eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ❇️ دشمن می‌خواهد ما را از داخل فاسد کند 🔰 بله اختلاف سلیقه داریم، اما در مقابل دشمن یک حرف می‌زنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✳️ جعَلَ لَكُمُ الْأَرْضَ قَرَارًا ... 🔰سوره غافر - آیه 64 💠 تلاوت بسیار زیبای استاد صیاف زاده
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
خير، حضرت رضا (ع) فرمود: آيا اين مطلب از نظر شما درست نيست؟! عرض كرد: چرا، اما دوست دارم كه آن را از تورات برايم اثبات كني، حضرت رضا (ع) فرمود: آيا قبول نداري كه تورات به شما مي‌گويد: نور از كوه طور سينا آمد، و از كوه ساعير بر ما تابيد، و از كوه فاران بر ما آشكار شد؟ رأس الجالوت عرض كرد: با اين كلمات آشنايم اما تفسير آنها را نمي دانم، حضرت رضا (ع) فرمود: من تو را از آن آگاه مي‌سازم، اين كه مي‌گويد: نور از كوه طور سينا آمد، مقصود وحيي است كه خداوند تبارك و تعالي در كوه طور سينا بر موسي (ع) نازل فرمود، اين كه مي‌گويد: از كوه ساعير بر ما تابيد، مقصود كوهي است كه وقتي عيسي بن مريم بالاي آن بود خداوند عزّوجلّ بر او وحي فرستاد، و اما اين كه مي‌گويد: و از كوه فاران بر ما آشكار شد، مقصود كوهي از كوههاي مكه است كه از آن تا مكّه يك روز راه است، آن طور كه تو و يارانت مي‌گوييد، شعياي نبي (ع) در تورات گفته است: دو سواره ديدم كه زمين برايشان روشن گشت، يكي از آن دو سوار بر الاغي بود، و ديگري سوار بر اشتري، آن الاغ سوار كيست، و آن اشتر سوار چه كسي است؟ رأس الجالوت عرض كرد: نمي دانم، شما به ما بفرماييد، حضرت فرمود: آن الاغ سوار عيسي بن مريم است، و آن اشتر سوار محمد (ص)، آيا انكار مي‌كني كه اين در تورات آمده است؟! عرض كرد: نه، انكار نمي كنم. حضرت آن گاه فرمود: آيا حيقوق نبي را مي‌شناسي؟ عرض كرد: البته كه مي‌شناسم، فرمود: كتاب شما مي‌گويد كه او گفته است: خداوند بيان را از كوه فاران آورده، آسمانها از تسبيح گويي احمد و امّت او مالامال گشت، او لشكر خود را در دريا همان گونه به پيش مي‌برد كه در خشكي، او پس از خرابي بيت المقدس كتابي جديد برايمان مي‌آورد - مقصود از اين كتاب، قرآن است - آيا اين مطلب را مي‌داني و بدان باور داري؟ رأس الجالوت عرض كرد: اين را حيقوق گفته است و ما گفته او را انكار نمي كنيم، حضرت رضا (ع) فرمود: در زبور داود مي‌خواني كه گفته است: بار خدايا، پس از دوره فترت، آن كسي را كه سنّت را بر پا مي‌دارد بفرست، آيا پيامبري جز محمد (ص) مي‌شناسي كه پس از دوره فترت آمده و سنّت را بر پا داشته باشد؟! رأس الجالوت عرض كرد: اين سخن داود است، آن را مي‌دانيم و انكارش نمي كنيم. اما مقصود او عيسي است، و دوره فترت همان ايام اوست، حضرت رضا (ع) فرمود: اين بي اطلاعي تو را مي‌رساند؛ چون عيسي با سنّت مخالفت نورزيد بلكه او تا به آخر عمرش كه خداوند نزد خود بالايش برده با سنّت تورات موافق بود، در انجيل نوشته شده است: پسر آن زن پاكدامن خواهد رفت، و پس از او فارقيطا مي‌آيد، او كسي است كه بارهاي گران را سبك مي‌سازد (احكام سخت و دشوار اديان قبلي را تخفيف مي‌دهد) و همه چيز را برايتان تفسير مي‌كند، به حقانيت من گواهي مي‌دهد همان گونه كه من به حقانيت او گواهي دادم، من براي شما امثال آوردم، و او برايتان تأويل (و معنا) مي‌آورد، آيا قبول داري كه اينها در انجيل آمده است؟ عرض كرد: آري، انكار نمي كنم. حضرت رضا (ع) فرمود: اي رأس الجالوت! درباره پيامبرت موسي بن عمران از تو پرسشي دارم، عرض كرد: بپرسيد، فرمود: چه دليلي براي اثبات نبوت موسي داري؟ دانشمند يهودي عرض كرد: او چيزي آورد كه هيچ يك از پيامبران پيش از او نياوردند، فرمود: مثلاً چه چيز؟ عرض كرد: مثلاً شكافتن دريا، تبديل عصا به اژدهايي متحرك، زدن عصايش بر سنگ و جاري شدن چشمه‌ها از آن، يد بيضا، و ديگر نشانه‌ها و معجزاتي كه انسانها قادر به امثال آن نيستند، حضرت رضا (ع) فرمود: درست است، اگر دليل او بر نبوتش اين است كه كارهايي كرد كه خلق قادر به انجام امثال آنها نيستند، آيا هر كس ديگري كه ادعاي نبوت كند و آن گاه چيزهايي بياورد كه خلق توان آوردن امثال آنها را ندارند نبايد شما او را تصديق كنيد؟ امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
31.61M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅ مدرسه کادرسازی ، دوره هایی برای تربیت نیروهای تراز انقلاب 💠 دوره 3 🔰 با یادگیری این مبانی ، سیاست را بهتر تحلیل کنیم 🎤 با تدریس 🎬 جلسه 3⃣ ✴️ انتشار فایلها بلا مانع است
🔰 سلسله 11 شماره 1⃣1⃣ 🔷 برای ظهورش قدمی برداریم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
Part03_قرارگاه محمود.mp3
14.41M
📗کتاب صوتی فصل 3⃣ "چشم های پردغدغه نمی خوابند"
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥شهید شیخ احمد کافی : من به سهم خودم تو دنیا راه افتادم و به هر که میرسم میگم بگو مهدی جان ... ... به هر که رسیدید، هر که گرفتاری داشت راهنماییش کنید بگید برو در خونه امام زمان عجل الله الّلهُــمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَـــرَج https://eitaa.com/zandahlm1357
تحقیق در ظلّ قوله علیه السلام: اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اجْعَلْهُ أَیْمَنَ یَوْمٍ عَهِدْنَاهُ، وَ أَفْضَلَ صَاحِبٍ صَحِبْنَاهُ، وَ خَیْرَ وَقْتٍ ظَلِلْنَا فِیهِ. الظل: بمعنی الغطاء و الستر. أظللنا فیه: أی سترنا فیه و هو محیط علینا، کما ورد: « یا أیها الناس قد أظلّکم شهر رمضان » [۱]، أی أحاط بکم، و صار ظلاله علیکم، و ظلّ به همین اعتبار اطلاق می‌شود بر اجسام و ابدان دنیویه ؛ لأ نّها تستر الأرواح فیها، کما أشار الیه تعالی: « وَ لِلَّهِ یَسْجُدُ مَن فِی السَّمَوَاتِ وَ الاْءَرْضِ طَوْعًا وَ کَرْهًا و ظِلالُهُمْ بِالغُدُوِّ وَالاْآصالِ [۲] »، یعنی: چنان که ارواح و نفوس و سماوات و ارواح اهالی ارض مطیع و منقاد اوامر قضا و قدر حقّ اند، نیز اجسام و ابدان آنها هم منقادند، نهایت ارواح مطیع اند طوعاً و رغبة، و اجساد منقادند کرهاً، یعنی: به قسر قاسری که روح متعلّقه باشد، کما فی حدیث اثبات الصانع: « أزلیاً صمدیاً، لا ظل [له] یمسکه » [۳]، أی لا جسم یمسکه، « و هو یمسک الاشیاء بأظلالها » [۴]، أی بأجسامها. ---------- [۱]: ۲ - مصباح المتهجد، ص ۶۲۶ ؛ عوالی اللئالی، ج ۱، ص ۲۳. [۲]: ۳ - سوره مبارکه رعد، آیه ۱۵. [۳]: ۴ - الکافی، ج ۱، ص ۹۱. [۴]: ۵ - ادامه حدیث قبل است. .......: 📚✍ بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
بخل و ترس صفدی گوید: بخل و ترس، دو صفت مذموم در مردان و دو صفت پسندیده در زنان هستند، زن نترس از شوهر بی نیاز شود، و گاه کاری کند که شوهرش هلاک شود، و یا به کاری دست زند که نتیجه اش هلاکت شوهرش باشد، زیرا چه بسا قوه عقلانی در آن لحظه به یاری او نیاید تا او را از عاقبت کار زشتش سرزنش کند. انتقام در کتاب فرج بعد از شدت آمده است: شبی غریبی به قبرستان شهر رمله آمد و کسی را دید که نبش قبر می‌کند، وی با شمشیر دست نباش را برید و فرار کرد. شب بعد در همانجا مشاهده کرد دست بریده شده دستبند دارد، چون متوجه شد دست زنی را بریده به دنبال قطرات خون افتاد تا از خانه ی قاضی سر در آورد و چون تفحص کرد فهمید دست دختر قاضی را قطع کرده است. مدت‌ها با قاضی رفت و آمد کرد تا دختر را به عقد خود درآورد. شبی دختر به قصد انتقام با کاردی تیز بر سینه شوهر نشست ولی پس از گفتگو شوهرش را سوگند داد که طلاقش دهد و رمله را ترک کند. .......: شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357