#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#سبک_زندگی_شاد ۲۵ باور به اینکه الهی که رب العالمینه، همیشه با تو هست؛ 👈باعث میشه هیچوقت احساس ب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سبک زندگی شاد 26.mp3
9.86M
#سبک_زندگی_شاد ۲۶
😣 افکار منفی، زائیده ی دستِ شیطان و مانع نشاط و آرامش شمایند!
تا وصلِ به منبعِ نور، و تنها انرژیِ مثبتِ عالَم نباشید؛
دفعِ افکار منفی، و درنتیجه حفظِ شادیِ شما، ممکن نخواهد بود!
🕌در محضر امام روح الله (۲۵۱)
💠 روز شرافت
📌 امام خمینی (ره ):
این روز، روز زن است؛ یعنی، روز تولد این حضرت روز زن است. زهد و تقوا و همه چیزهایی که داشته است و عفافی که او داشته است و همه چیز، شما باید اگر پذیرا شدید، آنها را تبعیت کنید و اگر تبعیت نکردید، بدانید که شما داخل در روز زن نیستید، هر کس نپذیرفت، این در روز زن وارد نشده است و در این شرافت وارد نشده است.
📆 ۱۱ اسفند ۶۴
#جمهوری_اسلامی_حَرم_است
#امام_خمینی
📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر #صلوات، بدون ذکر منبع هم مجاز است.
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💕 💕 #ماجراهای_سعید #پویانمایی 🧸@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شفاى دردها مشهدى رستم پسر على اكبر سيستانى فرمود: من دوازده سال قبل از اين تاريخ (سيزدهم ماه ربيع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شفاى دست
حاج غلامحسين جابوزى دخترى به نام كوكب كه دست راستش شل شده بود داشت كه در آخر روز نهم ماه شوال سنه ۱۳۴۳ شفا يافت كه والده دختر نقل نمود.
شبى در خانه وقعه هولناكى روى داد و اين دختر از هول و اندوه آن وقعه دست راستش بدرد آمد تا سه چهار روز بدرد گرفتار بود. آنگاه دستش از حس و حركت افتاد لذا از جهت علاج از قريه خود به ترشيز (كاشمر فعلى) آمده و نزد طبيب رفته به معالجه مشغول شديم و اثرى حاصل نشد.
پس بسوى مشهد مقدس حركت كرديم و مشرف به حريم رضوى شديم ظاهرا براى معالجه و باطنا به جهت استشفاء از دربار حضرت رضا (ع) پس چند روز نزد طبيبان ايرانى رفته فايده اى نديديم. آنگاه به دكتر آلمانى رجوع كرده و او براى معاينه دختر را برهنه كرد و من چون دختر خود را نزد آن اجنبى كافر برهنه ديدم بر من سخت و گران آمد آرزوى مرگ كردم كه كاش مرده بودم و ناموس خود را پيش اجنبى كافر برهنه نمى ديدم.
دكتر امر كرد چشمهاى دختر را بستند و باو گفت به هر عضوى كه دست مى گذارم بگو آنگاه دست به هر عضو كه مى گذاشت دختر مى گفت فلان عضو است تا وقتى كه دست بدست راست او نهاد و دختر هيچ نگفت. پس سوزنى مكرر بآندست فرو كرد و دختر ابدا اظهار تاءلم نكرد. چون معلوم شد كه احساس درد نمى كند لباس
او را پوشيده و چشم هاى او را باز كرد و گفت اين دست علاج ندارد و سه مرتبه گفت دست مرده است و روح ندارد. ببريد او را نزد امام خودتان مگر پيغمبر يا امام علاج كند.
از اين سخن يقين نمودم كه چاره اى نيست بجز پناه بردن به طبيب حقيقى حضرت على ابن موسى الرضا (ع).
فكر بهبود خود بدل زدر ديگر كن
درد عاشق نشود به زمداواى طبيب
لذا او را به حمام فرستاده تا پاكيزه شود و غسل نمايد. بالجمله قريب بغروب بود كه تشرف بحرم حقيقى و كعبه واقعى حاصل شد و دختر در پيش روى مبارك نزد ضريح نشست و عرض كرد يا امام رضا يا شفا يا مرگ، من نيز اين سخنش را بساحت قدس امام (ع) پسنديده و همين معنى را خواهش كردم و هر دو گريه بسيار نموديم آنگاه يادم آمد كه نماز ظهر و عصر را نخوانده ايم.
به دختر گفتم برخيز كه نماز نخوانده ايم دختر برخواست به مسجد زنانه ايكه در حرم شريف است رفت براى نماز من نيز در جلوى مسجد مشغول نماز شدم نماز من تمام نشده بود. ديدم دختر بسرعت تمام از مسجد زنان بيرون آمد و از نزد من گذشت.
من از نماز فارغ شدم بجستجوى او برآمدم كه اگر رو به منزل رفته است او را ببينم زيرا كه راه منزل را نمى داند و سرگردان مى شود. پس متوجه شدم ديدم نزد ضريح مطهر نشسته و اظهار حاجت مى كند كه يا شفاء
يا مرگ.
گفتم كوكب برخيز به منزل رفته تجديد وضو نموده برگرديم. گفت تو مى خواهى برو لكن من برنمى خيزم تا مرگ يا شفاى خود را بگيرم از انقلاب حال او منقلب شده گريه كردم و از حرم بيرون آمده به منزل خود كه در سراى معروف به گندم آباد بود رفتم ديدم همسفران چاى مهيا كرده اند نزد ايشان نشسته مشغول صرف چاى بودم ناگاه ديدم دختر با عجله آمد.
تعجب كرده گفتم تو كه گفتى تا مرگ يا شفاى خود را نگيرم برنمى خيزم حال باين زودى و عجله آمده اى؟
گفت اى پدر حضرت مرا شفا داد!! گفتم از كجا مى گوئى گفت نگاه كن ببين دست شل شده خود را بلند كرد و فرود آورد بطوريكه هيچ اثرى از فلج در آن نبود. آنگاه گفت من همى خدمت آنحضرت عرض مى كردم يا مرگ يا شفا يكمرتبه حالتى مانند خواب بمن رويداد سرم را روى زانو گذاردم. سيد بزرگوارى را ميان ضريح ديدم كه صورت او در نهايت نورانيت بود پس ديدم دست شل شده مرا ميان ضريح كشيد و از طرف شانه تا سر انگشتانم دست ماليد و فرمود:
دست تو عيبى ندارد ناگاه انگشت پايم بدرد آمد چشم باز كردم ديدم يك نفر از خدمت گذاران حرم براى روشن نمودن چراغ هاى بالاى ضريح كرسى گذارده و اتفاقا يكپايه آن روى انگشت پاى من قرار گرفته پس برخواستم و فهميدم به نظر مرحمت امام هشتم شفا يافتهام لذا بزودى خود را بخانه رسانيدم كه تو را بشارت دهم
.
هذا حرَمَالاَْقْدَسِ مِنْ رِفْعَتِهِ
جِبْريلُ مُواظِبٌ عَلى خِدْمَتِهِ
يَدْعُوا اَبَدا لِمَنْ اَتى رَوْضَتِهِ
اَنْ يُدْخِلُهُ الاِْلهُ فى رَحْمَتِه
#دانستنیهای_امام_رضا_علیه_السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
رؤياي صادق درس اشارات ما در محضر استادم در علوم عقلي و نقلي و رياضيات و غير آن، علامه ذوالفنون معلم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا، سلاح پيامبران
از امام رضا عليه السلام نقل شده كه همواره به اصحاب خود ميفرمود: بر شما باد سلاح پيامبران، از او پرسيده شد كه سلاح انبياء چيست؟
فرمود: سلاح انبياء دعا ميباشد. [۵۴].
بخشيده شده از رحمت
امام رضا عليه السلام فرمود:
«الصلوة صلة الله للعبد بالرحمة؛
نماز عطيه و احساني است از طرف خداوند براي بنده، كه از راه رحمت و عنايت بخشيده است. » [۵۵].
بهترين شيوه ي زندگي
امام رضا عليه السلام فرمود:
شيعيان و پيروان ما را به سه مسأله امتحان كنيد:
۱- اهميت به اوقات نماز، كه آيا اول وقت نماز را برپاي ميدارند يا خير؟
۲- حفظ اسرار، يعني در حفظ اسرار و مسايل محرمانه
[صفحه ۵۴]
كوشا هستند يا خير؟
۳- و از حيث توانمنديهاي مالي، يعني آيا در مال خود براي برادران ديني سهمي قائلند و دست آنها را ميگيرند يا خير؟ [۵۶].
#فضايل_سيره_امام_رضا_(ع)#عالم_آل_محمد در آثار استاد علامه حسن زاده
https://eitaa.com/zandahlm1357