#تخلفات_ساختمانى
#کمیسیون_ماده_۱۰۰_قانون_شهرداریها
🔰چکیده:
صدور رأی به #تخریب در صورت تخلفات ساختمانی در صورتی جایز است که #اصول_شهرسازی، فنی و بهداشتی رعایت نشده و کارشناس، تخریب را تجویز نموده یا #جریمه تعیین شده از سوی #متخلف پرداخت نشود.
🔹مستندات:
مواد 1، 2، 3 ماده 100 قانون شهرداری
🔹تاریخ رای نهایی:
1393/12/27
🔹شماره رای نهایی: 9309970955701223
✅رای بدوی
🔹شماره دادنامه: 9209970903302803
🔹مورخ: 1392/10/23
⚖✍رأی دیوان
نظر به اینکه اولاًـ مستفاد از تبصرههای 1 و 2 و 3 ماده 100 قانون شهرداری، رأی تخریب در هر موردی در صورتی جایز است که کارشناس #تخریب را تجویز نماید و یا اینکه جریمه تعیین شده از سوی متخلف پرداخت نشود. ثانیاًـ تخریب و قلع بنا از ناحیه #شهرداری محصور و محدود به تخلف از اصول شهرسازی فنی و بهداشتی است و معیار تشخیص به اهل خبره ارجاع میشود و با جلب نظر کارشناس رسمی کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری، مجاز به تخریب بناء میباشد. ثالثاًـ در خصوص مواردی که مهندس ناظر ساختمان بناء را مستحکم و گزارش شهرداری را غیر قابل قبول میداند تنها راه چاره جهت احراز لزوم تخریب ارجاع به هیأت سه نفره کارشناس دادگستری میباشد و کمیسیون ماده 100 قانون شهرداری نبایستی قبل از جلب نظر کارشناس حکم به تخریب صادر نماید. رابعاًـ شهرداری مطابق ماده 100 قانون مذکور بایستی از عملیات اجرائی ساختمانهای بدون پروانه یا مخالف مفاد #پروانه بوسیله مامورین خود جلوگیری کند و سهلانگاری شهرداری در اعمال نظارت و عمل به وظیفه قانونی و مقامی خود و پیشگیری قبل از وقوع تخلف ساختمانی دلیل قلع تاسیسات و بناهای خلاف مشخصات مندرج در پروانه نبوده، مگر اینکه استمرار تخلف واقع شده توسط کارشناس رسمی دادگستری مخالف اصول #شهرسازی و فنی و یا بهداشتی تشخیص داده شود که در آن صورت، تخریب جایز بوده و طبق قاعده اقدام علیه خود شهرداری مسئولیتی در باب خسارات وارد ناشی از #تخریب به شاکی نخواهد داشت، چرا که سبب اقوی از مباشر میباشد. خامساًـ تبصره 7 ماده مذکور مهندسان ناظر ساختمانی را مکلف به نظارت بر عملیات اجرای ساختمان از لحاظ انطباق ساختمان با مشخصات مندرج در پروانه، نقشهها و محاسبات فنی که به مسئولیت آنها احداث میشود نموده است. سادساًـ کلمه میتواند در صدر ماده 100 قانون مبحوثفیه مفید اختیار کمیسیون در صدور رأی به تخریب یا #جریمه است و کمیسیون منحصراً مکلف به تخریب نمیباشد، لذا بنا به جهات فوق، خواسته شاکی مقرون به صحت تشخیص و حکم به الزام کمیسیون به رسیدگی مجدد با لحاظ جهات ذکر شده، در این رأی با استناد به ماده 63 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان صادر و اعلام میگردد. رأی صادره منطبق با ماده 65 از همین قانون ظرف بیست روز از تاریخ ابلاغ، قابل تجدیدنظرخواهی در شعب تجدیدنظر دیوان میباشد.
🔸رئیس شعبه 33 دیوان عدالت اداری
⚖✍رای دادگاه تجدید نظر
با توجه به محتویات پرونده، نظر به اینکه دادنامه مورد اعتراض وفق موازین قانونی اصدار یافته و دلیل و مدرک یا ایراد مؤثری که متضمن اثبات نقض قوانین و مقررات بوده و موجبات فسخ رأی بدوی را فراهم کند، تحصیل و ارائه نگردیده است. بنابراین شعبه به استناد ماده 71 قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری مصوب 1392 با رد تجدیدنظرخواهی، دادنامه معترضعنه را تأیید و ابرام مینماید. رأی صادر شده قطعی است.
🔸رئیس شعبه هفتم تجدید نظر دیوان عدالت اداری ـ مستشار شعبه /پژوهشگاه قوه قضاييه
https://eitaa.com/zandahlm1357
#قسمت_صد_و_شصت_و_هفتم_رمان_ نسل سوخته: عطش
همیشه تا 10 روز بعد از عاشورا ... توی حسینیه کوچک مون مراسم داشتیم ...
روز سوم بود ... توی این سه روز ... قوت من اشک بود ... حتی زمانی که سر نماز می ایستادم ...
نه یک لقمه غذا ... نه یک لیوان آب ... هیچ کدوم از گلوم پایین نمی رفت ... تا چیزی رو نزدیک دهنم می آوردم دوباره بغضم می شکست ...
- تو از کدوم گروهی؟ ... از اونهایی که نامه فدایت شوم می نویسن و نمیرن؟ ... از اونهایی که نامه فدایت شوم می نویسن ولی ... یا از اونهایی که ...
روز سوم بود ... و هنوز این درد و آتش بین قلبم، وجودم رو می سوزوند ...
ظهر نشده بود ... سر در گریبان ... زانوهام رو توی بغلم گرفته بودم ... تکیه داده به دیوار ... برای خودم روضه می خوندم ... روضه حسرت ...
که بچه ها ریختن توی حسینیه ... دسته جمعی دوره ام کردن ... که به زور من رو ببرن بیرون ... زیر دست و بغلم رو گرفته بودن ...
نه انرژی و قدرتی داشتم ... نه مهر سکوتم شکسته می شد ... توان صحبت کردن یا فریاد زدن یا حتی گفتن اینکه ... "ولم کنید" ... رو نداشتم ...
آخرین تلاش هام برای موندن ... و چشم هام سیاهی رفت... دیگه هیچ چیز نفهمیدم ...
چشم هام رو که باز کردم ... تشنه با لب های خشک ... وسط بیایان سوزانی گیر کرده بودم ... به هر طرف که می دویدم جز عطش ... هیچ چیز نصیبم نمی شد ... زبانم بسته بود و حرکت نمی کرد ...
توان و امیدم رو از دست داده بودم ... آخرین قدرتم رو جمع کردم و با تمام وجود فریاد زدم ...
- خدا ...
مهر زبانم شکسته بود ... بی رمق به اطراف نگاه می کردم که در دور دست ... هاله شخصی رو بالای یک بلندی دیدم...
امید تازه ای وجودم رو پر کرد ... بلند شدم و شروع به دویدن کردم ... هر لحظه قدم هام تند تر می شد ... سراب و خیال نبود ... جوانی بالای بلندی ایستاده بود ...
با لبخند به چهره خراب و خسته ام نگاه کرد ...
- سلام ... خوش آمدید ...
نگاه کردن به چهره اش هم وجود آشفته ام رو آرام می کرد... و جملاتش، آب روی آتش بود ... سلامش رو پاسخ دادم... و پاهای بی حسم به زمین افتاد ...
- تشنه ام ... خیلی ...
با آرامش نگاهم کرد ...
- تشنه آب؟ ... یا دیدار؟ ...
صورتم خیس شد ... فکر می کردم چشم هام خشک شدن و دیگه اشکی باقی نمونده ...
- آب که نداریم ... اما امام توی خیمه منتظر شماست ...
و با دست به یکی از خیمه ها اشاره کرد ... تا اون لحظه، هیچ کدوم رو ندیده بودم ...
مرده ای بودم که جان در بدنم دمیده بود ... پاهای بی جانم، جان گرفت ... سراسیمه از روی تپه به پایین دویدم ... از بین خیمه ها ... و تمام افرادی که اونجا بودن ... چشم هام جز خیمه امام، هیچ چیز رو نمی دید ...
پشت در خیمه ایستادم ... تمام وجودم شوق بود ... و سلام دادم ... همون صدای آشنا بود ... همون که گفت ... حسین فاطمه ام ...
دستی شونه ام رو محکم تکان می داد ...
- مهران ... مهران ... خوبی؟ ...
چشم هام رو که باز کردم ... دوباره صدای ضجه ام بلند شد... ضجه بود یا فریاد ...
خوب بودم ... خوب بودم تا قبل از اینکه صدام کنن ... تا قبل از اینکه صدام کنن همه چیز خوب بود ...
توی درمانگاه، همه با تحیر بهم خیره شده بودن ... و بچه ها سعی می کردن آرومم کنن ... ولی آیا مرهمی ... قادر به آرام کردن و تسکین اون درد بود؟ ...
ادامه دارد...
🌟نويسنده:سيدطاها ايماني🌟
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
#شکر_در_سختی_ها 1
مگه میـــشه؛
تویِ سختی ها هم شاکر بود؟
بــله که میــشه ❗️
امــا یه قاعده مهـ✔️ـم داره؛
اول بایـد ذاتِ سختی رو بشناسی،
تا وقتی به سـراغت اومـد،
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
با ما همراه باشید☝️☝️☝️👇👇👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
گلهای تازه "154"-استاد شجریان - کانال شعر و موسیقی اصیل ایرانی.mp3
2.98M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
وا فریادا ز عشق وا فریادا
کارم به یکی طرفه نگار افتادا
گر داد من شکسته دادا دادا
ور نه من و عشق هر چه بادا بادا
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
دل کیست که گویم از برای غم تست
یا آنکه حریم تن سرای غم تست
لطفیست که میکند غمت با دل من
ورنه دل تنگ من چه جای غم تست
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
ما دل به غم تو بسته داریم ای دوست
درد تو بجان خسته داریم ای دوست
گفتی که به دلشکستگان نزدیکم
ما نیز دل شکسته داریم ای دوست
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
گفتم: چشمم، گفت: براهش میدار
گفتم: جگرم، گفت: پر آهش میدار
گفتم دل من، گفت: چه داری در دل
گفتم: غم تو، گفت: نگاهش میدار
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
دل جای تو شد و گر نه پر خون کنمش
در دیده تویی و گر نه نه جیحون کنمش
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش
#ابوسعید_ابوالخیر
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال ولایت مدار✌️
برای
امت ولایت مدار✊
🇮🇷🇮🇷🇮🇷
✅با محتوای
عقیدتی_اجتماعی_ فرهنگی _سیاسی
تازنده ایم رزمنده ایم🌺
#پیام رسان ایتا
با ما همراه باشید👇
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پیام رسان سروش
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/KOwcfFpBCixzgEJGabZID0No
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
کتاب خانه تازنده ایم رزمنده ایم🇮🇷
👇👇👇
https://sapp.ir/joingroup/rIC6kaP4d5vMTDNisZ1jFV9H
#هرروزیک_آیه
✨قَالَ كَذَلِكَ أَتَتْكَ آيَاتُنَا فَنَسِيتَهَا
✨وَكَذَلِكَ الْيَوْمَ تُنْسَى ﴿۱۲۶﴾
✨مى فرمايد همان طور كه نشانه هاى ما
✨بر تو آمد و آن را به فراموشى سپردى
✨امروز همان گونه فراموش مى شوى (۱۲۶)
📚 سوره مبارکه طه
✍آیه ۱۲٦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یَـٰۤأَیُّهَا ٱلۡإِنسَـٰنُ مَا غَرَّکَ بِرَبِّکَ ٱلۡکَرِیمِ
ای انسان! چه چیزی تو را (نسبت) به پروردگار کریمت مغرور ساختهاست؟
(سوره مبارکه انفطار، آیه ۶)
با صدای استاد عبدالباسط
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357