eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
881 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh تبادل @m_h_tabemanesh
مشاهده در ایتا
دانلود
«اعظم‏الله اجورنا بمصابنا بالحسين عليه السلام و جعلنا و اياکم من الطالبين بثاره مع وليه الامام‏المهدي من آل محمد عليهم السلام‏» در اين متن تعزيت، ضمن داغداري در سوگ ‏سيد الشهداء، مساله خونخواهي آن امام شهيد در رکاب حضرت مهدي‏ «ع‏» از خداوند خواسته شده است. 📚مفاتيح الجنان، اعمال روز عاشورا. ┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄ "کلاس آنلاین مقتل شناسی" https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 "باب الحسین(ع)" https://t.me/Babolhusein "ضامن اشک در واتساپ" https://chat.whatsapp.com/KzAL9rEs5uu0kiDdyQFgRp کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
6.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
امشب شهادتنامه عشاق امضا می شود❣ ╔═ ⚘════⚘ 🕌🚩 کانال کلیپ وتصاویرکربلا https://t.me/Ziaratalhosein کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1 🕌🚩 ╚═ ⚘════⚘
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شب نهم محرم ۱۴۰۲ (قسمت اول) 🌴🌴شرح آیه ی قرآن و مقام ابوالفضل ع 🌴🌴شرح مع امام در زیارت عاشورا با ولایتمداری ابوالفضل ع 🌴🌴شرط همراهی با پیامبر ص و امام حسین ع در جنات مطیع محض ولايت اميرالمؤمنين ع و اولاد اميرالمؤمنين ع بودن است ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh "باب الحسین ع" https://t.me/Babolhusein کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی شب نهم محرم ۱۴۰۲ (قسمت دوم) 🕊🕊مقام ابوالفضل ع در کلام امام سجاد ع 🕊🕊مقام ابوالفضل ع در قیامت که همه شهدا بر او غبطه می خورند 🕊🕊فلسفه بین الحرمین 🕊🕊اشک‌های امام حسین ع در شهادت ابوالفضل ع ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh "باب الحسین ع" https://t.me/Babolhusein کانال ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی و مرثیه خوانی بعد از جلسه شب نهم محرم ۱۴۰۲
🌹 داستان آوردن امان نامه برای عباس : و أقبل شمر بن ذي‏الجوشن لعنه الله، فنادي: أين بنو أختي عبدالله، و جعفر، و العباس، و عثمان ؟ فقال الحسين عليه‏السلام: أجيبوه، و ان کان فاسقا، فانه بعض أخوالکم . فقالوا له: ما شأنک؟ فقال: يا بني أختي! أنتم آمنون، فلا تقتلوا أنفسکم مع أخيکم الحسين عليه‏السلام، و الزموا طاعة اميرالمؤمنين يزيد. قال: فناداه العباس بن علي عليه‏السلام: تبت يداک، و لعن ما جئت به من أمانک يا عدو الله، أتأمرنا أن نترک أخانا و سيدنا الحسين ابن ‏فاطمة عليه‏السلام، و ندخل في طاعة اللعناء، و أولاد اللعناء؟ قالوا: لا حاجة لنا في أمانکم، أمان الله خير من أمان ابن‏سمية. قال: فرجع الشمر لعنه الله الي عسکره مغضبا. 📚ابن‏طاووس: اللهوف، /89 - 88 مساوي عنه: الدربندي، أسرار الشهادة /261، مثله المازندراني، معالي السبطين، 434 - 433 / 1 ؛ ابن‏الأثير، الکامل، 284/3 🌴🌴شمر بن ذي‏الجوشن (خدا لعنتش کند) آمد و صدا زد: «خواهرزاده‏هاي من، عبدالله و جعفر و عباس و عثمان کجايند؟» حسين عليه‏السلام فرمود: «جوابش را بدهيد! هر چند فاسق است که يکي از داييهاي شماست.» گفتندش: «چه کار داري؟» گفت: «خواهرزادگان من! شماها در امانيد. خودتان را به خاطر برادرتان حسين به کشتن ندهيد و از اميرالمؤمنين يزيد فرمانبردار باشيد.» راوي گفت: «عباس بن علي صدا زد: «هر دو دستت مباد و لعنت بر آن اماني که براي ما آورده‏اي، اي دشمن خدا! به ما پيشنهاد مي‏کني: از برادر و آقاي خود حسين بن فاطمه دست برداريم و سر به فرمان ملعونان و ملعون زادگان بياوريم؟ ما امان شما را نمي‏خواهيم و بدان نيازي نيست. امان خداوند از امان فرزند سميه (روسبي) بهتر است.» راوي گفت: «شمر ملعون که اين پاسخ را شنيد، خشمناک به سوي لشکر خود بازگشت.». ❤️ خادم امام حسین ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️ 🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹 السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
خطبه امام حسین ع در شب عاشوراء و برداشتن بیعت : 🌴🌴أقول: و مؤيد هذا الحديث رواية نقلها مؤلف کتاب نور العيون باسناده عن سکينة بنت الحسين عليه‏السلام، و هي أنها قالت: کنت جالسة في ليلة مقمرة وسط الخيمة، و اذا أنا أسمع من خلفها بکاء و عويلا، فخشيت أن تفقه بي النساء، فخرجت أعثر بأذيالي، و اذا بأبي عليه‏السلام جالس، و أصحابه حوله، و هو يبکي، و سمعته يقول لهم: در کتاب نور العين سند به سکينه دختر حسين عليه‏السلام منتهي مي‏شود، مي‏فرمايد: در خيمه‏ي خويش بودم. بانگ گريه شنيدم. نخواستم از زنان کسي آگاه شود. برخاستم و به نزد پدر آمدم. او را گريان ديدم که به اصحاب همي‏فرمود: يا قوم! اعلموا خرجتم معي بعلمکم اني اقدم علي قوم بايعونا بالسنتهم و قلوبهم، و قد انعکس العلم، و استحوذ عليهم الشيطان، و انساهم ذکر الله، و الان لم يکن لهم مقصد الا قتلي، و قتل من يجاهد بين يدي، و سبي حريمي بعد سلبهم، اي مردم! بدانيد؛ همراه من شديد با توجه به اين که مي‏دانستيد من به سوي قومي مي‏روم که با من با زبان و قلب بيعت نمودند و حال مطلب برعکس شده است، و شيطان بر آنها مسلط شده و آنها را از ياد خدا غافل نموده است، و اکنون قصدی جز کشتن من و همراهانم ندارند. و به اسارت کشاندن خانواده‏ي من در برنامه آنهاست، و اخشي انکم ما تعلمون و تستحيون، و الخدع عندنا اهل البيت محرم، فمن کره منکم ذلک فلينصرف، فالليل ستير و السبيل غير خطير و الوقت ليس بهجير، و من مي‏ترسم شما که از اين اوضاع خبر داريد خجالت مي‏کشيد که ما را همراهي نکنيد، و حال آن که در نزد ما خاندان پيامبر، خدعه و نيرنگ حرام است، پس هر کس ناراحت است که همراه ما باشد هم اکنون بازگردد، شب ستار است و راه بي‏خطر و زمان هم بسيار و من واسانا بنفسه کان معنا في الجنان نجيا من غضب الرحمن. ولي هر کس در راه ما جان خویش را نثار کند، در بهشت با ما خواهد بود و از غضب خداوند نجات يافته است. و قد قال جدي رسول الله صلي الله عليه و آله و سلم: «ولدي حسين يقتل بطف کربلاء غريبا وحيدا عطشانا، فمن نصره فقد نصرني و نصر ولده القائم، ولو نصرنا بلسانه فهو في حزبنا يوم القيامة» . همانا پيامبر صلي الله عليه و آله و سلم فرموده است: فرزندم حسين در کربلا کشته خواهد شد در حالي که غريب و تنها و تشنه است. هر کس او را ياري نمايد، مرا ياري نموده است و فرزندم حضرت قائم عليه‏السلام را ياري نموده است و هر کس با زبانش ما را ياري نمايد، او روز قيامت در حزب ما و در کنار ما خواهد بود. قالت سکينة: فو الله ما أتم کلامه الا و تفرق القوم من عشرة و عشرين . فلم يبق معه الا واحد و سبعون رجلا. فنظرت الي أبي منکسا رأسه، فخنقتني العبرة، فخشيت أن يسمعني، و رفعت طرفي الي السماء، فقلت: الهي! انهم خذلونا، فاخذلهم، و لا تجعل لهم دعاء مسموعا ، و سلط عليهم الفقر، و لا ترزقهم شفاعة جدي يوم القيامة. و رجعت و دموعي تجري علي خدي، فرأتني عمتي أم‏کلثوم، و قالت: ما دهاک يا بنتاه؟ فأخبرتها الخبر، فصاحت: وا جداه! وا علياه! وا حسناه! وا حسيناه! وا قلة ناصراه! أين الخلاص من الأعداء، ليتهم يقنعون بالفداء، ترکت جوار جدک، و سلکت بنا بعد المدي، فعلا منا البکاء و النحيب، فسمع أبي ذلک، فأتي الينا يتعثر في أذياله، و دموعه تجري و قال: ما هذا البکاء؟ قالت: يا أخي! ردنا الي حرم جدنا رسول الله. فقال: يا أختاه! ليس لي الي ذلک من سبيل . قالت: أجل، ذکرهم محل جدک، و أبيک، و أمک، و أخيک. قال: ذکرتهم، و وعظتهم، فلم يتعظوا، و لم يسمعوا قولي ، فما لهم غير قتلي من سبيل، و لابد أن تروني علي الثري جديلا؛ ولکن أوصيکم بتقوي الله رب البرية، و الصبر علي البلية، و کظم نزول الرزية، و بهذا أوعد جدکم، و لا خلف لما أوعد، و دعتکم الهي الفرد الصمد، الذي لم يتخذ صاحبة و لا ولدا. سکينه گويد: «سوگند با خداي چون پدرم سخن بدين جا آورد، مردم ده ده و بيست بيست پراکنده شدند و جز هفتاد و چند کس به جاي نماند. پس به سوي پدر نگران شدم و گريه در گلوگاه من گره شد. نخواستم کس بانگ ناله‏ي مرا گوش کند. روي به آسمان کردم و گفتم: أللهم! انهم خذلونا، فاخذلهم و لا تجعل لهم دعاء مسموعا في السماء و لا تجعل لهم في الارض مسکنا و لا شرفا و سلط عليهم الفقر الي القبر و لا ترزقهم شفاعة جدنا يوم القيامة. فاستجب دعوة الطاهرة. يعني: اي پروردگار! اين جماعت ما را مخذول (مخذول: بي‏ياور.) ساختند. پس ايشان را قرين خواري و خذلان بدار و دعوت ايشان را اجابت مفرماي و اين جماعت را در زمين مسکني و مأمني کرامت مکن و فقر و مسکنت را بر ايشان بگمار و ايشان را در قيامت از شفاعت جد ما بهره و نصيبه مرسان.» سکينه مي‏فرمايد: اين وقت مراجعت کردم و آب چشمم بر چهرگان روان بود. عمه‏ام، ام‏کلثوم مرا بدين حال ديدار کرد و گفت: «اي دختر! تو را چه افتاده؟» صورت حال را باز گفتم، فرياد برداشت که:
وا جداه وا علياه وا حسناه وا حسيناه وا قلة ناصراه. أين الخلاص من الأعداء؟ ليتهم يقنعون في العداء. ترکت جوار جدک و سلکت بنا بعد المدا، فعلا منها الوحيب و کثر منا حولها النحيب. بانگ و ناله و عويل (عويل: فرياد. ناله.) او را حسين عليه‏السلام اصغا فرمود. بيامد و اشکش بر چهره‏ي مبارک روان بود. فرمود: «اين گريه چيست؟» ام‏کلثوم عرض کرد: أخي! ردنا الي حرم جدنا. «اي برادر! ما را به مدينه باز گردان!» قال: يا أختاه! ليس لي الي ذلک سبيل. أما رأيت ممانعة الحر بالأمس؟ قالت: أجل، ذکرهم محل جدک و أبيک و أمک و أخيک. قال: ذکرتهم و وعظتهم فلم يسمعوا کلامي و لم يرعوا ملامي، فما لهم غير قتلي سبيلا و لابد أن تروني علي الثري، لکن أوصيکن بتقوي الله رب البرية و الصبر علي البلية و کظم نزول الرزية و بهذا وعد جدکم و لا خلف لما وعد و ودعتکم. فرمود: «اي خواهر! بدان چه تو خواهي راهي نيست. مگر منع حر را دي ديدار نکردي؟» عرض کرد: «پس محل و مکانت جد خود را و پدر خود را و مادر خود را و برادر خود را بر ايشان مکشوف دار تا دست از تو باز دارند.» فرمود: «شرافت و کرامت ايشان را بر اين جماعت برشمردم و فراوان نصيحت کردم. سخنان مرا نشنيده انگاشتند و نصيحت مرا به چيزي نشمردند و ايشان را جز قتل من قصدي نيست و شما ناچار بايد کشته‏ي مرا بر خاک نظاره کنيد؛ لکن وصيت مي‏کنم شما را به پرهيزکاري و صبر بر اين بليه و شکيب بر اين رزيه. جد شما خبر داد اين مصيبت را و هرگز خلاف نپذيرد وعده‏ي او. اکنون وداع مي‏کنم شما را.» 📚 بحارالانوار جلد 44 ص 205. البهبهاني، الدمعة الساکبة، 272 - 271/4 مساوي مثله المازندراني، معالي السبطين، 340 - سپهر، ناسخ التواريخ سيدالشهداء عليه‏السلام، 161 - 158/2 ❤️ خادم امام حسین ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️ 🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹 السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh
دستور امام حسین ع به زنان به ترک کربلاء 🌴🌴ثم قال: ألا و من کان في رحله امرأة، فلينصرف الي بني‏أسد. امام حسین سپس فرمود : هرکس در خیمه ی خود زنی دارد ، او را به قوم بنی اسد بفرستد. فقام علي بن مظاهر، و قال: و لماذا يا سيدي؟ علی بن مظاهر بر خاست و گفت مولای من چرا آنها را بفرستیم. فقال عليه‏السلام: ان نسائي تسبي بعد قتلي، و أخاف علي نسائکم من السبي. امام حسین ع فرمود. زیرا بعد از شهادت من زنانم را اسیر می کنند و از اسارت زنان شما می ترسم. فمضي علي بن مظاهر الي خيمته، فقامت زوجته اجلالا له، فاستقبلته و تبسمت في وجهه. پس علی بن مظاهربرای دادن خبر به زن به خیمه آمد. زن تمام قد برایش ایستاد و او را استقبال کرد و برصورتش تبسم کرد. فقال لها: دعيني و التبسم. فقالت: يا ابن‏مظاهر! اني سمعت غريب فاطمة خطب فيکم، و سمعت في آخرها همهمة و دمدمة، فما علمت ما يقول. او به همسرش گفت الان چه وقت تبسم است. مرا رها کن. زن گفت ای پسر مظاهر من شنیدم سخنان غریب فاطمه را که در میان شما چه گفت. ولی در آخر صدای همهمه آمد و بدرستی نشنیدم بقیه ی سخنانش را. برایم کامل بگو. قال: يا هذه! ان الحسين عليه‏السلام قال لنا: ألا و من کان في رحله امرأة، فليذهب بها الي بني عمها، لأني غدا أقتل، و نسائي تسبي. گفت ای زن ! حسین ع به ما گفت : بدانید هرکسی در خیمه اش است باید او را به نزد کسان و نزدیکانش ببرد. فقالت: و ما أنت صانع؟ قال: قومي حتي ألحقک ببني عمک بني‏أسد. زن گفت تو چه تصمیمی داری. مرد گفت بر خیز تا تو را در نزد قومت ببرم. فقامت و نطحت رأسها في عمود الخيمة، و قالت: و الله ما أنصفتني يا ابن‏مظاهر، أيسرک أن تسبي بنات رسول الله، و أنا آمنة من السبي؟ پس زن بلند شد و سرش را به عمود خیمه زد و گفت ای پسر مظاهر انصاف را در حق من رعایت ننمودی. آیا بر تو آسان است که دختران رسول خدا ص اسیر باشند و من از اسارت در امان باشم؟ أيسرک أن تسلب زينب ازارها من رأسها، و أنا استتر بازاري؟ أيسرک أن تذهب من بنات الزهراء أقراطها و أنا أتزين بقرطي؟ أيسرک أن يبيض وجهک عند رسول الله و يسود وجهي عند فاطمة الزهراء؟ آیا بر تو آسان است که پوشش از سر زینب بر دارند و من در پوشش باشم؟ آیا بر تو آسان است که گوشواره از گوش دختران رسول خدا ببرند و من با گوشواره خود را زینت کنم؟ آیا بر تو آسان است که رویت در نزد رسول خدا سفید و آبرومند باشد و من چهره ام مقابل فاطمه سیاه و سر شکسته باشد؟ و الله أنتم تواسون الرجال و نحن نواسي النساء. به خدا قسم غیر از این نباشد که تو مردان را کمک خواهی کرد و من زنان را یاری خواهم نمود. فرجع علي بن مظاهر الي الحسين عليه‏السلام، و هو يبکي، فقال له الحسين عليه‏السلام: ما يبکيک؟ فقال: سيدي! أبت الأسدية الا مواساتکم. فبکي الحسين عليه‏السلام و قال: جزيتم منا خيرا. علی بن مظاهر درحالیکه می گریست به نزد حسین ع باز گشت. امام فرمود چرا گریه می کنی. او گفت : مولای من ! زن اسدی اینگونه می گوید و می خواهد یار شما باشد. امام حسین ع گریست و فرمود : خدا به زن اسدی جزای خیر دهد. 📚المازندراني، معالي السبطين، 342/1 ❤️ خادم امام حسین ع باشیم حداقل پست را برای ده نفر ارسال کنید. ❤️ 🌹برای قطع نشدن ارتباط دوستان سید الشهداء از کانال و پرسش از سوالات مقتل ارسال پست بدون ذکر لینک و آیدی منع شرعی دارد. التماس دعا🌹 السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل در ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh