eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
✨آیت الله العظمی وحید خراسانی فرمودند👈وقتی که قضیه شفا دادن بیماران را از شیخ حبیب الله گلپایگانی پرسیدم، در جواب فرمود: مدت چهل سال تمام همیشه نماز شب را پشت درب های بسته حرم مطهر امام رضا می خواندم. وهمه روزه هنگامی که درب های حرم را باز می کردند اولین کسی بودم که قبر مطهر آن حضرت را زیارت می کردم.یک بار یک هفته مریض شدم.به طوری که توان رفتن به حرم را نداشتم یک شب از پنجره خانه چشمم به گلدسته های حرم امام رضا افتاد رو کردم به حرم و عرض کردم: آقا خودت میدانی که مدت ۴۰ سال همه روزه اول زائر تو بودم ولی یک هفته است که مریضم، معذرت می خواهم که نتوانستم به زیارتت بیایم. شیخ حبیب الله می گوید: یکباره خوابم برد، در عالم رویا امام رضا را دیدم بر روی صندلی نشسته و گل قشنگی در دست دارد و ۲ خادم جلوی امام ایستادند امام گل را به دست یکی از خادمین داد و فرمود آن را به من بدهد.همین که گل را به دستم داد، احساس بهبودی کردم. ناگهان از خواب بیدار شدم و همان دسته گلی که امام در خواب به من داده بود در دستم بود و کاملاً بهبود یافتم .از آن زمان به بعد فقط همین دستم که با آن گل را گرفته بودم مریضها را شفا می‌دهد. به شیخ حبیب الله گفتم: این گل را امام رضا به یکی از خادمین داد تا آن را به تو بدهد، از آن زمان به بعد دستت، مریض شفا می دهد. اگر خود امام رضا گل را به دستت می داد چه کار می کردی؟ یک وقت شیخ حبیب الله چهره اش دگرگون شد و فرمود: اگر امام رضا خودش گل را به دستم می داد و دست مبارکش با بدنم تماس می گرفت بعد از آن، مطمئن بودم دستم اگر به مرده می خورد آن را زنده می کرد. خبرگزاری رضوی خلاصه
از همان روزهای کودکی‌ام بوده‌ام آشنای امام رضا(ع) کام من را گرفت پدر، با نمک سفره‌های امام رضا(ع) https://eitaa.com/zandahlm1357
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 استاد میشه لطفا درباره صحت اینکه مادر امام زمان دختر پادشاه روم بوده اند یانه توضیح بدید؟ من مختصری از صحبتهاتون درباره این مطلب یادم بود از قول شما تو یک گروه مطرح کردم میخوام مطمئن بشم اشتباه نگفته باشم. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇 ☝️🏻 من قبلا هم عرض کردم این بحث خیلی مهم نیست شما بخواهید بگویید مادر امام زمان (عج)✨ کنیز روم بود یا کنیز سیاه پوست! روایاتی هم داریم که می گوید ایشان کنیز سیاه پوست بود، در کتاب الغیبة نعمانی📘 آمده «ابنُ اَمَهٍ سَوداء» فرزند زن سیاه پوست. 👈🏻 به همین خاطر بعضی ها سند روایت کنیز سیاه پوست بودن را قوی تر از سند روایت کنیز روم بودن می دانند، اگر طبق مبنای رجالی امام و آیت الله بروجردی هم بخواهیم استناد بکنیم سند روایت کنیز روم ضعیف است. به هر حال اختلاف نظرهای علمی در این زمینه هست📚، خیلی هم مهم نیست، مهم این است که مادر امام زمان (عج) حضرت نرجس (س)✨ است حالا کنیز روم باشد یا کنیز جای دیگر مهم نیست. ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ 👤پاسخ دهنده: (👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
نمایشگر امامِت باش.mp3
4.3M
🔊 📌 « نمایشگر امامِت باش » 👤 استاد 💢 می‌دونید حکومت امام زمان چطوری اداره می‌شه؟
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
6.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خاطره طنز شهید مدافع حرم (کرار) از شهدای سرافراز •┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
وقتی حضرت یوسف علی پادشاه شد و در قصر خود نشسته بود، جوانی با لباس‌های کهنه، از پای قصر او عبور می‌کرد. جبرئیل آمد و عرض کرد: ای یوسف! این جوان را می‌شناسی؟ فرمود: نه، عرض کرد: این همان طفلی است که وقتی زلیخا پیراهنت را از پشت گرفت و پاره شد و عزیز مصر سر رسید، زلیخا گفت: کیفر کسی که بخواهد نسبت به اهل تو خیانت کند، جز زندان و عذاب نیست. تو گفتی: او مرا با اصرار به سوی خود دعوت کرد و من از این اتهام بیزارم. پس این طفل به عنوان شاهد از خانواده ی آن زن به سخن آمد و شهادت داد که اگر پیراهن او از پشت پاره شده باشد، آن زن دروغ می‌گوید وگرنه، او از راستگویان است. چون عزیز مصر دید پیراهن از پشت پاره شده است، از تو رفع اتهام کرد و گفت: این حیله ی زنانه است. در واقع به خاطر شهادت همین جوان، طهارت تو ثابت و تهمت ناروا از تو دور شد. حضرت یوسف علی فرمودند: او را بر من حقی است، او را بیاورید. وقتی او را حاضر کردند امر کرد او را تمیز نمایید. لباس‌های فاخر به او بپوشانید و هر ماه برای او حقوقی مقرر نمود و در حق او بسیار اکرام کرد. جبرئیل تبسم کرد. یوسف پرسید: آیا در حقش کم احسان کرده‌ام که تبسم کردی؟ عرض کرد: نه! تبسم من از این جهت بود که تو در حق این جوان که شهادت حقی داد، این همه احسان کردی، پس خداوند کریم در حق بندهی مؤمن خود که تمام عمر بر او شهادت حق داده است، چه قدر احسان خواهد فرمود. 📙یکصد موضوع، پانصد داستان 2/ 190. 191؛ به نقل از: خزینة الجواهر 593. •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
ریشه تاریخی و حکایت ضرب المثل ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭ ﺗﺒﺬﯾﺮ ﺍﺳﺖ! ﻫﺮﮐﺲ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﺎﻧﯽ ﻣﺎﺩﯼ ﺟﺎﻧﺐ ﺍﻋﺘﺪﺍﻝ ﻭﺍﻗﺘﺼﺎﺩ ﺭﺍ ﺭﻋﺎﯾﺖ ﻧﮑﻨﺪ و ﺑﺮﺍﯼ ﻭﻟﺨﺮﺟﯿﻬﺎ ﻭ ﻫﻮﺳﺒﺎﺯﯾﻬﺎﯾﺶ ﺣﺪ ﯾﻘﻔﯽ ﻗﺎﺋﻞﻧﺸﻮﺩﺍﯾﻦﭼﻨﯿﻦ ﮐﺴﯽﺭﺍ ﻣﺴﺮﻑ ﻭ ﻣﺒﺬﺭ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪﺯﺑﺎﻥ ﺷﯿﺮﯾﻦ ﻓﺎﺭﺳﯽ ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﺯﯾﺮﺍ ﺩﺭ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﻪ ﻃﻮﺭ ﮐﻠﯽ ﺍﻗﺘﺼﺎﺩ و ﻣﺎﻝﺍﻧﺪﯾﺸﯽ ﻣﻔﻬﻮﻣﯽ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻓﺮﻁ ﻏﻔﻠﺖ ﻭ ﻣﺴﺘﯽ، ﭘﺎﯼ ﺑﺮ ﺳﺮ ﻫﺴﺘﯽ میﮐﻮﺑﻨﺪ . ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﺑﻪ ﻇﺎﻫﺮ ﻭﺍﮊﻩﺍﯼ ﻣﺮﮐﺐ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﯾﺸﻪ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﺟﺎﻟﺒﯽ ﺩﺍﺭﺩ ﮐﻪ ﺑﯽﻣﻨﺎﺳﺒﺖ ﺍﺟﻤﺎﻟﯽ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻭﺍﻗﻌﻪ ﺭﺍ ﺷﺮﺡ ﺩﻫﯿﻢ . ﺑﻪﻃﻮﺭﯼ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺗﺬﮐﺮﻩﻫﺎ ﻣﺴﻄﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﮐﻪ ﺍﻣﯿﺮ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮔﻮﺭﮐﺎﻧﯽ ﺑﺮ ﺷﺎﻩ ﻣﻨﺼﻮﺭ ﻏﺎﻟﺐ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻓﺎﺭﺱ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮ ﺳﺎﺧﺖ ﻟﺴﺎﻥ ﺍﻟﻐﯿﺐ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺷﻤﺲ ﺍﻟﺪﯾﻦﻣﺤﻤﺪ ﺣﺎﻓﻆ ﻫﻨﻮﺯ ﺩﺭ ﻗﯿﺪ ﺣﯿﺎﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ . ﺗﯿﻤﻮﺭ ﺑﺎﺷﮑﻮﻩ ﻭ ﺟﻼﻝ ﺧﺎﺻﯽ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺷﺪ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﻩ ﻣﻌﺎﺭﯾﻒ ﺷﻬﺮ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻟﺶ ﺷﺘﺎﻓﺘﻨﺪ. ﺗﻨﻬﺎ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺑﻮﺩﮐﻪ ﻗﺪﺭﺕ و ﺳﯿﻄﺮﻩ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮔﻮﺭﮐﺎﻧﯽ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺍﺛﺮﯼ ﺩﺭ ﺍﺭﮐﺎﻥ ﻫﻤﺖ ﻋﺎﻟﯽ ﻭ ﺍﺳﺘﻐﻨﺎﯼ ﻃﺒﻊ ﺍﻭ ﻧﺪﺍﺷﺖ و ﮔﻮﺷﻪ ﻋﺰﻟﺖ ﺭﺍﮐﻪ ﺑﻪ ﺯﻋﻢ ﻋﺎﺭﻓﺎﻥ، ﺻﺪﺭ ﻣﺼﻄﺒﻪ ﻋﺰﺕ ﺍﺳﺖ ﺭﻫﺎ ﻧﮑﺮﺩ. ﺍﻣﯿﺮ ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮐﺲ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺣﺎﻓﻆ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻀﻮﺭ ﻃﻠﺒﯿﺪ . ﺣﻤﺎﺭﯼ ﻣﺮﮐﻮﺏ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺳﻮﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﻧﺰﺩ ﺗﯿﻤﻮﺭﺁﻣﺪ. ﺷﺎﻩ ﮔﻮﺭﮐﺎﻧﯽ ﺑﺎ ﺧﺸﻮﻧﺖ ﻭ ﺗﻨﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪ: ‏ «ﭼﺮﺍ ﺑﺮﺣﻤﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺳﻮﺍﺭ ﻧﺸﺪﯼ ﻭ ﺑﻪ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﻣﺎ ﻧﯿﺎﻣﺪﯼ ﺗﺎ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﺳﻠﻄﻨﺖ ﺑﻪ ﺯﯾﺮ ﺁﯾﯿﻢ ﻭ ﺁﻥ ﭼﻨﺎﻥ ﺗﺠﻠﯿﻞ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺘﯽ ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﺁﻭﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﯾﻨﺪﻩ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺍﺳﺘﺎﻧﻬﺎ ﮔﻮﯾﻨﺪ؟‏» ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺭﻧﺪﯼ ﻧﺎﺩﺭﻩ ﺯﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﯼ ﺑﻪﻋﻼﻣﺖ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﺍﻣﯿﺮ ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺖ ﺑﺎﺷﺪ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﻫﻞ ﺗﮑﺒﺮ ﻭ ﺗﺒﺨﺘﺮ ﻧﯿﺴﺖ ﻭ ﺑﻪ ﻋﻼﻭﻩ ﮐﺮﺍ ﺯﻫﺮﻩ ﺟﺮﺍﺕ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﭘﯿﺸﮕﺎﻩ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﻣﻘﺘﺪﺭ ﮔﻮﮐﺎﻧﯽ ﺗﻤﺮﺩ ﻭ ﺟﺴﺎﺭﺕ ﻭﺭﺯﺩ . ﺣﻘﯿﻘﺖ ﻣﻄﻠﺐ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﯿﻢ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺎ ﻣﺮﮐﺐ ﻧﺎﺗﻮﺍﻧﻢ ﺑﻪ ﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﻭ ﭘﯿﺸﻮﺍﺯ ﺁﯾﻢ ﻭﻟﯽ ﺗﺮﺍﮐﻢ ﻣﺴﺘﻘﺒﻠﯿﻦ، ﺍﻣﯿﺮ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻧﯿﮑﻮ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﻭﯾﺶ ﺧﻠﻮﺕﻧﺸﯿﻦ ﺑﺎﺯﺩﺍﺭﺩ. ﺗﺼﺪﯾﻖ ﻣﯽﻓﺮﻣﺎﯾﻨﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺻﻮﺭﺕ ﺑﻪ ﺷﮑﻞ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺩﺭ ﮐﺘﺐ ﺗﺎﺭﯾﺨﯽ ﻣﻨﻌﮑﺲ ﻣﯽﺷﺪ ﻭ ﺁﯾﻨﺪﮔﺎﻥ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻪﺻﻮﺭﺗﯽ ﺩﯾﮕﺮ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻣﯽﮐﺮﺩﻧﺪ! ﺑﻨﺪﻩ ﮐﻤﺘﺮﯾﻦ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﺣﺘﺮﺍﺯ ﺍﺯ ﻫﻤﯿﻦ ﻭﺍﻗﻌﻪ اﺣﺘﻤﺎﻟﯽ ﺧﻠﻮﺕﻧﺸﯿﻨﯽ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺭﮎ ﻓﯿﺾﺣﻀﻮﺭ ﻭ ﺷﺮﮐﺖ ﺩﺭﺍﺳﺘﻘﺒﺎﻝ ﺍﻣﯿﺮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﺩﺍﺩ.‏» ﺗﯿﻤﻮﺭ ﮔﻔﺖ: ‏«ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﺭﺩ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺣﻖ ﻣﯽﺩﻫﻢ ﺯﯾﺮﺍ ﺑﻌﯿﺪ ﻧﺒﻮﺩ ﮐﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﯾﻬﺎ ﻭ ﺍﺷﺘﻐﺎﻝ ﺑﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﻣﺴﺘﻘﺒﻠﯿﻦ ﻣﺮﺍ ﺍﺯ ﺗﺠﻠﯿﻞ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺪﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ ﻣﻄﻠﺐ ﺩﯾﮕﺮﯼ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﻫﻢ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﮕﺬﺍﺭﻡ اﯾﻦﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﻣﻦ ﺍﮐﺜﺮ ﺭﺑﻊ ﻣﺴﮑﻮﻥ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﻣﺴﺨﺮ ﺳﺎﺧﺘﻢ ﻭ ﻫﺰﺍﺭﺍﻥ ﺑﻠﺪ ﻭ ﻭﻻﯾﺖ ﺭﺍ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺳﻤﺮﻗﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺎﺭﺍ ﺭﺍ ﮐﻪ ﻭﻃﻦ ﻣﺎﻟﻮﻑ ﻭ ﺗﺨﺘﮕﺎﻩ ﺍﺳﺖ ﺍﺑﺎﺩﺍﻥ ﻭ ﻣﻔﺘﺨﺮ ﺳﺎﺯﻡ گ. ﺗﻮ ﻣﺮﺩﮎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺧﺎﻝﻫﻨﺪﻭﯼ ﺗﺮﮎﺷﯿﺮﺍﺯﯼ، ﺳﻤﺮﻗﻨﺪ ﻭ ﺑﺨﺎﺭﺍﯼ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ ﭼﻨﺎﻥ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺖ ﮔﻔﺘﻪﺍﯼ : ﺍﮔﺮ ﺁﻥﺗﺮﮎﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ﺑﻪﺩﺳﺖﺁﺭﺩ ﺩﻝﻣﺎ ﺭﺍ ﺑﻪﺧﺎﻝ ﻫﻨﺪﻭﯾﺶﺑﺨﺸﻢﺳﻤﺮﻗﻨﺪوﺑﺨﺎﺭﺍ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺍﺩﺏ ﺑﻮﺳﯿﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ: «ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﺨﺸﻨﺪﮔﯽ ﻭ ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺯ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩﺍﻡ» ﺻﺎﺣﺒﻘﺮﺍﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﻟﻄﯿﻔﻪ ﺧﻮﺵﺁﻣﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﺷﯿﺮﺍﺯ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺗﻔﻘﺪ ﻭ ﻋﻨﺎﯾﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ . ﺍﯾﻦ ﻧﮑﺘﻪ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻧﮕﻔﺘﻪ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ﮐﻪ ﭼﻮﻥ ﺷﺎﻩ ﺷﺠﺎﻉ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺯﯾﺒﺎ و ﺧﻮﺵﺻﻮﺭﺕ ﺑﻮﺩ ﺩﮐﺘﺮ ﺑﺎﺳﺘﺎﻧﯽ ﭘﺎﺭﯾﺰﯼ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﺗﺮﮎ ﺷﯿﺮﺍﺯﯼ ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﻻ ﺭﺍ ﻧﺎﻇﺮ ﺑﺮ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﺎﻩﺷﺠﺎﻉ ﻣﯽﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﯽﻧﻮﯾﺴﺪ : «ﺷﺎﯾﺪ ﺁﻥ ﺭﻧﺪ ﺧﺎﻧﻤﺎﻥ ﺳﻮﺯ ﻧﯿﺰ ﺍﯾﻦ ﺑﯿﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻭﺻﻒ ﻣﺨﺪﻭﻣﺸﺎﻩ ﮐﻪ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻮﺩ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺑﺎﺷﺪ ‏» ﺩﺭ ﻫﺮﺻﻮﺭﺕ ﺍﺻﻄﻼﺡ ﮔﺸﺎﺩﺑﺎﺯﯼ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﺎﺭﯾﺦ ﺿﺮﺏ ﺍﻟﻤﺜﻞ ﻭ ﺑﻪ ﺟﺎﯼ ﺍﺳﺮﺍﻑ ﻭ ﺗﺒﺬﯾﺮ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻧﻬﺎ ﺟﺎﺭﯼ ﮔﺮﺩﯾﺪ https://eitaa.com/zandahlm1357