✡ ریشهی بحران ریال (6)
1⃣ پیامدهای سیاسی #بانکداری_خصوصی محدود به پیوند مقامات سیاسی و بانکداران، که نمونههایی از آن در بالا ذکر شد، نیست بلکه مانیپولاسیون سیاسی در سطحی بسیار کلانتر را نیز شامل میشود. همه به خاطر دارند که حسن روحانی در انتخابات 1392 وجهممیزه اصلی خود با دیگر نامزدهای ریاستجمهوری را توان و اراده خود برای رفع #تحریمهای_هستهای (بهعنوان عامل اصلی التهابات و نابسامانیهای اقتصادی دوسال پایانی دولت احمدینژاد) عنوان میکرد. وضع نابسامان اقتصادی دوران احمدینژاد برای اولین بار با سقوط 80 درصدی ارزش ریال در مقابل دلار در سال 1390 نمود بیرونی یافت و برای عامهی مردم ملموس شد.
2⃣ توجه به تاریخ تصویب اصلیترین و موثرترین تحریمهای هستهای نشان میدهد علت اصلی التهابات بازار ارز در دوران احمدینژاد، برخلاف تصور غالب در افکار عمومی و البته بخش بزرگ، مهم و موثری از الیت سیاسی، چیزی غیر از این #تحریمها بودهاند. «تحریمهای بانکی ایران» در پایان اسفند 1390 و «تحریم فروش نفت اتحادیه اروپا» در مهرماه 1391 به تصویب رسیدند که هر دوی این تاریخها پس از شروع سقوط ارزش ریال بودند. آقای دکتر ادیب در فروردین 1391 با مقایسه آمار سالهای 1389 و 1390 متذکر شدند که علت سقوط ارزش ریال در سال 1390 نه عرضهی کمِ دلار، که میتوانست تابع تحریمهای هستهای باشد، بلکه سیاستهای ریالی بانک مرکزی در زمستان 1389 بوده که اثر خود را حدود 12 ماه بعد در زمستان 1390 بروز دادند.
3⃣ در پایان دوران احمدینژاد، به دلایل متعدد، پرونده هستهای ایران به وضعیت بغرنجی دچار شده بود که زمینهی خوبی برای قهرمانسازی از شخصیتهای کلیدی در سپهر سیاسی ایران فراهم میکرد. بهعنوان مثال، آقای عبدالله شهبازی انتظار داشتند «گرههای کوری» به دست «شخصی» گشوده شود و او «به چنان دستاوردهایی نائل» بیاید «که به سرمایه کافی برای صعود وی به مقام ریاستجمهوری بدل شود». اما قرعه به نام #حسن_روحانی زده شده بود.
4⃣ همزمانی این التهابات با تحریمهای هستهای به برخی جریانات سیاسی این امکان را داد تا ریشهی مشکلات اقتصادی را در افکار عمومی و نزد الیت سیاسی، برنامهی هستهایِ ایران تصویر کنند نه سیاستهای پولی مخربِ #نظام_نوین_بانکی.
5⃣ بر پایهی همین تصور کاذب ولی غالب در افکار عمومی، زمینهی صعود حسن روحانی به ریاستجمهوری فراهم آمد، «گره کور» پرونده هستهای در زمان ریاستجمهوری وی به لطف کانونهای همپیمان در غرب باز شد و با انقعاد #برجام از او تصویر یک #منجی برای ایرانیان ایجاد گردید. اغراق نیست اگر بگوییم ارتقای جایگاه سیاسی حسن روحانی در هرم قدرت و البته جایگاه وی نزد بخش بسیار موثری از الیت سیاسی ایران حاصل یک مانیپولاسیون بزرگ سیاسی است که خمیرمایه آن را #نظام_پولیِ جدیدی فراهم کرد که متنفذترین #شبکه_جهانی_قدرت، در تعارض با انقلاباسلامی، به نظام جمهوریاسلامی ایران تحمیل نمود.
✍ مجید مکی