eitaa logo
زمینه سازان ظهور
20 دنبال‌کننده
165 عکس
3 ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. استاد شهید مطهری: در اسلام اصلی است راجع به اصول دین که وجه امتیاز ما [ بر ] هر مذهب دیگری _ مخصوصا مسیحیت _ همین است. اسلام می گوید اصول عقاید را جز از طریق تفکر و اجتهاد فکری نمی پذیرم. یعنی جنابعالی باید موحد باشی، خداشناس باشی؛ اما چرا خداشناس باشم، به چه دلیل؟ می گوید دلیلش را خودت باید بفهمی، این یک مسئله ی علمی است، یک مسئله ی فکری و عقلی است... اسلام صریح می گوید: لا اله الا الله یک مسئله است، این مسئله را تو باید با فکر خودت حل کنی؛ این که من به لا اله الا الله اعتقاد داشته باشم و آن را درک کنم برای تو کافی نیست، خودت باید این مسئله را طرح کنی و خودت هم باید آن را حل کنی... از همین جا تفاوت اسلام و مسیحیت بالخصوص و حتی سایر ادیان روشن می شود. در مسیحیت، درست مطلب برعکس است؛ یعنی اصول دین مسیحی، ماورای عقل و فکر شناخته شده است. اصطلاحی هم خودشان وضع کردند که " اینجا قلمرو ایمان است نه قلمرو عقل " یعنی برای ایمان یک منطقه قائل شدند و برای عقل و فکر منطقه ی دیگری. گفتند حساب عقل و فکر کردن یک حساب است، حساب ایمان و تسلیم شدن حساب دیگری است... ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟ منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، صص ۲۹۷_۲۹۶ . استاد شهید مطهری: ببینید تفاوت ره از کجاست تا به کجا؟ یکی اصول دین خودش را منطقه ممنوعه برای عقل و فکر اعلام می کند و دیگری نه تنها منطقه ی ممنوعه اعلام نمی کند، بلکه منطقه ی لازم الورود اعلام می کند که عقل باید در این منطقه وارد شود، اگر وارد نشود من [ خدا ] چیزی را نمی پذیرم. این، معنی آزادی تفکر است. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۷ . . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
#شهید_ابوالحسن_کریمی #فزت_و_رب_الکعبه
. استاد شهید مطهری: سوال کردن در مسائل اصول دین، امر واجب و لازمی است. از پیغمبر اکرم سوال می کردند، از علی علیه السلام سوال می کردند، از سایر ائمه ی اطهار سوال می کردند، زیاد هم سوال می کردند و آنها هم جواب می دادند... تا وقتی که انسان، روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است، اسلام می گوید بیا فکر کن، هر چه بیشتر فکر و سوال کنی، هرچه بیشتر برایت شک پیدا شود، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می رسی، بیشتر به واقعیت می رسی. این مسئله را ما مسئله ی فکر می نامیم. منبع: آینده ی انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۷ . استاد شهید مطهری: ما چون فقط قرآن خودمان را مطالعه می کنیم و کتابهای دیگر را مطالعه نمی کنیم، کمتر به ارزش این همه تکیه کردن قرآن به تفکر پی می بریم. شما هیچ کتابی ( نه مذهبی و نه غیر مذهبی ) پیدا نمی کنید که تا این اندازه بشر را به تفکر سوق داده باشد؛ همواره می گوید فکر کنید؛ در همه ی مسائل: تاریخ، خلقت، خدا، انبیا و نبوت، معاد، تذکرات و تعلیمات انبیا و مسائل دیگر. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۵ . استاد شهید مطهری: در اسلام اصلی است راجع به اصول دین که وجه امتیاز ما [ بر ] هر مذهب دیگری _ مخصوصا مسیحیت _ همین است. اسلام می گوید اصول عقاید را جز از طریق تفکر و اجتهاد فکری نمی پذیرم. یعنی جنابعالی باید موحد باشی، خداشناس باشی؛ اما چرا خداشناس باشم، به چه دلیل؟ می گوید دلیلش را خودت باید بفهمی، این یک مسئله ی علمی است، یک مسئله ی فکری و عقلی است. همین طور که به یک دانش آموز می گویند این مسئله ی حساب را خودت باید بروی حل کنی، من حل کنم به دردت نمی خور
. استاد شهید مطهری: سوال کردن در مسائل اصول دین، امر واجب و لازمی است. از پیغمبر اکرم سوال می کردند، از علی علیه السلام سوال می کردند، از سایر ائمه ی اطهار سوال می کردند، زیاد هم سوال می کردند و آنها هم جواب می دادند... تا وقتی که انسان، روحش روح تحقیق و کاوش است و انگیزه اش واقعا تحقیق و کاوش و فکر کردن است، اسلام می گوید بیا فکر کن، هر چه بیشتر فکر و سوال کنی، هرچه بیشتر برایت شک پیدا شود، در نهایت امر بیشتر به حقیقت می رسی، بیشتر به واقعیت می رسی. این مسئله را ما مسئله ی فکر می نامیم. منبع: آینده ی انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۷ . استاد شهید مطهری: ما چون فقط قرآن خودمان را مطالعه می کنیم و کتابهای دیگر را مطالعه نمی کنیم، کمتر به ارزش این همه تکیه کردن قرآن به تفکر پی می بریم. شما هیچ کتابی ( نه مذهبی و نه غیر مذهبی ) پیدا نمی کنید که تا این اندازه بشر را به تفکر سوق داده باشد؛ همواره می گوید فکر کنید؛ در همه ی مسائل: تاریخ، خلقت، خدا، انبیا و نبوت، معاد، تذکرات و تعلیمات انبیا و مسائل دیگر. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۵ . استاد شهید مطهری: در اسلام اصلی است راجع به اصول دین که وجه امتیاز ما [ بر ] هر مذهب دیگری _ مخصوصا مسیحیت _ همین است. اسلام می گوید اصول عقاید را جز از طریق تفکر و اجتهاد فکری نمی پذیرم. یعنی جنابعالی باید موحد باشی، خداشناس باشی؛ اما چرا خداشناس باشم، به چه دلیل؟ می گوید دلیلش را خودت باید بفهمی، این یک مسئله ی علمی است، یک مسئله ی فکری و عقلی است. همین طور که به یک دانش آموز می گویند این مسئله ی حساب را خودت باید بروی حل کنی، من حل کنم به دردت نمی خورد، آنوقت به دردت می خورد که این مسئله را خودت حل کنی، اسلام صریح می گوید: لا اله الا الله یک مسئله است، این مسئله را تو باید با فکر خودت حل کنی؛ این که من به لا اله الا الله اعتقاد داشته باشم و آن را درک کنم برای تو کافی نیست، خودت باید این مسئله را طرح کنی و خودت هم باید آن را حل کنی. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۲۹۶ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد شهید مطهری: بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در انتخاب خودش آزاد باشد. شما بچه تان را تربیت می کنید، خیلی هم علاقه مند هستید که او آن طوری که دلتان می خواهد از آب در بیاید. ولی اگر همیشه از روی کمال علاقه‌ای که به او دارید در تمام کارها از او سرپرستی کنید، یعنی مرتب به او یاد بدهید، فرمان بدهید که این کار را بکن، از اینجا برو؛ اگر می‌خواهد چیزی بخرد همراهش بروید، همواره به او دستور بدهید که این را بخر، آن را نخر؛ محال است که این بچه شما یک آدم باشخصیت از آب در بیاید. در حدودی برای شما لازم است بچه تان را هدایت کنید و در حدودی هم لازم است او را آزاد بگذارید، یعنی هم هدایت و هم آزاد گذاشتن. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۵
ادمین: من در ابتدا دنبال خودشناسی بودم. برای اینکه خودم را بشناسم شروع به مطالعات آزاد کردم و به تدریج احساس کردم که رسیدن به بخش بزرگی از حقیقت، بدون خبرها و فعالیت های سیاسی ممکن نیست. احساس کردم که اگر در عرصه ی فرهنگ و سیاست، سرباز ولایت نباشم، به کشف حقیقت و درک حقیقت نمی رسم. از زمانی که فعالیت های فرهنگی و سیاسی خودم را آغاز کرده ام، بارها و بارها با قلبم احساس کرده ام که یاری می شوم و جلوی بسیاری از اشتباهاتم گرفته می شود. احساس می کنم که اگر به جریان حقیقت کمک می کنم، حقیقت نیز از جایی که فکرش را نمی کنم به من کمک بزرگتری می کند. احساس می کنم که عطش من برای درک عمیق ترِ حقیقت خیلی بیشتر شده است، مثلاً با عطش بیشتری کتاب می خوانم.
. استاد شهید مطهری: [ برای اینکه یک ملت، رشد اجتماعی پیدا کنند ] باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آن که می خواهد وکیل شود تبلیغات کند، آن کسی هم که می خواهد انتخاب کند مدتی مردّد باشد که او را انتخاب کنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند، به اشتباه خودش پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل شود و بعد آن ملت به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد. و الّا اگر به بهانه ی این که این ملت رشد ندارد و باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می ماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه کند باز باید آزاد باشد. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، صص ۳۱۷_۳۱۶ . استاد شهید مطهری: بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در انتخاب خودش آزاد باشد. شما بچه تان را تربیت می کنید، خیلی هم علاقه مند هستید که او آن طوری که دلتان می خواهد از آب در بیاید. ولی اگر همیشه از روی کمال علاقه‌ای که به او دارید در تمام کارها از او سرپرستی کنید، یعنی مرتب به او یاد بدهید، فرمان بدهید که این کار را بکن، از اینجا برو؛ اگر می‌خواهد چیزی بخرد همراهش بروید، همواره به او دستور بدهید که این را بخر، آن را نخر؛ محال است که این بچه شما یک آدم باشخصیت از آب در بیاید. در حدودی برای شما لازم است بچه تان را هدایت کنید و در حدودی هم لازم است او را آزاد بگذارید، یعنی هم هدایت و هم آزاد گذاشتن. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۵ . استاد شهید مطهری: مَ
. استاد شهید مطهری: [ برای اینکه یک ملت، رشد اجتماعی پیدا کنند ] باید آزادشان گذاشت تا فکر کنند، تلاش کنند، آن که می خواهد وکیل شود تبلیغات کند، آن کسی هم که می خواهد انتخاب کند مدتی مردّد باشد که او را انتخاب کنم یا دیگری را، او فلان خوبی را دارد، دیگری فلان بدی را دارد. یک دفعه انتخاب کند، به اشتباه خودش پی ببرد، باز دفعه دوم و سوم تا تجربیاتش کامل شود و بعد آن ملت به صورت ملتی در بیاید که رشد اجتماعی دارد. و الّا اگر به بهانه ی این که این ملت رشد ندارد و باید به او تحمیل کرد، آزادی را برای همیشه از او بگیرند، این ملت تا ابد غیر رشید باقی می ماند. رشدش به این است که آزادش بگذاریم ولو در آن آزادی ابتدا اشتباه هم بکند. صد بار هم اگر اشتباه کند باز باید آزاد باشد. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، صص ۳۱۷_۳۱۶ . استاد شهید مطهری: بشر اگر بخواهد رشد پیدا کند باید در کار خودش آزاد باشد، در انتخاب خودش آزاد باشد. شما بچه تان را تربیت می کنید، خیلی هم علاقه مند هستید که او آن طوری که دلتان می خواهد از آب در بیاید. ولی اگر همیشه از روی کمال علاقه‌ای که به او دارید در تمام کارها از او سرپرستی کنید، یعنی مرتب به او یاد بدهید، فرمان بدهید که این کار را بکن، از اینجا برو؛ اگر می‌خواهد چیزی بخرد همراهش بروید، همواره به او دستور بدهید که این را بخر، آن را نخر؛ محال است که این بچه شما یک آدم باشخصیت از آب در بیاید. در حدودی برای شما لازم است بچه تان را هدایت کنید و در حدودی هم لازم است او را آزاد بگذارید، یعنی هم هدایت و هم آزاد گذاشتن. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۵ . استاد شهید مطهری: مَثَلش مَثَل آدمی است که می خواهد به بچه اش شناگری یاد بدهد. بچه ای که می خواهد شناگری یاد بگیرد آیا با درس دادن و گفتن به او ممکن است شناگری را یاد بگیرد؟ اگر شما انسانی را ده سال هم ببرید سر کلاس، پیوسته به او بگویید اگر می خواهی شناگری را یاد بگیری اول که می خواهی خودت را در آب بیندازی به این شکل بینداز، دستهایت را این طور بگیر پاهایت را این طور، بعد دستهایت را این طور حرکت بده پاهایت را این طور، امکان ندارد که او شناگری را یاد بگیرد. باید ضمن این که قانون شناگری را به او یاد می دهید، رهایش کنید برود داخل آب، و قهرا در ابتدا چند دفعه می رود زیر آب، مقداری آب هم در حلقش خواهد رفت، ناراحت هم خواهد شد ولی [ سرانجام شناگری را یاد می گیرد. ] منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۱۷
. استاد شهید مطهری: اسلام چون به منطق خودش اعتماد داشت هیچ وقت نمی آمد مردم را بترساند بگوید درباره این مسائل فکر نکن، درباره خدا فکر نکن، بلکه می گفت هرچه دلت می خواهد فکر کن ولی به شرط این که اساسی فکر کنی، روی منطق فکر کنی، در حدودی که یک بشر می تواند فکر کند. یک وقت مثلاً تو می گویی من می خواهم حقیقت خدا را به دست آورم. به تو می گویند آیا تو حقیقت یکی از مخلوقات خدا را به دست آورده ای که می خواهی حقیقت خدا را به دست آوری؟ آیا تو حقیقت همین نور حسی را به دست آورده ای؟ الآن هم که علم این همه پیشرفت کرده است، از بحث در حقیقت اشیاء خودداری می کند. ولی می گوید این که ما به کُنه و حقیقت اشیاء نرسیم، دلیل نمی شود که وجود اشیاء را انکار کنیم. اگر از ما بپرسند حقیقت برق چیست نمی دانیم، حقیقت ماده چیست نمی دانیم، حقیقت انرژی چیست نمی دانیم، حقیقت نور چیست نمی دانیم، اما وجود اینها را انکار نمی کنیم. حقیقت حیات چیست؟ هنوز یک بشر پیدا نشده است که ادعا کند من می توانم بگویم حقیقت حیات چیست. اما وجود حیات را انکار نمی کنیم چون آثار حیات را می بینیم... اسلام نه تنها به مردم اجازه می دهد بلکه فرمان می دهد که در این گونه مسائل فکر کنند‌... چرا؟ به دلیل اطمینانی که اسلام به منطق خود دارد و این که پایه این دین روی منطق و فکر و تفکر است. منبع: آینده انقلاب اسلامی ایران، ص ۳۲۵ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد شهید مطهری: حیات یک ملت به داشتن ثروت زیاد نیست، حتی به علم هم نیست ( علم به تنهایی کافی نیست که یک ملت را زنده کند )، بلکه حیات ملت به این است که آن ملت شخصیتی را در خودش احساس کند. ای بسا ملتهای عالِم که شخصیت ندارند، و ای بسا ملتهای جاهل که شخصیت خودشان را حفظ کرده اند. منبع: حماسه ی حسینی، ص ۵۱ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. امام خامنه ای ( ۷۸/۱/۱ ): امروز در کشورهای غربی، روزنامه ها اجازه ندارند راجع به صهیونیست ها بدگویی کنند! یک نفر در کتابی می نویسد: " یهودی ها در مورد کشتار خودشان به وسیله ی هیتلر در جنگ بین الملل دوم، بزرگنمایی کردند " آن وقت این کتاب را که توقیف می کنند هیچ، نویسنده ی کتاب را هم به پای میز محاکمه می کشانند! خودشان امروز نسبت به آزادی، این طور عمل می کنند! منبع: شعارهای انقلاب ۱ (مرگ بر آمریکا )، ص ۴۱ . امام خمینی (ره): آزادی در حدود قانون است. همه جای دنیا اینطور است که آزادی که هر ملتی دارد، در حدود قانون آزادی دارد. نمی تواند کسی به اسم آزادی قانون شکنی بکند... آزادی این نیست که قلم را بردارید و هرچه دلتان می خواهد بنویسید، ولو بر ضد اسلام باشد، ولو بر ضد قانون باشد. منبع: صحیفه امام، ج ۸، صص ۱۱۹_۱۱۸ . #مفسدان_فکری #ماموران_مهار_انقلاب_اسلامی #مغزهای_پوسیده_ی_غربگرا #مغزهای_پوسیده_عاشق_آمریکا #دلواپسان_منافع_غرب #صادق_زیبا_کلام
. : حادثه ی عاشورا دارای دو صفحه است، دو چهره دارد: یک صفحه ی سیاه و یک صفحه ی سفید. سکه ای است که دو رو دارد. در یک طرف ظلم و جنایت و بی رحمی و نامردمی و قساوت است. قهرمان این صفحه ابن زیاد است و عمرسعد و شمر و سنان بن اَنَس و حرمله ی کوفی و... همین طور که این صفحه از سیاهترین صفحات تاریخ است، طرف دیگر آن از درخشانترین صفحات تاریخ است. در آن صفحه، ما ایمان می بینیم و حقیقت و توکل و مجاهدت و صبر و رضا. قهرمانان این صفحه خود امام حسین، برادران امام حسین، فرزندان امام حسین، برادرزادگان امام حسین و اصحاب امام حسین هستند. اگر قسمتهای زیبای این صفحه را در مقابل قسمتهای زشت آن صفحه قرار دهیم، نه تنها کمتر نیست بلکه بر آن می چربد. ولی بعضی منبریها مثل اینکه عادت دارند فقط صفحه ی سیاه تاریخ عاشورا را برای مردم بازگو کنند. گویی این تاریخ اساساً صفحه ی سفید ندارد. مثل اینکه امام حسین و اصحاب و یاران او مردمی بودند که فقط شدند، افرادی بودند که مظلوم واقع شدند و هیچ قهرمانی نداشتند در حالی که همان طور که گفتیم قضیه دو طرف دارد و طرف زیبای آن بر طرف زشت آن می چربد. منبع: نبرد حق و باطل، صص ۳۱_۳۰ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد علیرضا پناهیان: دعای ندبه، سرشار از اعتراض به اوضاع نامطلوبی است که ما گرفتار آن هستیم... اگر اعتراض نباشد، انتظار فرج هم پدید نمی آید؛ و بر اساس " خلایق هرچه لایق "... باید نگران وضع بدتر هم بود... شاید باید اوضاع آن چنان بد شود تا راهی جز اعتراض باقی نماند. تنها در این صورت است که آدم های بی حال و منفعل هم معترض می شوند... اگر زودتر از آنکه خرابی های عالم به اوج برسند، در اثر معرفت به سقوط بیش از پیشی که جامعه بشری را تهدید می کند، فریاد اعتراض بشر جهان را پر کند، فرج آن حضرت هم، زودتر و کم هزینه تر محقق خواهد شد. منبع: انتظار عامیانه، انتظار عالمانه، انتظار عارفانه، صص ۱۱۸_۱۱۱
. علی اصغر علوی: نمی شود امام را به عنوان یک رهبر الهی قبول داشت، ولی به عنوان یک رهبر سیاسی قبول نداشت... حر در یکی از منازل از خود رفتاری دوگانه و متعارض بروز داد: نماز با امام و شمشیر بر امام... آری نماز با امام خواندن به حکم دیانت و شمشیر بر امام کشیدن به حکم سیاست... قابل توجیه است، اما حری که به حقیقت عاشورا رسیده است، راهی برای توجیه این دوگانگی نمی یابد. در منطق عاشورا، سیاست عین دیانت است و دیانت هم عین سیاست. منبع: توجیه المسائل کربلا، ص ۹۲
. ویل دورانت: به عقیده ی ویلیام جیمز حیا امر غریزی نیست، بلکه اکتسابی است. زنان دریافتند که دست و دل بازی مایه ی طعن و تحقیر است و این امر را به دختران خود یاد دادند... زنان بی شرم جز در موارد زودگذر برای مردان جذاب نیستند... مرد جوان به دنبال چشمان پر از حیاست و بدون آنکه بداند حس می کند که این خودداری ظریفانه از یک لطف و رقّت عالی خبر می دهد. منبع: لذات فلسفه، ص ۱۳۳ . ویل دورانت: دامنهای کوتاه بر همه ی جهانیان بجز خیاطان نعمتی است و تنها عیبشان این است که قدرت تخیل مردان را ضعیف تر می کند، و شاید اگر مردان قوه ی تخیل نداشته باشند زنان نیز زیبا نباشند! منبع: لذات فلسفه، ص ۱۶۵
. استاد شهید مطهری: من واقعاً حیرت می کنم وقتی که می شنوم بعضی از جوانان مسیر انحرافی را پیموده اند و زمانی که به آنها پیغام می دهم که آقایان بیایید با یکدیگر بنشینیم صحبت کنیم، شاید شما چیزی فهمیده اید که ما نمی دانیم... نمی آیند، هر کاری می کنیم نمی آیند... یک نفرشان گفته بود من نمی آیم چون اخیراً نظریه و فکری را انتخاب کرده ام و فلانی _ به تعبیر او _ اندیشه و منطقش قوی است، می ترسم مرا متزلزل و بی عقیده کند. آقا! تو الآن در لامذهبی تعصب داری. تعصبی که منفور است تنها تعصب مذهبی نیست، گاهی تعصب لامذهبی از تعصب مذهبی بدتر است. ما اکنون دچار گروههایی هستیم که در لامذهبی شدیداً متعصبند... چرا در کتابهایشان حتی جرئت نمی کنند نظریّات الهیّون را آنچنان که هست مطرح کنند و نظریات الهیّون را مسخ می کنند؟! منبع: مسئله شناخت، صص ۱۳۶_۱۳۵
. استاد شهید مطهری: آیا فروید و امثال فروید روان ناخودآگاه را در لابراتوار کشف کردند؟... از مجموع علائم و نشانه هایی که در روان خودآگاه دیدند، کم کم آن را کشف کردند... فرق ابراهیم خلیل با فروید و همه ی روانکاوان عالم چیست؟... فرقش این است که کار اینها مربوط به جزئی از عالم است... ولی ابراهیم خلیل چه کرد؟... تنها به روان انسان نگاه نکرد، تنها به خورشید و ماه و زمین نگاه نکرد؛ عالم طبیعت و حرکت، و عالم اجسام را یکسره زیرنظر گرفت و گفت این [ جهان ] غیب و باطنی دارد... از نظر ماهیّت شناخت شناسی، میان شناخت فرویدی و شناخت ابراهیمی هیچ فرقی نیست، از نظر موضوع فرق است... فرق علم و دین در همینجاست: علم آمده است برای اینکه به شناسایی انسان گسترش بدهد، شناخت را افزایش دهد، ادیان هم آمده اند که به شناخت انسان افزایش دهند، اما افزایش در جهت ژرفایی شناخت. منبع: مسئله شناخت، صص ۱۶۷_۱۶۴ . استاد شهید مطهری: علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمان خوب خواستن؛ علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیت می سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد؛ علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز... علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح؛ علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس... علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی. علم در مقابل هجوم بیماریها
. استاد شهید مطهری: آیا فروید و امثال فروید روان ناخودآگاه را در لابراتوار کشف کردند؟... از مجموع علائم و نشانه هایی که در روان خودآگاه دیدند، کم کم آن را کشف کردند... فرق ابراهیم خلیل با فروید و همه ی روانکاوان عالم چیست؟... فرقش این است که کار اینها مربوط به جزئی از عالم است... ولی ابراهیم خلیل چه کرد؟... تنها به روان انسان نگاه نکرد، تنها به خورشید و ماه و زمین نگاه نکرد؛ عالم طبیعت و حرکت، و عالم اجسام را یکسره زیرنظر گرفت و گفت این [ جهان ] غیب و باطنی دارد... از نظر ماهیّت شناخت شناسی، میان شناخت فرویدی و شناخت ابراهیمی هیچ فرقی نیست، از نظر موضوع فرق است... فرق علم و دین در همینجاست: علم آمده است برای اینکه به شناسایی انسان گسترش بدهد، شناخت را افزایش دهد، ادیان هم آمده اند که به شناخت انسان افزایش دهند، اما افزایش در جهت ژرفایی شناخت. منبع: مسئله شناخت، صص ۱۶۷_۱۶۴ . استاد شهید مطهری: علم به ما روشنایی و توانایی می بخشد و ایمان عشق و امید و گرمی؛ علم ابزار می سازد و ایمان مقصد؛ علم سرعت می دهد و ایمان جهت؛ علم توانستن است و ایمان خوب خواستن؛ علم می نمایاند که چه هست و ایمان الهام می بخشد که چه باید کرد؛ علم انقلاب برون است و ایمان انقلاب درون؛ علم جهان را جهان آدمی می کند و ایمان روان را روان آدمیت می سازد؛ علم وجود انسان را به صورت افقی گسترش می دهد و ایمان به شکل عمودی بالا می برد؛ علم طبیعت ساز است و ایمان انسان ساز... علم زیبایی عقل است و ایمان زیبایی روح؛ علم زیبایی اندیشه است و ایمان زیبایی احساس... علم امنیت برونی می دهد و ایمان امنیت درونی. علم در مقابل هجوم بیماریها، سیلها، زلزله ها، طوفانها ایمنی می دهد و ایمان در مقابل اضطرابها، تنهاییها، احساس بی پناهیها، پوچ انگاریها. علم جهان را با انسان سازگار می کند و ایمان انسان را با خودش. منبع: انسان و ایمان، ص ۲۳ .
. آیت الله مجتبی تهرانی: از علی علیه السلام سوال شد که فاصله ی بین حقّ و باطل چه مقدار است؟ حضرت فرمود: چهار انگشت!... محور بینایی است نه شنوایی! این بحث، خیلی مهم است که ما اسمش را می گذاریم: " بصیرت دینی "... این را بدانید که مبدا و منتهای دین، بینش و شهود است! تمام دستوراتی که به انبیا و رُسُل الهی وحی می شد، دیدنی بود نه شنیدنی! این ها آن حقایق را شهود می کردند. البتّه شهود هر کس، مناسب با مراتب خودش بود. بعد آنچه را که می دیدند برای دیگران نقل می کردند. انبیای الهی مشاهداتشان را برای ما منتقل می کردند!... اگر کسی نسبت به همین معارف دینی ما که از شهود سرچشمه گرفته و به شهود هم منتهی می شود، شهود پیدا نکند و دلش آن حقایق را نبیند، باید به کسانی مراجعه کند که معارف را شهود کرده اند؛ وگرنه بازیچه ی شیاطین و دنیا طلبان خواهد شد. این ها معارف ما است. اینکه علی علیه السلام فرمود: فاصله ی حقّ و باطل فاصله ی دیدن و شنیدن است، مسئله ی خیلی بلندی است. خیال نکنید مطلب ساده ای است! منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۲۸۹_۲۸۶ . . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. استاد شهید مطهری: مادّیّین می گویند [ این معلومات ] در مغز وجود دارد. الهیّون می گویند مغز ابزاری است در دست روح، آن چیزی که معلومات است غیر از آثاری است که در مغز است. در مغز آثاری پیدا می شود ولی خود علم و آگاهی در ماورای مغز است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۴۵ . استاد شهید مطهری: وجود روان ناخودآگاه در انسان [ امری ] مسلّم است. مسئله ی کشف روان ناخودآگاه دو نتیجه ی علمی برای الهیّون دربرداشت. یکی از آن نتایج در خود مسئله روح بود. روان ناخودآگاه اصالت روح را بیش از پیش ثابت کرد زیرا مسلّم شد که عوارضی که در روان ناخودآگاه پیدا می شود اصلاً به عالم اعصاب انسان مربوط نیست. حتی خود فروید معتقد است که بسیاری از دیوانگیها که پیدا می شود، معلول بیماریهای عصبی نیست، معلول فرمان روان ناخودآگاه است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۶۱ . استاد شهید مطهری: روان انسان خیلی عمیقتر از این حرف ساده ی بچگانه ای است که چهارتا ماتریالیست می گویند: [ حالات روانی انسان ] فعل و انفعال شیمیایی سلسله اعصاب است. منبع: مسئله شناخت، ص ۱۶۳ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. آیت الله مجتبی تهرانی: انسان سه بعد درونی دارد؛ یکی بعد عقلی است، یکی بعد قلبی و دیگری بعد نفسانی. بعد نفسانی انسان همیشه با حق در ستیز است. بعد عقلانی و بعد قلبی انسان حق را می خواهند ولی نفس مقابله می کند. درگیری های درونی، بین این ابعاد انسان است. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، ص ۱۲۷ . استاد شهید مطهری: [ بزرگترین دشمن بشر، نفس امّاره ی اوست. این دشمن می تواند مرکز تدبیر و بینش انسان را دچار اختلال کند؛ یعنی اثر عقل را خنثی کند، روح بشر را تاریک کند و جلوی بصیرت و نور قلب را بگیرد. ] برداشتی آزاد از حکمتها و اندرزها ۱، صص ۱۴۷_۱۴۶ . آیت الله مجتبی تهرانی: هر وقت انسان بتواند خود را از وابستگی های مادّی نجات دهد، می تواند فرهنگ دینی خود را بشناسد و بگوید: میزان در دست من وجود دارد. مگر هر کسی می تواند چنین ادّعایی کند؟!... شما ممکن است کسی را ببینید که برای حق، صد استدلال ردیف می کند، ولی عملش اصلاً و ابداً با علم و استدلالش تطبیق ندارد. چنین کسی معیار ندارد، وگرنه خودش فریب باطل را نمی خورد... قرآن می گوید: تو می توانی حقّ و باطل را جدا کنی؛ امّا اوّل باید بروی تقوا پیدا کنی تا بتوانی از نظر فرهنگی و بینشی، حقّ و باطل را تشخیص دهی... اگر بخواهی همین طور لاابالی گری کنی، بعد هم بنشینی برای خودت ببافی، به حق نمی رسی. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۱۱۷_۱۱۶ . استاد شهید مطهری: [ دل انسان منبع شناختی است که با ابزاری به نام تزکیه ی نفس می توان از آن استفاده کرد. هیچ مکتب مادی این منبع شناخت را قبول ندارد و به رسمیّت نمی شناسد که به دل پاره ای الهامات می شود که وحی درجه ی کامل
. آیت الله مجتبی تهرانی: انسان سه بعد درونی دارد؛ یکی بعد عقلی است، یکی بعد قلبی و دیگری بعد نفسانی. بعد نفسانی انسان همیشه با حق در ستیز است. بعد عقلانی و بعد قلبی انسان حق را می خواهند ولی نفس مقابله می کند. درگیری های درونی، بین این ابعاد انسان است. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، ص ۱۲۷ . استاد شهید مطهری: [ بزرگترین دشمن بشر، نفس امّاره ی اوست. این دشمن می تواند مرکز تدبیر و بینش انسان را دچار اختلال کند؛ یعنی اثر عقل را خنثی کند، روح بشر را تاریک کند و جلوی بصیرت و نور قلب را بگیرد. ] برداشتی آزاد از حکمتها و اندرزها ۱، صص ۱۴۷_۱۴۶ . آیت الله مجتبی تهرانی: هر وقت انسان بتواند خود را از وابستگی های مادّی نجات دهد، می تواند فرهنگ دینی خود را بشناسد و بگوید: میزان در دست من وجود دارد. مگر هر کسی می تواند چنین ادّعایی کند؟!... شما ممکن است کسی را ببینید که برای حق، صد استدلال ردیف می کند، ولی عملش اصلاً و ابداً با علم و استدلالش تطبیق ندارد. چنین کسی معیار ندارد، وگرنه خودش فریب باطل را نمی خورد... قرآن می گوید: تو می توانی حقّ و باطل را جدا کنی؛ امّا اوّل باید بروی تقوا پیدا کنی تا بتوانی از نظر فرهنگی و بینشی، حقّ و باطل را تشخیص دهی... اگر بخواهی همین طور لاابالی گری کنی، بعد هم بنشینی برای خودت ببافی، به حق نمی رسی. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۱۱۷_۱۱۶ . استاد شهید مطهری: [ دل انسان منبع شناختی است که با ابزاری به نام تزکیه ی نفس می توان از آن استفاده کرد. هیچ مکتب مادی این منبع شناخت را قبول ندارد و به رسمیّت نمی شناسد که به دل پاره ای الهامات می شود که وحی درجه ی کامل آن است. ] مسئله ی تزکیه ی نفس دو نقش دارد: یک نقش این است که انسان اگر تزکیه ی نفس کند عقلش روشن بین تر می شود. مثلاً اگر در یک سالن گرد و غبار باشد، بیشتر از چند متر جلوی پایمان را نمی توانیم ببینیم، اگر بخواهیم ببینیم به نور و هوا احتیاج داریم. یک اثر تزکیه ی نفس این است که فضا را برای عقل صافتر می کند. ولی نقش تزکیه ی نفس تنها این نیست، خود قلب هم به انسان الهام می کند. منبع: مسئله شناخت، ص ۸۷
. آیت الله مجتبی تهرانی: خدا هم به تو عقل داده و هم برایت نقل صحیح فرستاده؛ برو شعور پیدا کن، نه شعار!... دنبال شعور باش که در پی هر شعار زیبایی راه نیفتی و جزو سربازان و نیروهای لشکر باطل، نشوی! منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، ص ۳۳۴ . آیت الله مجتبی تهرانی: انسان باید به حدّی برسد که حقّ و باطل را [ با چشم دل ] ببیند و تنها این طور است که می تواند حقّ و باطل را تمییز دهد... [ آدم بی بصیرت، ] امروز از سر جهالت می گوید: زنده باد! فردا از سر جهالتی دیگر می گوید: مرده باد! دلیل این تغییر مسیرهای ناگهانی، این است که فرد شعور دینی ندارد و اصلاً دنبال این هم نیست که بصیرت و بینش پیدا کند. منبع: سلوک عاشورایی: حقّ و باطل، صص ۳۰۳_۲۹۷ . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻
. دکتر علی شریعتی: اسلام تنها مذهبی است که فقط به موعظه و پند و اندرز نمی پردازد بلکه خود برای تحقق کلمه، شمشیر هم می کشد. اگر بخواهند از پیغمبر اسلام مجسمه ای بریزند باید در یک دستش کتاب باشد در دست دیگرش شمشیر. مسلمان واقعی هرگز مفت به صلیب کشیده نمی شود. منبع: @doctoralishariati، مجموعه آثار ۵، ما و اقبال، ص ۱۰۷ . . 🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️🔺️ @zaminehsazan2 🔻🔻🔻🔻🔻🔻🔻