ساخت متروی تهران سال 56آغاز و 3سال بعد با شروع جنگ متوقف شد
سال65 تصمیم به ادامه ساخت شد اما از نقشههای با ارزش اثری نبود
با پیگیری 190کیلو نقشه مترو در انبار یک سبزی فروشی پیدا شد !
https://eitaa.com/zandahlm1357
یک شاهکار عکاسی٬
نمایی در یک هزارم ثانیه از یک قطره آب که در پس زمینه اش بر روی دیوار نقشه جهان بوده است!
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔺نقشه اسرارآمیز!
دریانورد افسانهای امپراتوری عثمانی Piri Reis درسال 1513 نقشهای از آفریقا آمریکا و قطب جنوب کشیده است که قطب جنوب را قارهای سرسبز نشان میدهد!
راز این نقشه کشف نشده است!
https://eitaa.com/zandahlm1357
نقشه قدیم ایران و نقشه شهرهایی که پادشاهان قاجار بفنا دادن
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
17K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بزن بریم صفحه خنده ههههه😂😂😂
.......:
@zandahlm1357
🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃
دونالد ترامپ در جوانی قصد داشت یک کازینو در شمال ایران دایر کند که انقلاب ۵۷ اتفاق افتاد
فکر کنم چون نقشه هاش واسه کازینو خراب شد اینجوری با ایران لج کرده😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
890.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این تنها بچه ایه که با گریه کردنش آدم خنده اش میگیره
صدا موتور گازی میده😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
484.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شما چی فکر میکنید؟😂😂😂
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
#داستان روزگار من (۲۱)
فردای اون روز وقته رفتن به مدرسه اصلا دنبال سحر نرفتم .
خودم تنهایی راهی مدرسه شدم
تو کلاس نشسته بودم و یه کتاب باز کردم و خودمو مشغول کردم
اون روز سه زنگم با یه دبیر کار داشتیم که بخاطر مشکلی نیومده بود مدیرم بهمون اجازه نداد بریم خونه باید تا اخر زنگ تو مدرسه می موندیم .
زینب با خنده اومد کنارمو دستشو گذاشت رو شونم و نشست.
با همون لبخند و مهربونیه همیشگیش بهم سلام داد
😊😊😊😊😊
وگفت:
چطوری خانم درس خون ...
سرمو بالا گرفتم و جواب سلامشو دادم
گفتم نمیخونم فقط دارم نگاه میکنم ..
زینب- چته دختر... چرا اخمات تو همه
کی کشتیاتو غرق کرده برم حالیش کنم
🛥🛥🛥🛥🛥🛥
با شوخی زینب یه لبخند کوچولو زدم
☺️☺️☺️☺️
زینب- آهاان حالا شد
فرزانه تا حالا کسی بهت گفته بود که با اخم خیلی خیلی زشت میشی😁😁
پس خواهرجون همیشه بخند تا دنیا به روت بخنده تازه خوشگلم میشی
دوتایی زدیم زیر خنده 😂😂😂
که سحر وارد کلاس شد
با دیدن ما حسابی پکر شد
اما من هیچ توجهی بهش نکردم
اومدو نشست پیشم ...بازم بهش محل نذاشتم
سرشو خم کردو یه نگاه به صورتم انداخت و گفت :
اهای منو میبینی یا اگه خیلی ریزم عینک و ذره بین بدم خدمتت...
🤓🤓🤓🤓🤓
رومو برگردوندم ... کتابمو بست و با تندی گفت چته توووو...
دوباره با بی اعتنایی بهش از جام بلند شدم
تا خواستم از کلاس برم بیرون
که دیدم سحر پرید به زینب ....
ادامه دارد...
نویسنده 📝 انارگل🌹 📝
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#پای_درس_استادمحمدشجاعی #قلب 32 💗🌿خداوند در قرآن به «سرعت» و «سبقت» در حرکت اهمیت میدهد، و ما بر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا