eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
خنياگر آفتاب ضريح سينه به سينه به لحظه هاى گرد گرفته شهرمان كه اشتياق صيدشان را در خود مى پرورانيم ما با وسيع ترين لحظه هاى سبز خويش در پشت ابتدايى كه نيستيم در حضور آفتاب گنبد شما به سان كوه قطره قطره جويبار مى شويم ما قد سوخته ترين هيچ يك باغچه هستيم و دست تبركى از ما به ديدار سبز شما مصلوب مى ماند مولاى ما! خنياگر آفتاب ضريح شماييم و به تبرك ديوار باغتان، بوسه مى زنيم آخر، ما پلك باغچه مان را به باغ آفتاب نگشوديم غريب ما! اما شما، غريب نيستيد عريب ماييم كه روشنايى پنجره هامان را روشنايى مى طلبيم * * * ماندگارترين ياد چنان آبشار فضايل تو رفيع است كه هر چه سر به فراتر فراز آورم ديدگانم در نظاره ارتفاع تو باز مى ماند! تو برترينى، بلندترينى تو ماندگارترين ياد روزگارانى تو سايه سار نخل محبت تو چشمه زار تمامى خوبى تو را چه واژه اى درخور است و بايسته؟ كلام در ستايش تو عقيم است و نيز كتابى كه بخواهد از تو بگويد، سترون! تو سبزى، تو سروى صنوبرى، شمشادى تو اصل و مايه نورى تو آن خورشيدى كه آسمان از تو نور به وام مى گيرد و زمين را تو خلعت فروغ مى بخشى اى آفتاب! اين راز را چه كسى مى داند؟ ج. قلم آرا ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
5247-fa-harekate-farhangi-va-syasi-imam-javad.pdf
380.9K
حركت فرهنگي و سياسي امام جواد (ع) مشخصات كتاب: نويسنده : مجله حوزه ناشر : مجله حوزه عناوين اصلي كتاب شامل: حركت فرهنگي و سياسي امام جواد؛ پاورقي ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 قصه‌ «امام مهربونی که غذاش رو به سگ داد» ✍️ نویسنده: محمد رضا فرهادی حصاری 🎤 با اجرای: ناهید هاشم ‌نژاد، سما سهرابی و محمد علی حکیمی 🔷 مناسب سن ۴ سال به بالا 💠 هدف قصه: آشنایی کودکان با زندگی امام حسن علیه السلام است. 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 چرا امام دستور قتل را صادر کرد ،جواب رمان، رمان است! نه دستور قتل !؟ 🔷 واکنش دولت های اروپایی در برابر حکم امام چه بود؟ در پایان چه کسی عقب نشینی کرد؟ 🔶 استاد پاسخ میدهد... ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 ویژگی های نفاق و منافقین ✅ جلسه 24 (بخش اول) 🎙آیت الله مجتبی تهرانی(ره) 📖 راه علاج نفاق از نظر امام خمینی (ره) 1️⃣ ✍️ امام(ره) در بحث علاج نفاق می‎فرماید: "یکی تفکّر در مفاسدی که مترتب بر این رذیله است: چه در این دنیا که اگر انسان به این صفت معرفی شد،" یا صفت دو رو بودن و دو زبان بودن را که همان دوگانگی است، داشته باشد، "از انظار مردم می‌افتد و رسوای خاصّ و عام می‌شود." ایشان تعبیر به «بی‌آبرو» می‎کند و می‌فرماید: "و بی‌آبرو پیش همۀ اقران و امثال می‌گردد." بعد تعبیرهای خیلی تندی دارد. می‎فرماید: خوب گوش کنید! این قلم تند ایشان است. "انسان با شرف و وجدان باید خود را از این ننگ شرف‌سوز پاک کند که گرفتار این ذلّت‌ها و خواری‌ها نگردد." واقعیّتش هم همین است؛ یعنی بالاخره برای انسان رسوایی در دنیا دارد. در گذشته هم گفتم که یک سنخ رذایل این‌طور نیست که در درون مخفی بماند و بعد در نشَئات دیگر آثار زشتش بروز و ظهور پیدا کند؛ بلکه در همین دنیا آثاری دارد که یکی از آن‌ها نفاق است. اینکه تعبیر می‎کند: رسوا می‌شود؛ یعنی رسوایی دارد و ندیدیم منافقی توانسته باشد نفاقش را تا آخر عمر پنهان کند و کسی نفهمد. 1️⃣ شرح چهل حدیث (اربعین حدیث)، ص 158 و 159 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔶جاده قدیم مشهد به نیشابور مسدود شد 👤سرهنگ حسین میش‌مست، رئیس پلیس راه خراسان رضوی در گفت‌وگو با : 🔹با توجه به حرکت گسترده زائران پیاده، جهت رفاه و تامین امنیت این زائران، مسیر جاده قدیم مشهد به نیشابور مسدود شد. 🔹مسیر جاده قدیم مشهد به نیشابور دو طرفه مسدود شده و امکان تردد هیچ خودرویی در این مسیر تا روز چهارشنبه، ۱۴ شهریور ماه مصادف با روز شهادت امام رضا (ع) وجود ندارد. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔶 🔹رقیه شجاعی در بخش ۱۰متر تفنگ بانوان پارالمپیک پاریس در دور مقدماتی در رتبه نهم قرار گرفت و با پنج دهم امتیاز اختلاف موفق به صعود به فینال مسابقات نشد./ باشگاه خبرنگاران 🔹در مسابقات مرحله مقدماتى رشته پاراشنا پارالمپیک پاریس در رشته ١٠٠ متر قورباغه سينا ضيغمى نژاد با ثبت زمان ١:١٠:٥٨ دقيقه در رده هشتم قرار گرفت و به فينال راه يافت./ تسنیم 🔹شاهين ايزديار در مسابقات شنای گروه دوم مقدماتى ۱۰۰ متر قورباغه هفتم شد و از رسيدن به فينال پارالمپیک بازماند./ صداوسیما 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🔶هر پرنده رادارگریز دشمن را از فرسنگ‌ها دورتر کشف و رصد می‌کنیم 👤امیر صباحی فرد، ‏فرمانده نیروی پدافند هوایی ‎ارتش: 🔹از آماده‌ترین نیروهای مسلح در دنیا هستیم. 🔹با توجه به تهدیدهای استکبار جهانی، توان دفاعی خود را جلوتر از آنها ارتقا داده‌ایم. 🔹اسرائیل را با دقت زیر نظر داریم. 🔹نیروی پدافند هوایی برای تأمین نیازمندی‌های خود از جمله سامانه‌های موشکی، راداری و اطلاعاتی به هیچ کشوری وابسته نیست و در طراحی و تولید سامانه‌های پیشرفته درگیری هیبریدی به خودکفایی رسیده است. 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
جبران نمی‌شوی... 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گرامیداشت یاد شهید توسط رهبر انقلاب در نخستین دیدار دولت چهاردهم 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
💢 راهنمای تهیه محتوای سالم رسانه‌‌‌ای برای والدین 📌 خبر ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
99.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
زینبم من که به سوی شهدا می آیم با دلی خون زِ رَهِ شام بلا می آیم شاعر: مرتضی ذاکر در اربعین با اشک و آه زینب رسیده کربلا اهواز ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
🍂 🔻 ۲۰۹ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند شب، وقتی زندان خالی شد، از پنجره صدا زدم: «برادر تازه وارد، سلام، کجایی هستی؟ عراقی یا ایرانی؟» تا بار سوم جوابی نداد. بار چهارم گفت: «تو کی هستی؟» - ما پنج نفر ایرانی هستیم و عضو سپاه پاسدارانیم. مدتهاست در این زندانیم. وقتی دید راحت مشخصات خودم و بچه ها را به او دادم، گفت: خب حالتان چطور َاست؟» - الحمدلله خوبیم. تو خوب فارسی صحبت می‌کنی، مگر ایرانی ای؟ - نه. من کردم! تا گفت کردم، رستم با او کردی حرف زد و مشخصاتش را پرسید. بعد از اینکه صحبت های کردی رستم و تازه وارد تمام شد، گفتم: «خوب بگو اینجا چه کار میکنی؟ چرا تو را به اینجا آورده اند؟» بی اینکه جوابی بدهد گفت: «ش ما را برای چه به این زندان آورده اند؟ مگر چه کار کرده بودید؟». قصه خودم و همراهی بچه های هم سلولی ام را تا آخر برایش توضیح دادم. او هر بار که جمله من تمام می‌شد می‌گفت: «عجب! عجب!» بعد از اینکه صحبت هایم تمام شد، دوباره پرسیدم: «حالا بگو چه کار کرده ای که تو را به اینجا آورده اند؟ اصلا نظامی هستی یا شخصی؟» او با دل مردگی گفت: «من دیگر به آخر خط رسیده ام و مرگ و زندگی برایم مساوی است. دوست دارم برای شما همه مسائل زندگی ام را بگویم تا لااقل عده ای در جریان کامل قرار بگیرند.» بعد ادامه داد: «اولا من به اندازه ای که از شما ایرانی‌ها خوشم می آید و بهتان علاقه دارم، صدها و حتی هزارها برابر از عربها متنفرم. ثانیا از حکومت جمهوری اسلامی و آخوندها هم به شدت تنفر دارم!» از این حرف او ناراحت شدم و گفتم: «آخر برادر من، مگر مسلمان نیستی؟ چرا از حکومت اسلامی که حرف رسول الله و ائمه اطهار است بدت می آید؟» - چون من کمونیستم و اعتقادی به خدا و پیامبر و دین ندارم. در منطقه ما هر کس اسم خدا و دین را بیاورد او را مسخره می‌کنند. - عجبا تو یک پدیده جدیدی. اسمت چیست؟ - ابراهيم. - آقا ابراهیم، شغلت چیست؟ - خلبان هلیکوپترم. - کجا خدمت می‌کنی؟ - بگو خدمت می کردی! - خوب، کجا خدمت می کردی؟ - در پایگاه دریایی ام القصر خدمت می کردم. - آنجا چه کار می‌کردی؟ - گفتم که خلبان بودم. - می دانم خلبان بودی. منظورم این است چه مأموریتی داشتی؟ - مأموریت من حمله به نفت کش های ایرانی در منطقه خلیج فارس بود. - مثلا یکی را بگو. - یک بار در یک مأموریت دریایی به چند نفت کش شما حمله کردم و آنها را با موشک هدف قرار دادم و همه شان را در دریا غرق کردم. - اکبر آرام گفت: «نامرد چه افتخار هم می‌کند.» با آرنج به او زدم و گفتم: «فعلا ساکت باش ببینم چه می گوید.» - خب ادامه بده. کار من حمله به نفتکش های ایرانی بود که مانع صدور نفت آنها بشوم. - با این کارها که باید به تو مدال بدهند نه اینکه زندانی ات کنند - مدال هم گرفتم. - پس چرا زندانیات کردند؟ ۔ دلیلش این است که به خواننده های ایرانی مثل داریوش، گوگوش، مهستی و ستار و... علاقه داشتم و همیشه به آهنگهایشان گوش میدادم. همچنین به برنامه شبانه راه شب رادیو ایران گوش می‌دادم و لذت می بردم. آخر من گردم . - چطوری؟ - یک شب که داشتم یواشکی از رادیو ترانه گوش می کردم و کیف می‌کردم، یک نفر متوجه شد و سریع به استخبارات گزارش داد. فردای آن روز، قبل از طلوع آفتاب، در حالی که در رختخواب بودم، مأموران اطلاعات دستگیرم کردند. - مگر ترانه گوش کردن در عراق جرم است؟ - نه. آنها گفتند که تو جاسوس ایرانی. - آخر چرا؟ - چون رادیو را آرام و یواشکی گوش می‌دادم به من تهمت جاسوسی زدند. آنها مرا برای بازجویی به استخبارات بردند و هر چه گفتم باور کنید من فقط ترانه گوش می کردم، باورشان نمی شد و مرا به شدت شکنجه می کردند. بعد از بازجویی مرا به دادگاه نظامی بردند. قاضی نگاهی به پرونده کرد و پرسید: «تو کردی؟» گفتم: بله قربان.» گفت: «کردها معمولا مخالف صدام اند و تو هم حتما جاسوس ایرانی.» گفتم: «نه به خدا. این حرف ها چیست که می‌زنید. من این همه نفت کش ایرانی زده ام. آخر چطور می توانم جاسوس ایران باشم ؟» ولی پاسخم این بود: «تو حتما جاسوس ایرانی و حکم تو هم اعدام است .» هر چه به قاضی التماس کردم و او را قسم دادم، توجهی نکرد و جلسه دادگاه را تمام کرد. الان مرا به اینجا آورده اند تا برای اعدام ببرند. - احتمال میدهم چون خلبان بودی و به دولت صدام خیلی خدمت کرده ای تو را می بخشند. - نه. در عراق از این خبرها نیست. تو اگر دمار از روزگار خودت دربیاوری و با تمام وجود خدمت کنی، کافی است به تو شک کنند. اگر کارت به اینجا رسید دیگر فاتحه ات خوانده است. سعی کردم دلداری اش بدهم و آرامش کنم. ولی نمی شد که نمی شد. گفت: «تأسف می خورم که برای این مملکت هفت سال به شوروی رفتم و دوره نظامی دیدم؛ ولی اینها ارزشی ندارند.» همراه باشید ════°✦ 💠 ✦°════ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
ز پیری سست خیز سال فرسود چو طفلان زود خشم و دیر خشنود بود از پوست رگ چون چنگ بسته دهن بی آب و دندان زنگ بسته ز پر گفتن لعاب از لب روانش مگس ریده فراوان در دهانش سری چون پوستین کهنه پشمین رخی چون فوطه ی پیچیده پرچین دو ساق و پشت پاهای فسرده چو غوک خشک پیش مار مرده کلاه کافری بر سر چو دیگی زدقیانوس مانده مرده دیگی ملک را بود زنگی پاسبانی ترش رخساره ای کج مج زبانی چو دیو دوزخ از عفریت رویی چو زاغ کهنه از بسیار گویی شکم چون دیگ دان آتش اندود دهن چون وامداری دیر خشنود خصومت پیشه ای ابلیس خویی عوامی مشت خواری جنگجویی چو دیدی دور مگس در میانه ز مرگ او خبر کردی به خانه کنه در سبلتش بیضه نهاده به موی سبلتش رشک او فتاده گویم عید و هرکس را ز یار خویش چشم عیدی است چشم ما پر اشک حسرت دل پر از نومیدی است امیر خسرو دهلوی به غبار گرد روی تو خطی نوشته دیدم که بحسن از آنچه بودی شده ای هزار چندان