بصیرت_عاشورایی #عید #سوال👇 با سلام حقیقت عید چیست؟ در کدام آیه ی قرآ
# ضمیمه 271 واژه «عيد» در قرآن كريم تنها يك بار آن هم در آيه ۱۱۴، سوره مائده آمده است «قَالَ عِيسَى ابْنُ مَرْیَمَ اللَّهُمَّ رَبَّنَا أَنزِلْ عَلَیْنَا مَآئِدَةً مِّنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِيدًا لِّأَوَّلِنَا وَآخِرِنَا وَآیَةً مِّنكَ وَارْزُقْنَا وَأَنتَ خَیْرُ الرَّازِقِينَ؛ عيسى پسر مريم گفت بار الها پروردگارا از آسمان خوانى بر ما فرو فرست تا عيدى براى اول و آخر ما باشد و نشانه‏اى از جانب تو و ما را روزى ده كه تو بهترين روزى‏دهندگانى». عيد، روزی است كه در آن سود و منفعتی به دست بيايد و در شرع مقدس اسلام، روزهای غدير، قربان و فطر عيد ناميده می‌شوند كه در عيد اضحی، قربان و عيد فطر، زكات فطره مطرح است و در غدير، حضرت علی (ع) به امامت منصوب شدند. همچنين می‌توان گفت عيد آن روزی است كه در آن نماز ويژه‌ای برگزار كنند يا روزی است كه مجمعی در آن فراهم آيد و يا آنكه عيد روزی است كه خلق از ماتم به شادمانی «عود» كنند يا روزی است كه تفاوتی ميان درويش و توانگر نباشد يا آنكه «عيد» روز شريف و ارجمندی می‌تواند باشد. از آيه ۱۱۴، سوره مائده استفاده می‌شود كه حضرت عيسی مسيح(ع)، روز نزول مائده را كه سال روز وقوع يك معجزه الهی در تاريخ است، برای همه انسان‌ها «عيد» قرار داده است تا اين روز، آيت و حجتی از جانب خداوند برای مردمان در تمامی اعصار بوده باشد و به ميمنت اين پديده پر بركت همه ساله شادمانی و خجستگی آن روز تكرار شود. از آنجا كه «مائده» به معنای «خوان پر نعمت»، تنها دو بار در سوره مائده آمده است، می‌توان گفت نزول رزق از آسمان به درخواست حضرت عيسی مسيح(ع)، دو ويژگی خاصی داشته كه به خاطر آن عنوان مائده را به خود گرفته است. @zameneashk1
امروز هر چه در توان داری...بگو اللهم صل علی محمد و آل محمد و ✨ عجل فرجهم ✨ 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃 @zameneashk1
حضرت اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند: خداوند او را در زمانی فرستاد که روزگاری بود پیامبری برانگیخته نشده بود ، و مردم در خوابی طولانی به سر می ‏بردند. و فتنه‏ ها بالا گرفته و کارها پریشان شده بود، و آتش جنگ‏ ها شعله می‏ کشید، و دنیا بی فروغ و پر از مکر و فریب گشته، برگ ‏های درخت زندگی به زردی گراییده و از به بار نشستن آن قطع امید شده بود. 🔅أرسَلَهُ عَلی حِینِ فَترَةٍ مِنَ الرُّسُلِ و طُولِ هَجعَةٍ مِنَ الاُمَمِ و اعتِزامٍ مِنَ الفِتَنِ وَانتِشارٍ مِنَ الاُمُورِ و تَلَظٍّ مِنَ الحُرُوبِ و الدُّنیا کاسِفَةُ النُّورِ ، ظاهِرَةُ الغُرورِ عَلی حِینِ اصفِرارٍ مِن وَرَقِها و إیاسٍ مِن ثَمَرِها . نهج البلاغه، خطبه ٨٩ @zameneashk1
🍃🌸عیدتان مبارک🌸🍃 🌹روز مبعث، عید همه است؛ نه فقط عید مسلمانان. ولادت هر پیغمبری و بروز هر بعثتی، عید و روز نو برای همه‌ی بشریت است.🌹 📚بیانات‌ مقام معظم رهبری در تاریخ ۱۳۸۴/۰۶/۱۱ #بعثت_رسول_اکرم_ص #امام_خامنه_ای_حفظه_الله_تعالی @zameneashk1
بسم الله الرحمن الرحیم وداع امام حسین ع با قبر پیامبر ص فلما أقبل الليل، راح الي مسجد النبي صلي الله عليه و آله و سلم، ليودع القبر، فلما وصل الي القبر، سطع له نور من القبر، فعاد الي موضعه، فلما کانت الليلة الثانية، راح ليودع القبر، فقام يصلي، فأطال، فنعس، و هو ساجد، فجاءه النبي صلي الله عليه و آله و سلم، و هو في منامه، فأخذ الحسين عليه‏السلام و ضمه الي صدره، و جعل يقبل عينيه، و يقول: بأبي أنت کأني أراک مرملا بدمک بين عصابة من هذه الأمة، يرجون شفاعتي ما لهم عندالله من خلاق، يا بني، انک قادم علي أبيک و أمک و أخيک و هم مشتاقون اليک، و أن لک في الجنة درجات، لا تنالها الا بالشهادة. فانتبه الحسين عليه‏السلام من نومه باکيا، فأتي أهل بيته، فأخبرهم بالرؤيا و ودعهم. [بسند تقدم عن علي بن الحسين عليهماالسلام] الصدوق، الأمالي، / 152 مساوي عنه: السيد هاشم البحراني، مدينة المعاجز، / 243؛ المجلسي، البحار، 313 - 312 / 44؛ البحراني، العوالم، 161 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 207.موسوعة الامام الحسین ع ج 1 ص 292 امام حسین ع شب به مسجد پيغمبر آمد تا با قبر آن حضرت وداع کند. چون به قبر رسيد، نوري از قبر درخشيد و به جاي خود برگشت و شب دوم براي وداع آمد و به نماز ايستاد و طول داد تا چرتش برد و پيغمبر صلي الله عليه و آله و سلم به خوابش آمد و او را در آغوش گرفت و به سينه چسبانيد و چشمش را بوسيد و فرمود: «پدرم، قربانت! گويا به خونت آغشته بينم. در ميان جمعي از اين امت که اميد شفاعتم دارند و نزد خدا براي آنها بهره‏اي نيست، پسرجانم تو نزد پدر و مادر و برادر خود مي‏آئي و همه مشتاق توأند و در بهشت درجاتي داري که جز با شهادت بدان نرسي.» حسين عليه‏السلام گريان از خواب برخاست و نزد خاندان خود آمد و خواب خود را گفت و با آنها وداع کرد. کمره‏اي، ترجمه امالي، / 152. با سلام و عرض ادب خدمت ذاکران امام حسین ع 1. مطالب روضه در مقتل شناسی بسیار مهم است 2. روضه رسول الله در مدینه بر امام حسین ع 3. دستور حرکت و قیام از جانب پیامبر به امام حسین ع 4. وداع امام حسین ع با اهالی مدینه و قبرستان بقیع عزیزانم چندین بار روضه را مرور کنید وسعی کنید عربی را حفظ کنید التماس دعا کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام ) @zameneashk1 2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام ) برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید @m_h_tabemanesh
بسم الله الرحمن الرحیم وداع امام حسین در خروج از مدینه با قبر مادر و برادرش در قبرستان بقیع الامام يودع قبر أمه و أخيه و تهيأ الحسين بن علي، و عزم علي الخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه، فصلي عند قبرها، و ودعها، ثم قام عن قبرها و صار الي قبر أخيه الحسن، ففعل مثل ذلک، ثم رجع الي منزله. ابن‏أعثم، الفتوح، 29 / 5 قال: و تهيأ الحسين عليه‏السلام، و عزم علي الخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه، فصلي عند قبرها، و ودعها، ثم قام من قبرها، و صار الي قبر أخيه الحسن عليه‏السلام، ففعل کذلک الخوارزمي، مقتل الحسين، 187 / 1 مساوي عنه: بحرالعلوم، مقتل الحسين عليه‏السلام، / 134 قال [محمد بن أبي‏طالب في مقتله]: و تهيأ الحسين عليه‏السلام للخروج من المدينة، و مضي في جوف الليل الي قبر أمه فودعها، ثم مضي الي قبر أخيه الحسن ففعل کذلک، ثم رجع الي منزله وقت الصبح. المجلسي، البحار، 329 / 44 مساوي مثله البحراني، العوالم، 178 / 17؛ الدربندي، أسرار الشهادة، / 207؛ القمي، نفس المهموم، / 73 و تهيأ الحسين عليه‏السلام للخروج من المدينة ومضي في جوف الليل الي قبر أمه فودعها. و في (مهيج الأحزان) وقف و قال: السلام عليک يا أماه، حسينک جاء لوداعک و هذه آخر زيارته اياک. فاذا النداء من القبر: و عليک السلام يا مظلوم الأم و يا شهيد الأم و يا غريب الأم. فاستعبر باکيا. ثم مضي الي قبر أخيه الحسن عليه‏السلام ففعل مثل ذلک، و رجع الي منزله وقت الصبح. المازندراني، معالي السبطين، 212 / 1 خلاصه و نکات ترجمه 1. و چون امام حسین ع عازم مکه و هجرت از مدینه شد در نیمه ی شب با قبر مادر و برادرش درقبرستان بقیع وداع فرمود 2. بر سر قبر مادر دو رکعت نماز خواند و وداع کرد و سپس بر خواست و سر قبر برادر رفت و همین عمل را تکرار فرمود. 3. بعد از وداع به منزل خویش رفت. 4. در مهیج الاحزان امده : امام حسین ع خطاب به مادر کرد و فرمود حسین توست برای وداع با تو آمده است 5. و از قبر ندا برخاست : و عليک السلام يا مظلوم الأم و يا شهيد الأم و يا غريب الأم 6. و امام حسین ع بسیار بر سر قبر مادر س گریست ذاکرین محترم تمام ، متن مقتل است با دقت مرور کنید و متون عربی را حفظ کنید . التماس دعا کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام ) @zameneashk1 2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام ) برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید @m_h_tabemanesh
هدایت شده از  کلیپ و تصاویر کربلاء
مرثيه خروج امام حسين از مدينه 1 چون معاويه در شب پانزدهم ماه رجب سال شصتم هجري قمري از دنيا رفت، فرزندش يزيد به جاي او به خلافت نشست و نامه‏اي به وليد بن عتبة بن ابي‏سفيان که از سوي معاويه حاکم مدينه بود، بدين مضمون نوشت: اي وليد! بايد براي من از ابوعبدالله الحسين و عبدالله بن عمر و عبدالله بن زبير و (عبدالرحمن بن ابي‏بکر) بيعت بگيري و کار را بر آنان سخت کني و هيچ عذري را از آنها نپذيري، و هر کدام از بيعت کردن خودداري ورزيدند، سر از بدن او جدا کني و برايم بفرستي. چون وليد خواست از امام حسين - عليه‏السلام- بيعت بگيرد، حضرت به او فرمود: صبر کن تا فکر کنم. همان شب حضرت از خانه‏ي خود بيرون آمد و به سوي قبر جدش رفت و عرض کرد: السلام عليک يا رسول الله! أنا الحسين بن فاطمة فرخک و ابن‏فرختک و سبطک الذي خلفتني في أمتک، فاشهد عليهم يا نبي الله! انهم قد خذلوني و ضيعوني و لم يحفظوني و هذه شکواي اليک حتي ألقاک. درود بر تو اي پيامبر خدا! من حسين پسر فاطمه، فرزند کوچک تو و پسر فرزند کوچک تو و نوه‏ي تو هستم که مرا در ميان امت خويش، جانشين خود قرار داده‏اي: پس اي پيامبر خدا! بر اينها گواه باش که مرا تنها گذاشتند و رها کردند و حق مرا ضايع نمودند و احترام مرا پاس نداشتند. آري، اين شکايت من است نزد تو تا هنگامي که تو را ديدار نمايم. سپس حضرت برخاست و به رکوع و سجود پرداخت. وليد نيز کسي را به خانه امام حسين - عليه‏السلام- فرستاد تا بداند که آيا حضرت از مدينه بيرون رفته است يا نه؟ چون او را در خانه نديد گفت: سپاس خداي بزرگ را که حضرت از مدينه خارج شد و من به خون او گرفتار نشدم. امام حسين - عليه‏السلام- در صبح آن شب به خانه برگشت و شب دوم کنار قبر جد خويش آمد و چند رکعت نماز خواند، پس از نماز عرض کرد: اللهم! هذا قبر نبيک محمد صلي الله عليه و آله و انا ابن‏بنت نبيک و قد حضرني من الأمر ما قد علمت. أللهم! اني أحب المعروف و أنکر المنکر، و أنا أسألک يا ذالجلال و الاکرام! بحق القبر و من فيه الا اخترت لي ما هو لک رضي و لرسولک رضي. خدايا! اين قبر پيامبر تو محمد - صلي الله عليه و آله - است و من پسر دختر پيامبر تو هستم، و آنچه براي من پيش آمده، تو آن را مي‏داني. خدايا! من کارهاي نيک را دوست مي‏دارم و کارهاي بد را زشت مي‏دانم،اي شکوهمند و بخشنده! به حق اين قبر و به حق آن کسي که در اين قبر است از تو درخواست مي‏کنم آنچه را خرسندي تو و خرسندي پيامبر تو در آن است براي من برگزيني. چون امام حسين - عليه‏السلام- دو روز مانده به آخر ماه رجب آماده‏ي بيرون رفتن از مدينه شد، در نيمه‏هاي شب به طرف قبر مادرش فاطمه‏ي زهرا - عليهاالسلام - رفت و با او خداحافظي نمود. و سپس نزد قبر برادرش امام حسن - عليه‏السلام - رفت و با او نيز خداحافظي کرد و هنگام صبح به خانه بازگشت. از حضرت امام باقر - عليه‏السلام- روايت شده است: چون امام حسين - عليه‏السلام- تصميم گرفت که از مدينه خارج شود، بانوان و زنهاي بني عبدالمطلب از تصميم آن حضرت آگاه شدند و به سوي او شتافتند و صدا را به گريه و زاري بلند کردند، تا آنکه حضرت از ميان آنها گذشت و آنان را قسم داد که صداهاي خود را به گريه و زاري بلند نکنند و سکوت را برگزينند و صبر را پيشه‏ي خود قرار دهند. آن رنجيدگان جگر سوخته عرض کردند: پس ما گريه و زاري را براي چه روزي بگذاريم؟ به خدا سوگند، که اين زمان براي ما، مانند روزي است که حضرت رسول - صلي الله عليه و آله - از دنيا رفت و مانند روزي است که حضرت اميرالمؤمنين علي و حضرت فاطمه و رقيه و زينب و ام‏کلثوم دختران پيغمبر - عليهم‏السلام - از دنيا رفتند. اي محبوب قلوب مومنان و اي يادگار بزرگواران! خدا جان ما را فداي تو گرداند! آن گاه يکي از عمه‏هاي آن حضرت شيون کرد و گفت: اي نور ديده‏ي من! گواهي مي‏دهم که در اين هنگام شنيدم جنيان بر تو نوحه مي‏خواندند و مي‏گفتند: و ان قتيل الطف من آل هاشم أذل رقابا من قريش فذلت‏