eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
D1738556T15846299(Web)-mc.mp3
8.8M
🤲🏻عمو نابینای مادرزاد بود. همیشه دلش می‌خواست به زیارت امام رضا (ع) برود، اما هیچ‌وقت موفق نشده بود. 🔎موضوعات قصه: @zandahlm1357
6.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 (ع): اگه اشک نداری، وضعت خطرناکه❗️ یک فکری به حال خودت بردار... 🔻 استاد @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت نود و هشتم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: نود و هشتم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
9.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 شوخی حاج صادق آهنگران                                    با رزمنده ها      🎙 چاوش زوار حسین                         نغمه کرده آغاز        ‌‌‍‌@zandahlm1357
🍂 🔻 2⃣4⃣ سردار علی ناصری نیروهای ما که تا آن زمان تجربه چندانی در زمینه مقابله با ۔ شیمیایی نداشتند، حسابی غافلگیر شدند. بسیاری از نیروهای ایرانی حتی ماسک ضد شیمیایی هم نداشتند و به همین جهت تلفات زیادی دادیم. دشمن در جزایر برای از پا درآوردن ما از تیر مستقیم تانک استفاده می کرد. اگر بچه ها شبانه سنگری احداث می کردند، فردا عراقیها با تیر مستقیم تانک آن را هدف قرار می دادند و منهدم می کردند. ما در جزیره نیروی زرهی نداشتیم و برای وصل به عقبه نیز دشواریهای زیادی داشتیم و همه ترددها با قایق و کشتی انجام می شد. از این رو تدارک نیروها در جزیره خیلی دشوار بود. برای حل این معضل به فکر افتادیم تا بین عقبه و جزیره پل بزنیم. در این مرحله نیز بچه های واحد اطلاعات قرارگاه نصرت به واحد مهندسی و تدارکات خیلی کمک کردند. دشمن کل منطقه را زیر انواع آتش هوایی و توپخانه گرفته و جهنمی آفریده بود. زیر چنین آتش گسترده ای، نیروهای ما شروع کردند به پل زدن. مسیری که می بایست پل احداث می شد، حدود دوازده کیلومتر بود. ابتدای پل از موقعیت شهید باقری بود. در مدت کمی، با تلفات و دشواری طاقت فرسا، بچه ها دوازده کیلومتر پل شناور که معروف به خیبری بود زدند. در این مرحله، دشمن بسیار کوشید که ما را از این کار باز دارد؛ اما ایثار و از جان مایه گذاشتن بچه ها دشمن را ناکام گذاشت. دشمن از این کار خیلی برآشفت و در عوض، نیروهای ما خیلی روحیه گرفتند. احداث پل دوازده کیلومتری خیبر، از آن دست معجزات انسانی است که فقط انسانهای عاشق خدا می توانند از عهده آن برآیند. پیگیر باشید @zandahlm1357
ضربات امیرالمؤمنین (علیه السلام) باز نیز «ابن شهرآشوب» می‌نویسد: حضرت دو نوع ضربه داشت؛ وقتی طرف مقابل قدبلند بود حضرت از طول و وقتی کوتاه بود از عرض ضربه می‌زد. و ضربه‌های حضرت بکر بود؛ ضربه بکر یعنی ضربه تمام کننده ای که چیزی به دنبال نداشت. و زمانی که به دژی می‌رسید ویران می‌کرد. [۲] در کارزار جمل در روز جنگ جمل که انبوه سیاهی جمعیت افق چشم را پر کرده بود، و در آن جنگ تنها شانزده هزار نفر از سپاه جمل کشته شدند و جنگ به شدت خود رسیده، و به روایت تاریخ دست‌ها و پاهای قطع شده، به هوا پرتاب می‌شد، در آن هنگام امیرالمؤمنین (علیه السلام) به دنبال علمدار سپاه «محمد بن حنفیه» فرستاد و به او فرمان داد تا در حالی که پرچم به دوش دارد به دل دشمن زند و فرمود: ---------- [۲]: . مناقب ابن شهرآشوب ۱/۳۵۵؛ بحار الانوار ۲۱/۱۷۹ و ۴۱/۶۷؛ النهایه فی غریب الحدیث ۱/۱۴۹؛ لسان العرب ۴/۸۰؛ مختار الصحاح ۳۹؛ مجمع البحرین ۳/۲۲۹. اگر کوه‌ها متزلزل شود تو تکان نخور، دندان هایت را به هم بفشار و جمجمه خویش را به خدا امانت ده، قدم هایت را بر زمین میخکوب کن و نگاهت را به آخر لشکر دشمن انداز، چشمت را از تجهیزات دشمن فرو گیر و بدان که نصرت و پیروزی از سوی خداوند سبحان است. [۱] محمد بن حنفیه با دیدن لشکر انبوه که چون سیاهی در بیابان کشیده شده بود، به اندیشه فرو رفت که به محض حمله ور شدن او، تیراندازان، علمدار را تیرباران خواهند کرد. محمد بن حنفیه تا به این اندیشه مشغول شد که چگونه هجوم برد، ناگاه دید شخصی چون گردباد پرچم سپاه را از او ربود و به دل دشمن حمله ور شد. ---------- [۱]: . نهج البلاغه کلام ۱۱ مجلد ۱ ص۴۳. محمد گوید: با شگفتی نگاه کردم دیدم پدرم امیر مؤمنان (علیه السلام) است که سینه لشکر را شکافته و مانند شیری غرّان به دل دشمن یورش می‌برد و سپاه را از هم پاشیده گویی به آسمان و زمین می‌رود، و دشمن چونان گرگی از پسِ شیر فرار می‌کند. [۱] سپس امام حسن (علیه السلام) پرچم را از محمد گرفت و به قلب دشمن یورش برد و با یک ضربت شتر را از پای درآورد. [۲] جابر انصاری نقل کرده می‌گوید: در بصره با امیرالمؤمنین (علیه السلام) حضور داشتم و ۷۰ هزار نفر با آن زن [عایشه] گرد آمده بودند ولی هر کس را می‌دیدم می‌گفت: علی (علیه السلام) مرا فراری داد، و هر مجروحی را دیدم می‌گفت: علی (علیه السلام) مرا مجروح ساخت، و هر کسی که در حال جان دادن بود می‌گفت: علی (علیه السلام) مرا کشت. در سمت راست لشکر صدای علی (علیه السلام) را می‌شنیدم و در سمت چپ هم صدای علی (علیه السلام) را می‌شنیدم. بر طلحه که به خاک و خون افتاده بود و تیری در سینه اش نشسته بود گذشتم و پرسیدم: این تیر را چه کسی به تو افکند؟ گفت: علی بن ابیطالب. گفتم: ای حزب بلقیس و ای حزب ابلیس! علی (علیه السلام) تیری نیفکند و تنها شمشیر به دست دارد. گفت: مگر نمی بینی چگونه گاه به آسمان می‌رود و گاه به زمین، گاه از مشرق فرود می‌آید و گاه از مغرب، و مغرب و مشرق را برای خود یکسان ساخته است؟! به هر جنگجویی می‌رسد نیزه اش می‌زند و با هرکس روبه رو می‌شود او را می‌کشد؛ یا ضربتی میزند، یا به خاک می‌افکند، یا بر او نهیب می‌زند که ای دشمن خدا بمیر، و هیچ کس از دست او نمی گریزد. [۱] ---------- [۱]: . الجمل شیخ المفید ۱۶۱؛ وقعة الجمل ۱۴۱؛ تاریخ الطبری ۳/۵۲۴؛ مروج الذهب ۲/۳۶۶؛ منهاج البراعه ۱۷/۶۷. [۲]: . مناقب ابن شهرآشوب ۳/۱۸۵؛ بحار الانوار ۳۲/۱۸۷ و۴۳/۳۴۵؛ منهاج البرائة ۳/۱۸۷. [۱]: . المحلی ۴۱۰ به نقل از الامام علی بن ابی طالب (علیه السلام) احمد الرحمانی ۶۰۴. @zandahlm1357