33.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔳 #واحد استقبال #محرم
🌴بیرق و پرچم سلام
🌴ماه محرم سلام
🎤 #سید_مجید_بنی_فاطمه
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
4_5881927166064593098.m4a
28.65M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 377
#شهرمان_را_حسینیه_کنیم
#مجالس_امام_حسین_علیه_السلام
🏴🏴🏴🏴 امسال چگونه عزای حسینی ع را برپاکنیم؟
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
با سلام خدمت دوستان عزیز
با توجه به نزدیک شدن ایام محرم و هجوم دشمنان به اعتقادات مردم و وارد کردن شبهات در ارتباط با سیدالشهداء(ع) ، عزیزان میتوانند سوالات و شبهات خود را به ای دی استاد ارسال کنند و جواب دریافت نمایند
ضمن اینکه بیش از 370 سوال در کانال ضامن اشک توسط استاد پاسخ داده شده که دوستان میتوانند با زدن این هشتگ به سوالات و پاسخ ها دسترسی داشته باشند👇👇👇
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
ضامن اشک در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
91=56 67=16=46=36=10 قتیل العبرات 8 شرح حديث ابن شبيب ،اخلاص در اشک (mp3cut.net).mp3
37.81M
#اشک_بر_امام_حسین_علیه_السلام
#قتیل_العبرات 7
#شرح_و_تفسیر_زیارت_اربعین
💦شرح قتيل العبرات
شرح حديث ابن شبيب
اخلاص در اشک
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
کانال مقتل ضامن اشک
@zameneashk1
ای دی استاد برای طرح سوالات مقتل
@m_h_tabemanesh
ضامن اشک در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
❖﷽❖
#اشک_بر_امام_حسین_علیه_السلام
#اشک_ائمه_بر_امام_حسین_ع
#اشک_انبیاء_بر_امام_حسین_ع
#اشک_ملائک_بر_امام_حسین_ع
📜حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ مَاجِيلَوَيْهِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ شَبِيبٍ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى الرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ فِي أَوَّلِ يَوْمٍ مِنَ الْمُحَرَّمِ فَقَالَ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ أَ صَائِمٌ أَنْتَ قُلْتُ لاَ فَقَالَ إِنَّ هَذَا الْيَوْمَ هُوَ الْيَوْمُ الَّذِي دَعَا فِيهِ زَكَرِيَّا عَلَيْهِ السَّلاَمُ رَبَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَالَ رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ فَاسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ وَ أَمَرَ الْمَلاَئِكَةَ فَنَادَتْ زَكَرِيَّا وَ هُوَ قائِمٌ يُصَلِّي فِي الْمِحْرابِ أَنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيىفَمَنْ صَامَ هَذَا الْيَوْمَ ثُمَّ دَعَا اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ اسْتَجَابَ اللَّهُ لَهُ كَمَا اسْتَجَابَ اللَّهُ لِزَكَرِيَّا ثُمَّ قَالَ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنَّ اَلْمُحَرَّمَ هُوَ الشَّهْرُ الَّذِي كَانَ أَهْلُ اَلْجَاهِلِيَّةِ يُحَرِّمُونَ فِيهِ الظُّلْمَ وَ الْقِتَالَ لِحُرْمَتِهِ فَمَا عَرَفَتْ هَذِهِ الْأُمَّةُ حُرْمَةَ شَهْرِهَا وَ لاَ حُرْمَةَ نَبِيِّهَا لَقَدْ قَتَلُوا فِي هَذَا الشَّهْرِ ذُرِّيَّتَهُ وَ سَبَوْا نِسَاءَهُ وَ انْتَهَبُوا ثَقَلَهُ فَلاَ غَفَرَ اللَّهُ لَهُمْ ذَلِكَ أَبَداً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَإِنَّهُ ذُبِحَ كَمَا يُذْبَحُ الْكَبْشُ وَ قُتِلَ مَعَهُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِهِ ثَمَانِيَةَ عَشَرَ رَجُلاً مَا لَهُمْ فِي الْأَرْضِ شَبِيهُونَ وَ لَقَدْ بَكَتِ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَ الْأَرَضُونَ لِقَتْلِهِ وَ لَقَدْ نَزَلَ إِلَى الْأَرْضِ مِنَ الْمَلاَئِكَةِ أَرْبَعَةُ آلاَفٍ لِنَصْرِهِ فَلَمْ يُؤْذَنْ لَهُمْ فَهُمْ عِنْدَ قَبْرِهِ شُعْثٌ غُبْرٌ إِلَى أَنْ يَقُومَ الْقَائِمُ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَيَكُونُونَ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ شِعَارُهُمْ يَا لَثَارَاتِ الْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ لَقَدْ حَدَّثَنِي أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَدِّهِ عَلَيْهِمُ السَّلاَمُ أَنَّهُ لَمَّا قُتِلَ جَدِّيَ الْحُسَيْنُ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْهِأَمْطَرَتِ السَّمَاءُ دَماً وَ تُرَاباً أَحْمَرَ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ بَكَيْتَ عَلَى الْحُسَيْنِ حَتَّى تَصِيرَ دُمُوعُكَ عَلَى خَدَّيْكَ غَفَرَ اللَّهُ لَكَ كُلَّ ذَنْبٍ أَذْنَبْتَهُ صَغِيراً كَانَ أَوْ كَبِيراً قَلِيلاً كَانَ أَوْ كَثِيراً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَلْقَى اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ وَ لاَ ذَنْبَ عَلَيْكَ فَزُرِ الْحُسَيْنَ عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَسْكُنَ الْغُرَفَ الْمَبْنِيَّةَ فِي اَلْجَنَّةِ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ فَالْعَنْ قَتَلَةَ الْحُسَيْنِ يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ يَكُونَ لَكَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلَ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ عَلَيْهِ السَّلاَمُ فَقُلْ مَتَى ذَكَرْتَهُ يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً يَا اِبْنَ شَبِيبٍ إِنْ سَرَّكَ أَنْ تَكُونَ مَعَنَا فِي الدَّرَجَاتِ الْعُلَى مِنَ اَلْجِنَانِ فَاحْزَنْ لِحُزْنِنَا وَ افْرَحْ لِفَرَحِنَا وَ عَلَيْكَ بِوَلاَيَتِنَا فَلَوْ أَنَّ رَجُلاً أَحَبَّ حَجَراً لَحَشَرَهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مَعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ.
ادامه مطلب(ترجمه)👇👇
📝از ريان بن شبيب مروى است كه گفت بر حضرت رضا(عليه السّلام)وارد شدم در روز اول ماه محرم آن جناب فرمود اى پسر شبيب آيا روزه داشته عرض كردم نه فرمود اين روزيست كه زكريا دعا كرد بدرگاه قاضى الحاجات و عرض كرد« رَبِّ هَبْ لِي مِنْ لَدُنْكَ ذُرِّيَّةً طَيِّبَةً إِنَّكَ سَمِيعُ الدُّعاءِ » پروردگارا ببخش مرا از نزد خود فرزندى پاك از آلايش گناه بدرستى كه توئى از محض كرم شنوندۀ دعا و اجابتكنندۀ آن و حقتعالى دعاى او را بهدف اجابت رسانيد و ملائكه را فرمود كه باو ندا در دادند در حالتى كه در محراب ايستاده و نماز ميگذارد« أَنَّ اللّهَ يُبَشِّرُكَ بِيَحْيى » خدا مژده ميدهد ترا بفرزندى كه نام او يحيى باشد و هر كس در اين روز روزه بدارد و دعا كند حقتعالى دعاى او را مستجاب كند چنان كه دعاى زكريا(عليه السّلام)را مستجاب گردانيد.
پس از آن فرمود اى پسر شبيب ماه محرم آن ماهى است كه اهل جاهليت بجهت حرمت آن ظلم و قتال را در آن حرام ميدانستند و اين امت حرمت اين ماه را نشناختند و حرمت پيغمبر را در اين ماه نگاه نداشتند و فرزند سعادتمند او را بدرجۀ رفيعۀ شهادت رسانيدند و زنان عضمت بنيان او را اسير كردند و مال او را غارت كردند.
پس حقتعالى هرگز ايشان را نيامرزد اى پسر شبيب اگر خواهى گريه كنى بر چيزى گريه كن بر حسين بن على بن ابى طالب(عليهما السّلام)كه او را مثل بره قربانى سر بريدند و هيجده مرد از اهل بيت او را كه در روى زمين نظير نداشتند با او شهيد كردند و آسمانهاى هفتگانه و زمينها بسبب شهادت آن بزرگوار عاليمقدار گريه كردند و چهار هزار ملك از فلك بجهت يارى آن جناب بزمين نزول كردند آن بزرگوار ايشان را اذن جهاد نداد پس ايشان در نزد قبر آن مظلوم مدام مو پريشان و غبار آلودهاند تا روزى كه قائم آل محمد(عليه السّلام) ظهور كند و از ياران او باشند و شعار و علامت ايشان در آن روز اينست كه فرياد كنند يا لثارات الحسين اى پسر شبيب پدر بزرگوارم از پدرش از جد بزرگوارش روايت كرده كه چون جد من حسين(عليه السّلام)را شهيد كردند آسمان خون و خاك سرخ باريد اى پسر شبيب اگر اين قدر گريه كردى بر حسين(عليه السّلام)كه اشك چشم تو بر رخسارت جارى شد حقتعالى گناهانى كه از تو صادر شده باشد مىآمرزد صغيره باشد يا كبيره كم باشد يا زياد اى پسر شبيب اگر شاد كند ترا اينكه خدا را ملاقات كنى در حالتى كه ترا هيچ گناهى نباشد حسين را زيارت كن اى پسر شبيب اگر شاد كند ترا كه در غرفههاى بهشت با پيغمبر محشور باشى كشندگان حسين(عليه السّلام)را لعنت كن اى پسر شبيب اگر شاد كند ترا اينكه ترا ثواب كسانى باشد كه با حسين(عليه السّلام)شهيد شدند چون آن بزرگوار را ياد كنى بگو« يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً ».
اى پسر شبيب اگر شاد كند ترا كه با ما باشى در درجات عاليات بهشت پس محزون و غمگين باش بجهت حزن و اندوه ما و شاد باش بجهت شادى ما و بر تو باد دوستى ما كه اگر كسى دوستدار سنگى باشد حقتعالى او را با آن سنگ محشور گرداند در قيامت.
📚عيون أخبار الرضا عليه السلام -جلد 1، صفحه 225
کانال مقتل ضامن اشک در تلگرام
@zameneashk
کانال مقتل ضامن اشک در ایتا
@zameneashk1
ضامن اشک در واتساپ
https://chat.whatsapp.com/Ie5H2bXilyv4aTbz9OP4hI
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سوره مبارکه البقره
صِبْغَةَ اللَّهِ وَمَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللَّهِ صِبْغَةً وَنَحْنُ لَهُ عَابِدُونَ
ﺑﻪ ﻳﻬﻮﺩ ﻭ ﻧﺼﺎﺭﻱ ﺑﮕﻮﻳﻴﺪ : ﺭﻧﮓ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﭼﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﻧﮕﺶ ﻧﻴﻜﻮﺗﺮ ﺍﺯ ﺭﻧﮓ ﺧﺪﺍﺳﺖ ؟ ﻭ ﻣﺎ ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﺘﺶ ﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﻭﻳﻴﻢ .(١٣٨)
و ما رنگ حسین ع را که رنگ خدا و خون خداست، یعنی ثارالله است را انتخاب کردیم.
برای استقبال از محرم لباسمان را، مشکی ، زنگ همراهمان را نوای حسین ، و تصاویرش را به رنگ کربلاء و حرم در خواهیم اورد.
#شهرمان_را_حسینیه_کنیم.
#حسین_در_قلب_ماست
بسم الله الرحمن الرحیم
امام حسين(ع) و رابطه او با همسرش «رباب»
مقام زن در نزد پیامبر ص و امام حسین ع و ائمه اطهار ع
چرا پیامبر زن را در ردیف نماز و عطر قرار داد؟
به طور کلي، زنان از سوي دو گروه مورد تحقير قرار گرفته اند؛ يکي کساني که زن را تنها ابزار شهوتراني گرفته و فراتر از آن، براي وي ارزشي قايل نيستند
و ديگر، کساني که از سر تقدس، نزديک شدن به زن را، باعث پليدي خود شمرده، به همين دليل در پرهيز از زن، سخن فراوان گفته اند.
اين نگرش زاهدانه، ضربه سهمگيني بر موقعيت و حيثيت زن وارد کرده و او را در حوزه پليدي، وارد نموده و از اسباب پرورش بُعد حيواني انسان، تلقي کرده است. در اين ديدگاه، دوستي زن نه تنها نشانه کمال نيست، بلکه نشانه دوري از کمال است.
چنين بينشي، در عالم انديشه هاي گذشته بشر و حتي با نام دين، بي سابقه نيست، شايد بتوان گفت: نزديکترين مورد آن به ما، مسيحيت است.
علاوه بر ابهاماتي که از لحاظ نظري در ديدگاههاي مسيحيت، راجع به زن وجود دارد، در عمل نيز با نگاهي زاهدانه، زن را تحقير کرده اند.
نظري به واکنش افراطي جهان غرب در حال حاضر ـ در برابر مسيحيت قرون وسطا ـ دامنه بعد عمليِ اين نگرش مسيحيت را نشان مي دهد.
اسلام در اين باره نيز ديدگاهها و تجربه هاي فراواني را عرضه مي کند. سيره رسول خدا(ص) و همين طور سيره امامامان معصوم(ع) بر اساس اعتدال و توازن، بنا شده و يک تجربه ء عيني از نظام فکري و فقهي اسلام است که بايد به دقت مورد بررسي قرار گيرد.
پيامبر اکرم(ص) در برابر کساني که دوستي زن را مانع کمال و ترقي انساني دانسته اند، محبت به زن را در کنار دوستي خود نسبت به نماز و عطر، قرار مي دهد. روشن است که نگرش «پرهيز از زن» در واقع، چيزي جز تحقير زن نيست، آن هم نه در قالبي به ظاهر فاسد، بلکه در نگاهي زاهدانه، زن را بيشتر تحقير نموده، به انزوا مي کشاند، در حالي که رسول خدا(ص) «عبادت» و «زن» را از امور «محبوب» خود مي داند و «عطر» را نيز.
همان گونه که عطر، دنياي اطراف را به مشام انسان، معطر و باصفا مي سازد و نماز، به زندگي، روح و جلا مي بخشد، زن نيز زندگي را به مذاق انسان شيرين و دلپذير مي سازد. اين سه، مرز دنيا و آخرت را به هم نزديکتر مي کنند، چرا که در آخرت نيز اين سه، برگزيده عطاياي خداوندند.
امام صادق(ع) مي فرمايد:
«من اخلاق انبياء حب النساء»(1)
دين از اخلاق انبيا بوده که زن را دوست بدارند.
اين سخن انسانهايي است که عمري را با اخلاص تمام در راه خدا گام برداشته و بيشترين سختيهاي جسمي و روحي را متحمل شده اند. آنان از پرهيزکارترين مردمان روزگار و بنده هاي شايسته و برگزيده خداوند بوده اند. اگر «دوستي زنان» از اخلاق پرهيزگاران است، بايد دانست که اين محبت، يک دوستي ارزشمند و اين محبوب يک موجود متعالي است. ناگفته نماند که اين دوستي در چارچوب «شرع» معنا مي دهد، اما در مجموع، بيانگر يک نگرش والا است.
اينک، به اصل موضوع مي پردازيم.
* * *
امام حسين(ع) و رباب
آن امام همام، به راستي سرور آزادگان است، کسي که در اخلاص ديني او براي هيچ انسان آشنا به سيره اش، ترديدي وجود ندارد، چه رسد به شيعيان آن گرامي که قرنهاست به عشق او بر سر و صورت مي زنند و مفهوم حيات معقول را از حيات عيني اش برگرفته اند.
سخن ما در باره ء «امام حسين(ع) و زن» است. ابتدا برخورد آن حضرت را با رباب، همسر بزرگوار و صبورش بيان مي کنيم و سپس در قسمت بعد برخوردش را با زني ديگر به نام «هوي» دنبال خواهيم کرد.
رباب، دختر «امرءالقيس» و جزو يکي از قبايل شامي است. پدر در زمان خليفه دوم، اسلام آورده و در مدينه، سه فرزند خود را از فرط علاقه و ارادت به حضرت علي(ع) به عقد ازدواج اميرالمؤمنين(ع) و امام حسن(ع) و امام حسين(ع) درآورد.(2) رباب به عقد امام حسين(ع) درآمد و تا آخرين لحظات زندگي آن حضرت در کنار وي مي ماند.
در برخي از نقلها پدر او را انيف کلبي معرفي کرده اند(3)، اما نقل نخست، فراوان روايت شده است. علاوه بر اين، شايد مراد دسته دوم، رباب ديگري باشد که دختر انيف و همسر زبير بن عوام و مادر مصعب بن زبير بوده است.(4)
رباب دو فرزند از امام حسين(ع) داشت، يکي سکينه و ديگري عبداللّه . عبداللّه در روز عاشورا در حالي که کودکي بيش نبود، در جلوي چشم پدر و مادرش به شهادت رسيد.(5) سکينه نيز، بعدها در شمار زنان بزرگ عالم اسلام درآمده، بويژه در ادب، شخصيت شناخته شده اي يافت.
رباب بر اساس شواهدي در کربلا حضور داشته است. اين مطلب را برخي از مورخان آورده اند.(6)
از اخبار محدودي که در زمينه روابط امام حسين(ع) و همسرش رباب به دستمان رسيده، چنين برمي آيد که روابط آن دو بسيار صميمي بوده است، آن قدر که هم امام(ع) و هم رباب از اظهار اين روابط صميمي ميانِ خود، خودداري نمي کرده اند، همان گونه که پيامبر(ص) نيز از نشان دادن صميميتي که نسبت به برخي از همسران خود داشت، خودداري نمي کرد. به دل
يل وجود همين شواهد است که ابن کثير مي گويد:
امام حسين(ع) همسرش رباب را بسيار دوست مي داشته و از روي علاقه مندي به وي، در باره اش شعر مي گفت.(7)
نسابه معروف «المجدي» نيز تأکيد دارد که:
امام حسين(ع) سکينه و مادرش رباب را دوست مي داشت(8).
اين دوستي به دليل بزرگواري رباب بود، چنان که از هشام کلبي، مورخ مشهور نقل شده که:
«من خيار النساء و افضلهنَّ(9)»
رباب از بهترين زنان و از برترين آنها بود.
در زمينه اين دوستي، دو بيت شعر از امام حسين(ع) در باره سکينه و رباب نقل شده، و در برخي از منابع، بيتي ديگر نيز به آن افزوده شده است.
لَعَمْرُک اِنِّني لَاُحِبُّ دارا
تَحُلُّ بها سکينةُ و الربابُ
اُحبِّهما وَ اَبْدُلُ جُلَّ حالي
وَ لَيْسَ لِلاَئمي فيها عِتابُ(10)
«به جان تو سوگند! من خانه اي را دوست دارم که سکينه و رباب در آن باشند.
آنها را دوست دارم و تمامي دارايي ام را به پاي آنها مي ريزم و هيچ کس نبايد در اين باره با من سخني بگويد.»
در نقلي از سکينه آمده است که امام حسن مجتبي(ع) در باره انتساب اين شعر به امام حسين(ع) تأملي کرد و گويا تعجب کرده بود سپس، امام بيتي ديگر بر آن افزود:
وَ لَسْتُ لَهُمْ وَ اِنْ عَتَبُوا مُطيعا
حَياتي اَوْ يُغَيِّبُني الترابُ(11)
«حتي اگر کساني در اين باره به من اعتراض کنند، آنها را در زندگي و نز وقتي مرا در خاک پنهان مي کنند، پيروي نخواهم کرد.»
اين شعر به طور مستقيم از طرف امام حسين(ع) نقل شده و تا آنجا که ما مي دانيم هيچ کس آن را به عنوان زبان حال، ندانسته و نسبت آن را به امام تکذيب نکرده است.
شعر مزبور، نشانگر ارتباط صميمي امام با همسرش رباب و فرزندش سکينه است. توجه داريم که سرودن اين شعر، همراه با انتشار آن در ميان مردم بوده است، بدين جهت، اين شعر در بيشتر کتابهاي تاريخي آمده است.
شعر ديگري نيز از امام حسين(ع) در باره رباب نقل شده است:
اُحبُّ لِحُبِّهَآ جميعا
وَ نَثْلَةَ کُلَّها و بَنيِ الرُّباب
وَ اخْوالاً لَهَا مِن آلِ لامَ
اُحِبُّهُم وَ طَرَّبَني جنابُ(12)
«من به خاطر دوستي او زيد، نثل و تمام «بنور رباب» را دوست دارم.
و همچنين داييهاي او را از خاندان (بني) لام، همه را دوست دارم و «جناب» را که مرا به طرب آورده است».
گويا اينها افراد وابسته به رباب هستند که از آنان ياد شده است.
رباب نيز علاقه وافري به امام حسين(ع) داشت. او در سفر کربلا همراه امام(ع) بود و پس از شهادت آن حضرت(ع) نيز وفاداري اش را به زبان شعر، و نيز در عمل، نشان داد.
دو مرثيه از رباب در دسترس، قرار دارد که هر دو داراي معاني بسيار زيبا بوده و خلوص و ارادت رباب را نسبت به آن حضرت(ع) نشاشن مي دهد:
اِنَّ الّذي کانَ نورا يُستَضضاءُ به
بِکربلا قتيلُ جزاکَ غَيْرُ مدفونِ
جَنَبِتَ خُسرانَ الموازين
قد کنتَ لي حَبلاً صَعبا اَلُوذُبه و
کنت تَصْحَبنا بالرَحم و الدين
مَن لِلْيَتامي وَ مَنْ للسائلين و مَنْ
يُغني و ياوي اِليْه کُلُّ مِسْکِينِ
وَ للّه ِ لاَابتَغي بَيْنَ الرّملِ و الطين(13)
«آن پرتوي که ديگران از درخشش آن بهره مي بردند، در کربلا کشته شده و غير مدفون رها شده است.
اي فرزند پيامبر(ص)! خدا از طرف ما تو را پاداش نيکو داده و در وقت «ميزان» تو را از هر زياني به دور دارد.
تو آن چنان کوه محکمي بوده که من بدان پناه مي بردم و تو با رحمت و از سر دينداري با ما همنشيني داشتي.
ديگر چه کسي براي يتيمان و فقيران، مانده؟ و چه کسي است که مسکينان بدو پناه برده و او بي نيازشان سازد؟
به خدا قسم! ديگر سايه اي بعد از تو بر سرم نخواهم پذيرفت تا در ميان خاک، پنهان شوم.»
رباب در بيت سوم، ارتباط عميق خود را با امام حسين(ع) تصوير مي کند؛ امام چون کوهي است که پناهگاه آرام بخش رباب بوده و آن حضرت نيز با کمال ملاطفت و از سر دينداري با وي برخورد داشته است. رباب در بيت آخر، عزم راسخ خود را در عدم ازدواج با ديگري تا پايان عمر بيان مي کند.
شخصيت والاي رباب، باعث شد تا عده اي از اشراف قريش، پس از شهادت امام، از وي خواستگاري کنند، امام به نوشته مورخان نپذيرت و گفت: من پس از آنکه رسول خدا پدرشوهرم بوده، شخص ديگري را به عنوان پدرشوهر نمي پذيرم.(14)
شعر ديگري از رباب در مرثيه اباعبداللّه (ع) روايت شده است.
رباب، زماني که در محفل ابن زياد، سر امام حسين(ع) را در دامن نهاده، بر آن بوسه مي زد، چنين سرود:
وا حُسينَا فَلا نسيتُ حسينا
اقصَدَتْهُ اُسِنَةُ الاعداء
غادَروُهُ بِکربلاء صريعا
لا سقي اللّه ُ جانبي کربلاء(15)
«من هرگز حسين را فراموش نخواهم کرد، حسيني که نيزه هاي دشمن او را هدف قرار دادند.
او را در حالي که در کربلا افتاده بود، کشتند؛ خداوند سرزمين کربلا را سيراب نکند.
روشن است که چنين شعري، در محفل زياد، کمال مظلوميت امام حسين(ع) را آشکار نموده، خاطره سخت شهادت را زنده کرده است. به نقل از سبط ابن جوزي و همان گونه که از «ابن اثير»
نقل شده، اشراف قريش و نيز يزيد، خواستار رباب بودند اما شدت علاقه رباب به اباعبداللّه سبب شد که نه تنها خواسته آنان را رد کند، بلکه از فرط غصه و گريه، بيش از يک سال زنده نماند، او در اين يک سال حتي زير سايه ننشست. ابن اثير تصريح کرده که همين امر، باعث رحلت او گرديد.(16)
بر اساس برخي از نقلها، رباب يک سال نزد قبر امام حسين(ع) باقي مانده و بعد از آن به مدينه رفت.
ابن کثير با نقل اين مطلب، شعري را نيز از زبان او آورده است:
اِلي الحول ثمَ اَسْمُ السلامَ عليکما وَ مَنْ يَبْکِ حَوْلاً کَامِلاً فَقَد اعْتَذَر
«تا يک سال، پس از آن بر شما درود مي فرستم و (وداع مي کنم) کسي که يک سال کامل بگريد پس از آن معذور است.»(17)
اين شعر ممکن است پس از يک سال گريه در مدينه سروده شده باشد، اما اقامت يکساله رباب بر سر قبر امام، نبايد درست باشد، بويژه که سپاه ابن زياد، تمام اسرار را با اجبار به کوفه و پس از آن به شام فرستادند، بعضي از مورخان، تصريح کرده آند که رباب به شام رفته است. اگر آنها به کربلا بازگشته باشند، مي توان پذيرفت که او پس از بازگشت، مدتي بر سر قبر آن حضرت، باقي مانده است، اما اين امر نيز چندان ثابت شده نيست، و گزارشي که در آن، سفر رباب به شام ذکر شده است رفتن او را پس از آن به مدينه يادآور شده است.(18) ابن اثير با نقل اين مطلب، اين نظر را که رباب يک سال بر سر قبر امام مانده و بعد از آن به مدينه آمده، بر اثر غم و غصه در گذشته، نقل کرده است.
بر اساس اخباري که بيان شد، مي توان شدت علاقه و پيوند ميان امام حسين(ع) و رباب را به دست آورد؛ پيوندي که امام، آشکارا آن را بيان کرد و رباب نيز با شعر و عمل خود، آن را به اثبات رسانده است.
پاورقيها:
1ـ مکارم الاخلاق، ص197، بيروت.
2ـ الاغاني، ج16، ص140 ـ 141، قاهره، انساب الاشراف، ج1، ص195، انتشارات محمودي.
3ـ مجله تراثنا، ش10، 187، مؤسسه آل البيت.
4ـ طبقات الکبري، ج3، ص100 و ج5، ص182، 186، بيروت.
5ـ الاغاني، 16، ص141 ـ جمهرة انساب العرب، ص457.
6ـ البداية و النهاية، ج8، ص212 ـ الکامل، ابن اثير، ج4، ص88، بيروت.
7ـ البداية و النهاية، ج8، ص212.
8ـ المجدي، ص92، قم.
9ـ الاغاني، ج16، ص141.
10ـ مجله تراثنا، ش10، ص128 ـ الاغاني، ج16، ص136 ـ انساب الاشراف، ج1، ص195 ـ 196 ـ البدايه و النهايه، ج8، ص211 ـ المعارف، ص93، بيروت ـ الفصلو المهمة، ص183 ـ المجدي، ص92 ـ مقاتل الطالبين، ص94، بيروت ـ اعلام النساء المؤمنات. ص346. در برخي از نقلها به جاي «تحلّ بها»، «تکون بها» آمده و در روايتي ديگر به جاي آن «تُصيَّفُها».
11ـ الاغاني، ج16، ص140 ـ اعيان الشيعه، ج6، ص449 (طبع جديد) ـ تراثنا، ش10، ص128 ـ البدايه و النهاية، ص211، شرح الاخبار، الجزء الثالث عشر، ص14. در نقلي به جاي «مطيعا»، «مضيعا» آمده و برخي ديگر به جاي «يُغَيِّبُني»، «يعليني» ذکر شده است.
12ـ تاج العروس، ج1، ص263 ـ اعيان الشيعه، ج6، ص449. ابوالفرج از قول ابن عبده آورده است که رباب، فرزند حارثه، فرزند اوس بن حارثه بن لام الطايي بوده است (مقاتل الطالبين، ص94). ظاهرا مقصود از آل لام، همين خانواده است.
13ـ الاغاني، ج16، ص142 ـ اعيان الشيعه، ج6، ص449 ـ اعلام النساء، ص439 ـ اعلام النساء المؤمنات، ص347 ـ منتهي الآمال، ج1، ص335 ـ ادب الطف، ج1، ص61، انتشارات دارالمرتضي.
14ـ الکامل، ج4، ص88 ـ الاغاني، ج16، 141 ـ اعيان الشيعه، ج6، ص449.
15ـ تذکرة الخواص، ص260، انتشارات نينوي الحديثة ـ ادب الطف ـ ج1، ص61، به نقل از: تاريخ القرماني، ص4 ـ منتهي الآمال، ج1، ص463 ـ اعيان الشيعه، ج6، ص449 ـ اعلام النساء المؤمنات، ص347.
16ـ تذکرة الخواص، ص265 ـ الکامل، ج4، ص88.
17ـ البداية و النهاية، ج8، ص212.
18ـ الکامل، ج4، ص88.
التماس دعا
@m_h_tabemanesh @zameneashk
#رباب_س
#رباب_سلام_الله_علیها
سلام علیکم سند اشعار رباب س در مجلس ابن زیاد که دوستان خواسته بودند
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 378
👆👆👆👆