هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: يا خياطي بداند ولي خياطي نكند، يا ساختن چيزي را بلد باشد ليكن هرگز آن را نسازد. حضرت سپس فر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
متن عربی حذف شده
در توحيد صدوق گويد: محمد بن علي ماجيلويه (رض) از عمويش محمد بن ابي قاسم، از ابوسمينه محمد بن علي صيرفي، از محمد بن عبداللّه خراساني خادم حضرت رضا (ع) روايت كرده است كه گفت: مردي از زنديقان بر حضرت رضا (ع) وارد شد، و جماعتي در خدمت ايشان بودند، ابوالحسن (ع) به او فرمود: اي مرد، اگر گفته شما درست باشد -كه البته نيست - در اين صورت آيا ما و شما همانند و يكسان نيستيم، و نماز خواندن و روزه گرفتن و زكات دادن و اقرار ما (به توحيد و... ) زياني به ما نمي زند؟ مرد خاموش ماند، ابوالحسن (ع) فرمود: اما اگر گفته ما درست باشد -كه درست هم هست - در اين صورت آيا نه اين است كه شما هلاك شده ايد ما نجات يافته ايم
؟ مرد عرض كرد: رحمت خدا بر تو، بفرماييد كه خداوند چگونه است و در كجاست؟ حضرت فرمود: واي بر تو، اصولاً اين سؤال تو غلط (و بي مورد) است، (زيرا) خداوند مكان را مكان قرار داد در حالي كه او، خود، بود و مكاني نبود، و چگونگي را چگونگي بخشيد، در حالي كه او، خود، بود و چگونگي و كيفيتي وجود نداشت، پس خداوند نه چگونگي دارد و نه مكاني ميگيرد، نه به حسّي (از حواس) درك ميشود، و نه با چيزي قياس و سنجيده ميشود، آن مرد گفت: پس در اين صورت او چيزي نيست؛ چرا كه به هيچ يك از حواسّ درك نمي شود. ابوالحسن (ع) فرمود: واي بر تو، كه چون حواسّت از ادراك او عاجز و ناتوان است ربوبيّتش را انكار ميكني؛ ولي (بر خلاف تو) چون ديديم كه حواس ما از ادراك او ناتوان است تعيّن پيدا كردم كه پروردگار ما با همه اشياء ديگر فرق ميكند، مرد گفت: به من بگو خداوند از چه زماني بوده است؟ ابوالحسن (ع) فرمود: تو به من بگو چه زماني نبوده است، تا من بگويم از چه زماني بوده است، مرد گفت: دليل بر وجود او چيست؟ ابوالحسن (ع) فرمود: چون به اين جسم خود نگريستم و ديدم كه نه ميتوانم به قد و پهناي آن چيز بيفزايم و نه
كم كنم، نه قادرم ناخوشيها و مضرّات را از آن دور سازم و نه سود و منفعتي به آن برسانم، دريافتم كه اين ساختمان را سازنده اي است و به وجودش اعتراف كردم، علاوه بر اين با مشاهده گردش فلك به قدرت او، و پيدايش ابرها و وزش بادها و حركت خورشيد و ماه و اختران و ديگر نشانههاي شگفت انگيز متقن دانستم كه اين همه را حسابگري و پديد آورنده اي است، مرد گفت: پس چرا اين خدا از ما پوشيده است؟ ابوالحسن (ع) فرمود: پوشيده بودن او از خلق به سبب كثرت گناهان ايشان است، در صورتي كه هيچ چيز، در دل شب و روز، از ديد خداوند پنهان و پوشيده نيست، مرد گفت: پس چرا حسّ بينايي او را در نمي يابد؟ حضرت فرمود: تا فرق باشد ميان او و خلقش كه با چشم ديده ميشوند، وانگهي خداوند برتر از آن است كه به چشم ديده شود يا به وهم در آيد و يا در خرد آدمي بگنجد. آن مرد عرض كرد: حدّ و حدود او را برايم بيان فرما، حضرت فرمود: خداوند را حدّي نيست، عرض كرد: چرا؟ فرمود: چون هر محدودي متناهي به حدّ است، و هر چه حدّ پذير باشد افزايش پذير است، و هر چيزي كه افزايش پذير باشد كاستي پذير نيز هست، بنابر اين خداوند نه محدود است، نه افزايش و كاستي ميپذيرد، نه جزء دارد، و نه به
وهم در ميآيد، مرد عرض كرد: شما ميگوييد خداوند لطيف و شنوا و بينا و دانا و حكيم است، آيا شنوا جز با گوش ميشنود، و بينا جز با چشم ميبيند، و لطيف (ظريف كار) جز با دست كار ميكند، و حكيم (محكم كار) غير از طريق ساختن شناخته ميشود؟ ابوالحسن (ع) فرمود: لطيف (ظريف كار) در بين ما انسانها به كسي گفته ميشود كه چيز ظريفي را بسازد، نديده اي كه وقتي يكي از ما چيز ظريفي را ميسازد ميگوييم: فلاني چقدر لطيف (ظريف كار) است، حال چگونه در حق آفريدگار بزرگ نمي توان گفت: لطيف است؟ آفريدگاري كه موجودات لطيف (ظريف و ريز) و بزرگ را آفريده است، جانداران را مركّب از ارواح (نيروهاي حياتي) قرار داده است، هر جنسي را صورتي مخالف با جنس خود بخشيده است به طوري كه هيچ يك شبيه ديگري نيست، پس همه اينها لطف (و ظرافتي) است از جانب آفريدگار لطيف و خبير كه در تركيب صورت آن نهاده است، از اينها گذشته وقتي به درختان و ميوههاي خوراكي و غير خوراكي آنها ميانديشيم، ميگوييم: آفريدگار ما لطيف است، اما لطف (و ظرافتكاري) او همانند لطافت و ظرافتكاري خلق او در كارها و ساخته هايشان نيست. و ميگوييم: او شنوا است، يعني اين كه هيچ آوايي از آواهاي خلق او، از عرش تا فرش، و از صداي
مور گرفته تا بزرگتر از آن چه در خشكي و چه در دريا، بر خداوند پوشيده نيست، و زبان همه آنها را ميداند و در تشخيص آنها از يكديگر اشتباه نمي كند. اين جاست كه ميگوييم: خداوند ميشنود اما نه با گوش. و ميگوييم: او بيناست اما نه با چشم؛ چرا كه خداوند رد پاي مورچه سياهي از كه در شب تار بر روي سنگي سياه راه برود، ميبيند و حركت مور را در شب تاريك و ظلماني ميبيند؛ مضارّ و منافع آن را ميبيند، و جفت گيري آنها و بچهها و زاد
و ولد مورچگان را ميبيند، ا
ين جاست كه ميگوييم خداوند بيناست، امّا نه آن سان كه خلقش ميبينند. راوي ميگويد: مرد زنديق در همان مجلس اسلام آورد، و غير از اين مناظره، سخنان ديگري نيز ميان ايشان گذشت۱.
منبع حديث
۱- توحيد صدوق ۲۵۰ – ۲۵۲
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔸 برنامه تلویزیونی "درسگفتار" 🏷 #آسیب_شناسی_مهدویت 💎 جلسه چهارم 👤 استاد محمد شهبازیان ♦️ حتماً
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 برنامه تلویزیونی "درسگفتار"
🏷 #آسیب_شناسی_مهدویت
💎 جلسه پنجم
👤 استاد محمد شهبازیان
♦️ حتماً این جلسات را پیگیری کنید
🔰 سلسله #پوسترهای_وظایف_منتظران 5
شماره 5⃣
🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📻📻📻 #سپاه #کتاب_صوتی 📚 #نخلها_و_آدمها ✍ نعمت الله سلیمانی 7⃣ فصل هفتم (۷) 📚 از رمانهای بلند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻📻📻
#سپاه
#کتاب_صوتی
📚 #نخلها_و_آدمها
✍ نعمت الله سلیمانی
8⃣ فصل هشتم (۸)
📚 از رمانهای بلند دفاع مقدسی که در سال ۸٠ برنده جایزه بهترین کتاب شد .
●عبادت است نگاه به صورت پاکشان...
.
🔰 تصاویر کمتر
دیده شده از مردترین مردان سرزمینم ...!!!
.
#اعزام_به_بهشت🌷
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: چگونگی انتساب شرور به خداوند و آن که در دعا وارد شده: « أنت خالق الخیر و الشرّ » [۴] یا آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
نعمت و اقسام آن
قوله علیه السلام: وَ شُکْرِ النِّعَمِ.
هو من النعمة و هی کل ما یتنعّم به الانسان و آن دو قسم است: ظاهریه و باطنیه.
ظاهریه او: کلّ آن چیزهائی که منتفع و متلذّذ میشود انسان به او به حسب تمتّعات بدنیه از مطعوم و مشروب و ملبوس و مرکوب و منکوح، مع الصحة و العافیة التی هی أعظمها، کما قال تعالی: « وَ أَسْبَغَ عَلَیْکُمْ نِعَمَهُ ظَاهِرَةً وَ بَاطِنَةً [۳] »، چنان که در حدیث بعضی از آن آثار نعمت و سعادت ظاهریه را ذکر نموده اند. « و من سعادة المرء فی الدنیا بیت وسیعة، و دابّة سریعة، و إمراة مطیعة ».
و باطنیه از نعمت، اوّلاً: قوای ظاهره و باطنه اند، که به واسطه آنها انسان نائل میشود [به] معارف الهیه، و یقین کامل را که حقیقت ایمان باللّه است، کما قال: « وَ جَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَ الاْءَبْصَارَ وَ الاْءَفْئِدَةَ قَلِیلاً مَّا تَشْکُرُونَ [۴] ».
----------
[۳]: ۲ - سوره مبارکه لقمان، آیه ۲۰.
[۴]: ۳ - سوره مبارکه سجده، آیه ۹.
.......:
📚✍ #شرحی بر صحیفه سجادیه
میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء
https://eitaa.com/zandahlm1357