10M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
.......:
🎥 قطعه کوتاه تصویری از استاد میرباقری
درک اضطرار به امام رضا(ع)، از نان شب واجبتر است...
__ جملاتی خطاب به زائرین پیاده امام رضا(ع)
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
●❥ ﷽ ❥●
🌺هم نشینی آیات 🌺
🔷وَمَا الْحَيَاةُ الدُّنْيَا إِلَّا لَعِبٌ وَلَهْوٌ ۖ
----------------------------------------
🔶و زندگی #دنیا جز بازی و #هوسرانی هیچ نیست!
------------------------------------------
🔻And the worldly life is not but amusement and diversion;
-----------------------------------------
📙بخشی از آیه 32سوره انعام
📌نکته ها
🏷اگر دنيا مزرعهى #آخرت قرار نگيرد، #بازيچه مىشود و مردم مانند #كودكانى كه #سرگرم به اسباب #بازىهايى چون: مال و #مقام و ... شدهاند. مثل #صحنهى نمايش كه يكى #لباس شاه مىپوشد، ديگرى #نقش #نوكر را بازى مىكند و سوّمى وزير مىشود، ولى ساعتى بعد كه همهى لباسها و #نقشها كنار مىرود، #مىفهمند كه همهى #عناوين، خيالى بيش نبود.
🔖شباهت دنيا به لهو و لعب از جهاتى است:
👈الف: دنيا مثل بازى، مدّتش كوتاه است.
👈ب: دنيا مثل بازى، تفريح و خستگى دارد و آميختهاى از تلخى و شيرينى است.
👈ج: غافلان بىهدف، بازى را شغل خود قرار مىدهند.
👈د: دنياگرايى مثل بازى، انسان را از اهداف مهم باز مىدارد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ
یادمان نرود!
خون سیدالشهدا ع برای فقط ده روز ریخته نشد... دوستدار حسین اهل گناه نیست.
السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْنَ اللَّهِ فِي خَلْقِهِ...
سلام بر تو ای چشم بینای پروردگار، که همه عالم در نظر توست و نظر همه عالم به سوی تو....
بزرگی می گفت در هفده سالگی و در اوان طلبگی و جوانی خدمت استادم رسیدم و از ایشان دستور ذکری را خواستم تا خدمت امام زمان علیه السلام تشرف پیدا کنم.
ایشان ذکری را به من دادند و فرمودند: با انجام این ذکر به مرادت می رسی ، اما یادت باشد دیدن امام زمان علیه السلام آنقدر مهم نیست تا یاری کردن ایشان و خدمت به آن بزرگوار!
دیدن ظاهری امام که دردی را دوا نمی کند. مهم این است که تو قلبت را، باطنت را به امام علیه السلام نزدیک و متصل کنی
آنهایی که پیامبر را دیدند چه نفعی بردند ؟
همان هایی که آب وضوی پیامبر را برای تبرک می بردند ،در خانه او را آتش زدند.
لذا دیدن ظاهری که ملاک نیست.
امام زمان را برای خود نخواهید. خود را برای امام زمان بخواهید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
☘️امام زمان عجل الله تعالی فرجه
🔷أنا خاتِمُ الأوصِياءِ، بي يُدفَعُ البَلاءُ مِن أهلي و شيعَتي.
🔶من #وصىّ آخرين ام؛ به وسيله من بلا از خانواده و شيعيانم دفع مى شود.
📙 الغیبة طوسی ، ص 285
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مستند کف خیابان
با ما همراه باشید👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
#کف_خیابون 28
دو تا کار داشتم... دو تا کاری که از همش واجب تره... یکی اینکه فورا تماس گرفتم با بچه های بیمارستان و گفتم به هیچ وجه موبایل یا تلفن در دسترس افسانه نباشه تا نتونه با مامانش تماس بگیره. نباید با مامانش ارتباط میگرفت و خبر افشین را به مامنش بگه. باید قصه افشین فعلا برای مامان سکرت بمونه... حداقل تا دو سه ساعت ... تا یه فکری به حالش بکنم.
دومین کار هم این بود که روی این کلید واژه ها کار کنم: « پلاژ 22 – تاجزاده – محاغظ و دم و دستگاه – زبون عربی – مشهد – شوی لباس – 20 نفر زن !! باشگاه بدون باشگاه – افراد احتمالا مسلح در باشگاه!»
پیچیدم توی یه خیابون فرعی... همون جا توقف کردم... خیابون خلوتی بود... چندان جلب توجه نمیکرد... لب تاپم را آوردم بیرون و درخواست جلسه مشورتی کردم... ظرف مدت 4 دقیقه کسانی را که میخواستم به صورت کنفرانس به هم لینک شدیم... یه جلسه ویدئو کنفرانسی با شرکت مجازی 4 نفر ... یه نفر از دایره تشخیص هویت اداره... یه نفر از بچه های فرماندهی پیاده ... یه نفر کارشناس جرائم سازمان یافته... و خودم.
تشخیص هویت تاجزاده با محافظ و دم و دستگاهش را سپردم به دایره تشخیص هویت. گفتم لطفا سریعا اقدام کند. حداکثر تا 15 دقیقه... اسمش هم نمیدونیم... یه کاریش بکنین لطفا...
درآوردن دل و جیگر باشگاه و کنترل عبور و مرور و مامان افسانه و افشین را هم سپردم به بچه های پیاده... گفتم نذارید بره بیمارستان... خطش هم مسدود کنید... حداقل به بچه های مخابرات بگید دو سه ساعت خطش مسدود بشه... میخوام سایه و همه جا باهاش باشید... ضمنا بفهمید باشگاه چه خبره؟ چه غلطی دارن میکنند؟ تاکید میکنم که فقط از نیروهای خانم استفاده کنید... برای مامان افسانه، مامور 233 عالیه... بازم دست خودتون... اما پیشنهاد من مامور 233 هست.
به بچه های جرائم سازمان یافته هم گفتم: قربون دستتون زحمت با این کلمات کار کنید... تحقیق کنید... اصلا میخواید با این کلمات جمله بسازید... خلاصه نمیدونم... من تا دو ساعت دیگه باید بفهمم که از «پلاژ 22 – شوی لباس – مشهد – زبون عربی» چه دستگیرتون میشه؟ فقط لطفا ناامیدم نکنید وگرنه گوشتون را میپیچونم!
بعد یهو دو نفرشون با حالت شوخی و همزمان گفتند: حاجی جسارتا خودت چیکار میخوای بکنی؟!
منم با خنده گفتم: من که کلا به تماشاگه راز آمده ام! آخه به شما چه؟ من نمیدونم شماها فضولین؟ مامور امنیتی هستین؟ چی هستین آخه؟ فقط همینو میدونم که اگه تا دو ساعت دیگه کارایی که گفتمو انجام دادین که دادین، وگرنه با خودم طرفین! بدو ... بدو ببینم... منتظرما !
نیم ساعت گذشت اما خبری نشد... فقط از بیمارستان گفتند که به افسانه آرام بخش زدن و حداقل تا دو سه ساعت دیگه بیدار نمیشه. گفتم بهتر... میخوامم بیدار نشه شالله...
نشستم با خودم فکر کردم... زمان حساس و مهمی بود... یه چیزی بهم میگفت که این دو سه ساعت در روند این پرونده بسیار میتونه حیاتی باشه...
از فکر مامان افسانه در نمیومدم... آخه سر تا پای چیزایی که از افشین شنیده بودم، با قواره یه زن معمولی بیوه یا حالا مطلقه جور در نمیومد! مگه میشه در یه مهمونی عصرانه، مامان مردم از این رو به اون رو بشه و تبدیل بشه به یه فاحشه تمام عیار؟! خب هرکس لباس مدلینگ و لخت و پختی پوشیده باشه و یه مهمونی با یه نفر داشته باشه که... آخه با هیچ حسابی جور در نمیاد... شیطون هم وقتی میخواد کسیو گول بزنه قدم به قدم پیش میاد... یهو عصر نمیاد خونه کسی و کلا بر فناش بده!!
نیم ساعت دیگه هم گذشت... خبری نشد... بیسیم زدم به تک تکشون... گفتم چه خبر؟ یه ساعت گذشته ها... بچه ها وقت نداریم... دارین چیکار میکنین؟ تو را به جدتون یه کم دست بجنبونید!
تا اینو گفتم یه صدایی از بچه های پیاده اومد روی خطم... تند تند داشت نفس میزد... فشار منم یه لحظه رفت بالا... تا اینکه شنیدم که با حالت عجله گفت: «قربان! 233 هستم! قربان! مامان افسانه ... مامان افسانه ... شرایط درگیری دارم! دارم درگیر میشم... چه دستور میفرمایید؟!»
ادامه دارد...
https://eitaa.com/zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......:
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
💠💠💠💠💠💠💠