eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
40.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
بدون عينك (بدون عينك) جناب آقاي حاج محمد حسن ايمانيه نقل كرد در ماه رجب ۹۴ مشهد مقدس رضوي (عليه السلام) مشرف شده پس از مراجعت نقل نمودند. جمعيت زوار بطوري بود كه تشرف بحرم مطهر سخت و دشوار بود روزي با زحمت و مشقت وارد حرم مطهر شدم كتاب مفاتيح را بازكردم دست در جيب نمودم تا عينك را بيرون بياورم چون چند سال است بدون عينك نمي توانم خط بخوانم ديدم عينك را فراموش كرده‌ام همراه بياورم سخت ناراحت و شكسته خاطر شدم كه بچه زحمتي بحرم مشرف شدم و نمي توانم زيارت بخوانم. در همان حال چشمم بخطوط مفاتيح افتاد ديدم آنها را مي‌بينم ومي توانم بخوانم خوشحال شدم و زيارت را با كمال آساني خواندم و خدايرا سپاس كردم. پس از فراغت و خارج شدن از حرم مفاتيح را باز كردم ديدم نمي توانم بخوانم و بمانند پيش بدون عينك خط را نمي شناسم و تاكنون چنين هستم دانستم كه لطفي وعنايتي از طرف آن بزرگوار بوده است. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
۳. قیام حسین بن حسن افطس حسین بن حسن که از نوادگان امام سجاد (علیه السلام) بود، در سال ۱۹۹ ه از جانب ابوالسرایا به عنوان امیرالحاج و حاکم بر مکه انتخاب شد. [۱] گرچه وی بدون درگیری و به راحتی وارد شهر مکه شده بود، [۲] اما طبق گفتۀ برخی منابع، به خاطر اقدامات ناشایست او و یارانش، مردم از وی رویگردان شده و از رفتارش به ستوه آمدند. نارضایتی مردم و نیز اطلاع وی از خبر قتل ابوالسرایا، باعث شد که او و یارانش به نزد محمدبن جعفر (دیباج) رفته و او را که نزد مردم، محترم و آبرودار بود، تحریک به قیام نمایند. محمد که در ابتدا مخالفت می‌کرد، با اصرار فرزندش علی و حسین بن حسن افطس، راضی به بیعت شد [۳] و بدین ترتیب، حسین به قیام محمد پیوست. ---------- [۱]: ابن اثیر، پیشین، ص ۳۰۵. [۲]: ابن اثیر، پیشین، ص ۳۰۷. [۳]: ابن اثیر، پیشین، صص ۳۱۱ ۳۱۲. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
15.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عج 🔻 آقایونی که میگید به قانون حجاب احترام بذارید اگه یه روزی قانون عوض بشه و داشتن حجاب خلاف قانون بشه، خود شما بهش احترام میذارید⁉️ ⬅️ پاسخ استاد رو ببینیم... استاد_رحیمپور_ازغدی @zandahlm1357
mahdaviat.irچشم به راه - قسمت بیست و چهارم.mp3
زمان: حجم: 11.6M
🎬قسمت: بیست و چهارم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
43.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 کارتون زیبای شهر موشکی 📼 قسمت ۲۳ : دفاع از وطن @zandahlm1357 🇮🇷 بچه ها ! با هم این کانال و تبلیغ کنیم
6.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مجموعه کلیپ های روایتگری 👌 هر روز روایتی از شهدا بشنوید❤️ شماره ۲۴ کاری از گروه راویان سردار شهید حاج عبد الحسین برونسی 🌹
عکس العمل خواستگاران پس از ناامیدی آنان که از همسری با حضرت فاطمه (علیها السلام) نومید شده بودند، با سعد بن معاذ، رئیس قبیله اوس، به گفت وگو پرداختند و دریافتند که جز حضرت علی (علیه السلام) کسی شایستگی همسری با دختر پیامبر خدا (علیهما السلام) ندارد. از این رو، دسته جمعی در پی امیرالمؤمنین (علیه السلام) شتافتند. سرانجام او را - که در نخلستان‌های مدینه مشغول آبیاری بود - یافتند. آنان [علیرغم عدم میل باطنی] رو به حضرت کردند و گفتند: اشراف قریش از دختر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) خواستگاری کرده اند، ولی پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرموده که کار فاطمه (علیها السلام) به فرمان خدا سامان می‌یابد. بی شک اگر شما با آن سوابق درخشان و فضایلی که دارید خواستگاری کنید پاسخ مثبت خواهید شنید. [۱] خواستگاری امیرالمؤمنین (علیه السلام) و مراسم عقد در آسمان شیخ صدوق از حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) روایت می‌کند که فرمود: من در این آرزو بودم که با فاطمه دختر حضرت محمّد۸ ازدواج کنم، ولی شرم می‌کردم این مطلب را با رسول خدا (صلی الله علیه و آله) در میان بگذارم. این آرزو پیوسته در سینه من بود، تا اینکه بالاخره به حضور پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) مشرف شدم. آن حضرت به من فرمود: یا علی!، عرض کردم: لبیک یا رسول اللَّه!، فرمود: تصمیم به ازدواج داری؟ عرض کردم: رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بهتر می‌داند. پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) در نظر داشت که یکی از زنان قریش را برایم بگیرد، ولی من این خوف را داشتم که مبادا فاطمه (علیها السلام) از دستم برود. هنگامی که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شخصی را نزد من فرستاد و مرا احضار فرمود، من در حالی که از شدت شادمانی سر از پا نمی شناختم به حضور آن حضرت مشرف شدم که در آن موقع در اتاق‌ام سلمه بود. دیدم آن برگزیده خدا به قدری مسرور و خوشحال است که تا آن روز چنین ندیده بودم. وقتی چشم مبارک حضرت به من افتاد، صورت مبارکش می‌درخشید و آن قدر شادمان و متبسم بود که سفیدی و درخشندگی دندان هایش را به روشنی می‌دیدم. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به من فرمود: یا علی! مژده باد تو را! زیرا خدا آن غم و اندوهی که من درباره ازدواج تو داشتم برطرف کرد. عرض کردم: چگونه یا رسول اللَّه! ---------- [۱]: . المناقب الخوارزمی ۳۴۳؛ مسند الامام علی (علیه السلام) ۸/۱۹. لازم به ذکر است این دست افراد که به حضور امیرالمؤمنین (علیه السلام) آمده و به وی پیشنهاد خواستگاری از حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام) را می‌دهند، در واقع هیچ قصد خیری نداشته بلکه تمام تلاششان این بود که حضرت، داماد رسول خدا (صلی الله علیه و آله) نشود، و به این شرافت ویژه نائل نشود. اما انگیزه آنان در این فراخوانی آن هم با این سرعت چه می‌تواند باشد؟ شاید هدفشان این بوده که نظر رسول خدا (صلی الله علیه و آله) را در این راستا بدانند که تا چه میزانی به امیرالمؤمنین (علیه السلام) توجه دارد، و برای روشن شدن این مسئله عجلۀ خاصی داشتند؛ چرا که احتمال می‌دادند رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به تقاضای امیرالمؤمنین (علیه السلام) نیز پاسخ رد بدهد. همچنین شایان ذکر است این عده افراد - طبق این نقل تاریخی - از خود به «اشراف قریش» تعبیر می‌کنند، در حالی که شخصیتی بین عرب و قریش نداشتند. بنابراین واضح است هدفشان از این گفتار شخصیت سازی و فضیلت تراشی برای خویش است. فرمود: جبرئیل نزد من آمد و یک سنبل و قُرَنْفَل [۱] بهشتی به من داد. من آن‌ها را گرفتم و بوییدم و از جبرئیل پرسیدم: این سنبل و قرنفل برای چیست؟ او پاسخ داد: خدای توانا به ملائکه و ساکنین بهشت دستور داده که بهشت را با درخت و میوه و قصرهای آن را زینت کنند. بادِ بهشت را مأمور کرد تا انواع و اقسام عطر و بوی خوش را در بهشت منتشر کند. حورالعین بهشتی را دستور داده که سوره طه و یاسین و حمعسق را تلاوت کنند. سپس منادی از زیر عرش ندا در داد: «آگاه باشید امروز روز ولیمه و عروسی علی بن ابی طالب (علیه السلام) است. من شما را شاهد می‌گیرم که فاطمه زهرا دختر محمّد۸ را با رضایت خود به نکاح علی بن ابی طالب (علیه السلام) درآوردم. » آنگاه خدای رئوف ابر سفیدی را فرستاد تا لؤلؤ و زبرجد و یاقوت بر سر آن‌ها نثار کند. سپس ملائکه برخاستند و سنبل و قرنفل بهشت را نثار آن‌ها کردند که این سنبل و قرنفل از جمله همان هاست. پس از این ماجرا خدا ملکی را که نامش «راحیل» است - و در میان ملائکه خطیبی بلیغ تر از او وجود ندارد - مأمور خواندن خطبه کرد. راحیل خطبه ای خواند که اهل آسمان و زمین نظیر آن را نشنیده بودند، آنگاه منادی [از جانب خداوند] بار دیگر در بهشت ندا کرد: