eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پيام مقام معظم رهبري به مناسبت قهرماني حسين رضا زاده در المپيك آتن پيام مقام معظم رهبري به مناسبت قهرماني حسين رضا زاده در المپيك آتن بسم الله الرحمن الرحيم حسين عزيز ازاينكه دهها ميليون ايراني را شاد كردي از تو متشكرم. سيد علي خامنه اي پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس سراسري نماز پيام رهبر معظم انقلاب اسلامي به اجلاس سراسري نماز بسم الله الرحمن الرحيم پيش از هر سخن، بايد خداي حكيم عليم را بر توفيقي كه به دست اندركاران اين گردهمايي مبارك ارزاني داشته، سپاس گويم و از آنان به ويژه جناب حجت الاسلام آقاي قرائتي بخاطر تداوم كار و پيگيري اين مهم، قدرداني كنم. اهتمام به اقامه نماز در شمار برترين مواد در برنامه كلان دولت اسلامي است: الذين ان مكناهم في الارض اقاموا الصلوة و اتو الزكاة و امروا بالمعروف و نهوا عن المنكر. اكنون نوبت محاسبه خويشتن است. بايد به حساب خود در اين وظيفه بزرگ بپردازيم و كاركرد خويش را بيازمائيم. اين اجلاس، بار سنگين اين بررسي را بر دوش گرفته است. اگر چه مي‌توان حجم خدمات را در دستگاهها به تقريب، مشخص كرد ولي ارزيابي حقيقي و درست، آنگاه ميسر مي‌گردد كه نتايج و دستاوردها نيز محاسبه شود. مهمترين شاخص در تعيين موفقيت باغبان، كميت و كيفيت ميوه اي است كه در عرصه تلاش و مجاهدات او به دست مي‌آيد. توصيه موكد اينجانب اين است كه از نيروهاي خلاق، متفكر و مولد در مجموعه پيگير امر نماز، بيشترين بهره گيري صورت گيرد. از تواناييهاي نرم افزاري در زمينه‌ها ي: هنر، ادبيات، فيلم و تبليغات حداكثر استفاده برده شود. راهكارهاي برخاسته از توانايي علمي و هنري انتخاب گردد، و همه ظرفيت‌هاي فراوان موجود به كار گرفته شود. ارزيابي مثبت و رضايت برانگيز، هنگامي صورت خواهد گرفت كه اين فريضه انسان ساز، همچون زلال هميشه جوشان، فضاي زندگي و فضاي دل همگان را به طراوت و اميد و ايمان مزين گرداند. توفيق همه مسوولان را در اين راه از خداوند متعال مسالت مي‌كنم. سيد علي خامنه اي دهم شهريور ۱۳۸۳ .......: مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ۱- سخنان رهبری در شروع جلسه [اوّلین نکته ی] مورد نظر من خوشامد به شما جوانهای عزیز است و احساس خرسندی خودم از اینکه بار دیگر در محفل گرم شما جوانها می‌نشینیم و از شما میشنویم و با شماها حرف میزنیم. هر جا جوانها هستند، تر و تازگی و طراوات و صفا و نشاط و خوبی هست و ما این را قدر میدانیم. ان شاءالله که این جلسه ی ما هم، جلسه ی مفیدی باشد، به شماها هم سخت نگذرد، این چراغها هم شما را خیلی اذیت نکند - چون یک کمی گرم است، مخصوصاً دخترها که با چادر هستند و برایشان سخت است یک قدری شاید گرما بخورند - به هر حال من آماده هستم که شروع بفرمائید. ۲- تقاضای تحلیل علل وقوع انقلاب اسلامی ایران پدرم، اجازه میفرمائید من شروع بکنم؟ بعونک یا لطیف. انّا فتحنا لک فتحاً مبینا [۱] . پدر عزیزم زمانی که من پا به عرصه ی وجود نهادم چند سالی از وقوع انقلاب گذشته بود. با وجود این، من به انقلابی که به رهبری امام عزیز و به همّت شما و تمام ملّت عزیز و غیورمان به وقوع پیوست، افتخار میکنم. من از جوانانِ بعد از سالهای حماسه هستم، از جوانان بعد از انقلاب. لذا من تنها زمانی انقلاب را درک کردم که این نهال پربار در پایداری قرار داشت، بنابراین همیشه برای من این سؤال مطرح بود که چرا انقلاب ما به وجود آمد؟ چطور آن همه زن و مرد و پیر و جوان به خیابانها ریختند و به رهبری شما بزرگواران به قلب تاریخ زدند و آن حادثه ی بزرگ را به وجود آوردند. ازتان خواهش میکنم که آرزوی من را برآورده کنید و جواب سؤال من را در سخنان دلنشینتان بدهید. ازتان سپاسگزارم. بسم الله الرّحمن الرّحیم. این یکی از طبیعی ترین و منطقی ترین سؤالهایی است که جوانهای امروز میتوانند طرح کنند و این دختر عزیزمان سؤال را خیلی خوب طرح کردند و با عبارات شیوا و دلنشینی. ان شاءالله که موفّق باشید. من هم تا آنجایی که وسعت جلسه اجازه میدهد، پاسخ میدهم. انقلاب ما، یک حرکت عظیم مردمی بود بر علیه یک حکومتی که ---------- [۱]: . سوره ی فتح، آیه ی ۱. ی بود، سلطنت بود دیگر. سلطنت اصلاً همین است، سلطنت، پادشاهی معنایش همین است. یعنی حکومت مطلقه ای که هیچ تعهّدی در مقابل مردم ندارد و اینجوری مشی کردند. پنجاه سال خانواده ی پهلوی در کشور ما اینجور زندگی کردند. و بالاخره بی کفایت بودند. شما وضع کنونی کشور را مشاهده میکنید و شکّی نیست که هر کسی در این کشور میداند - بخصوص شما جوانها - که ما در میدانهای علمی دنیا و در میدان صنعت و تکنولوژی و پیشرفتهای علمی و تحقیقات، جزو کشورهایی هستیم که سالها باید تلاش کنیم تا خودمان را برسانیم به آن نقطه ای که شایسته ی ماست؛ این عقب افتادگی بر اثر پنجاه سال حکومت بی کفایتی است که نتوانست از این ظرفیّت عظیم کشور، از این استعداد خروشان این ملّت تقریباً تمام خصوصیات یک حکومت بد را داشت؛ هم فاسد بود، هم وابسته بود، هم تحمیلی و کودتایی بود، هم بی کفایت بود؛ حالا همین چهار خصوصیّت را من مختصری توضیح بدهم. اوّلاً فاسد بود. فساد مالی داشتند، فساد اخلاقی داشتند، فساد اداری داشتند، در فساد مالی شان همین بس که خود شاه و خانواده ی او در بیشتر معاملات اقتصادی کلان این کشور داخل میشدند. برادران و خواهران او، جزو کسانی بودند که بیشترین ثروت اندوزی شخصی را کردند و خود او همین طور. رضاخان در دوران شانزده، هفده ساله ی سلطنت خود، ثروت کلانی اندوخت. از زمینها - بد نیست بدانید - بعضی از شهرهای این کشور دربست به حسب سند متعلّق به رضاخان بود؛ یک شهر. مثلاً شهر فریمان؛ شهر فریمان، تمام، ملک رضاخان بود که اینها را به ملک خودش درآورده بود. بهترین املاک این کشور و زمینهای این کشور. او علاقه ی به این چیزها داشت و به جواهرات. بچه هایش خب نه، البتّه یک قدری مشرب وسیع تری داشتند، هر جور ثروتی را دوست میداشتند و جمع میکردند و بهترین دلیل هم این است که وقتی اینها از این کشور رفتند، میلیاردها دلار ثروت اینها انباشته در بانکهای خارجی بود. شاید بدانید ما بعد از انقلاب خواستیم که ثروت شاه را به ما برگردانند - و البتّه طبیعی بود که جواب ندادند - آن وقت تخمینی که زده میشد، از مال مجموع خانواده دهها میلیارد بود. رفتند در جاهای مختلف دنیا مستقر شدند. همه شان جزو ثروتمندان شدند و هستند، پولهای کلان. خب، این پولها را با زحمت کشی که به دست نیاورده بودند، کاسبی مشروع که نکرده بودند؛ اینها پولهایی بود که زراندوزیها و ثروت اندوزیهای غیر مشروع به وجود آورده بود. نظامی که در رأس خودش اینقدر فساد مالی هست، این ببینید چه جور نظامی است و با مردم چه میکند. از لحاظ اخلاقی فاسد بودند. باندهای تبهکارِ معاملات قاچاق زیردست برادران و خواهران این شخص بود. از لحاظ مسائل اخلاقی و جنسی، چیزهایی هست که گفتن و شنیدنش عرق شرم بر پیشانی انسان می‌آورد و نوشته اند. البتّه خاطرات این چیزها را، بخشی و گوشه ای از آنها را کسان خودش و نزدیکان خودش،
دستیاران خودش بعدها نوشته اند و منتشر کرده اند. از لحاظ فساد اداری در مدیریتها، صلاحیتها را رعایت نمیکردند، وابستگیهای به خودشان و دستورات سرویس‌های اطّلاعاتی و امنیتی بیگانه را ملاک قرار میدادند و کسانی را سر کار می‌آوردند. این، ببینید یک حکومتی که در رأس خودش رشوه میگیرد، ثروت اندوزی میکند، معامله ی قاچاق میکند، به مردم خیانت میکند، این رژیم، چه جور رژیم و چه جور حکومتی است. این فساد، که البتّه اینها را اگر بخواهد کسی با دلائل و شواهدش بگوید، کتابها خواهد شد. وابسته بودند. وابستگی شان به خاطر این بود که از مردم بکلّی بریده بودند. برای حفظ حکومت خودشان، خودشان را ناچار میدانستند که متّکی بشوند به خارجیها. رضاخان را انگلیسیها سر کار آوردند که جزو تواریخ مشخّص و مسلّم و روشن است. محمّدرضا را انگلیسیها تثبیت کردند. بعد از دوره ی حکومت دکتر مصدق، باز کودتا را آمریکایی‌ها به راه انداختند و البتّه از دست انگلیسیها ربودند و آنها خودشان تسلّط پیدا کردند و اینها در اغلب امور این کشور وابسته بودند. مستشاران آمریکایی - ده‌ها هزار آمریکایی - در مهمترین مراکز نظامی، اطّلاعاتی، اقتصادی، سیاسی این کشور شغلهای حسّاس داشتند و درآمدهای گزاف داشتند و کارها را آنها در حقیقت انجام میدادند و خط میدادند. دستگاه اطّلاعاتی این کشور را آمریکایی‌ها و اسرائیلیها به وجود آوردند، وابستگی اینها این بود. در سیاستها تابع نظرات آمریکایی‌ها و انگلیسیها بودند؛ عمدتاً در این اواخر آمریکایی ها. در هر زمینه ی منطقه ای و جهانی حتّی در زمینه‌های اقتصادی - مثلاً قیمت نفت چقدر باشد، فروش نفت چه جور باشد. وضع شرکتهای خارجی در نفت ایران به چه کیفیّت باشد، در همه ی این مسائل مهم و حسّاس - آن چیزی را اینها انجام میدادند که از آنها خواسته شده بود. البتّه منافع خودشان را در نظر داشتند. برای خارجیها فداکاری نمیکردند، بلکه برای حفظ حکومت خودشان صددرصد به بیگانگان میدان میدادند و به آنها تکیه میکردند و دست آنها را در تطاول به این کشور و این ملّت باز گذاشته بودند. تحمیلی و کودتایی بود؛ با کودتا سر کار آمده بودند. هم رضاخان با کودتا سرکار آمده بود، هم محمّدرضا با کودتا سر کار آمد در دوره ی طولانی بیست و پنج ساله ی آخر حکومتش. حکومت کودتایی معلوم است چه جور حکومتی است. تحمیل بر مردم بودند. از آراء مردم، عقاید مردم، دلبستگیهای مردم، فرهنگ مردم [و] درخواست و اراده ی آنها هیچ نشانی نبود. هیچ احترامی برای آراء مردم قائل نبودند. برای خواست مردم، برای عقاید مردم، برای دین مردم، برای فرهنگ مردم هیچ احترامی قائل نبودند، هیچ رابطه ی صمیمی و دوستانه ای با مردم نداشتند. رابطه، رابطه ی خصمانه بود، رابطه ی ارباب و رعیّت بود، رابطه ی آقایی و نوکر استفاده کند. شما این استعداد امروز دارید نگاه میکنید، می‌بینید. جوانهای ما در میدانهای مسابقات علمی دنیا ببینید چه بُروز و ظهور و تبرّزی پیدا میکنند. از این استعدادها استفاده نمیشد، به آنها بی اعتنایی میشد، صرفاً در جهت اهداف و خواستهای نامشروع خودشان از آن استفاده میکردند و بعضیها البتّه میگذاشتند میرفتند، خیلیها هم میماندند. لکن بدون آنکه در استعدادهای آنها هیچ درخششی به وجود بیاید و کاری انجام بگیرد. مملکت را ویرانه رها کرده بودند. ما بعد از جنگ یکی از بزرگترین کارهامان اصلاح ویرانیهای جنگ بود. میدیدیم که آنچه که جنگ بر سر این ملّت آورده بمراتب کمتر از آن چیزی است که حکومت سالهای متمادی خاندان پهلوی به وجود [آورد]. یک چنین حکومتی سالها بر مردم حکومت کرده بود؛ پنجاه سال. وقتی در سال ۴۱ فریاد امام بلند شد، بغض مردم ترکید. مردم در طول ده‌ها سال بغض کرده بودند. بعضی عادت کرده بودند، بسیاری هم بغض کرده بودند. حرف امام به دلها نشست. بدانید آن روزی که امام این فریاد را بلند کردند، هنوز مرجع تقلید معروفی نبودند. البتّه در قم خیلی موجّه بودند، بین علما و بزرگان و فضلا و طلاب حوزه پایگاه خیلی بلند داشتند، امّا در بین مردم، ایشان - مردم سراسر کشور - شناخته نبودند. امّا این فریاد که بلند شد، چون درست بود، چون بحق بود، چون متّکی به خواستهای مردم بود و در اصل، متّکی به اسلام و دین، بلافاصله همه جا بطور طبیعی منتشر شد. دهن به دهن، دست به دست، دل به دل سیر کرد، به همه جا رسید، مردم را به امام علاقه مند کرد و امام بزرگوار ما که در سال ۴۱ در شروع مبارزات چندان معروفیتی نداشتند، در خرداد ۴۲ وضعشان و پایگاهشان در دلهای مردم به آنجا رسیده بود که آن حادثه ی پانزده خرداد ۴۲ تهران اتّفاق افتاد و هزارها نفر در راه امام جان خودشان را فدا کردند و حاضر شدند فداکاری کنند. این بر اثر حقّانیّت این فریاد بود. امام تعالیم اسلام را برای مردم بیان کرد؛ معنای حکومت را بیان کرد؛ معنای انسان را بیان کرد؛ تشریح کرد برای مردم که چه بر آنها دارد میگذرد و چگونه باید باشد. حقا
یقی را که اشخاص جرأت نمیکردند بگویند، اینها را صریحاً، نه به شکل در گوشی، نه به شکل شبنامه، نه آنجور که گروه‌ها و احزاب به صورت بسته و در سلولهای حزبی و برای کادرهای حزبی بیان میکنند؛ نه، روان، آسان، در فضا، برای عموم، برای مردم اینها را بیان کرد. این بود که مردم پاسخ گفتند. البتّه از آن روزی که امام شروع کردند تا آن روزی که این انقلاب پیروز شد، پانزده سال طول کشید، پانزده سالِ دشوار. شاگردان امام، دوستان امام، دست پروردگان اما، این آحاد مردم، افراد روشن بین جامعه، این پیام را، اعماقش را، روحش را، درک کردند، آن را گرفتند در نقاط مختلف، در محافل مختلف، در قشرهای مختلف آن را گفتند. گفت و بازگفت این سخنان و ایستادگی در راه این سخنان مشکلات فراوانی ایجاد کرد. هزارها نفر به شهادت رسیدند، تعداد چند برابرِ اینها زیر شکنجه‌ها افتادند؛ خیلی دوران سختی گذشت. بعضیها در طول این پانزده سال یک شب با امنیّت و راحت به خانه هاشان نرفتند؛ یک روز با اطمینان از اینکه آسیب به آنها نمیرسد از خانه هاشان بیرون نیامدند؛ سختیها گذشت و امام در تمام این دوران رهبری میکرد مرشدانه، حکیمانه، شجاعانه و بالاخره این امواج خروشان مردمی به وجود آمد در این یکی دو سال آخر و هر جا که مردم بیایند به میدان و آحاد مردم با انگیزه ی دینی، با انگیزه ی خدایی، بدون چشمداشت مادی وارد میدان بشوند، هیچ قدرتی در مقابلشان ایستادگی نمیتواند بکند و همان طور که امام فرمودند آنها با همه ی آن ساز و برگشان در مقابل ملّتِ دست خالی نتوانستند بایستند و این انقلاب به وجود آمد و پیروز شد. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
کتاب صوتی " روایت رهبری" اثر سید یاسر جبرائیلی تولید : ایران صدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎊 فرزند دلیر حیدر آمد 🎊 عباس امیر لشکر آمد 🌸 🎊 می‌خواست نشان دهد ادب را 🎊 یک روز پس از برادر آمد 🌸 علیه السلام مبارکــ باد https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: در امامت متن حديث فى الإمامة الصدوق قال: حدّثنا تميم بن عبد الله بن تميم القرشى رضى الله عنه قال: حدّثنى أبى قال: حدّثنا أحمد بن علىّ الأنصارى عن الحسن بن الجهم قال: حضرت مجلس المأمون يوماً و عنده علىّ بن موسي الرضا عليه السلام و قد اجتمع الفقهاء و أهل الكلام من الفِرَق المختلفة فسأله بعضهم فقال له: يا بن رسول الله بأىّ شى ء تصحّ الإمامة لمدّعيها؟ قال: بالنصّ و الدليل، قال له: فدلالة الإمام فيما هى؟ قال: فى العلم و استجابة الدعوة، قال: فما وجه إخباركم بما يكون؟ قال: ذلك بعهد معهود إلينا من رسول الله صلّي الله عليه و آله، قال: فما وجه إخباركم بما فى قلوب الناس؟ قال عليه السلام: له أما بلّغك قول الرسول صلّي الله عليه و آله: اتّقوا فراسة المؤمن فإنّه ينظر بنور الله؟! قال: بلى، قال: و ما من مؤمن إلّا و له فراسة ينظر بنور الله علي قدر إيمانه و مبلغ استبصاره و علمه و قدجمع الله للأئمّة منّا ما فرّقه فى جميع المؤمنين، و قال عزّوجلّ فى محكم كتابه (إِنَّ فِى ذلِكَ لَآياتٍ لِلْمُتَوَسِّمِينَ) فأوّل المتوسّمين رسول الله صلّي الله عليه و آله ثمّ أميرالمؤمنين عليه السلام من بعده ثمّ الحسن و الحسين و الأئمّة من ولد الحسين عليه السلام إلي يوم القيامة، قال: فنظر إليه المأمون، فقال له: يا أبا الحسن زدنا ممّا جعل الله لكم أهل البيت، فقال الرضا عليه السلام: إنّ الله عزّوجلّ قدأيّدنا بروح منه مقدسّة مطهّرة ليست بملك لم تكن مع أحد ممّن مضي إلّا مع رسول الله صلّي الله عليه و آله و هى مع الأئمّة منّا تسدّدهم و توفّقهم و هو عمود من نور بيننا و بين الله عزّوجلّ، قال له: المأمون يا أبا الحسن بلغنى أنّ قوماً يغلون فيكم و يتجاوزون فيكم الحدّ، فقال الرضا عليه السلام: حدّثنى أبى موسي بن جعفر عن أبيه جعفر بن محمّد عن أبيه محمّد بن علىّ عن أبيه علىّ بن الحسين عن أبيه الحسين بن علىّ عن أبيه علىّ بن أبى طالب عليه السلام قال: قال: رسول الله صلّي الله عليه و آله لاترفعونى فوق حقّى فإن الله تبارك تعالي اتّخذنى عبداً قبل أن يتّخذنى نبيّاً، قال الله تبارك و تعالي (ما كانَ لِبَشَرٍ أَنْ يُؤْتِيَهُ الله الْكِتابَ وَ الْحُكْمَ وَ النُّبُوَّةَ ثمّ يَقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِباداً لِى مِنْ دُونِ الله وَ لكِنْ كُونُوا رَبَّانِيِّينَ بِما كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الْكِتابَ وَ بِما كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ*وَ لايَأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا الْمَلائِكَةَ وَ النَّبِيِّينَ أَرْباباً أَيَأْمُرُكُمْ بِالْكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ) قال علىّ عليه السلام: يهلك فىّ اثنان و لاذنب لى محبّ مفرط و مبغض مفرط و أنا أبرأ إلي الله تبارك و تعالي ممّن يغلو فينا و يرفعنا فوق حدّنا كبراءة عيسي بن مريم عليه السلام من النصاري قال الله تعالي (وَ إِذْ قالَ الله يا عيسي بن مريم أَأَنْتَ قُلْتَ لِلنَّاسِ اتَّخِذُونِى وَ أُمِّى إِلهَيْنِ مِنْ دُونِ الله قالَ سُبْحانَكَ ما يَكُونُ لِى أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِى بِحَقٍّ إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ تَعْلَمُ ما فِى نَفْسِى وَ لاأَعْلَمُ ما فِى نَفْسِكَ إِنَّكَ أَنْتَ عَلَّامُ الْغُيُوبِ*ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِى بِهِ أَنِ اعْبُدُوا الله رَبِّى وَ رَبَّكُمْ وَ كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً ما دُمْتُ فِيهِمْ فَلَمَّا تَوَفَّيْتَنِى كُنْتَ أَنْتَ الرَّقِيبَ عَلَيْهِمْ وَ أَنْتَ علي كُلِّ شى ء شَهِيدٌ) و قال عزّوجلّ (لَنْ يَسْتَنْكِفَ الْمَسِيحُ أَنْ يَكُونَ عَبْداً لِلَّهِ و لاالْمَلائِكَةُ الْمُقَرَّبُونَ) و قال عزّوجلّ (مَا الْمَسِيحُ ابْنُ مَرْيَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّيقَةٌ كانا يَأْكُلانِ الطَّعامَ) و معناه أنّهما كانا يتغوّطان فمن ادّعى للأنبياء ربوبيّة و ادّعى للأئمّة ربوبيّة أو نبوّة أو لغير الأئمّة إمامة فنحن منه برآء فى الدنيا و الآخرة، فقال المأمون: يا أبا الحسن فما تقول فى الرجعة؟ فقال الرضا عليه السلام: إنّها لحقّ قد كانت فى الأمم السالفة و نطق به القرآن، و قد قال رسول الله صلّي الله عليه و آله: يكون فى هذه الأمّة كلّ ما كان فى الأمم السالفة حذو النعل بالنعل و القذّة بالقذّة قال عليه السلام: إذا خرج المهدىّ من ولدى نزل عيسي بن مريم عليه السلام فصلّى خلفه، و قال عليه السلام: إنّ الإسلام بدأ غريباً و سيعود غريباً فطوبى للغرباء، قيل: يا رسول الله ثمّ يكون ما ذا؟ قال: ثمّ يرجع الحقّ إلي أهله، فقال المأمون: يا أبا الحسن فما تقول فى القائلين بالتناسخ؟ فقال الرضا عليه السلام: من قال بالتناسخ فهو كافر بالله العظيم مكذّب بالجنة و النار، قال المأمون: ما تقول فى المسوخ؟ قال الرضا عليه السلام: أولئك قوم غضب الله عليهم فمسخهم فعاشوا ثلاثة أيام ثمّ ماتوا و لم يتناسلوا فما يوجد فى الدنيا من القردة و الخنازير و غير ذلك مما وقع عليهم اسم المسوخية فهو مثل ما لايحل أك
لها و الانتفاع بها، قال المأمون: لاأبقانى الله بعدك يا أبا الحسن، فوالله ما يوجد العلم الصحيح إلّا عند أهل هذا البيت و إليك انتهت علوم آبائك فجزاك الله عن الإسلام و أهله خيراً، قال الحسن بن جهم: فلمّا قام الرضا عليه السلام تبعته فانصرف إلي منزله فدخلت عليه و قلت له يا بن رسول الله الحمد لله الّذى وهب لك من جميل رأى أميرالمؤمنين ما حمله علي ما أرى من إكرامه لك و قبوله لقولك، فقال عليه السلام: يا ابن الجهم لايغرّنّك ما ألفيته عليه من إكرامى و الاستماع منّى فإنه سيقتلنى بالسم و هو ظالم لى أعرف ذلك بعهد معهود إلىّ من آبائى عن رسول الله صلّي الله عليه و آله، فأكتم هذا ما دمت حيّاً، قال الحسن بن الجهم: فما حدّثت أحداً بهذا الحديث إلي أن مضي عليه السلام بطوس مقتولاً بالسمّ و دفن فى دار حميد بن قحطبة الطائى فى القبّة الّتى فيها قبر هارون الرشيد إلي جانبه. در امامت صدوق گفت: تميم بن عبداللّه بن تميم قرشي (رض) از پدرش، از احمد بن علي انصاري، از حسن بن جهم روايت كرده است كه گفت: روزي وارد مجلس مأمون شدم و علي بن موسي الرضا (ع) آن جا بود و فقها و متكلمين از فرق مختلف نيز همگي جمع بودند. يكي از آنها از حضرت رضا (ع) پرسيد: يابن رسول اللّه! راه اثبات امامت براي كسي كه ادعاي آن را دارد چيست؟ فرمود: نصّ و دليل، عرض كرد: از چه راه مي‌توان امام را شناخت؟ فرمود: از طريق علم او و مستجاب الدعوه بودنش، عرض كرد: چگونه از حوادث آينده خبر مي‌دهيد؟ فرمود: به واسطه عهد نامه اي كه از رسول خدا (ص) به ما رسيده است، عرض كرد: چگونه از آنچه در دلهاي مردم مي‌گذرد خبر مي‌دهيد؟ فرمود: آيا اين سخن رسول خدا (ص) به تو نرسيده است كه فرمود: از فراست مؤمن بترسيد كه او با نور خدا نگاه مي‌كند؟ عرض كرد: چرا، حضرت فرمود: هيچ مؤمني نيست مگر آن كه فراستي دارد، به قدر ايمان خود و به اندازه بينش و دانشي كه دارد، با نور خدا مي‌نگرد، خداوند فراستي را كه در ميان همه مؤمنان پخش كرده در ما ائمه يكجا گرد آورده است، خداوند عزّوجلّ در كتاب محكم خود فرموده است (همانا در اين نشانه‌هايي است براي نشانه شناسان) ۱ نخستين نشانه شناسان (اهل فراست) رسول خدا (ص) است و سپس اميرالمؤمنين (ع) و آن گاه حسن و حسين و امامان از نسل حسين (ع) تا روز قيامت. راوي گويد: مأمون به حضرت نگاهي كرد و گفت: يا اباالحسن! از چيزهايي كه خداوند به شما اهل بيت اختصاص داده است، بيشتر برايمان بگوييد، حضرت رضا (ع) فرمود: خداوند عزّوجلّ ما را به روح مقدس و پاكي از جانب خود مؤيد ساخته است كه آن روح فرشته نمي باشد، اين روح با هيچ يك از گذشتگان نبوده است، اين روح با رسول خدا (ص) و با امامان از ما خاندان نيز هست و آنها را در مسير حق راهنمايي و كمك مي‌كند، اين روح ستوني از نور است ميان ما و خداوند عزّوجلّ. مأمون گفت: يا اباالحسن! شنيده‌ام كه عده اي درباره شما غلّو مي‌كنند و از حدّ فراتر مي‌روند؟ حضرت رضا (ع) فرمود: پدرم موسي بن جعفر، از پدرش، از جعفر بن محمد، از پدرش محمد بن علي، از پدرش علي بن الحسين، از پدرش حسين بن علي، از پدرش علي بن ابي طالب (ع) برايم نقل فرمود كه: رسول خدا (ص) فرمود: مرا از اندازه‌ام فراتر نبريد؛ چه خداوند تبارك و تعالي پيش از آن كه مرا پيامبر قرار دهد بنده قرار داده است، خداوند تبارك و تعالي مي‌فرمايد (هيچ بشري را نسزد كه خدا به او كتاب و حكمت و نبوت دهد و آن گاه او به مردم بگويد كه به جاي خدا بندگي من كنيد، بلكه (گويد) همان گونه كه كسان را كتاب مي‌آموزيد و خود نيز مي‌خوانيد، خدا پرست باشيد) ۲. علي (ع) هم فرمود: در رابطه با من دو گروه به ورطه هلاكت مي‌افتند و من تقصيري ندارم، يكي دوست افراطي و ديگر دشمن افراطي، من از كسي كه درباره ما غلّو كند و ما را از حدّمان فراتر برد بيزام همان طور كه عيسي بن مريم (ع) از نصاري بيزاري جست، خداوند تعالي مي‌فرمايد (آن گاه كه خدا گفت: اي عيسي بن مريم! آيا تو به مردم گفتي كه به جاي خدا من و مادرم را به خدايي گيريد؟ عيسي گفت: پاكا تو! مرا چه سزد كه چيزي را بگويم كه در شأن من نيست، اگر گفته بودم قطعاً تو خود از آن آگاه بودي، آنچه در دل من است تو مي‌داني، و آنچه در دل توست من نمي دانم. داناي نهانها تو هستي، من چيزي جز آنچه تو مرا امر كردي كه بگو، به آنان نگفته ام، فرمان دادي كه بگويم: تنها خدا را بپرستيد كه پروردگار من و شماست، من خود گواه آنان بوده تا زنده بودم، و چون مرا بردي تو خود نگهبان و ناظر اعمالشان بوده و تو بر هر چيزي گواهي) ۳ و فرموده است (عيسي خود هرگز ابا نمي كند از اين كه خدا را بنده باشد، و همين طور فرشتگان مقرّب) ۴ و نيز فرموده است (مسيح پسر مريم پيامبري بيش نبود كه قبل از او نيز انبيايي بودند و مادرش نيز زني راستگو و مومنه بود و هر دو هم غذا مي‌خوردند (يعني بشر بودند) ) ۵ يعني اين كه قضاي حاجت مي‌كردند. بنابر اين هر كس كه براي انبيا ادعاي ربوبيّت
كند، يا در حقّ امامان مدّعي ربوبيت يا نبوت شود، و يا براي كساني كه امام نيستند ادعاي امامت كند در دنيا و آخرت از او بيزاريم. مأمون گفت: يا اباالحسن! درباره رجعت چه مي‌گوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: رجعت حقيقت دارد و در ميان امتهاي پيشين نيز بوده است و قرآن از آن سخن گفته است، رسول خدا (ص) نيز فرموده است: تمام چيزهايي كه در ميان امتهاي پيشين رخ داده عيناً و مو به مو در ميان اين امت نيز به وقوع خواهد پيوست، همچنين فرموده است: آن گاه كه مهدي از نسل من ظهور كند عيسي بن مريم (ع) فرود مي‌آيد و پشت سر او نماز مي‌خواند، و فرموده است: اسلام غريبانه آغاز شد و بزودي نيز غريب خواهد شد، پس خوشا به حال غريبان، عرض شد: يابن رسول اللّه! بعد چه اتفاقي مي‌افتد؟ فرمود: بعد حقّ به صاحب آن بر مي‌گردد، مأمون گفت: يا اباالحسن! در باره معتقدان به تناسخ چه مي‌گوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: كسي كه قايل به تناسخ باشد به خداي بزرگ كافر شده و بهشت و دوزخ را تكذيب كرده است، مأمون گفت: درباره موجودات مسخ شده چه مي‌گوييد؟ حضرت رضا (ع) فرمود: آنان قومي بودند كه خداوند بر آنان خشم گرفت و مسخشان كرد، سه روز در آن حالت زنده بودند و بدون آن كه زاد و ولد كنند مردند، پس حيواناتي مانند ميمون و خوك و غيره كه در اين جهان يافت مي‌شوند و به آنها موجودات مسخ شده مي‌گويند اينها از قبيل حيواناتي هستند كه خوردن و استفاده كردن از آنها حلال نيست (نه اين كه مسخ شده باشند). مأمون گفت: خداوند مرا بعد از شما زنده نگذارد يا اباالحسن! به خدا سوگند كه دانش درست و واقعي جز در نزد شما اهل بيت در جايي ديگر يافت نمي شود، علوم پدرانت به شما رسيده است، خداوند از جانب اسلام و مسلمانان جزاي خيرتان دهد. حسن بن جهم گويد: چون حضرت رضا (ع) برخاست من هم در پي ايشان به راه افتادم، وارد منزلش كه شد خدمت ايشان رسيدم و عرض كردم: يابن رسول اللّه! خدا را سپاس كه نظر مثبت اميرالمؤمنين را نسبت به شما چنان جلب كرد كه آن گونه شما را گرامي داشت و سخنانتان را پذيرفت. حضرت فرمود: اي پسر جهم! آن احترام و پذيرش كه از او نسبت به من ديدي فريبت ندهد؛ زيرا او بزودي مرا با زهر ستم خواهد كشت، من اين را از صحيفه اي كه توسط پدرانم از رسول خدا (ص) به من رسيده است مي‌دانم، و تو هم تا زماني كه زنده‌ام اين مطلب را پوشيده نگه دار. حسن بن جهم گويد: من هم تا زماني كه حضرت در طوس با زهر كشته و در سراي حميد بن قحطبه طائي در كنار قبر هارون الرشيد به خاك سپرده شد، اين مطلب را به احدي نگفتم۶. منبع حديث ۱- حجر / ۷۵. ۲- آل عمران / ۷۹ - ۸۰. ۳- مائده /۱۱۶ - ۱۱۷. ۴ - نساء /۱۷۲. ۵- مائده / ۷۵. ۶- عيون اخبار الرضا ۲/ ۲۰۰ - ۲۰۲. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله کلیپهای 12 ✅ بررسی نقاط قوت و ضعف دولت و آسیب شناسی رفتار برخی انقلابی ها در نقدهای تخریب گونه و حمله به 🎬 جلسه دوازدهم 2️⃣1️⃣ 👈 جواب به برخی شبهات درباره ضعیف بودن دستگاه های امنیتی وزارت اطلاعات و سازمان اطلاعات سپاه 👈 چرا گاهی با وجود محرز شدن خطا ، برخوردی صورت نمی گیرد⁉️ 👈 نمونه ای از شاهکارهای دستگاه های اطلاعاتی در زمینه های مختلف 🎤 🌀 دیدن همه کلیپهای با کیفیت های بالاتر در 👈 اینجا
ادب ماه شعبان 5.mp3
3.93M
🔰 سلسله جلسات 17 💠 رعایت بیشتر 5 ✅ تدریس کتاب ادب حضور 👈 بیان مراحل 3 و 4 و 5 مراقبات باطنی در ماه 🎤 استاد احسان عبادی از اساتید مهدویت 👌ماه شعبان امسال با ادب بیشتری در محضر خدا حضور پیدا کنیم. 🔰انقلابی باید قوی شود🔰
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا