زن آقا
اولـینࢪمانڪاناݪـمون💝 نام ࢪمان : #بوی_گل_نرگس شخصیتهـاےاصـلےࢪمـان : نـࢪگس زینب (هم دختࢪعمه و
♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱
🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️
♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱
🌱♥️🌱♥️🌱♥️
♥️🌱♥️🌱
🌱♥️
☁️
پارت3
🌱 #بوی_گل_نرگس 🌱
خیلی مشتاقم صورت مهدی رو ببینم ...چه شکلی شده؟!
شام خودمو خوردم از مامان جون تشکر کردم و رفتم داخل اتاقم!
شالمو در اوردم ...موهامو شونه کردم ...
پریدم رو تختم! مدام به خاطرات خنده دار خودم فکر میکردم و میخندیدم!
هی ساکت میشدم و هی مثل دیوونه ها میخندیدیم!
نور افتاب تابید رو صورتم ...
پتو رو کشیدم رو خودم ...یادم افتاد یه عکس دسته جمعی از بچگی هام داخل کمد کشوییم دارم...
سریع پتو رو کشیدم کنار ..تمام کشو هارو گشتم ...تا اینکه پیداش کردم!
چه تو بچگیم با نمک بودم !☺️☺️
الانم هستم هم با نمک هم مهربون!😊
عکس بچگی مهدی هم بود!
کنار من وایستاده بود!
لبخند اومد رو لبم🙂
عکس رو برداشتم گذاشتم تو کیفم ...وسایل های کشو رو ریختم تو کشو ...
از اتاق رفتم بیرون ...
صبحونه حاضر بود ..
مصطفی هم زودتر از من سر سفره بود!
من: چیه سحر خیز شدی؟
مصطفی:سحر خیز بودم!🌱
نشستم سر سفره ، بشقاب خودمو گرفتم ..
یکم کره گذاشتم به همراه مربا !
من:میبینم نون سنگک داغم گرفتی!
مصطفی:نرگس تیکه ننداز!😒
من:باشه بابا!
یه لغمه گرفتم و گذاشتم تو دهنم!
همینطور که لغمه رو میجویدم گفتم:مامان کجاست؟
مصطفی:رفته خونه دایی!
من:مگه خونه دایی اینجاست؟
مصطفی: خونه دایی حسن که نه رفته خونه دایی هاشم!
من: خونه عمه؟مگه قرار نبود همه با هم بریم!؟
مصطفی:رفته که ببینه کمک لازم دارند یا نه!بعدا همه با هم میریم!
سرمو به نشانه تأیید تکون دادم!
ادامه دارد...
نوشته شده توسط 🍀 م.م •|محمد محمدی|•
@HeremDefender
☁️
🌱♥️
♥️🌱♥️🌱
🌱♥️🌱♥️🌱♥️
♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱
🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️
♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱♥️🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تولدتمبارکآقاےجهان♡
امام سجّاد عليه السلام :
وَأعِنّي عَلى تَربِيَتِهِم و بِرِّهِم ؛
امام سجّاد عليه السلام :
خدايا ! مرا در تربيت و نيكى به فرزندان يارى فرما .
الصحيفة السجّاديّه ، ص 135 .
@HeremDefender
الإمام الكاظم عليه السلام :
إنَّ لُقمانَ قالَ لاِبنِهِ : ... يا بُنَيَّ ، إنَّ الدُّنيا بَحرٌ عَميقٌ ، قَد غَرِقَ فيها عالَمٌ كَثيرٌ ، فَلتَكُن سَفينَتُكَ فيها تَقوَى اللّه ، وحَشوُهَا الإِيمانَ ، وشِراعُهَا التَوَكُّلَ ، وقَيِّمُهَا العَقلَ ، ودَليلُهَا العِلمَ ، وسُكّانُهَا الصَّبرَ .
امام كاظم عليه السلام :
لقمان به پسرش گفت: « . . . اى پسرم! دنيا درياى عميقى است كه بسيارى در آن غرق شده اند ؛ پس بايد كشتىِ [نجات] تو در آن ، پَروامندى از خداوند متعال باشد ، و پُل تو ايمان به خدا ، و بادبان كشتى ات توكّل ، و متولّى آن، خرد ، و راه نماى آن، دانش ، و مسافر آن ، شكيبايى» .
الكافي : ج 1 ص 16 ح 12 .
@HeremDefender
الإمام الكاظم عليه السلام :
إنَّ لُقمانَ عليه السلام قالَ لاِبنِهِ : تَواضَع لِلحَقِّ تَكُن أعقَلَ النّاسِ ، وإنَّ الكَيِّسَ لَدَى الحَقِّ يَسيرٌ .
امام كاظم :
لقمان به پسرش گفت: «در برابر حق، فروتن باش تا عاقل ترينِ مردم باشى . زيرك و با هوش ، در برابر حق ، آرام است» .
الكافي : ج 1 ص 16 ح 12 ، بحار الأنوار : ج 78 ص 299 ح 1 .
@HeremDefender
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
「🌱」
عیدڪممبارڪ🌸 🍃
#السلامعلیکیااباعبدالله♥️
واسه تولدت دورسرت
میگردم اربابم ✨
تولدتمبارکمون😍
-
-
-
🖤⃟🔗¦↫ #ـاِلتمـٰاسدُعـٰا "
🖤⃟🔗¦↫ #نوڪر_اربـٰاب "
ـ ـ ـ ـ ـــــــ𑁍ـــــــ ـ ـ ـ ـ
#حدیثروز
کانَ عَمُنَا العَبّاسُ بنُ عَلیٍّ نافِذَ البَصیرَةِ صُلبَ الایمان ِ جاهَدَ مَعَ ابي عَبدِالله و أبلی بَلاءً حَسَنا وَ مَضی شَهیدا
امام صادق علیه السلام :
عموی ما عباس دارای بینشی ژرف و ایمانی راسخ بود
همراه با امام حسین علیه السلام جهاد کرد
و نیک آزمایش داد و به شهادت رسید.
عمدهء الطّالب ص ۳۵۶
@HeremDefender