شرح و تفسير
مجريان فرمان خدا
امام(عليه السلام) در اين گفتار پربار و حکيمانه صفات کسانى را که توانايى اجراى اوامر الهى را دارند بيان مى کند و آن را در سه چيز خلاصه کرده، مى فرمايد: «فرمان خدا را تنها کسى مى تواند اجرا کند که نه سازش کار باشد (و اهل رشوه) و نه تسليم و ذليل (در مقابل ديگران) و نه پيروى از طمع ها کند»; (لاَ يُقِيمُ أَمْرَ اللَّهِ سُبْحَانَهُ إِلاَّ مَنْ لاَ يُصَانِعُ، وَلاَ يُضَارِعُ، وَلاَ يَتَّبِعُ الْمَطَامِعَ).
بديهى است آنان که اهل «مصانعه» (به معناى سازشکارى و رشوه گرفتن) هستند هرگز نمى توانند حق را به حق دار برسانند، چرا که زورمندان اهل باطل آنها را خريدارى مى کنند و از حق منصرف مى سازند و در اين ميان حقوق ضعفا پايمال مى شود.
همچنين کسانى که ضعيف و ذليل و ناتوانند قدرت اجراى فرمان خدا را ندارند، زيرا اجراى فرمان حق قاطعيت و شجاعت و استقلال شخصيت را مى طلبد و افراد زبون که به روش اهل باطل عمل مى کنند توان اين کار را ندارند.
نيز اشخاص مبتلا به انواع طمع ها; طمع در مقام، مال و خواسته هاى هوس آلود هرگز نمى توانند مجرى فرمان خدا باشند، زيرا طمع بر سر دوراهى ها و چند راهى ها آنها را به سوى خود جذب مى کند و از پيمودن راه حق باز مى دارد.
به همين دليل در طول تاريخ کمتر زمامدارى را ديده ايم که به طور کامل مجرى فرمان حق باشد (مگر انبيا و اوليا) زيرا گاه يکى از اين سه نقطه ضعف و گاه همه آنها را داشته است، از اين رو از پيمودن راه حق باز مانده است.
آنچه امام(عليه السلام) در بالا درباره موانع اجراى فرمان الهى بيان فرمود امورى است که در آيات و روايات اسلامى نيز بر آن تأکيد شده است; از جمله درباره رشوه مى خوانيم پيغمبر خدا(صلى الله عليه وآله) فرمود: «إيّاکُم وَ الرِّشْوَةَ فَإنَّها مَحْضُ الْکُفْرِ وَ لا يَشُمُّ صاحِبُ الرِّشْوَةِ ريحَ الْجَنَّةِ; از رشوه بپرهيزيد که کفر خالص است و رشوه گير بوى بهشت را هرگز استشمام نمى کند».
کسى که رشوه مى گيرد در واقع پرستش درهم و دينار را بر پرستش خالق مختار مقدم مى شمرد و قوانينى را که براى حمايت از ضعفاى جامعه است تبديل به وسيله حمايت از دزدان و دغل کاران و ظالمان مى کند و «مضارعة» که همان اظهار ذلت و ناتوانى در برابر زورگويان است عامل ديگرى براى زير پا گذارد فرمان خدا و به قدرت رسيدن ظالمان است.
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در خطبه همّام (خطبه 193) مى فرمايد: «فَمِنْ عَلامَةِ أحَدِهِمْ أنَّکَ تَرى لَهُمْ قُوَّةً فى دينِ; يکى از نشانه هاى پرهيزگاران اين است که او را در دين (و اجراى فرمان الهى) قوى و نيرومند مى بينى».
در مورد طمع که مانع سوم است همين بس که در روايتى از امام اميرالمؤمنين(عليه السلام) در بحارالانوار آمده که: «ما هَدَمَ الدّينَ مِثْلُ الْبِدَعُ وَ لا أفْسَدَ الرَّجُلَ مِثْلُ الطَّمَعُ; هيچ چيز مانند بدعت ها دين را از بين نمى برد و چيزى مانند طمع انسان را فاسد نمى سازد».
در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم: «مَنْ أرادَ أنْ يَعيشَ حُرّاً أيّامَ حَياتِهِ فَلا يُسْکِنِ الطَّمَعَ قَلْبَهُ; کسى که مى خواهد در طول عمر آزاد زندگى کند بايد اجازه ندهد طمع در قلبش سکونت يابد».(1)
سعدى در شعرى که بر گرفته از اين حديث است مى گويد:
هر که بر خود در سؤال گشاد *** تا بميرد نيازمند بود
آز بگذار و پادشاهى کن *** گردن بى طمع بلند بود
(1). ميزان الحکمه، ج 6، ح 11213.
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_۱۱۱_۱۱۲
وَقَالَ(عليه السلام) وَقَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْف الاَْنْصَارِيُّ بِالْکُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مَعَهُ مِنْ صِفِّينَ، وَکَانَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيْهِ:
لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ.
مَعْنى ذلِکَ أنَّ الْمِحْنَةَ تَغْلُظُ عَلَيْهِ، فَتُسْرِعُ الْمَصائِبُ إلَيْهِ، وَلا يَفْعَلُ ذلِکَ إلاّ بِالاْتْقِياءِ الاْبْرارِ وَالْمُصْطَفَيْنَ الاْخْيارِ، وَهذا مِثْلُ قَوْلِهِ(عليه السلام):
مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً.
«وَقَدْ يُؤَوَّلُ ذلِکَ عَلى مَعْنى آخَرَ لَيْسَ هذا مَوْضِعَ ذِکْرِهِ».
به هنگام بازگشت اميرمؤمنان على(عليه السلام) از ميدان صفين «سهل بن حنيف» در کوفه چشم از دنيا فرو بست در حالى که محبوب ترين مردم نزد امام(عليه السلام) بود.
امام(عليه السلام) فرمود:
حتى اگر کوهى مرا دوست بدارد از هم مى شکافد و فرو مى ريزد!
سيّد رضى مى گويد: معناى اين سخن آن است که شدايد و مصائب، به سرعت به سراغ دوستان ما مى آيند و اين سرنوشت تنها در انتظار پرهيزگاران و نيکان و برگزيدگان و خوبان است.
اين سخن همانند سخن ديگرى است که از امام(عليه السلام) نقل شده است که فرمود:
هرکس ما اهل بيت را دوست دارد بايد پوشش فقر را براى خود مهيا سازد (و آماده انواع محروميت ها و گرفتارى ها) گردد.
سيد رضى در پايان مى گويد: گاهى براى اين کلام تفسير ديگرى کرده اند که اينجا جاى شرح آن نیست.
شرح و تفسير ج-۱۲
در مقدمه اين کلام حکمت آميز شأن ورودى براى آن ذکر شده هنگام باز گشت امير مؤمنان على(عليه السلام)از ميدان صفين به امام(عليه السلام) خبر دادند «سهل بن حنيف» (يکى از پيشگامان اسلام، از اصحاب خاص پيغمبر اکرم و اميرمؤمنان على(عليهما السلام)) در کوفه چشم از دنيا فرو بسته در حالى که محبوب ترين مردم نزد امام(عليه السلام) بود»; (وَ قَدْ تُوُفِّيَ سَهْلُ بْنُ حُنَيْف الاَْنْصَارِيُّ بِالْکُوفَةِ بَعْدَ مَرْجِعِهِ مَعَهُ مِنْ صِفِّينَ، وَکَانَ أَحَبَّ النَّاسِ إِلَيْهِ).
امام(عليه السلام) در اين هنگام در زمينه بىوفايى دنيا و از دست رفتن سريع عزيزان فرمود: «حتى اگر کوهى مرا دوست بدارد از هم مى شکافد و فرو مى ريزد»; (لَوْ أَحَبَّنِي جَبَلٌ لَتَهَافَتَ).
اشاره به بىوفايى و ناپايدارى طبيعت دنيا و از دست رفتن عزيزان است که هم آزمونى براى مردان خداست و هم هشدارى براى همگان.
سپس مرحوم سيّد رضى به دنبال اين گفتار حکيمانه درباره بىوفايى دنيا مى افزايد: «معناى اين سخن آن است که شدائد و مصائب، به سرعت به سراغ دوستان ما مى آيند و اين سرنوشت تنها در انتظار پرهيزگاران و نيکان و برگزيدگان و خوبان است و اين سخن همانند سخن ديگرى از امام(عليه السلام) است که فرمود: «هرکس ما اهل بيت را دوست دارد بايد پوشش فقر را براى خود مهيا سازد (و آماده انواع محروميت ها و گرفتارى ها) گردد»; (مَعْنى ذلِکَ أنَّ الْمِحْنَةَ تَغْلُظُ عَلَيْهِ، فَتُسْرِعُ الْمَصائِبُ إلَيْهِ، وَ لا يَفْعَلُ ذلِکَ إلاّ بِالاْتْقِياءِ الاْبْرارِ وَالْمُصْطَفَيْنَ الاْخْيارِ، وَهذا مِثْلُ قَوْلِهِ(عليه السلام): مَنْ أَحَبَّنَا أَهْلَ الْبَيْتِ فَلْيَسْتَعِدَّ لِلْفَقْرِ جِلْبَاباً).
«جلباب» به لباسى مى گويند که تمام بدن يا قسمت عمده آن را بپوشاند; چادر يا مانند آن.
در اين که چه رابطه اى در ميان محبت اهل بيت و پوشش فقر است تفسيرهاى مختلفى شده که از ميان همه آنها سه تفسير زير از همه مناسب تر است:
نخست اين که به مقتضاى «اَلْبَلاءُ لِلْوِلاءِ»; بلاها به سراغ دوستان خدا مى روند و همچين به مقتضاى حديث «إنَّ أشَدَّ النّاسِ بَلاءً اَلاْنْبياءُ ثُمَّ الَّذينَ يَلَوْنَهُمْ ثُمَّ الاْمْثَلُ فَالاْمْثَلُ; گرفتارى ها و مشکلات بيش از همه دامان پيامبران را مى گيرد سپس کسانى که به دنبال آنها هستند سپس نيکان يکى پس از ديگرى»(1) افرادى که به امام(عليه السلام) که مجموعه اى از فضايل انسانى و برکات معنوى و الهى است عشق بورزند در صف اوليا قرار مى گيرند و به حکم اين که مقرب ترند جام بلا بيشترشان مى دهند که هم آزمونى است براى آنان و همه وسيله اى است براى ترفيع درجاتشان.
بنا به تفسير ديگر منظور آن است کسانى که عشق به امام مى روزند يا حب اهل بيت دارند بايد فقر به معناى سادگى زندگى را پيشه کنند; همان فقرى که پيغمبر اکرم درباره آن مى فرمود: «اَلْفَقْرُ فَخْرى وَ بِهِ أفْتَخِرُ عَلى سايِرِ الاْنْبِياءِ; فقر مايه افتخار من است و با آن بر ساير پيامبران افتخار مى کنم»(2) اين تعبير اگر به معناى فقر «فقر الى الله» نباشد به معناى ساده زيستن و قانع به زندگى خالى از هر گونه زرق و برق و تجمل بودن است. پيروان اين مکتب نيز مانند پيشوايانشان بايد به چنين زندگى اى قانع باشند.
تفسير سوم اين که منظور از دو کلام حکمت آميز بالا آن است که دشمنان اهل بيت به ويژه بنى اميه و پس از آنها بنى عباس در صدد بودند که هر کس را پيرو اين مکتب و عاشق اين پيشوايان ببينند از هر نظر در فشار قرار دهند تا آنجا که حتى از نظر معيشت نيز در تنگنا واقع شوند. از اين گذشته ولاى اهل بيت همان ولاى حق است و طرفدار حق در هر عصر و زمان مورد تهاجم طرفداران باطل که عِده و عُده آنها غالبا کم نيست واقع مى شود. تاريخ اسلام نيز نشان مى دهد کسانى که طرفدار پيغمبر اکرم يا پيشوايان معصومين(عليهم السلام)مى شدند از طرف دشمنان در فشار شديد قرار مى گرفتند داستان شعب ابى طالب و ابى ذر و مشکلاتى که معاويه و عثمان براى او فراهم کردند تا آنجا که مظلومانه در بيابان محروم «ربذه» در شديدترين فقر جان به جان آفرين سپرد، نمونه اى از اين دست است.
از شعبى نيز که يکى از تابعين معروف است نقل شده مى گفت: «ما نَدْرى ما نَصْنَعُ بِعَلىّ بْنِ أبى طالِب إنَّ اَحْبَبْناهُ إفْتَقَرْنا وَإنْ أبْغَضْناهُ کَفَرنا; نمى دانيم با على(عليه السلام)چه کنيم اگر او را دوست بداريم (چنان بر ما سخت مى گيرند که) فقير و نيازمند مى شويم و اگر او را دشمن بداريم کافر مى شويم».(3)
از اين روشن تر سخنى است که در تاريخ طبرى و تاريخ ابن اثير از «معاويه» نقل شده که چون «مغيرة بن شعبه» را در سنه 41 والى کوفه کرد او را فرا خواند و گفت: من مى خواستم سفارش هاى زيادى به تو بکنم اما چون تو را فرد بصيرى مى دانم از آنها صرف
نظر کردم; ولى يک توصيه را ترک نمى کنم و آن اين که دشنام على و نکوهش او را فراموش مکن و براى «عثمان» فراوان رحمت خدا را بطلب و استغفار کن و تا مى توانى عيب بر ياران على بگذار و آنها را از مرکز حکومت دور کن و پيروان «عثمان» را مدح و تمجيد نما و به مرکز حکومت نزديک کن. «مغيره» گفت: من تجربه فراوان در امر حکومت دارم و ديگران نيز مرا آزموده اند و پيش از تو براى غير تو عهده دار مناصبى بوده ام و هيچ کس مرا در اين امر نکوهش نکرده است و تو هم در آينده مرا خواهى آزمود. يا مدح و تمجيد مى کنى و يا نکوهش. معاويه گفت: ان شاء الله تو را مدح و تمجيد خواهم کرد.(4)
مرحوم سيّد رضى بعد از آنکه تفسير اول را براى اين دو کلام حکيمانه برگزيده مى افزايد: «گاهى براى اين کلام تفسير ديگرى کرده اند که اينجا جاى شرح آن نيست»; (وَقَدْ يُؤَوَّلُ ذلِکَ عَلى مَعْنى آخَرَ لَيْسَ هذا مَوْضِعُ ذِکْرِهِ).
بعيد نيست که مرحوم سيّد رضى نيز نظرش در آخر کلام خود به دو تفسير ديگرى باشد که ما در بالا آورديم.
(1). کافى، ج 2، ص 252.
(2). بحارالانوار، ج 69، ص 32.
(3). مناقب ابن شهرآشوب، ج 3، ص 248.
(4). تاريخ طبرى، ج 2، ص 112 (در حوادث سال 51 به مناسبت ذکر شهادت حجر بن عدى ذکر شده است) و تاريخ ابن اثير، ج 3، ص 102.
لینک کانال را با دوستان خود به اشتراک بگذارید تا با دنبال کردن حکمت ها و
انشالله با عمل به حکمت ها ،
🌹 مرام علی پررونق تر از نام علی بشه
https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دهم : در دفن كردن مو و ناخن و ساير چيزها كه دفن بايد كرد
از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقولست در تفسير اين آيه كريمه كه اَلَمْ نَجْعَلِ اْلاَرْضَ كِفاتا اَحْياءً وَاَمْواتا يعنى آيا نگردانيده ايم ، زمين را محل انضمام و اجتماع و پنهان شدن در حالتيكه زنده اند، در حالتيكه مرده اند حضرت فرمود كه مراد از حال زندگى دفن كردن ، مو و ناخن است .
در حديث معتبر از حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم امرفرمود، ما را كه چهار چيز را در خاك پنهان كنيم ، مو و ناخن و دندان و خون .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هفت چيز است كه از آدمى جدا ميشود و آنها در دفن ميبايد كرد، مو و ناخن و خون وخون حيض و بچه دان و دندان و نطفه كه پاره خون شده باشد.
حلیة_المتقین
https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل يازدهم : در فضيلت شانه كردن موى سر و ريش
در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول است كه جامه پاكيزه پوشيدن دشمن را منكوب ميكند، روغن بربدن ماليدن بدحالى و پريشانى را زايل ميكند، سر را شانه كردن تب را ميبرد و ريش را شانه كردن دندانها را محكم ميكند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه سر را بسيار شانه كردن تب را دور مى گرداند، روزى ميآورد وقوت جماع را زياد ميكند.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه شانه كردن فقر را برطرف ميكند، دردها را ميبرد.
در حديث ديگر فرمود كه روزى را زياد ميكند، مو را نيكو ميكند، حاجت را روا ميكند، پشت را محكم ميكند، بلغم را قطع ميكند.
در روايت ديگر موجب بسيارى فرزند ميشود.
درحديث ديگر فرمود كه شانه كردن عارض دندانها را محكم ميكند، شانه كردن پائين ريش طاعون را از اين كس دور مى گرداند، شانه كردن زلف وسواس سينه را ميبرد، شانه كردن سر بلغم را قطع ميكند.
حلیة_المتقین
https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل دوازدهم : در آداب و اوقات شانه كردن و انواع شانه ها
در حديث معتبر منقول است كه در ميان جانماز حضرت امام جعفر صادق عليه السلام شانه بود، كه هر گاه از نماز فارغ ميشدند شانه ميكردند.
در حديث حسن از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است در تقسير آيه كريمه خُذُوا زَينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِ مَسْجِدٍ يعنى بگيريد زينت خود را نزد هر مسجدى ، حضرت فرمود از اين زينت است شانه كردن پيش از هر نمازى .
در حديث ديگر نزد هر نماز واجب و سنتى .
در حديث ديگر فرمود، كه هرگاه سر و ريش را شانه كنى شانه را بر سينه خود بكش كه اندوه و بيمارى را ميبرد.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه هر كه ريش خود را هفتاد نوبت شانه كند وبشمارد يكى يكى شيطان تا چهل روز نزديك او نيايد، و در حديث ديگر فرمود كه در حمام شانه مكن كه مو را تنگ ميكند.
در حديث ديگر فرمود كسيكه اراده شانه كردن داشته باشد، شانه را بدست راست بگيرد در حالتيكه نشسته باشد، و بر بالاى سر بگذار و پيش سر را شانه كند و بگويد اَلّلهُمَّ حَسِّنْ شَعْرى وَبَشَرى وَطَيِّبْهُما وَاصْرفْ عَنّى الْوَباءَ پس عقب سر را شانه كند و بگويد اَلّلهُمَّ لاتَرُدَّنى عَلى عَقَبى وَاصْرِفْ عَنّى كَيْدَ الشَّيْطانِ وَلا تُمَكِّنْهُ مِنْ قيادىَ فَيرُدّنى عَلى عَقَبى پس ابروها را شانه كند بگويد، اللهم زَيِّنّى بزينة الهدى پس ريش را از طرف بالا بزير شانه كند، شانه را بر سينه بمالد و بگويد اَلّلهُمَّ سَرِّحْ عَنّى الْغُمُومَ وَالْهُمُومَ وَالْهُمُومَ وَ وَحْشَةَ الصُّدُورِ وَ وَسْوَسَةَ الشّيْطانِ پس از پائين ريش بطرف بالا شانه كند و سوره اِنااَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةَ الْقَدْرِ بخواند.
در روايت ديگر وارد شده است كه چون خواهى ريش را شانه كنى از زير ريش بطرف بالا چهل مرتبه شانه كن و سوره اِنّااَنْزَلْناهُ فى لَيْلَةِ الْقَدْرِ بخوان ، از طرف بالا بجانب پائين هفت مرتبه شانه كن و سوره وَالْعادِياتِ بخوان پس بگو اَلّلهُمَّ سَرِّحْ تا آخر دعا.
از حضرت امام رضا عليه السلام منقول است كه هر كه شانه را هفت مرتبه بر سر وريش و سينه بكشد دردى نزديك او نيايد.
از حضرت امام موسى عليه السلام منقول است كه ايستاده شانه مكن كه باعث ضعف دل ميشود، نشسته شانه كن كه دل را قوى ميكند، پوست را پر ميكند.
در حديث ديگر وارد شده است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم بآب شانه ميكردند يعنى شانه را بآب فرو ميبردند و ميماليدند.
در روايت ديگر وارد شده است كه در وقت شانه كردن ريش سنتست كه اين دعا بخواند،اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَلْبْسنى جَمالاً فى خَلْقِكَ وَزينَةً فى عِبادِكَ وَحَسِّنْ شَعْرى وَبَصَرى وَلا تَبْتَلِيَنى بِالنِّفاقِ وَاْرْزُقْنى اَلْمَهابَةَ بَيْنَ بَرِيَّتِكَ وَالرَّحْمَةَ مِنْ عِبادِكَ يا اَرْحَمَ الرَّاحِمينَ.
از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه ايستاده شانه كند صاحب قرض شود. واز حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام منقول است كه ايستاده شانه كردن باعث فقر و پريشانى ميشود.
در حديث ديگر منقول است كه حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم ريش را از طرف پائين چهل مرتبه و از طرف بالا هفت مرتبه شانه ميكردند، و ميفرمودند كه روزى را زياد ميكند، بلغم را قطع ميكند.
از قاسم بن وليد منقول است كه از حضرت صادق عليه السلام پرسيد از روغن دان و شانه كه از استخوان فيل باشد، فرمود كه باكى نيست .
از حسن بن عاصم منقول است كه بخدمت حضرت امام موسى عليه السلام رفت ديد كه حضرت شانه از استخوان فيل در دست دارند، بآن شانه ميكنند گفت فداى تو شوم جماعتى در عراق هستند كه شانه كردن از استخوان فيل را حلال نميدانند، فرمود كه چرا، پدرم يك شانه يا دو شانه از اين داشتند، پس فرمود كه شانه كنيد، باستخوان فيل كه تب را ميبرد.
دراحاديث بسيار وارد شده است كه ائمه عليهم السلام بشانه استخوان فيل شانه ميكردند.
در روايتى از حضرت صادق عليه السلام منقول است كه بشانه نقره شانه كردن مكروه است .
حلیة_المتقین
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
معرفی گیاه #لاله_عباسی
وطریقه نگهداری ان👇
گلدان من اموزش نگهداری انواع گل وگیاه اپارتمانی↙
https://eitaa.com/zandahlm1357
⭕️گل #لاله_عباسی گیاهی است چند ساله از جنس Mirabilis در خانواده Nyctaginaceae که اغلب به صورت یکساله پرورش داده می شود و از شایع ترین گونه های زینتی این جنس است. این گل دارای تنوع رنگ زیادی است.
بومی مناطق گرمسیری جنوب امریکا و رشته کوه های آند در کشور پرو میباشد.
یکی از جنبه های عجیب این گیاه که با نام ساعت ۴ “Four O’Clock” در دنیا شناخته میشود این است که گل های در رنگ های مختلف را می توان به طور همزمان در یک گیاه مشاهده کرد.
🔰شاخه های لاله عباسی منشعب و برگها تخم مرغی شکل است. گلهای لاله عباسی به صورت گل آذین خوشه مرکب در محور برگها تشکیل می شوند. گلهای آن معطر و ۵ لبه به قطر ۲٫۵ تا ۵ سانتی متر بوده. و در رنگهای قرمز، زرد، سفید، صورتی و به صورت یک رنگ یا چند رنگ مشاهده می شوند.
گل لاله عباسی در بعدازظهر یا در در هوای ابری باز شده و صبح بسته می شوند.
ریشه های لاله عباسی ژوخه ای بوده و می توان از آن جهت افزایش استفاده کرد.
در برخی کشور ها از گل های این گیاه برای ساختن رنگ استفاده می شود
✅شرایط مناسب برای پرورش گل لاله عباسی⁉️
🔆نور
آفتاب کامل، با سایه جزئی.
✅رطوبت
کمی مرطوب . کاهش آبیاری در فصل زمستان
✅دما:
۱۵_۳۰ درجه سانتیگراد
✅خاک:
خاک رس آهکی و کمی مرطوب
🔰تکثیر این گیاه از طریق بذر در اوایل بهار و یا تقسیم غده در هر زمان امکانپذیر است. اگر دانه های درشت سیاه و سفید شما را در آب به مدت یک شب قبل از کاشت قرار دهید، این کار منجر به جوانه زدن سریعتر خواهد شد.
این گیاه در برخی مراجع به عنوان یک گیاه توهم زا معرفی شده است و میبایست از مصرف آن به صورت های مختلف اجتناب نمود⛔️
گلدان من،اموزش نگهداری انواع گل وگیاه اپارتمانی↙
https://eitaa.com/zandahlm1357
📚 #داستان_های_کوتاه_و_آموزنده
👈 حمد بی جا
گفت: سی سال است که استغفار می کنم از گناه یک شکر گفتن. گفتند: چرا؟ گفت: روزی مرا خبر دادند که بازار بغداد سوخت، اما دکان تو در آن بازار، سالم ماند و از آتش، گزندی ندید. همان دم گفتم: الحمدلله.
ناگاه به خود آمدم و خجلت بردم، از شرم آن که خود را بهتر از برادرانم در بازار بغداد، شمردم و مصیبت آنان را در نظر نگرفتم. این الحمدلله در آن وقت، یعنی مرا با سود و زیان برادران دینی ام، کاری نیست. همین که مال من از آسیب آتش، در امان مانده است، کافی است! پس بر آن شکر بی جا، سی سال طلب مغفرت می کنم!
📗 #تذكرة_الاولياء
✍ عطار نیشابوری
https://eitaa.com/zandahlm1357
4_6003345814213100911.mp3
5.67M
#شرح_خطابه_غدیر شماره 13
موضوع: شرح "اَللَّهُمَّ والِ مَنْ والاهُ و عادِ مَنْ عاداهُ"
4_6005895375519483658.mp3
5.52M
#شرح_خطابه_غدیر شماره 14
موضوع: شرح "فمَنْ لَمْ يَأْتَمَّ بِهِ وَ بِمَنْ يَقُومُ مَقامَهُ مِنْ وُلْدى مِنْ صُلْبِهِ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ الْعَرْضِ عَلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فَأُولئِكَ الَّذينَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ (فِى الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ) وَ فِى النّارِهُمْ خالِدُونَ، (لايُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ يُنْظَرونَ)."
4_6007991542898231302.mp3
5.15M
#شرح_خطابه_غدیر شماره 15
موضوع: شرح "مِنْ قَبْلِ أَنْ نَطْمِسَ وُجُوهاً فَنَرُدَّها عَلى أَدْبارِها أَوْ نَلْعَنَهُمْ كَما لَعَنَّا أَصْحابَ السَّبْتِ. باِللَّهِ ما عَنى بِهذِهِ الْآيَةِ إِلاَّ قَوْماً مِنْ أَصْحابى أَعْرِفُهُمْ بِأَسْمائِهِمْ وَ أَنْسابِهِمْ، وَ قَدْ أُمِرْتُ بِالصَّفْحِ عَنْهُمْ"
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ #مبلغ_غدیر_باشیم
🎥اعتراف جالب امام اهل سنت پیرامون واقعہ #غدیر
👤 #احمد_بن_حنبل میگوید: .....
😊اهل سنت پیرامون حدیث_غدیر هیچ پاسخی ندارند
🎥 #سید_سجاد_موسوی
💥ببینید و انتشار دهید
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
مسجد زن.m4a
938.8K
سلام وقتتون بخیر
اینکه تو روایات اومده مسجد زن خونه ش هست و... برای چی بوده
و اینکه آیا در عصر حاضر هم همینطوره؟!
و در منزل هم ثواب جماعتش به همون مقداره؟!