eitaa logo
زمینه سازان ظهور
20 دنبال‌کننده
165 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. : حادثه ی عاشورا دارای دو صفحه است، دو چهره دارد: یک صفحه ی سیاه و یک صفحه ی سفید. سکه ای است که دو رو دارد. در یک طرف ظلم و جنایت و بی رحمی و نامردمی و قساوت است. قهرمان این صفحه ابن زیاد است و عمرسعد و شمر و سنان بن اَنَس و حرمله ی کوفی و... همین طور که این صفحه از سیاهترین صفحات تاریخ است، طرف دیگر آن از درخشانترین صفحات تاریخ است. در آن صفحه، ما ایمان می بینیم و حقیقت و توکل و مجاهدت و صبر و رضا. قهرمانان این صفحه خود امام حسین، برادران امام حسین، فرزندان امام حسین، برادرزادگان امام حسین و اصحاب امام حسین هستند. اگر قسمتهای زیبای این صفحه را در مقابل قسمتهای زشت آن صفحه قرار دهیم، نه تنها کمتر نیست بلکه بر آن می چربد. ولی بعضی منبریها مثل اینکه عادت دارند فقط صفحه ی سیاه تاریخ عاشورا را برای مردم بازگو کنند. گویی این تاریخ اساساً صفحه ی سفید ندارد. مثل اینکه امام حسین و اصحاب و یاران او مردمی بودند که فقط شدند، افرادی بودند که مظلوم واقع شدند و هیچ قهرمانی نداشتند در حالی که همان طور که گفتیم قضیه دو طرف دارد و طرف زیبای آن بر طرف زشت آن می چربد. منبع: نبرد حق و باطل، صص ۳۱_۳۰ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد علیرضا پناهیان: دعای ندبه، سرشار از اعتراض به اوضاع نامطلوبی است که ما گرفتار آن هستیم... اگر اعتراض نباشد، انتظار فرج هم پدید نمی آید؛ و بر اساس " خلایق هرچه لایق "... باید نگران وضع بدتر هم بود... شاید باید اوضاع آن چنان بد شود تا راهی جز اعتراض باقی نماند. تنها در این صورت است که آدم های بی حال و منفعل هم معترض می شوند... اگر زودتر از آنکه خرابی های عالم به اوج برسند، در اثر معرفت به سقوط بیش از پیشی که جامعه بشری را تهدید می کند، فریاد اعتراض بشر جهان را پر کند، فرج آن حضرت هم، زودتر و کم هزینه تر محقق خواهد شد. منبع: انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه، صص ۱۱۸_۱۱۱
. علی اصغر علوی: نمی شود امام را به عنوان یک رهبر الهی قبول داشت، ولی به عنوان یک رهبر سیاسی قبول نداشت... حر در یکی از منازل از خود رفتاری دوگانه و متعارض بروز داد: نماز با امام و شمشیر بر امام... آری نماز با امام خواندن به حکم دیانت و شمشیر بر امام کشیدن به حکم سیاست... قابل توجیه است، اما حری که به حقیقت عاشورا رسیده است، راهی برای توجیه این دوگانگی نمی یابد. در منطق عاشورا، سیاست عین دیانت است و دیانت هم عین سیاست. منبع: توجیه المسائل کربلا، ص ۹۲
. ویل دورانت: به عقیده ی ویلیام جیمز حیا امر غریزی نیست، بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند... زنان بی شرم جز در موارد زودگذر برای مردان جذاب نیستند... مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بدون آنکه بداند حس می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر می دهد. منبع: لذات فلسفه، ص ۱۳۳ . ویل دورانت: دامنهای کوتاه بر همه ی جهانیان بجز خیاطان نعمتی است و تنها عیبشان این است که قدرت تخیل مردان را ضعیف تر می کند، و شاید اگر مردان قوه ی تخیل نداشته باشند زنان نیز زیبا نباشند! منبع: لذات فلسفه، ص ۱۶۵
. استاد شهید مطهری: من واقعاً حیرت می کنم وقتی که می شنوم بعضی از جوانان مسیر انحرافی را پیموده اند و زمانی که به آنها پیغام می دهم که آقایان بیایید با یکدیگر بنشینیم صحبت کنیم، شاید شما چیزی فهمیده اید که ما نمی دانیم... نمی آیند، هر کاری می کنیم نمی آیند... یک نفرشان گفته بود من نمی آیم چون اخیراً نظریه و فکری را انتخاب کرده ام و فلانی _ به تعبیر او _ اندیشه و منطقش قوی است، می ترسم مرا متزلزل و بی عقیده کند. آقا! تو الآن در لامذهبی تعصب داری. تعصبی که منفور است تنها تعصب مذهبی نیست، گاهی تعصب لامذهبی از تعصب مذهبی بدتر است. ما اکنون دچار گروههایی هستیم که در لامذهبی شدیداً متعصبند... چرا در کتابهایشان حتی جرئت نمی کنند نظریّات الهیّون را آنچنان که هست مطرح کنند و نظریات الهیّون را مسخ می کنند؟! منبع: مسئله شناخت، صص ۱۳۶_۱۳۵
. استاد شهید مطهری: آیا فروید و امثال فروید روان ناخودآگاه را در لابراتوار کشف کردند؟... از مجموع علائم و نشانه هایی که در روان خودآگاه دیدند، کم کم آن را کشف کردند... فرق ابراهیم خلیل با فروید و همه ی روانکاوان عالم چیست؟... فرقش این است که کار اینها مربوط به جزئی از عالم است... ولی ابراهیم خلیل چه کرد؟... تنها به روان انسان نگاه نکرد، تنها به خورشید و ماه و زمین نگاه نکرد؛ عالم طبیعت و حرکت، و عالم اجسام را یکسره زیرنظر گرفت و گفت این [ جهان ] غیب و باطنی دارد... از نظر ماهیّت شناخت شناسی، میان شناخت فرویدی و شناخت ابراهیمی هیچ فرقی نیست، از نظر موضوع فرق است... فرق علم و دین در همینجاست: علم آمده است برای اینکه به شناسایی انسان گسترش بدهد، شناخت را افزایش دهد، ادیان هم آمده اند که به شناخت انسان افزایش دهند، اما افزایش در جهت ژرفایی شناخت. منبع: مسئله شناخت، صص ۱۶۷_۱۶۴ . استاد شهید مطهری: علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمان خوب خواستن؛ علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیت می سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد؛ علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز... علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح؛ علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس... علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی. علم در مقابل هجوم بیماریها
. استاد شهید مطهری: آیا فروید و امثال فروید روان ناخودآگاه را در لابراتوار کشف کردند؟... از مجموع علائم و نشانه هایی که در روان خودآگاه دیدند، کم کم آن را کشف کردند... فرق ابراهیم خلیل با فروید و همه ی روانکاوان عالم چیست؟... فرقش این است که کار اینها مربوط به جزئی از عالم است... ولی ابراهیم خلیل چه کرد؟... تنها به روان انسان نگاه نکرد، تنها به خورشید و ماه و زمین نگاه نکرد؛ عالم طبیعت و حرکت، و عالم اجسام را یکسره زیرنظر گرفت و گفت این [ جهان ] غیب و باطنی دارد... از نظر ماهیّت شناخت شناسی، میان شناخت فرویدی و شناخت ابراهیمی هیچ فرقی نیست، از نظر موضوع فرق است... فرق علم و دین در همینجاست: علم آمده است برای اینکه به شناسایی انسان گسترش بدهد، شناخت را افزایش دهد، ادیان هم آمده اند که به شناخت انسان افزایش دهند، اما افزایش در جهت ژرفایی شناخت. منبع: مسئله شناخت، صص ۱۶۷_۱۶۴ . استاد شهید مطهری: علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمان خوب خواستن؛ علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیت می سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد؛ علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز... علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح؛ علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس... علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی. علم در مقابل هجوم بیماریها، سیلها، زلزله ها، طوفانها ایمنی می دهد و ایمان در مقابل اضطرابها، تنهاییها، احساس بی پناهیها، پوچ انگاریها. علم جهان را با انسان سازگار می کند و ایمان انسان را با خودش. منبع: انسان و ایمان، ص ۲۳ .
. آیت الله مجتبی تهرانی: از علی علیه السلام سوال شد که فاصله ی بین حقّ و باطل چه مقدار است؟ حضرت فرمود: چهار انگشت!... محور بینایی است نه شنوایی! این بحث، خیلی مهم است که ما اسمش را می گذاریم: " بصیرت دینی "... این را بدانید که مبدا و منتهای دین، بینش و شهود است! تمام دستوراتی که به انبیا و رُسُل الهی وحی می شد، دیدنی بود نه شنیدنی! این ها آن حقایق را شهود می کردند. البتّه شهود هر کس، مناسب با مراتب خودش بود. بعد آنچه را که می دیدند برای دیگران نقل می کردند. انبیای الهی مشاهداتشان را برای ما منتقل می کردند!... اگر کسی نسبت به همین معارف دینی ما که از شهود سرچشمه گرفته و به شهود هم منتهی می شود، شهود پیدا نکند و دلش آن حقایق را نبیند، باید به کسانی مراجعه کند که معارف را شهود کرده اند؛ وگرنه بازیچه ی شیاطین و دنیا طلبان خواهد شد. این ها معارف ما است. اینکه علی علیه السلام فرمود: فاصله ی حقّ و باطل فاصله ی دیدن و شنیدن است، مسئله ی خیلی بلندی است. خیال نکنید مطلب ساده ای است! منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۲۸۹_۲۸۶ . . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد شهید مطهری: مادّیّین می گویند [ این معلومات ] در مغز وجود دارد. الهیّون می گویند مغز ابزاری است در دست روح، آن چیزی که معلومات است غیر از آثاری است که در مغز است. در مغز آثاری پیدا می شود ولی خود علم و آگاهی در ماورای مغز است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۴۵ . استاد شهید مطهری: وجود روان ناخودآگاه در انسان [ امری ] مسلّم است. مسئله ی کشف روان ناخودآگاه دو نتیجه ی علمی برای الهیّون دربرداشت. یکی از آن نتایج در خود مسئله روح بود. روان ناخودآگاه اصالت روح را بیش از پیش ثابت کرد زیرا مسلّم شد که عوارضی که در روان ناخودآگاه پیدا می شود اصلاً به عالم اعصاب انسان مربوط نیست. حتی خود فروید معتقد است که بسیاری از دیوانگیها که پیدا می شود، معلول بیماریهای عصبی نیست، معلول فرمان روان ناخودآگاه است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۶۱ . استاد شهید مطهری: روان انسان خیلی عمیقتر از این حرف ساده ی بچگانه ای است که چهارتا ماتریالیست می گویند: [ حالات روانی انسان ] فعل و انفعال شیمیایی سلسله اعصاب است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۶۳ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. آیت الله مجتبی تهرانی: انسان سه بعد درونی دارد؛ یکی بعد عقلی است، یکی بعد قلبی و دیگری بعد نفسانی. بعد نفسانی انسان همیشه با حق در ستیز است. بعد عقلانی و بعد قلبی انسان حق را می خواهند ولی نفس مقابله می کند. درگیری های درونی، بین این ابعاد انسان است. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، ص ۱۲۷ . استاد شهید مطهری: [ بزرگترین دشمن بشر، نفس امّاره ی اوست. این دشمن می تواند مرکز تدبیر و بینش انسان را دچار اختلال کند؛ یعنی اثر عقل را خنثی کند، روح بشر را تاریک کند و جلوی بصیرت و نور قلب را بگیرد. ] برداشتی آزاد از حکمتها و اندرزها ۱، صص ۱۴۷_۱۴۶ . آیت الله مجتبی تهرانی: هر وقت انسان بتواند خود را از وابستگی های مادّی نجات دهد، می تواند فرهنگ دینی خود را بشناسد و بگوید: میزان در دست من وجود دارد. مگر هر کسی می تواند چنین ادّعایی کند؟!... شما ممکن است کسی را ببینید که برای حق، صد استدلال ردیف می کند، ولی عملش اصلاً و ابداً با علم و استدلالش تطبیق ندارد. چنین کسی معیار ندارد، وگرنه خودش فریب باطل را نمی خورد... قرآن می گوید: تو می توانی حقّ و باطل را جدا کنی؛ امّا اوّل باید بروی تقوا پیدا کنی تا بتوانی از نظر فرهنگی و بینشی، حقّ و باطل را تشخیص دهی... اگر بخواهی همین طور لاابالی گری کنی، بعد هم بنشینی برای خودت ببافی، به حق نمی رسی. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۱۱۷_۱۱۶ . استاد شهید مطهری: [ دل انسان منبع شناختی است که با ابزاری به نام تزکیه ی نفس می توان از آن استفاده کرد. هیچ مکتب مادی این منبع شناخت را قبول ندارد و به رسمیّت نمی شناسد که به دل پاره ای الهامات می شود که وحی درجه ی کامل
. آیت الله مجتبی تهرانی: انسان سه بعد درونی دارد؛ یکی بعد عقلی است، یکی بعد قلبی و دیگری بعد نفسانی. بعد نفسانی انسان همیشه با حق در ستیز است. بعد عقلانی و بعد قلبی انسان حق را می خواهند ولی نفس مقابله می کند. درگیری های درونی، بین این ابعاد انسان است. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، ص ۱۲۷ . استاد شهید مطهری: [ بزرگترین دشمن بشر، نفس امّاره ی اوست. این دشمن می تواند مرکز تدبیر و بینش انسان را دچار اختلال کند؛ یعنی اثر عقل را خنثی کند، روح بشر را تاریک کند و جلوی بصیرت و نور قلب را بگیرد. ] برداشتی آزاد از حکمتها و اندرزها ۱، صص ۱۴۷_۱۴۶ . آیت الله مجتبی تهرانی: هر وقت انسان بتواند خود را از وابستگی های مادّی نجات دهد، می تواند فرهنگ دینی خود را بشناسد و بگوید: میزان در دست من وجود دارد. مگر هر کسی می تواند چنین ادّعایی کند؟!... شما ممکن است کسی را ببینید که برای حق، صد استدلال ردیف می کند، ولی عملش اصلاً و ابداً با علم و استدلالش تطبیق ندارد. چنین کسی معیار ندارد، وگرنه خودش فریب باطل را نمی خورد... قرآن می گوید: تو می توانی حقّ و باطل را جدا کنی؛ امّا اوّل باید بروی تقوا پیدا کنی تا بتوانی از نظر فرهنگی و بینشی، حقّ و باطل را تشخیص دهی... اگر بخواهی همین طور لاابالی گری کنی، بعد هم بنشینی برای خودت ببافی، به حق نمی رسی. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۱۱۷_۱۱۶ . استاد شهید مطهری: [ دل انسان منبع شناختی است که با ابزاری به نام تزکیه ی نفس می توان از آن استفاده کرد. هیچ مکتب مادی این منبع شناخت را قبول ندارد و به رسمیّت نمی شناسد که به دل پاره ای الهامات می شود که وحی درجه ی کامل آن است. ] مسئله ی تزکیه ی نفس دو نقش دارد: یک نقش این است که انسان اگر تزکیه ی نفس کند عقلش روشن بین تر می شود. مثلاً اگر در یک سالن گرد و غبار باشد، بیشتر از چند متر جلوی پایمان را نمی توانیم ببینیم، اگر بخواهیم ببینیم به نور و هوا احتیاج داریم. یک اثر تزکیه ی نفس این است که فضا را برای عقل صافتر می کند. ولی نقش تزکیه ی نفس تنها این نیست، خود قلب هم به انسان الهام می کند. منبع: مسئله شناخت، ص ۸۷