#تبذیر
همیشه به نیروها طوری تذکر می داد که کسی ناراحت نشود.سعی می کرد با شوخی و لبخند مطلب را به طرف بفهماند.😇
یک بار، تدارکات لشکر مقدار زیادی کمپوت گیلاس به خط آورد و پشت خاکریز ریخت.ما هم که تا به حال این همه کمپوت را یکجا ندیده بودیم،یکی یکی آنها را سوراخ می کردیم،آبش را می خوردیم و بقیه اش را دور می ریختیم.😐در همین حین، #حاج_همت با شهید_رضا_چراغی داشتند عبور می کردند.پیراهن پلنگی به تن داشت و دوربینی📷 هم به گردنش انداخته بود.وقتی به ما رسید و چشمش به کمپوتها افتاد، جلو آمد و گفت:" برادر، می شود یک #عکس با هم بیندازیم!📸
گفتم:" اختیار دارید حاج آقا، ما افتخار می کنیم".کنار هم نشستیم و با هم عکس گرفتیم. بعد بلند شد، تشکر کرد و گفت:" خسته نباشید، فقط یک سئوال داشتم
گفتم:" بفرمایید حاج آقا".
گفت:"چرا کمپوتها را اینطور باز می کنید؟"😕گفتم:" آخر حاج آقا، نمی شود که همه اش را بخوریم."در حالی که راه افتاد برود، خنده ای کرد و با دست به شانه ام زد و گفت:" برادر من، مجبور نیستی که همه اش را بخوری".😃
بدون اینکه صبر کند، راه افتاد و رفت تا مبادا در مقابل او دچار شرمندگی شوم.
بعد از رفتن او، فهمیدم که او از اول می خواست این نکته را به من گوشزد کند😊☝️ ولی برای اینکه ناراحت نشوم، موضوع عکس گرفتن را پیش کشیده بود....🌹
#فرمانده_دلهـا
#_امر_به_معروف_و_نهی_از_منکر
https://eitaa.com/zandahlm1357
📊پرسش
#خواستگاری
☑️سلام من ی خانم 29ساله هستم الان 11 ماه هست که با اطلاع خانواده با پسری در حال #آشنایی هستیم این آقا در شهر دیگه ساکن هستن و قبلا ی شکست عشقی داشتن و در کل #گذشته تلخی داشتن
☑️ الان مشکل اینجاست باوجود تلاشهای زیاد من هنوز اون #اعتمادی که باید بوجود نیومده ایشون مدام #ترس از دست دادن من رو دارن مدام گوشی منو #چک میکنن( میگن از قسمت های مختلف گوشی مثل گالری مخاطبین و شبکه های مجازی عکس بگیرم) در مورد پوششم و اینکه با کی کجا می رم بسیار #حساس هستن و هرجا می رم باید از تیپم براشون #عکس بفرسم البته اوایل کمرنگ تر بود و اذیت کننده نبود ولی الان زیاد شده
☑️مثلا چند وقت پیش با برادرم رفتم خیابون علی رغم اطلاع رسانی بهشون بازم ناراحت شدن که چرا زودتر #خبرندادم و باور نمی کردن که با برادرم بیرون هستم و دچار #سوظن شده بودن و اینقدر #اصرار کردن که من مجبور شدم بگم با دوستم که ازدواج کرده بیرون رفتم و از اینکه عکسی از تیپم و اینکه با برادرم هستم براشون نفرستادم خیلی بهم ریختن
☑️نکته دیگه اینکه از ارتباط قبلی شون جدیدا با #جزئیات حرف میزنن و منو ناراحت میکنه وقتی در مورد کاراش اعتراض میکنم میگن از دوس داشتن هست یا اینکه دلم نمیخواد مثل اون باشی برا همین ازش حرف میزنم
ایشون هنوز #خواستگاری رسمی نکردن من درموردشون دچار تردید شدم نگرانم که در آینده این رفتارشون تکرار بشه و مشکل ساز بشه
☑️از طرف دیگه اینقدر #وابستگی وجود داره که اگه من بگم از ازدواج باهاش منصرف شدم میگن بهشون خیانت کردم
☑️لطفا راهنمایی کنید که چطور برخورد کنم باهاشون که این تنش ها تموم بشه و اگر #تلاشم برا بهبود مؤثر نبود چجوری بگم که ازدواج باهاشون منصرف شدم تا کدورتی پیش نیاد ممنون
🔰مشاوره خانواده
https://eitaa.com/zandahlm1357