eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.9هزار عکس
36.4هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
📸 وداع همسر و فرزند شهید مدافع حرم میلاد حیدری در معراج شهدا 🌹 @zandahlm1357
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
18.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 این کلیپ رو ببینید و حتما تو گروه هایی که عضوید ارسال کنید🙏 شاید جوانی از جوانان این مرز و بوم این کلیپ رو دید و دیدگاهش نسبت به ولی فقیه جامعه ، رهبر معظم انقلاب تغییر پیدا کرد. ✍ مبادا در معرفی رهبر عزیزمون کوتاهی کنیم و روز قیامت جوابی به امام و شهدا نداشته باشیم 😔 @zandahlm1357
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي در لبنان پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي در محكوميت جنايات رژيم صهيونيستي در لبنان بسم الله الرحمن الرحيم فاجعه سهمگين قانا دلهاي ما را لبريز از درد و اندوه كرده و ما و ديگر ملتهاي مسلمان و همه آزادگان جهان را سوگوار و خشمگين ساخته است. آن كودكان معصوم , آن تن‌هاي ضعيف و رنجور , آن دلهاي وحشت زده و كوچك به چه گناهي كشته شدند , دل آتش گرفته مادران و پدران آنان چرا بايد به دست صهيونيستهاي خونخوار و حاميان مست و مغرور امريكايي اين چنين كباب مي‌شد , بيست روز بمباران بي وقفه لبنان , بيست روز جنايت در حجم انبوه , ويرانسازي يك كشور و قتل عام غيرنظاميان در آن و فاجعه اي همچون كشتار قانا از كدام پشتوانه منطق و استدلا ل برخوردار است كه دنياي مدعي تمدن و سازمان ملل و دولتها و سازمانهاي مدعي حقوق بشر اينگونه در برابر آن خونسرد و بي تفاوتند. دنياي اسلا م تا كي بايد وجود سراپا فتنه و شر رژيم صهيونيستي را تحمل كند, دولتهاي اسلا مي‌تا كي بايد دست امريكاي جنگ افروز و مستكبر را در اين منطقه حساس بازبگذارند. آنچه در لبنان اتفاق افتاد , حقوق بشر امريكايي را براي همه معنا كرد و خاورميانه اي را كه دولت امريكا در پي آن است نشان داد. امروز براي همه روشن شده است كه تهاجم به لبنان نقشه اي از پيش طراحي شده و اقدامي امريكايي , صهيونيستي به عنوان گامي اساسي در راه تسلط بر خاورميانه و جهان اسلا م بوده است. بوش و همكاران امريكايي وي به همان اندازه در فجايع لبنان گنهكارند كه سران خبيث و رو سياه رژيم صهيونيستي و سكوت سازمان ملل و بيشتر دولتهاي غربي و حمايت برخي از دولتها همچون دولت بدسابقه و بدنام انگليس آنان را نيز به اندازه‌هاي مختلف در قضاوت امروز و فرداي بشريت و در مواخذه و عقوبت عظيم الهي مسئول و شريك جرم مي‌سازد. امروز ملتهاي مسلمان بيش از هميشه از امريكا متنفر و بر آن خشمگينند. دولتهاي آنان نيز حتي آنها كه ملا حظات سياسي موجب محدوديت آنها است , از اين همه تعدي وقاحت آميز و مستكبرانه بيزار و بر آن معترضند. رژيم امريكا با حمايتش از جنايتها و جنايتكاران صهيونيست و با تجاوز آشكارش به حقوق ملتهاي مسلمان بايد منتظر سيلي سخت و مشت كوبنده امت اسلا مي‌باشد. ايستادگي ملت لبنان و مجاهدت قهرمانانه حزب الله و اقتدار برخاسته از ايمان و صبر و توكل آنان نماد ديگري از بيداري دنياي اسلا مي‌و عزم راسخ آن در برابر دشمني‌ها و كين توزي‌ها است. مشت پولا دين جوانان مومن و شجاع و مظلوم لبناني اكنون بر چهره زشت متجاوزان فرود آمده و شيشه غرور مستانه آنان را شكسته است. سياست راهبردي امريكا ايجاد ناامني و بحران و جنگ در اين منطقه است. بدانند كه هرچه ناامني را گسترش دهند ملتها را بر خود خشمگين تر و دنيا را براي خود ناامن تر خواهند كرد. رفتار و خوي تجاوزگرانه امريكا و اسرائيل , روح مقاومت را بيش از پيش در دنياي اسلا م زنده خواهد كرد و ارزش جهاد را براي انان نمايانتر خواهد ساخت. دنياي اسلا م و جوانان مسلمان در همه كشورهاي اسلا مي‌بدانند كه راه مقابله با گرك وحشي صهيونيزم و تجاوزگري شيطان بزرگ جز مقاومت فداكارانه نيست. تسليم و انقياد در برابر دولتمردان ماجراجو و فتنه گر امريكا بر طمع و جسارت انان مي‌افزايد و كار را بر ملتها سخت تر مي‌كند. اگر لبنان تسليم تجاوز اسرائيل و امريكا مي‌شد و اگر جوانان مجاهد حزب الله و مردم مظلوم جنوب رنج اين دفاع مقدس را به جان نمي خريدند , محنتي بلند مدت و ذلتي روز افزون همه ملت لبنان را تهديد مي‌كرد و ادامه اين روند تهاجمي تمام اين منطقه را در بر مي‌گرفت. امروز حزب الله خط مقدم دفاع از امت اسلا مي‌و همه ملتهاي اين منطقه است. براي دشمن صهيونيستي دين و آئين و مسجد و كليسا و شيعه و سني فرق نمي كند , رژيمي است نژادپرست و متجاوز و سفاك , اگر مانعي در راه خود نبيند , از هيچ جنايتي به هر گروه و هر ملت روگردان نيست. ملتهاي منطقه و فرقه‌هاي اسلا مي‌و پيروان دينهاي مختلف در لبنان و در همه كشورهاي اسلا مي‌بايد دست اتحاد به يكديگر دهند و نگذارند , تفرقه آنان موجب قوت دشمن شود. ايران اسلا مي‌مقاومت در برابر زوگويي‌ها و تجاوزگري‌هاي امريكا و شرارت‌هاي رژيم صهيونيستي را وظيفه خود مي‌داند و در كنار همه ملتهاي مظلوم به ويژه مردم عزيز لبنان و ملت مبارز فلسطين خواهد ايستاد. امريكا كه با حمايت صريح خود از كشتار غيرنظاميان لبناني و مخالفت صريح با آتش بس در لبنان و كمك تسليحاتي مالي و سياسي به متجاوزان صهيونيست عملا مجرم صحنه اين فجايع بزرگ است , اكنون درصدد آن است كه با تحميل شرايط خود بر ملت و دولت لبنان ظلمي مضاعف را بر آنان وارد آورد. بي
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
شك آن ملت مقاوم و آن مجاهدان شجاع زير بار چنين ظلمي نخواهند رفت و جز بر اساس مصالح خود تصميمي نخواهند گرفت. اينجانب مصائب وارد امده بر ملت لبنان به ويژه فاجعه بزرگ قانا را به آن ملت عزيز و به مجاهدان نستوه و به برجستگان و مسئولا ن سياسي آن كشور تسليت مي‌گويم و همدردي ملت بزرگ ايران را با آنان اعلا م مي‌كنم. سلا م بر ملت لبنان , سلا م بر حزب الله پيروز و سلا م بر رهبر دلا ور و مومن عربي سيد حسن نصرالله. قال الله تعالي: فاصبر ان وعدالله حق و لايستخفنك الذين لايوقنون. سيد علي خامنه اي دهم مرداد ۱۳۸۵ .......: مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
نوع اوّل: یک مجموعه ای که صاحب یک فکری هستند - یا یک فکر سیاسی، یا یک فکر اعتقادی و ایمانی؛ فرقی نمیکند - اینها می‌نشینند یک تشکّلی درست میکنند و میان خودشان و آحاد مردم کانال کشی میکنند تا این فکر را به این مردم برسانند و مردمی را با خودشان همراه کنند؛ لذا کانونهای حزبی تشکیل میشود، هسته‌های حزبی تشکیل میشود، سلولهای حزبی تشکیل میشود. بنابراین هر کس این فکر را قبول کرد، با اینها پیوند پیدا میکند. به نظر من، این حزبِ درست است؛ این سبک تحزّب، منطقی است. حزب جمهوری اسلامی بر این اساس تشکیل شده بود. البتّه به طور طبیعی اگر یک حزبی با این خصوصیات در مرکزِ خودش توانست آدمهای بافکرتری، زبده تری، خوشفکرتری داشته باشد، میتواند تعداد بیشتری را با خودش همفکر کند. نتیجه این خواهد شد که وقتی انتخاباتی پیش آمد، تا از طرف مرکز این حزب چیزی گفته شد، آن مردم از روی اعتقادِ خودشان، بر طبق آن عمل میکنند. یا حتّی اصلاً بدون اینکه او بگوید، همفکرند؛ چون معیارهاشان یکی است. این، شکل درست تحزّب است. البتّه الان در کشور ما چنین چیزی نیست؛ شاید به شکل ناقصش یکی دو تا در گوشه و کنار هست؛ امّا بعد از آنکه ما حزب جمهوری اسلامی را تعطیل کردیم، دیگر چنین چیزی را من سراغ ندارم. نوع دوّم، همان حزبهای رایج امروز اروپا و آمریکاست؛ مثل حزب جمهوریخواه و حزب دمکرات در آمریکا؛ مثل حزب کارگر و حزب محافظه کار در انگلیس. مبنای این احزاب بر این پایه ای که ما گفتیم، نیست. یک مجموعه ای از خواص، منفعت مشترکی را بین خودشان تعریف میکنند - ولو در خیلی از مسائل، با هم همفکر هم نیستند؛ گاهی خیلی هم با هم مخالفند - می‌نشینند با همدیگر قرارداد میگذارند و یک حزب به وجود می‌آورند. این حزب در میان مردم معروف است، امّا عضو مصلحتی دارد، نه عضو فکری؛ تفاوت اساسی اش اینجاست. عضو مصلحتی یعنی چه؟ یعنی اینکه فلان سرمایه دار، فلان کاسب، فلان استاد، فلان فیلسوف، احیاناً فلان روحانی، از این حزب حمایت میکند. مثلاً فلان روحانی میگوید من به مریدهای خودم دستور میدهم که به کاندیدای شما رأی بدهند، امّا در مقابلش شما باید مثلاً به مسجد من یا کلیسای من این امتیاز را بدهید؛ آنها هم قبول میکنند. آن مردمی که رأی میدهند، نه آن کاندیدا را میشناسند، نه فکر حاکم بر او را میشناسند، نه مؤسّسین حزب را درست میشناسند، نه میدانند چه کار میخواهد بکند؛ چون آقای مسجد گفته که به کاندیدای حزب کنگره ی هند رأی بدهید - این که میگویم، چون در هند درست همین قضیه اتّفاق افتاد - بنابراین به کاندیدای حزب کنگره رأی میدهیم! چند میلیون مسلمان به کاندیدای حزب کنگره رأی میدهند، در حالی که نه با آنها هم عقیده اند، نه همفکرند، نه ایمانشان یکی است، نه اصلاً میدانند آنها میخواهند در مملکت چه کار کنند. چون آقا گفته مصلحت مسلمانها این است، خب، این کار را میکنند. یا فلان سرمایه دار میگوید من اینقدر به شما پول میدهم، به حزبتان کمک میکنم، امّا مثلاً من یا فلان کس را فلان جا سفیر کنید! بحث سفیر معیّن کردن، بازرسِ فلان جا معیّن کردن، فلان شغل سیاسی دادن، جزو شرایط حتمی حزب بازی به شکل غربی است؛ چون کسی از روی ایمان کار نمیکند؛ از روی قرارداد کار میکند. من نمیدانم شماها چقدر با وضع دموکراسیهای غربی و انتخاباتهای آنجا آشنا هستید. هرچه در این زمینه اطّلاع پیدا کنید و معلوماتتان بیشتر شود، به ناکامی دموکراسی غربی و تحزّب در آنجا - که آن دموکراسیِ آنچنانی، تحزّبِ آنجوری پایه ی اصلی اش است - بیشتر پی خواهید برد. یک کتابی هست - بعید است شماها خوانده باشید؛ لابد کمتر وقت میکنید این کتابها را بخوانید - مال یک نویسنده ی رمان نویس معروف آمریکایی است به نام هوارد فاست. ظاهراً هنوز زنده است و شاید ده دوازده کتاب دارد. بنده بعضی از کتابهایش را دارم و خیلی اش را خوانده ام. هوارد فاست یک رمان نویس بسیار خوبی است؛ یک قدری هم چپ میزند؛ البتّه چپ به اصطلاح آمریکایی ها! چون میدانید دیگر؛ [در میان] آمریکایی‌ها چپشان کسی است که یک ذرّه اسم عدالت و تأمین اجتماعی و فلان را بیاورد. او کتابی دارد به نام آمریکایی، که شرح حال یک شخصی است که پدر و مادرش از یکی از کشورهای اروپای شرقی، با آن همه زحمات، خودشان را به آمریکا رسانده اند و دنبال شغل و کار و نانِ بخور و نمیر هستند. ظاهراً در آمریکا اینجور است که اگر کسی در آنجا متولد شود، شش ماهه که شد، میشود آمریکایی؛ یعنی شهروند آمریکایی است. برای او شناسنامه ی آمریکایی گرفتند، با اینکه پدر و مادرش آمریکایی نیستند. شرح مراحل تربیتش و رشدش و پیشرفتش و دوره ی کلاس قضائی دیدنش و قاضی شدنش و بالاخره وارد مبارزات انتخاباتی شدنش در این کتاب آمده است. در مقدّمه ی کتاب هم مینویسد که این رمان است، امّا از روی یک واقعیتی نوشته شده؛ شرح حال فلان کس معروف است در فلان ایالت آمریکا. گمان میکنم مترجمش این را میگوید.
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
آدم وقتی این کتاب را میخواند، واقعاً میفهمد که انتخابات یعنی چه؟ از انتخابات شورای شهر و پائین تر شروع میشود، تا میرسد به انتخابات شهرداریها، تا میرسد به انتخابات ایالتی، تا میرسد به انتخابات کنگره، تا میرسد به انتخابات ریاست جمهوری. انسانی که میخواهد در یک جامعه ی دارای منطق زندگی کند، با چنین انتخاباتهایی، هیچ معیاری برای او معنی ندارد. و کسانی که در آن انتخابات، هیچکاره ی محضند، مردمند؛ مردمی که می‌آیند رأی میدهند! همان مردمی که پای صندوق حاضر میشوند و رأی میدهند، هیچکاره ی محضند. کلوپهای حزبی ای که در آنها کاندیداها انتخاب میشوند - مثلاً حزب دموکرات، شاخه ی فلان ایالت - کلوپهایی است اصلاً بکلّی جدا از مردم. این آقا چگونه از مرحله ی پائین می‌آید تا مرحله ی ایالتی، بعد میرسد به مرحله ی کنگره، تا مثلاً یک وقتی رئیس جمهور شود؟! اصلاً انسان یک چیزهای عجیب و غریبی می‌بیند که هیچ با معیارهای انسانی و صحیح تطبیق نمیکند. بنابراین در آنجا احزاب همه کاره اند. البتّه پررویی، پشت هم اندازی، پولداری، داشتن پشتوانه‌های صهیونیستی، خوش قیافه و خوش تیپ و خوش صحبت بودن، احیاناً یک همسر فعّال و جذّاب داشتن، اینها همه در این انتخابها و گزینشها مؤثّر است. حزب در آنجا به این معناست. آن آقایانی که من می‌بینم الان برای تحزّب در کشور تلاش میکنند، بیشتر ذهنشان دنبال اینجور حزبی است. من این حزب را قبول ندارم. لذا من چندی پیش در یک جایی و به یک مناسبتی گفتم که در تحزّب بایستی کسب قدرت مورد نظر نباشد؛ اگرچه کسب قدرت برای یک حزب موفّق، یک امر قهری است. یعنی وقتی که پای انتخابات به میان آمد، شما که یک حزبی دارید که طرفداران زیادی دارد و مردم با شما همفکرند، به طور طبیعی نمیتوانید بی تفاوت باشید که این رئیس جمهور بیاید یا آن؛ لابد به یکی عقیده دارید. این عقیده ی شما به طور طبیعی اثر میگذارد و رأی دهندگان او زیاد خواهند شد - این اثرش است - امّا هدف شما نباید به دست آوردن قدرت باشد؛ باید هدایت فکری مردم باشد به سمت آن فکر درستی که خود شما به آن اعتقاد دارید. این عقیده ی ماست؛ شما هم آزادید قبول بفرمائید یا نفرمائید! پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
۱۵ فروردین ۱۴۰۲
۱۵ فروردین ۱۴۰۲