eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5792184550264146526.mp3
46.45M
🦋هنر زن بودن (قسمت 15) ♨️داوری های نادرست و غیر عادلانه و ظلم و تحقیر زن باعث شده که زن: 🚫_جایگاه خود را نداند. 🚫_به زن بودنش افتخار نکند. 🚫_برای مردگونه بودن تلاش کند. ✅ مباحثی که ان شاء الله قرار است در "هنر زن بودن" بررسی شود 🎵استاد محمدجعفرغفرانی
5.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💔گریه خانم دکتر عاطفه میرسیدی و هر مادر و بانوی با عاطفه‌ای با دیدن هربار این کلیپ 😭 📽 پیشنهاد دانلود👌 🔊هر یک از ما با انتشار این کلیپ در نجات جان این مظلوم های بی پناه سهیم باشیم...
✌️درخشش دکتر مسلمان و در انگلیس 🔻دکتر "فرزانه حسین" دکتر مسلمان ساکن انگلیس و اصالتا اهل بنگلادش جز ۲۰ پزشک برتر انگلیس شد 🏅برای گرامیداشت این پزشکان عکس آنها در بیلبورد های سطح شهر به نمایش درآمد 😜کاملاً مشخصه حجاب مانع پیشرفتش بوده 🌐منبع:https://muslimnews.co.uk/newspaper/home-news/muslim-gp-becomes-face-nhs-marks-anniversary/
36.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماجرای تحول مریم خانم بزرگوار پیشنهاد دانلود👌
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
۵۸- استخوان پیامبر و باران رحمت در زمانی که امام حسن عسکری علیه السلام در زندان بود در سامرا قحط سالی شد و باران نیامد. خلیفه وقت (معتمد) دستور داد تا همه برای نماز استسقأ (طلب باران) به صحرا بروند. مردم سه روز پی در پی برای نماز به مصلی رفتند و دعا کردند ولی باران نیامد. روز چهارم (جاثلیق) بزرگ اسقفهای مسیحی با نصرانی‌ها و رهبانان به صحرا رفتند. در میان آنها راهبی بود. همین که دست به دعا برداشت باران درشت به شدت بارید بسیاری از مسلمانان از دیدن این واقعه شگفت زده شده و تمایل به دین مسیحیت پیدا کردند این قضیه بر خلیفه ناگوار آمد ناگزیر دستور داد امام را به دربار آوردند خلیفه به حضرت گفت: به فریاد امت جدت برس که گمراه شدند! امام علیه السلام فرمود: فردا خودم به صحرا رفته و شک و تردید را به یاری خداوند از میان برمی دارم. همان روز جاثلیق با راهب‌ها برای طلب باران بیرون آمد و امام حسن عسکری علیه السلام نیز با عده ای از مسلمانان به سوی صحرا حرکت نمود همین که دید راهب دست به دعا بلند کرد به یکی از غلامان خود فرمود: دست راست او را بگیر و آنچه را در میان انگشتان اوست بیرون آور. غلام، دستور امام علیه السلام را انجام داد و از میان دو انگشت او استخوان سیاه فامی را بیرون آورد امام علیه السلام استخوان را گرفت. آن گاه فرمود: - حالا طلب باران کن! راهب دست به دعا برداشت و تقاضای باران نمود. این بار که آسمان کمی ابری بود، صاف شد و آفتاب طلوع کرد. خلیفه پرسید: این استخوان چیست؟ امام علیه السلام فرمود: این استخوان پیامبری از پیامبران الهی است که این مرد از قبر یکی از پیامبران خدا برداشته است. هرگاه استخوان پیامبران ظاهر گردد آسمان به شدت می‌بارد. [۱] بدین گونه حقیقت بر همگان آشکار گشت و مسلمانان آرامش دل پیدا کردند. ---------- [۱]: بحار: ج ۵۰، ص ۲۷۰ جلد ۲ 📚داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357