۵۷- تقاضای بازدید مقام معظّم رهبری از دانشگاه مذاهب اسلامی
در پایان از شما عزیز خوب تقاضای تشریف فرمایی به دانشگاه مذاهب اسلامی را داریم. آرزویمان این است.
حالا به امید خدا.
* * *
با احترام. با توجّه به این که دانشجویان ساعتها قبل از سخنرانی در سالن میباشند و سؤالهای بی پایان و گذشتن وقت نهار دانشجویان و احتمالاً خستگی آنها، در صورتی که مصلحت میدانید، جلسه را ختم فرمایید.
#پاسخ پرسشهای دانشجویان
✍مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 5 🎧آنچه خواهید شنید؛ ❣دلهای بزرگ؛ همیشه برای دیگران جا دارند... ودلهای
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روانشناسی قلب 06.mp3
3.29M
#فایل_صوتی_روانشناسی_قلب 6
🎧آنچه می شنوید؛
❣فشار قبر
همین فشارهاییه که اینجابه قلب ما،وارد ميشه.
قلبهای کوچک،
با کوچکترین فشارها،تکون می خورن😔
💓اماقلبهای بزرگ،آسون نمی لرزند.
🕌در محضر امام روح الله (۱۰۲)
🏴 امام خمینی(ره):
شهادت سید مظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود، آن شهادت مظلومانه و اسارت آل الله، تخت و تاج یزیدیان را که با اسم اسلام، اساس وحی را به خیال خام خود میخواستند محو کنند، برای همیشه به باد فنا سپرد و آن جریان، سُفیانیان را از صحنه تاریخ به کنار زد.
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
8.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 مقطع تلاوت استاد شحات انور
سوره مبارکه #کوثر
🔆بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
🔅در واقع، ما خیر فراوان به تو دادیم: برکت در نسل.
پس سرت را بالا بگیر و بهشکرانهاش نماز بخوان
بله، آنکه به تو زخمِزبان میزند خودش اجاقکور است، نه تو!
#قرآن
#تلاوت
@zandahlm1357
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
تربت شخصي از شيعيان از زيارت سيد الشهدا (ع) برگشته بود و خدمت امام رضا (ع) رسيده و سپس مقداري از تر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تقديم هدايا به شاعر اهل بيت
اباصلت هروى حكايت كند:
روزى دعبل خزاعى شاعر اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام - در شهر مَرْوْ به محضر مبارك امام علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام شرفياب شد و اظهار داشت: ياابن رسول اللّه! قصيده اى در شاءن و عظمت شما اهل بيت، سرودهام و علاقه مندم آن را در محضر شما بخوانم؟
امام عليه السلام فرمود: بخوان.
پس دعبل خزاعى قصيده خود را در حضور
مبارك حضرت آغاز كرد ؛ و چون به اين شعر رسيد: (۱۷)
مى بينم كه حقوق و شئون اهل بيت در بين غير صاحبانش تقسيم گشته، و دست ايشان از تمامى حقوق، قطع و خالى گشته است.
امام عليه السلام شروع به گريستن نمود ؛ و پس از لحظه اى فرمود: راست گفتى، اى خزاعى! حقيقت را بيان كرده اى.
و چون دعبل، اين شعر را سرود:
هنگامى كه در تنگ دستى قرار گيرند و جهت احقاق حقّ خويش به غاصبين مراجعه نمايند، آنها از پرداخت هرگونه كمكى امتناع مى ورزند و ايشان دست خالى خواهند بود.
حضرت دست هاى مبارك خود را به هم مى فشرد و كف دست پشت و رو مى نمود و مى فرمود: آرى، به خدا سوگند، تمامى آنها را قبضه و غصب كرده اند.
و هنگامى كه اين شعر را خواند:
همانا من در دنيا از روزگار آن وحشت داشتهام ؛ وليكن اميدوارم بعد از مرگ به جهت علاقه و محبّت به شما اهل بيت در اءمنيت و آسايش قرار گيرم.
حضرت فرمود: اى دعبل! خداوند متعال تو را از سختىها و شدايد قيامت در اءمان دارد.
و همين كه به اين شعر رسيد:
و قبر نفس زكيّه يعنى ؛ امام موسى كاظم عليه السلام در بغداد است، خداوند متعال او را در عالى ترين غرفهها و مقامات اُخروى جاى داده است.
امام عليه السلام اظهار نمود:
آيا مايلى دو قصيده هم من بسرايم و بر اشعارت افزوده شود؟
دعبل خزاعى عرضه داشت: بلى، ياابن رسول اللّه!
پس حضرت رضا عليه السلام چنين سرود:
و قبر ديگرى در طوس خواهد بود، كه چه ظلمها و مصيبت هائى را متحمّل شده و درونش را از زهر جفا به آتش كشيده اند كه تا روز محشر سوزان است.
و خداوند، حجّت خود يعنى ؛ امام زمان عجّل اللّه تعالى فى فرجه الشّريف را مى فرستد و تمام ناراحتىها و اندوه ما اهل بيت را برطرف مى گرداند.
بعد از آن، دعبل خزاعى سؤ ال كرد: اين قبر از چه كسى است، كه در طوس مدفون مى گردد؟!
حضرت در پاسخ فرمود: قبر خود من مى باشد، و طولى نخواهد كشيد كه طوس محلّ تجمّع شيعيان و زوّار من گردد.
پس هركس مرا در غريبى طوس با معرفت زيارت نمايد، آمرزيده شود و در قيامت با من محشور خواهد شد.
سپس امام عليه السلام به دعبل فرمود: لحظه اى درنگ كن و از جاى حركت منما.
و آن گاه حود حضرت وارد اندرون منزل شد ؛ و پس از گذشت لحظاتى، خادم وى بيرون آمد و مقدار صد دينار تحويل دعبل خزاعى داد و اظهار داشت: سرور و مولايم فرمود: اين پولها را خرجى راه خود قرار بده.
دعبل عرضه داشت: به خدا سوگند، كه من براى پول نيامدم ؛ و دِرهمها را برگرداند
و گفت: اگر ممكن است لباسى از لباس هاى حضرت به من داده شود،
پس چون خادم آن دراهم را خدمت امام عليه السلام برد ؛ و حضرت همان مقدار پول را با يك لباس مخصوص از لباس هاى خود را براى دعبل ارسال نمود.
پس از آن كه دعبل - ضمن جريانات مهمّى كه در مسير راه برايش اتّفاق افتاد - به منزل خويش وارد شد، كنيزى داشت كه بسيار مورد علاقه اش بود، چشمش نابينا گشته و تمام پزشكان از معالجه و درمان آن عاجز و نااميد بودند، لذا مقدارى از آن لباس حضرت را بر صورت و چشم هاى كنير ماليد، كه به بركت آن بلافاصله كنيز، بينائى خود را باز يافت.... (۱۸)
همچنين محدّثين و مورّخين به نقل از دعبل خزاعى - كه شخصاً حكايت كند - آورده اند:
روزى در خراسان به مجلس حضرت علىّ بن موسى الرّضا عليهما السلام وارد شدم، پس از گذشت لحظه اى حضرت فرمود:
اى دعبل! شعرى براى ما بخوان.
و من هم اشعارى را كه خود، در منقبت اهل بيت رسول اللّه عليهم السلام سروده بودم، خواندم.
چون مقدارى از آن اشعار را خواندم، حضرت بسيار گريست ؛ چندان كه حالت بيهوشى به حضرت دست داد و خادمى كه كنار حضرت بود، به من اشاره كرد: ساكت باش ؛ و من ديگر چيزى نخواندم تا آن كه حضرت به هوش آمد.
بار ديگر فرمود: اشعارت را تكرار
كن.
و من نيز تكرار كردم، مجدّدا حضرت در اثر گريه بسيار، حالت اوّليّه را پيدا نمود و من ساكت شدم ؛ و تا سه مرتبه چنين گذشت، تا آن كه در مرحله چهارم اشعارم را تا آخر خواندم.
و در پايان، حضرت سه مرتبه فرمود: اءحسنت، اءحسنت، اءحسنت.
سپس امام رضا عليه السلام دستور فرمود كيسه اى كه در آن سه هزار درهم سكّه بود، به من داده شود و همچنين پارچه هاى گرانبهاى زيادى را نيز به من عطا نمود.
.......:
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
5.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#از_حرم
بارش شدید باران در نیمه تابستان در حرم مطهر رضوی